اول ماه مه،روز جهانی گرامیداشت کارگران بر شما مبارک باد. این روز یاد آور جنبش کارگران برای احقاق حقوق خویش و ایستادگی در برابر سرکوب خونین است.
امروز ، در اقتصاد جهانی، زمان به زمان، سهم سرمایه از درآمد تولید بر سهم کار فزونی میگیرد. بطوریکه، در سالهای اول بعد از جنگ جهانی دوم، سهم کار و سرمایه، نزدیک به یکدیگر ، هر یک ۵۰ درصد بود. اما در دهه ۱۹۸۰ ، سهم سرمایه ۷۰ و سهم کار ۳۰ درصد شد. در نتیجه از چین کمونیست تا آمریکا و ایران و… سرمایه در کشورهایی که انسان حقوقی ندارد بردگی جدید و بیکاری و نابرابری ایجاد کرده و از بچه خردسال تا افراد مسن را به اسارت میگیرد. نظام سرمایهداری از جمله در کشورهایی که مردمانش برای احیای حقوق خود تلاش کرده اند بیکاری و نابرابری اجتماعی و اقتصادی ایجاد کرده و میکند. در این روز باید با فکر احیای حقوق انسان و کرامت او در تمامی ابعادش ، برای از بین بردن بردگی های مدرن و ابقای ارزش کار در مقابل سرمایه تلاش کرد. بدانیم که وقتی سرمایه ،دین یا مرام،که باید وسیلهای برای پاسخ به نیازهای انسان باشند ،انسانها را وسیله خود می سازند،حقوق انسان و طبیعت بخطر افتاده است. مبارزه کارگران برای احقاق حق خود و نیز جنبشهای همگانی ،تلاش در دور ساختن این خطر است.
در ایرانِ تحت نظامهای استبدادی، کارگران همواره یکی از عوامل موثر در برخاستن جنبش همگانی برضد استبدادیان استثمارگر بودهاند. در سه جنبش بزرگ در ایران معاصر و نیز در جنبشهای مردم ما از انقلاب بدینسو، بگاهِ بخطر افتادن حیات ملی، جنبش کارگری رشته به رشته جنبش دانشجویان و زنان و معلمان و بازاریان و دهقانان و اداریان گره زدهاست. نقش کاوه آهنگر درقیام همگانی برضد ضحاک و ضحاکیان، او را نماد جنبشهای پیروز در تاریخ ایران نگرداندهاست؟ نقش اعتصاب گسترده کارگران به ویژه کارگران صنعت نفت در پیروزی جنبش همگانی مردم ایران تعیین کننده نبود؟ هدف آن انقلاب استقرار حاکمیت مردم بر اصول استقلال و آزادی و رشد بر میزان عدالت اجتماعی نبود؟ آن انقلاب به استبداد سلطنتی کهن پایان نبخشید ؟
امروز نظام ولایت مطلقه فقیه، با کودتا برضد جمهوری، حق حاکمیت مردم را غصب کرده و حیات ملی ما ایرانیان را با تهدیدجدی روبرو کردهاست .
در داخل نابسامانی های اجتماعی: بیکاری، اعتیاد و فحشا و خشونت گستری بیش از حد که ناشی از فساد و رانت خواری مافیای نظامی_مالی حاکم است بافت اجتماعی و بنیان آن را به خطر انداخته است. بیابان زایی، آلودگی بیش از حد محیط زیست، ریزگردها و غبار، ویرانی جنگلها و فرسایش زمین که بخشی از این مشکلها را این رژیم ایجادکرده و برهم افزودهاست چالش بزرگ پیش رو هستند . اینبار، آقای عیسی کلانتری، کسی که سالها «وزیر» کشاورزی بودهاست اعلان خطر میکند: ایران سرزمین ارواح می شود و تا سی سال دیگر باید 50 ملیون نفر از ایران مهاجرت بکنند! به کجا؟ زندگی هر روز بر ایرانیان از جمله کارگران سخت تر میشود.
در برون مرز، با ماجراجویی در منطقه، رژیم ،ایران را در محاصره سازمانهای اطلاعاتی و پایگاههای نظامی و درحلقه آتش قرار دادهاست. این در حالی است که در امریکا تندروها که این بار رئیس جمهور را همراه خود دارند هر روز بر طبل جنگ با ایران و تحریم مردم ما میکوبند و میکوشند اتحاد عربستان – اسرائیل برضد ایران – که در دوره اوباما شکل گرفت اما از حمایت او برخوردار نشد را برضد ایران کارآ کنند. هم اکنون تصویب طرح تحریمهای جدید برضد ایران، در کنگره امریکا منتظر پایان یافتن «انتخابات» ریاست جمهوری ایران است.
