انقلاب اسلامی: وسائل ارتباط جمعی اسرائیل و بخشی از همین وسائل ارتباطی غرب، میان بحران اتمی ایران و بحران اتمی کره شمالی ارتباط تنگاتنگ برقرار می کنند و هدفشان از این کار، «افکار عمومی سازی» بر ضد «دولتهای لات» است که جهان را به جنگ اتمی تهدید می کند. از جمله، دبکا فایل، در 5 آوریل 2013، این رابطه را چنین برقرار می کند:

 ☚  واکنش ایران نسبت به بحران کره، که یک طرف بحران، پیونگ یانگ است، قابل پیش بینی بود. هرچند امریکا می خواهد روابط تنگانگ این دو متحد، نادیده بگیرد:

 ●  در 5 آوریل، معاون رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح ایران، سرتیپ پاسدار، مسعود جزایری، انگشت تهدید را بسوی امریکا گرفت: «حضور امریکا در کره جنوبی، علت اصلی تنش ها در این منطقه حساس در گذشته و حال است. امریکا و متحدانش زیان عظیم خواهند دید هرگاه در این منطقه جنگ روی دهد. کشورهای مستقل تسلیم حماقتهای امریکا نمی شوند. زمان تخویف و تهدید مدتها است که سرآمده است».

 ●  قسمت دوم سخنان جزایری، بازتاب کاملی از امتناع آیت الله خامنه ای از پذیرفتن خواست امریکا در آنچه به برنامه اتمی ایران مربوط می شود، است. بحران کره شمالی به ایرانیها فرصت داده است که دو گنجشک را با یک سنگ بزنند: هم زمان با دستور کیم یونگ آن بر استقرار موشکهای میان برد در ساحل شرقی کره شمالی، سردار جزایری رجز می خواند و رجز خوانی او با شروع گفتگوهای آلماآتا نیز، همزمان است. 

● واشنگتن امیدوار بود به پیشرفت گفتگوها شتاب ببخشد. با آنکه گفتگوها بیهودی خود را به اثبات رسانده اند، اطلاعی که وال استریت ﮊورنال انتشار داد، امیدی برانگیخته است. بنا بر آن اطلاع، خامنه ای دستور داده است آهنگ فعالیت های اتمی ایران، آهسته گردد. او بدین خاطر چنین دستوری را داده است که پیش از انتخابات ریاست جمهوری، از خط قرمزی که سبب حمله نظامی به ایران شود، عبور نگردد. 

     اما وقتی دو طرف بر سر میز مذاکره نشستند، سعید جلیلی، از پاسخ گفتن به پیشنهاد کشورهای 5+1 که در گفتگوهای نخست آلماآتا داده شده بودند، خودداری کرد. پنداری او در جلد کیم یونگ آن رفته است. این یکی نیز با استناد به امتناع پدرش از قبول پیشنهاد امریکا در باره برچیدن تأسیسات اتمی کره شمالی، گفت: هرگونه پیشنهاد در این باره را رد می کنم. 

 ●  این توأم شدن اجتناب ناپذیر دو بحران اتمی کره شمالی و ایران سه مقام اول امریکا، پرزیدنت اوباما و جون کری وزیر خارجه و جاک هایگل، وزیر دفاع امریکا را با سخت ترین چالش بین المللی روبرو می کند. بجا است که جون کری، به جای سفر به اسرائیل و فلسطین، برای تجدید کوششهای صلح، به مسکو و پکن برود و با مقامات روسیه و چین در باره ایران و سوریه به توافقی برسد. زیرا پس از حل این دو مسئله است که امریکا و قدرتهای دیگر می توانند کره شمالی را مهار کنند.

      تا زمانی که حکومت اوباما به سیاست ادامه می دهند که بنایش بر جدا کردن مسئله سوریه و مسئله ایران و مسئله کره شمالی است، مسکو و چین اقدامی در بازداشتن کره شمالی نخواهند کرد و بسا جهان گرفتار فاجعه می شود.

 ☚  استراتفور (10 آوریل) این نظر را بسط داده است که کره شمال گرچه قیافه دیوانه را به خود داده است اما عاقل است و هدف مشخصی را دنبال می کند و آن بیشترین امتیاز را از قدرتهای جهان گرفتن است.

انقلاب اسلامی: توأم کردن دو بحران اتمی ایران و کره شمالی، از دید اسرائیل، یک «مائده آسمانی» خواهد شد. زیرا سیاست امریکا در خاورمیانه را دنباله رو سیاست اسرائیل خواهد کرد. دست اسرائیل را در مورد فلسطین و بقیه کشورهای خاورمیانه، بازتر خواهد کرد. دولت اسرائیل به برخورداری بیش از پیش از حمایت امریکا و غرب، سیاست تجزیه کشورهای منطقه را پیش خواهد برد. سوریه و عراق قربانیان اول هستند. اما بعد، نوبت به کشورهای دیگر منطقه، زودتر از همه، ایران خواهد شد. 

      باوجود استفاده از بحران اتمی کره شمالی، در ایجاد افکار عمومی مساعد با تشدید مجازاتها و تهدید ایران به جنگ، مردم ایران می باید آموزگار مردم کره شمالی در به جنبش درآمدن برای صاحب اختیار سرنوشت خویش، بگردند. وگرنه، دست خامنه ای و مافیاهای نظامی – مالی خالی است. خود را در وضعی قرار داده اند که نه راه پس دارند و نه راه پیش. زیرا نه یارای بله گفتن به پیشنهادی دولتهای 5+1 را دارند و نه می توانند بیراهه را تا آخر بروند. 

      ظاهر اینست که سیاست خارجی را خامنه ای معین می کند. بنا بر این، رویه هیأت نمایندگی که او به آلما آتا روانه کرده بود، ربطی به «انتخابات» ریاست جمهوری ندارد. باوجود این، بنابر اطلاع واصل از داخل و بنا بر آنچه ناظران سیاسی خارجی می نویسند و می گویند، میان گفتگوها بر سر اتم و «انتخابات» ریاست جمهوری ربط وجود دارد:

شماره ۸۲۶ از ۲ تا ۱۵ اردی‌بهشت ۱۳۹۲