تا 20 ژوئیه 2014 که دوره 6 ماهه توافق ژنو بسر میرسد، 35 روز باقی است. 36 روز مانده به پایان دوره، هم روحانی و هم ظریف اظهار امیدواری کردند تا آن تاریخ، توافق نهائی بعمل آید. همزمان، اعضای کنگره امریکا نیز به اوباما نامه نوشته و گفتهاند توافق ژنو مانع از آن نمیشود ایران بمب اتمی بسازد. نخست ببینیم گفتگوهای دو به دو با امریکا و دیگر اعضای گروه 5+1 چه نتیجه ببار میآورد:
٭ ایران آماده است به فعالیت اتمی خود ساختی را بدهد که تنها بکار تولید برق بیاید:
گارت پورتر، صاحب کتاب در باره مسئله اتمی ایران و نقش مثلث در ساختن «ماجرای ایران دارد بمب اتمی میسازد»، مقاله خود را در 13 ژوئن 2014 انتشار دادهاست:
● برای اینکه توافق نهائی انجام بگیرد، ایران آمادهاست به فعالیت غنی سازی خود ساختی را بدهد که تنها بکار تولید برق بیاید. باوجود این، مذاکره کنندگان امریکائی راضی نمیشوند.
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران فاش کرد که پیشنهادی شامل تمام جزئیات به کشورهای 5+1 ارائه کردهاست که تضمین میکند ذخیره اورانیوم غنی شده 5 درصدی، بهیچ رو، به اندازهای نرسد که بکار تولید بمب اتمی بیاید. او در مصاحبه با تلویزیون IPS گفتهاست که در گفتگوی ماه پیش در وین، ایران پذیرفتهاست که تضمین کند که در غنی کردن اورانیوم، از 5 درصد فراتر نرود.
هراندازه اورانیوم که تا 5 درجه غنی میشود، درجا بدل به سوخت نیروگاه اتمی بوشهر بگردد. در حال حاضر سوخت نیروگاه را روسیه تحویل میدهد. اما قرارداد با روسیه در 2021 پایان مییابد و از آن پس، ایران خود باید سوخت نیروگاه بوشهر را تهیه کند.
● طرح پیشنهادی ایران که پیش از این منتشر نشده بود بخشی از گفتگوی وسیع است. ایران خواستار افزایش شمار سانتریفوژهای خویش است اما امریکا و متحدانش نمیپذیرند. مقامات حکومت اوباما روشن میگویند که اصرار دارند که ایران به سرعت شمار سانتریفوژهای خود را کاهش دهد. زیرا ایران نباید ظرفیت لازم برای غنی سازی به درجهای و تا اندازهای را داشته باشد که در ساختن بمب اتمی، ظرف 6 ماه تا یک سال، بکاربردنی است.
● ظریف گفت نمیتواند جزئیات پیشنهاد ایران را بازبگوید. زیرا گفتگوها ادامه دارند. اما گفت دور کامل تبدیل کیک زرد به سوخت اتمی را در بر میگیرد. و تأسیسات چنان کار میکنند که تنها سوخت برای نیروگاه بوشهر آمادهکنند. ظریف فاش کرد که پیشنهاد ایران که منحرف نگشتن فعالیتهای اتمی از صلح آمیز به نظامی را تضمین میکند ، نزدیک به همان پیشنهادی است که در مارس 2005، حسن روحانی به هیأت سه جانبه (فرانسه و آلمان و انگلستان) ارائه کرده بود.
آن پیشنهاد را حکومت ایران، بعد از آن تاریخ، منتشر کرد. پیشنهاد شامل یک رشته «تضمینهای فنی» بود که مانع میشوند راه بطرف تولید بمب اتمی کج شود. یکی از تضمینها این بود که هر مقدار اورانیوم غنی میشود، در جا به سوخت تبدیل گردد تا که امکان غنی کردن بیشترش نیز از میان برود.
ظریف میگوید در سال 2005، او سفیر ایران در سازمان ملل متحد بود. بعد از شور با یکچند از دانشمندان اتمی امریکا پیرامون تضمینها که باید داد تا کشورهای اروپائی و امریکا مطمئن شوند ایران قصد تولید بمب اتمی را ندارد، آن پیشنهاد را تهیه کرد. و من از آن دانشمندان خواستم بگویند چه تضمینهایی باید داد تا که اطمینان کافی حاصل شود که اورانیوم غنی شده در تولید بمب اتمی بکار نخواهد رفت.
● فرنک ون هیپل Frank N. Von Hippel، معاون پیشین شورای امنیت ملی امریکا در قلمرو دانش و تکنولوژی که اینک استاد دانشگاه پرینستون است، با فرستادن ایمیلی، تصدیق کرد که عضو گروه کوچک دانشمندان امریکائی بودهاست که با ظریف دیدار و با او و در باره مسئله اتمی گفتگو کردهاند. هدف گفتگو نیز تعیین تضمینها برای غیر نظامی ماندن فعالیتهای اتمی ایران بودهاست.
