٭ پاسخ پرسش: هرگاه قصد پرسش کننده اینست که درآمد نفت را اگر آدمی وام نگیرد و بکار سرمایه گذاری نبرد، دزدان از آن استفاده خواهند کرد، بر او است که بداند: همه آنها که کار خود را بدست آوردن سهم بیشتر از درآمد نفت میکنند، در توجیه عمل خویش از این اصل دروغ پیروی میکنند که « اگر من آن را از آن خود نکنم و استفاده صحیح از آن نبرم، سوء استفاده کنندگان آن را خواهند برد و خواهند خورد». بر او است که به این حقیقتها توجه کند:
1 – نفت ثروت ملی و متعلق به نسلهای امروز و فرداها است. یک ملت رشید آن را به بهای ناچیز نمیفروشد و درآمد آن را خرج نمیکند. بلکه آن را در اقتصاد تولید محور خود، بکار میبرد.
2 – برفرض که این ثروت ملی را فروخت، چنان میفروشد که درآمد درخوری حاصل کند و این درآمد را به سرمایه تبدیل گرداند، به ترتیبی که جوانان کار پیدا کنند و از حاصل کار خود، درآمد بدست آورند.
3 – چون ثروت ملی که نفت و گاز و دیگر منابع طبیعی هستند به جمهور مردم تعلق دارند، درآمد حاصل از آن، سرمایه ملی است و میباید، سرمایه گذاری شود و در مالکیت مردم باقی بماند. تا افراد برآن نشوند که با استفاده از موقعیت خود در سلسله مراتب قدرت، سهمی از آن را صاحب شوند.
4 – نظام بانکی کشور میباید چنان سازمان بجوید که دزدان به اعتبارهای بانکی دسترسی نداشته باشند و جریان پول از بانک به سرمایه گذاری – تولید و از تولید به تولید کنندگان باشد. هرگاه اعتبارها از بانک به افراد و از افراد به بازار خرید برای مصرف شد، اقتصاد مصرف محور است و اعتبارهای بانکی تورم زا و مخرب اقتصاد تولید محور میشوند. بودجه دولت نیز هرگاه از راه سرمایه گشتن و در تولید بکار افتادن بدست شرکت کنندگان در تولید نرسد و همچون قدرت خرید توزیع شود، تورم زا میشود و اقتصاد تولید محور را ویران و اقتصاد مصرف محور را توسعه میدهد. کاری که بودجه ایران در حال حاضر انجام میدهد، افزودن برتورم و ویران کردن اقتصاد تولید محور و توسعه بخشیدن به اقتصاد مصرف محور است.
5 – یک اقتصاد تولید محور سالم پیشخور نمیکند. یعنی تولید سالانه آن مصرف سالانه را کفاف میکند و مازاد نیز مییابد که سرمایه و نیروی محرکه ای در اختیار نسل فردا میشود. درعوض، اقتصاد مصرف محور ناسالم، پیشخور میکند. تولید سالانه کفاف مصرف سالانه را نمیدهد و ناچار قرض میستاند و خرج میکند و قرض ها برهم انباشته میشوند و بار سنگینی میشوند بردوش نسلهای آینده. اقتصاد ایران گرفتار این بیماری مهلک است.
6 – اقتصاد تولید محور سالم، از پیش آینده را متعین نمیکند. توضیح این که نظامی را بوجود نمیآورد که نسل فردا به تغییر آن توانا نباشد و خود را مجبور به کار و زندگی در آن بیابد. نظام اقتصادی باید باز و تحول پذیر باشد. در حال حاضر، ایران فاقد نظام اقتصادی است. کار اول اینست که این نظام را پیدا کند. کار دوم اینست که در این نظام ساختها بسته و غیر قابل تحول نباشند. برای مثال، هرگاه ساخت هزینه های دولت تغییر دادنی نشوند. از جمله، نتوان از هزینه های جاری کاست و بر سرمایه گذاریها افزود و یا چاره جز افزودن بر هزینه های جاری نباشد و یا سرمایه گذاریها چنان انجام پذیرند که نسل فردا چارهای جز برجا نگاه داشتنشان نداشته باشد، از پیش گرفتار جبری شدهاست که نمیتواند خود را از آن برهد.
اقتصاد سرمایه داری هم پیشخور میکند و هم از پیش، آینده را متعین میکند. و وقتی، چنین اقتصادی زیر سلطه و مصرف محور است، هم بر ابعاد پیشخورکردن میافزاید و هم آینده را سخت تر متعین میگرداند.
بدینقرار، راه کار نه عمل به اصل دروغ بلکه بکاربستن این شش تدبیر است. کسانی که بخواهند از مجموعه تدابیری آگاه شوند که میباید بکاربرد، به «منشور اقتصاد تولید محور» مراجعه میکنند.
1 – le Capital au XXIe siècle نوشته Thomas Piketty
شماره ۸۳۷ از ۱ تا ۱۴ مهر ۱۳۹۲