کارگران،هموطنان عزیز
حیات ملی ایران، وطن ما، در خطر است. لاقیدی نسبت به این خطر، ستمی بزرگ و جبران ناپذیر است. امروز ایران نیازمند توجه ویژه تک تک ایرانیان است، آنچه که استبداد را از تخریب باز میدارد عمل به حقوق و حقومداری است . مطالبات و جنبشهای حق طلبانه خود را با عمل به حقوق همراه کنیم تا دایره عمل استبداد تنگ و تنگتر بگردد و ما، حق حاکمیت خود را بازیابیم و نظام اجتماعی ایران، به یمن برخورداری همگان از استقلال و آزادی و دیگر حقوق و رشد بر میزان عدالت اجتماعی، نظامی بگردد تحولپذیر. ایران سبز و آباد و شهروندانِ برخوردار از حقوق خویش،برای همه آنها که نمیخواهند در نظام اجتماعی استثمار محور زندگی کنند الگو بگردند.
حق مادر اما، حق حاکمیت است تا این حق را که از آن ما است خود بکار نبریم، توانا به بکاربردن دیگر حقوق خود نمیشویم. فریبکاران دوگانگی نان و آزادی را ساختهاند و به دروغ تبلیغ کردهاند و میکنند که قشرهای زحمتکش ایران، دغدغه نان دارند و نمیتوانند حتی به فکر آزادی باشند. اما آیا برای شما کارگران مشکل است از خود بپرسید: چرا استثمار میشوید و باوجود آن دغدغه نان دارید؟ آیا پاسخ این پرسش جز ایناست که چون از استقلال و آزادی برخوردار نیستید، استثمار میشوید و دغدغه نان دارید؟
انتخابات وسیلهای برای ابراز و اعمال حق حاکمیت است. شما و دیگر مردم ایران را از عمل به این حق بازداشتهاند. در حقیقت جمله مردم ایران غافل از این حق گشتهاند. بخشی از آنها، به پای صندوقهای رأی میروند و به غصب این حق و حقوق دیگر ایرانیان توسط جبار، مشروعیت نیز میبخشند. نمایش «انتخابات» به این نظام امکان میدهد به جهانیان وانمود کند که از حمایت مردم ایران برخوردار است. شرکت کردن در چنین نمایشی نادیده گرفتن حق حاکمیت خویش و تمدید کردن مدت تخریب از روی قرار و قاعده ایران است .
در نظام ولایت مطلقه، که ولی فقیه بر جان و مال و ناموس مردم بسط ید دارد و ما ایرانیان فاقد حقوق و واجد تکالیف زور فرموده ای هستیم که او تعیین میکند، شرکت در “انتخابات” و رای دادن به افرادی که خویشتن را مطیع و نوکر او و کارگزار نظام میدانند، که جنایتکاری چون ابراهیم رئیسی یکی از آنهااست – که به قول آیت الله منتظری نام او بعنوان جنایتکار ثبت در تاریخ است – ، علاوه بر نفی حق خویش آنهم با تن دادن به فریب “انتخاب” بین بد و بدتر ،گرفتار ستم بدترین و ماندن در چرخه ویرانگری بیشتر نیست؟ اما،” انتخاب” بین بد و بدتر واقعیت ندارد، مجاز و ضد حق است. مصلحتی است ساخته کسانی اعم از اصلاح طلب و اصولگرا و “تحولخواه” و… که حفظ نظام از اولویتهای آنها است. اینان دغدغه جایگاه یافتن در درون نظام را دارند.
تحریم “انتخابات” نمایشی، عمل به حق و نه گفتن به نظام استبداد مطلقه است. با خلوت گذاشتن حوزههای رایگیری، انتخابات ریاست جمهوری در ایران را تحریم کنیم تا هم خود امکان بازیافتن زندگانی درخور را بیابیم و هم جهانیان بدانند مردم ایران رشید و بالغ هستند و حق حاکمیت را از آن خود میدانند و بمثابه صاحبان اصلی کشور عمل میکنند.
اول ماه مه ۲۰۱۷ / برابر با ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ مجامع اسلامی ایرانیان