«زلزلهای که در پی مرگ فجیع مهسا امینی تمامی ایران و فراتر از آن را لرزاند، همچنان سخت مورد توجه رسانههای فرانسوی است. به رغم تنوع و تفاوت دیدگاهها، تمام گزارشها و تفسیرهای منتشرشده دارای یک وجه مشترکاند: یقین و اطمینانی قطعی بر این امر که ایران دیگر به یک سال قبل باز نخواهد گشت.»
روزنامۀ لیبراسیون که از یک سال پیش با توجهی ویژه رویدادهای ایران را دنبال کرده از روز جمعه ۱۵ سپتامبر چندین تفسیر و گزارش در بارۀ ایران و ایرانیان منتشر کرده است.
از جمله خانم هاله قُضمانی، مفسرشناختهشدۀ فرانسوی – سوری در مطلبی تحلیلی شرح میدهد که چگونه رژیم جمهوری اسلامی به رغم اعتراضات، همچنان برجای خود باقی مانده است. گذشته از «سرکوب هولناکی که در عرض یک سال به بازداشت بیش از ۲٠هزار نفر و کشته شدن بیش از پانصد نفر انجامیده»، خانم قُضمانی بخصوص بر اهمیت «توافقهای استراتژیک جمهوری اسلامی با روسیه و چین» تأکید دارد و نتیجه میگیرد که طی سال گذشته شرایط «ژئوپولیتیک» به نفع مخالفان رژیم نبوده است.
لحظۀ «رزا پارکس»
احمد سلامتیان در گفتگویی با روزنامۀ لوموند بر «بیمحتوا شدن رژیم» در عرض یک سال اخیر، و همچنین اتکای فزایندۀ آن بر شخص علی خامنهای تأکید دارد.
او معتقد است که پایان کار خامنهای بیشتر به عاقبت هایله سلاسی، دیکتاتور و امپراتور اتیوپی شباهت خواهد داشت و نه سرنوشت کسانی چون قذافی یا صدام حسین. هایله سلاسی که با موجی از نارضایتیهای عمومی مواجه بود سرانجام به دست نظامیان برکنار شد (۱٩۷۴).
به گفتۀ سلامتیان، وضعیت ایران در حال دگرگونی است، به طوری که «هیچ چیز مثل گذشته نخواهد بود.» او این لحظۀ تاریخی را با زمانی مقایسه میکند که در پی مبارزات سیاهان آمریکا، زنی به نام «رزا پارکس» از واگذاری صندلیاش در اتوبوس به یک مرد سفیدپوست خودداری کرد (۱۹۵۵). مقاومت این زن تنها، به نمادی عظیم تبدیل شد که جنبش مدنی سیاهان را تا سالها بعد تغذیه کرد.
فرهاد خسروخاور، جامعهشناس و استاد دانشگاه در فرانسه نیز معتقد است که اعتراضات یک سال اخیر، رژیم جمهوری اسلامی را بهکل بیاعتبار کرده است. خسروخاور در مصاحبهای با هفتهنامۀ فرانسوی «لَاوی» (La Vie) میگوید: «جنبش مهسا از نظر سیاسی شکست خورد زیرا شعار “مرگ بر دیکتاتور” عملی نشد. اما از نظر فرهنگی، پیروزی این جنبش غیرقابل انکار است.»
به عقیدۀ خسروخاور، رژیم جمهوری اسلامی فقط با اتکا بر «توان سرکوب» زنده مانده، اما اعتراض فقط تا زمانی خاموش خواهد ماند که راههای تازهای برای ظهور بیابد و رژیم را بار دیگر غافلگیر کند. این نیز، به گفتۀ خسروخاور به خلاقیت و ابتکار زنان و مردانی بستگی دارد که در جنبش اجتماعی ایران فعالند.
«تنها یک جرقۀ کوچک»
روزنامۀ لیبراسیون گزارشی از تهران دارد که با امضای «دیوان شیرازی» – به احتمال بسیار زیاد اسم مستعار – انتشار یافته است.
تهیهکنندۀ گزارش بر تکرار شتابندۀ روند اعتراض و سرکوب تأکید دارد و مینویسد: «این روزها تظاهرات انبوه به نظر خاموش شده است. اما پشت درهای بسته و در میان پچپچهها، جوانها یقین دارند که شروع دوبارۀ اعتراض و بسیج در هرلحظه ممکن است؛ تنها یک جرقۀ کوچک کافی است.» به گفتۀ یک زن جوان تهرانی که خالکوبی (تاتو) میکند، «دیگر نمیتوان به وضعیت قبل از کشته شدن مهسا برگشت. سالی که گذشت نگاهها را عوض کرد و مردم توانستند تصور کنند که ایران بدون جمهوری اسلامی چه شکلی میتواند داشته باشد.»
گزارشگر لیبراسیون در عین حال از نومیدی برخی بزرگترها هم مینویسد. یک پزشک ۴۴ ساله که پارسال به طور مخفیانه به آسیبدیدگان سرکوبها یاری میداده میگوید: «تغییر واقعی رژیم نیاز به رهبری دارد. فکر یک انقلاب دموکراتیک بدون رهبر شاید در آغاز فکر جذابی بود اما الآن به نظرم کمی سادهلوحانه میآید.»
«دیوان شیرازی» گزارش خود را با این پرسش به پایان میبرد که «اگرچه رژیم جمهوری اسلامی از جا تکان نخورده اما آیا میتوان آن را پیروز دانست؟» و سپس پاسخ این سؤال را از زبان یک دانشجوی ۲۵ سالۀ کُرد میدهد که «یک سال قبل، اگر زنی از داشتن حجاب خودداری میکرد معمولاً با واکنشهای تعجبآمیز دیگران مواجه میشد. اما حالا، هزاران زنی که به طور روزمره از رعایت حجاب اجباری سر باز میزنند، به رغم سرکوب فزاینده، لبخندهای مثبت و نشانههای تشویق و استقبال را بر میانگیزانند.»
این دانشجوی رشتۀ روانشناسی میافزاید: «طی یک سال گذشته برخی نبردها را باختیم و برخی را برنده شدیم. اما یک چیز قطعی است: این جنگ هرقدر طول بکشد، ما از آن پیروز بیرون خواهیم آمد.»
منبع: سایت رادیو فرانسه