فرهنگ قاسمی: دکتر مصدق شخصیت برجستۀ تاریخ ایران است، بویژه در تاریخ صد سالۀ ایران بعد از انقلاب مشروطیت و سالهایی که در ارتباط با استقلال و مبارزه با استبداد و استعمار در ایران، بسیار مهم است. اما خود مصدق از یک خانوادۀ مرفه و دیوان سالار ایران می آید که در سال ١٢۶١ خورشیدی در تهران متولد شد. مصدق در یک مرحله ای از تاریخ ایران رشد پیدا می کند که مرحلۀ بسیار غنی از نظر تغییرات و مبارزات اجتماعی است. یعنی سنین جوانی مصدق مصادف با دوره ای است که هم در منطقه تحولات فکری بوجود می آید- در روسیه و نتایج اش در ایران-، و هم انقلاب مشروطیت است که در ١۴ مرداد ۱۲۸۵ به تصویب رسید. موقعی که انقلاب مشروطیت و قانون اساسی به تصویب می رسد، مصدق ٢٣ یا ٢۴ ساله است. و در تمام این دورۀ مبارزات آدم فعالی بوده و توجه داشته به آنچه که در جامعۀ ایران بوجود می آمده و تحولاتی که در جامعه ایجاد می شده است. با امکاناتی که از نظر خانوادگی داشت، تحصیلاتی کرده بود، می تواند خودش را آماده بکند برای بعد از انقلاب مشروطه. یواش یواش خودش را آماده می کند که بتواند از کاری که قبلاً داشته و کار مستوفی بوده در ایران- مستوفی کسانی هستند که مالیات ها را جمع می کردند و مصدق در سن خیلی جوانی، ١۴- ۱۵ سالگی مستوفی خراسان می شود- رها شود. به مرور از کار مستوفی بعد از انقلاب مشروطیت کنار می کشد، اینکار برای مصدق زیاد جالب نبوده و علاقۀ زیادی به علوم سیاسی پیدا می کند. علاقۀ زیادی پیدا می کند که برود در مملکت و در امور سیاسی دخالت بکند. در انتخابات مجلس شرکت می کند، در مجلس پنجم وقتی رضا خان قانون خلع سلسلۀ قاجار را مطرح می کند، مصدق تنها کسی است که با این قانون مخالفت می کند و می گوید که وزیرالوزرا، یعنی رضا خان، بهتر است که در همان مقام و منصب خودش که تا بحال به جامعه خدمت کرده، بماند. و اگر عوض بشود، یعنی سلسلسۀ قاجار را ما خلع بکنیم و کنار بگذاریم، رضا خان یا وزیرالوزرا تبدیل خواهد شد به یک دیکتاتور. مصدق در آن موقع این پیش بینی را می کند که این ذکاوت و هوشیاری او را در روابط سیاسی جامعۀ آن موقع نشان می دهد. …