back to top
خانهآرشیو گزارش‌ها از سایت قدیمتصویری - صوتیمهران مصطفوی: خروج از بحران اتمی سنتزی بین سه تعامل؟

مهران مصطفوی: خروج از بحران اتمی سنتزی بین سه تعامل؟

sepideh mostafavi 15082013متن خلاصه مصاحبه مهران مصطفوی با تلویزیون سپیده استقلال و آزادی به تاریخ 15 اوت 2013.

 اگر بخواهیم سخنان و پاسخهای آقای روحانی در کنفراس مطبوعاتی را بررسی کنیم، نکته اصلی راه حلی که ایشان در قبال سئوالهای مختلف مطرح کردند را در یک جمله میتوان خلاصه کرد: “تعامل با کشورهای غربی، تعامل با کشورهای منطقه و تعامل با بقیه قدرت در ایران یعنی با قوه مقننه و قضائیه و سپاه و بیت رهبری”. معنای فارسی تعامل هم “بده و بستان” است. یعنی در قبال دادن امتیازی، امتیازی را بدست آوردن. در نتیجه سیاست تعامل زمانی واضح می شود که داده و ستانده ها مشخص گردند. آقای روحانی در پی سه تعامل است و وجود آنها مستلزم وجود تعادلی بین این سه تعامل مختلف می باشد. زیرا هر سه موضوع بیکدیگر وابسته هستند و در هر یک از مسائل مختلف ایران دخیل می باشند. یعنی سنتزی بین تعاملها باید صورت بگیرد تا بتواند در سه بعد خود نتیجه بدهد.

اما مسائل مختلف ایران مربوط به سیاستهای چند ماه اخیر و چند سال اخیر نیستند بلکه هر یک مانند کلاف پیچیده ای شده اند که از همان روزهای اول انقلاب با سیاستهای غلط بوجود آمده و هرروز پیچیده تر شده اند. حال سئوال اینست که چگونه سه سیاست تعامل آقای روحانی می تواند ایران را از بحرانها خارج کند؟  نمونه ای کوچک که فردای تحلیف آقای روحانی صورت گرفت را در نظر بگیریم تا مسئله روشنتر شود. آقای بشار اسد نامه ای به رهبری نوشته است که از طریق آقای ولایتی به دست رهبری رسیده است. نیک واضح است که در تعامل با کشورهای منطقه مسئله رابطه با سوریه و عربستان اساسی است. جنگ نیمه پنهان شیعی و سنی که در منطقه از لبنان تا پاکستان جریان دارد و ایران در آن مستقیما درگیر است را در چنین شرایطی چگونه می توان پایان داد و یا حداقل از شدتش را کاهش داد؟ حال آقای روحانی در قبال این نامه مستقیم بشار اسد به خامنه ای چکار باید بکند؟

 

 

 

 

برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید.

 

آیا می تواند سیاستی مستقل از رهبری و سپاه پاسداران با سوریه و عربستان داشته باشد؟ رهبر مدعی است که سیاست خارجی را او تعیین میکند و خارجی ها هم با او تماس مستقیم می‌گیرند و سپاه هم خود را تحت امر رهبر میداند. چه امتیازی آقای روحانی باید به رهبر و سپاه بدهد تا بتواند امتیازی در باره سیاست خارجی در رابطه با کشورهای منطقه اتخاذ کند؟ آیا بدینخاطر نیست که محمد جواد ظریف وزیر پیشنهادی امور خارجه در دولت حسن روحانی، در دفاع از برنامه‌های خود در جلسه رای اعتماد مجلس، ، اظهار داشت: “دولت فقط باید یک سیاست خارجی داشته باشد زیرا هیچ دولتی نمی‌تواند با بیش از یک سیاست خارجی کارش را در این دنیای پرآشوب به پیش ببرد … به همین دلیل است قانون، سیاست خارجی را در اختیار رهبری قرار داده است «تا از دعواهای جناحی به دور باشد.” آیا ایشان وزیر آقای خامنه ای است یا آقای روحانی؟ تنها امتیازی که آقای روحانی می تواند به آقای خامنه ای بدهد تضمین بقای رژیم است. او روشن در سخنرانی خود در مجلس گفت که دیگر زمان زیادی برای ما باقی نمانده است. پس شرط موفقیت او این است که رهبری و گروههای قدرت در حاکمیت بپذیرند که سیاست آقای روحانی بقای رژیم را تضمین میکند. اما آیا رهبری و مافیاهای قدرت به این نتیجه رسیده اند که سیاست های آقای روحانی میتواند متضمن قدرت آنها باشد و یا اینکه معتقدند که این سیاستها آنها را حذف خواهد کرد؟ مسلما در این مسئله تضادی حل نشدنی وجود دارد زیرا تغییر لازم یعنی این گروهها، قدرت نامشروع خود از دست بدهند نه اینکه قدرت آنها تضمین شود پس مسئله بده بستان با این گروهها و مافیاهای قدرت بسیار مشکل است خصوصا اینکه اکنون هر یک در حکومت آقای روحانی نماینده ای دارند! نتیجه اینکه راه حل مسئله تعامل با کشورهای منطقه نیاز به یک سیاست جدی و مشخص دارد و لزوم تعامل با رهبری و سپاه این امکان را بدست نمی دهد زیرا سنتز بین دو تعامل متضاد ممکن نیست.

 

بحران اتمی

حال برگردم به اصل مسئله یعنی موضوع بحران اتمی. 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید