نخست وال استریت ﮊورنال گزارش کرد که ایران آهنگ فعالیتهای اتمی خود را آهسته کرده است. در 29 مارس 2013، دبکافایل، خبر وال استریت ﮊورنال را تکذیب کرد: هیچگونه علامتی حاکی از کند شدن آهنگ فعالیتهای اتمی ایران مشاهده نمی شود. دستوری هم که از سوی خامنه ای در این باره صادر شده باشد، کسی نشنیده و ندیده است. اگر چنین امری واقع شده بود، رقیبهای خامنه ای آن را دست آویز می کردند برای ضربه وارد کردن به نامزد مطلوب او در انتخابات ریاست جمهوری.
☚ در 9 آوریل 2013(20 فروردین 92)، در همان حال که امریکا ایران را به تشدید مجازاتها و حمله نظامی تهدید می کرد، در ایران، اعلان شد که احمدی نژاد دستور داده است تأسیسات بهره برداری از معادن اورانیوم، در معادن اورانیوم یزد، کار خود را آغاز کنند. تولید ذغال زرد ضرور است برای اینکه تجهیزات غنی سازی اورانیوم کار کنند.
پیش از انقلاب، قرار بود رﮊیم شاه تأسیسات غنی سازی اورانیوم ایجاد کند و از افریقای جنوبی ذغال زرد وارد کند.
● بنا بر خبر، از دو معدن اورانیوم بهره برداری می شود و تأسیسات بهره برداری کننده، آن را برای غنی شدن توسط سانتریفوﮊها آماده می کنند. تلویزیون رﮊیم مراسم افتتاح این تأسیسات را با تفصیل، پخش کرد. از دید خبرگزاری های خارجی، پیام افتتاح این تأسیسات به غرب اینست که صنعت اتمی غیر نظامی ایران یک واقعیت است و غرب باید آن را بپذیرد. موضوع گفتگو می تواند دنباله پذیرفتن این واقعیت باشد و نه خود این واقعیت.
● سازمان انرﮊی اتمی ایران می گوید این تأسیسات سالانه 66 تن ذغال زرد تولید می کنند و این یک سوم اورانیوم لازم برای تهیه سوخت نیروگاه اتمی ایران است.
☚ بنا بر اطلاع واصل از کشور، افتتاح نمایش تبلیغاتی است. وگرنه، عباسی، رئیس سازمان انرﮊی اتمی، ماهی پیش از این گفته بود: درکار نصب سانتریفوژهای جدید هستیم اما اورانیوم لازم برای غنی کردن در اختیار نداریم. علاوه بر این، تا 10 سال، سوخت نیروگاه بوشهر، در صورتی که کار کند، را روسها خود تأمین خواهند کرد. اما هدف یا هدفهای نمایش تبلیغاتی کدام و یا کدامها هستند؟:
1- درپی شکست گفتگوهای آلماآتا، رﮊیم می باید می گفت: در باره اصل غنی کردن اورانیوم، کوتاه نمی آید. هرگاه این نمایش را نمی داد، موقعیت شکست خورده و منفعلی را پیش از انتخابات ریاست جمهوری پیدا می کرد و این موقعیت، تحریم انتخابات را وسیع و رﮊیم را بازهم ضعیف تر می کند.
2 – این امر که احمدی نژاد دستور شروع فعالیت تأسیسات را داده است، یعنی این که حکومت او است که بطور مداوم، می باید ضعف حاصل از مدیریت خامنه ای را، رفع و رجو کند.
3 – در باره رابطه شکست دور دوم گفتگوها در آلماآتا، اطلاع اینست: با توجه به این که جلیلی نامزد بخشی از سپاه برای تصدی ریاست جمهوری است، تن دادن او به توافقی که اظهار ضعف تلقی شود، موقعیت او را بطور خاص و موقعیت هر نامزد مورد تأیید خامنه ای و سپاه را، به خطر می انداخت و حکم نوشاندن جام زهر را به خامنه ای داشت. اینست که او، قبول حق ایران بر غنی سازی اورانیوم را پیش کشید. قول سخنگوی خانم آشتون، وزیر خارجه اتحادیه اروپا نیز این اطلاع را تأیید می کند: طرف ایران، آنچه را در مراحل آخری گفتگوها باید بخواهد، در مرحله اول، خواست.
می ماند این پرسش مهم و تعیین کننده: «رئیس جمهوری» آینده بحران را باید ادامه بدهد و یا باید آن را حل کند؟ به این پرسش، از داخل، چنین پاسخ داده اند:
4 – دو نوع تبلیغ در دستور کار قرار گرفته اند: در درون سپاه و رﮊیم، ایران باید خود را برای حمله نظامی که برهر صورت انجام خواهد شد، آماده کند. و نزد مردم، تجربه احمدی نژاد معلوم کرد که حل بحرانی به این سختی، نیازمند همآهنگی کامل رئیس جمهوری با مقام رهبری است. هرگاه رئیس جمهوری بنا بر تقسیم قدرت با رهبر نگذارد و نخواهد حساب جداگانه برای خود باز کند، «نظام» با حداکثر انسجام، آماده پایان بخشیدن به بحران می شود. این تبلیغ، هم تقصیر ادامه بحران را بر دوش حکومت احمدی نژاد می اندازد و هم، دست کم، نزد اقلیت کوچکی که پای صندوقهای رأی می روند، تمایل به رأی دادن به سود نامزد خامنه ای را بر می انگیزد. اما خامنه ای هنوز، نامزد مطلوب خود را نیافته است.
انقلاب اسلامی: بدین قرار، با توجه به خسارت عظیم و غیر قابل تحمل شدن وضعیت اقتصادی، سرگردانی خامنه ای دو چندان گشته است:
شماره ۸۲۶ از ۲ تا ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۲