ون هیپل میگوید بخاطر میآورد که گروه پیشنهاد کرده بود ایران اورانیوم غنی شده انبار نکند بلکه هرمقدار غنی میکند برای تبدیل شدن به سوخت نیروگاه اتمی بوشهر، به روسیه بفرستد.
● پتر جنکینس، نماینده دائمی انگلستان در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در جلسه 23 مارس 2005 که، در آن، ایران پیشنهاد خود را ارائه میکرده، حضور داشته است. در مصاحبهای در سال 2012، او گفتهاست: «ما همه از پیشنهاد ایران تحت تأثیر قرارگرفتیم». باوجود این، اروپائیان آن را بعنوان پایه گفتگو نپذیرفتند زیرا، بنابر قول دیپلماتهای اروپائی شرکت کننده در گفتگوها، حکومت بوش اصرار میورزید که ایران نباید اجازه غنی سازی اورانیوم را بدست آورد.
● ظریف موضع حکومت اوباما را رد میکند. بنابر این موضع، ایران میتواند از روسیه و یا هر کشور دیگری نیروگاه اتمی و سوخت بخرد اما خود نباید اورانیوم غنی کند. او میگوید: «اشخاص نباید به ما بگویند خود توانائی بدست نیاورید و روی ما حساب کنید. این سخن 30 سال دیر برزبان میآید و اطمینان آور نیست». او به شرکت ایران در ارودیف فرانسه اشاره میکند ایران در آن شریک بود و حق داشت به میزان 10 درصد از اورانیوم غنی شده را دریافت کند. در سالهای 1980، بعد از آنکه جمهوری اسلامی اجرای برنامه اتمی شاه را پیگرفت، حکومت فرانسه مانع از آن شد که ارودیف اورانیوم غنی شده برای تبدیل به سوخت را به ایران تحویل دهد.
● در 1984، وزارت خارجه امریکا گفت: نه تنها امریکا به همکاری اتمی خود با ایران پایان بخشیدهاست، بلکه از کشورهای دیگر هم خواستهاست با ایران همکاری اتمی نکنند. بخصوص در دوره جنگ ایران و عراق.
● وزیر خارجه ایران پیشنهاد کشورهای 5+1 را برای کاستن از شمار سانتریفوزها به بخشی از 19000 سانتریفوز کنونی را رد کردهاست. او میگوید: « ما حاضر نیستیم «نیازهای عملی» خود را از نو تعریف کنیم». اشاره او «نیازهای عملی» قید شده در توافق ژنو است. او خاطر نشان کرد که ایران «در محدوده نیازهای عملیش»، بر روی تعیین جزئیات فنی کار کردهاست. او سخنان پیشین و کنونی مسئولان امریکا را انتقاد میکند که زمان لازم (6 تا 12 ماه) را معیار تعیین شمار سانتریفوژها میکنند.
او میگوید برخی مسئولان پیشین و کنونی امریکا اظهاراتی میکنند و این اظهارات به پیشرفت گفتگوها زیان میرسانند. هرگاه همگان برآن میشدند سخنانی بر زبان نیاورند که وضعیت را از مهار خارج کند، گفتگوها پیشرفت میکردند.
● ظریف میگوید: اصرار امریکا بر اینکه تأسیسات فردو تعطیل شوند بر این استدلال پایه میگیرد که شما نباید این تأسیسات را داشته باشید زیرا ما نمیتوانیم آن را بمباران کنیم. بدینسان، بطور ضمنی، برای خود حق بمباران تأسیسات ایران را قائل میشوند. این اصرار، اثر معکوس ببار میآورد.
ظریف این قول را که حکومت روحانی زیر فشار سیاسی است برای اینکه گفتگوها را به نتیجه برساند تا که ایران گرفتار تحریمهای سختتر نشود، نادرست میداند و میگوید: هرگاه او توافق را رد کند، همچون قهرمان، مورد استقبال قرار میگیرد.
انقلاب اسلامی: توضیح ها که ظریف به امریکائی ها می دهد به ایرانی ها نمی دهد. و راست نمی گوید وقتی می گوید اگر توافق را رد کند در تهران چون قهرمان از او استقبال می شود. زیرا مردم ایران، مشتی عملۀ دستگاه ولایت مطلقه فقیه نیستند و نمی خواهند بحران حل نشده، تشدید نیز بگردد. واقعیتی که او از آن سخن نمی گوید این است که بجای حل مسئله در ایران، که پذیرفتن حق حاکمیت مردم ایران و اظهار حقیقت به مردم ایران را ایجاب می کند، او مأمور است مسئله را با قدرت های خارجی حل کند. بنابر اظهارات او و صالحی و بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی، تا این تاریخ،
٭ موارد اختلاف دو طرف بر سر «اتم ایران»:
1 – غرب می خواهد شمار سانتریفوژها نه همه تعداد 19000 سانتریفوژ کنونی که کمتر از آن باشد. این شمار به اندازه ای کم شود که تولیدات سانتریفوژها در طول 6 تا 12 ماه، به اندازه کافی برای تولید بمب اتمی نباشد.بنابر قول کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی، «بحث محدود کردن» همین تعداد سانتریفوژها است.
2 – ساخت کارخانه آب سنگین اراک تغییر کند به ترتیبی که پلوتونیوم کافی برای ساخت بمب اتمی تولید نکند. صالحی میگوید میپذیریم.
3 – تأسیسات فردو تعطیل شوند.
4 – تضمینهای فنی کامل برای اینکه اورانیوم 5 درجهای که تولید میشود درجا به سوخت تبدیل شود، داده شود. کافی نیست و باید
5 – ایران پروتکل الحاقی را بپذیرد. بهروز کمالوندی میگوید: پروتکل الحاقی بهنگام امضای توافق نهائی، پذیرفته میشود.
6 – طول مدتی که، درآن، ایران تحت کنترل میماند، همچنان موضوع اختلاف است.
7 – و نیز طول مدت لازم برای رفع تحریمها نیز همچنان موضوع اختلاف است.
8 – افزون بر نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، کشورهای 5+1 نیز در کنترل فعالیتهای اتمی ایران شرکت میکنند. و
9 – کمالوندی میگوید (در مصاحبه با سایت فرهیختگان 14 ژوئن برابر 24 خرداد ): برای تحصیل امنیت انرژی، به 5 تا 15 هزار مگاوات برق اتمی نیاز است. او میگوید: طرفهای گفتگو را از این امر آگاه کردهایم . تنها برای تأمین سوخت نیروگاه اتمی بوشهر، نیاز به 50 هزار سانتریفوژ است. اما در حال حاضر، ایران 19000 سانتریفوژ دارد که 10 هزارتای آنها کار میکند. سخن او بس شگفت است چراکه نیروگاه بوشهر 1000 مگاوات برق تولید میکند. آیا برای 5000 مگاوات باید 250 هزار و برای 15 هزار مگاوات باید 750 هزار سانتریفوژ داشت؟ تازه، ایران اورانیوم لازم برای تأمین سوخت نیروگاه بوشهر را – بعد از پایان دوره 10 ساله قرارداد با روسیه – را ندارد. اورانیوم لازم برای نیروگاههای اتمی که باید ساخته شوند را از کجا تأمین خواهد کرد؟
٭ به ایران پیشنهاد شده بود برای تولید برق در کویر تأسیسات ایجاد شود:
☚ در خاطرات یوشکا فیشر، وزیر خارجه اسبق آلمان آمدهاست که به ایران گفتیم: هرگاه مسئله شما برقی است که در آینده ممکن است بدان نیاز پیدا کنید، ما آمادهایم در کویر ایران تأسیسات برق خورشیدی ایجاد کنیم تا بیش از آنچه ایران بدان نیاز دارد، برق تولید شود و ایران نپذیرفت.
بدینقرار، اگر رژیم تنها میخواهد «امنیت انرژی» ایران را تأمین کند، علاوه بر اینکه میباید پیشنهاد را میپذیرفت و حالا هم باید بپذیرد، نباید میگذاشت و نباید بگذارد منابع نفت و گاز ایران بطور غیر علمی استخراج و فروخته شود و با پول آن نیروگاه اتمی ایجاد شود.
بدینسان، برای اینکه تا یک ماه آینده در هر 9 مورد توافق روی دهد، باید
الف – رژیم به خواستهای امریکا + اسرائیل + اروپا تن دهد. و یا
ب – امریکا و اسرائیل و اروپا به خواستهای رژیم تمکین کنند. با وجود تحریمها و گفتگوهای محرمانه – که حالا هیلاری کلینتون نیز در خاطراتش از آنها سخن میگوید – و توافق ژنو و گفتگوها برای رسیدن به توافق نهائی جا برای تردید نمیماند که این فرض، تحقق نایافتنی است.
ج – توافق به ترتیبی انجام بگیرد که خواستهای امریکا+ اسرائیل + اروپا را برآورد با حفظ «صورت ظاهر». یعنی «شناختن حق غنی سازی اورانیوم». وقتی برای نیروگاه بوشهر 50 هزار سانتریفوژ لازم باشد و ایران بپذیرد کمتر از 19000 سانتریفوژ کنونی داشته باشد، بهای «حفظ صورت ظاهر»، کمر شکن خواهد بود. توضیح اینکه
● ایران باید هزینه سنگین تأسیسات بیمصرف را بپردازد. و
● سالها تحت رژیم تحریم و مجازات زندگی کند. و
● سالها تحت کنترل بماند. و
● در آینده نیز چون گذشته، ثروت ملیش را همسایگان جنوبی در خلیج فارس و همسایگان شمالی در دریای مازندران ببرند. و
● رژیم میباید بار سنگین تعادل قوا از افغانستان تا فلسطین (عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و بحرین و یمن و…) را بر دوش مردم ایران بگذارد. و
● مافیاهای نظامی – مالی که در رأس حزب سیاسی مسلح هستند، بر دولت و اقتصاد کشور مسلط بمانند و اقتصاد ایران مصرف محور و با این ویژگیها بماند: ایجاد حد اکثر رانت برای اقلیت حاکم و ایجاد حداکثر فقر برای جامعه یارانه خوار و ایجاد حداکثر تورم و ایجاد حداکثر بیکاری و ایجاد حداکثر فساد و نابسامانیهای اجتماعی.