back to top
خانهتحلیل و وضعیت سنجیوضعیت سنجی شصت و ششم: چه شد که مسئله مقتولین و مفقودین...

وضعیت سنجی شصت و ششم: چه شد که مسئله مقتولین و مفقودین ایرانی در منا، ناگهان حل شد؟ – شکست فیلم محمد (ص) – سپاه و «انتخابات» – «عمق استراتژیک:

hojaj koshteh٭ چرا ماجرای خونین منا ناگهان حل شد؟:

 
     ساعت ۷ صبح روز پنجشنبه ۹ مهر ماه ۱۳۹۴، سعید اوحدی، مسئول حج  و زیارت ایران در شبکۀ خبر صدا و سیما ظاهر شد و  اعلام کرد که تا چند روز آینده قضیۀ مفقودین حل خواهد شد، زیرا هنوز حدود ٢٠ کانتینر مورد بررسی قرار نگرفته‌ است. اوحدی، مسئول حج و زیارت ایران، در ادامه از ملاقات‌ های روز گذشتۀ وزیر بهداشت ایران (هاشمی) و معاون کنسولی وزارت امور خارجه (قشقاوی) و شخص خود در جلسات دوگانه با مسئولان عربستان یاد کرد و به حضور فرماندۀ ارتش عربستان در جلسه، اذعان کرد.
 
     این سخنان اوحدی، درست زمانی اظهار شدند که سید علی خامنه‌ ای شب قبل در تلویزیون ایران ظاهر شده و با دولت سعودی به شرح زیر، به تندی سخن گفت:
 
 «… مسئولان عربستان به وظایف خودشان عمل نمی کنند و در مواردی عکس آن عمل می کنند و موذیگری می کنند. ایران اگر بخواهد عکس العمل نشان دهد، اوضاع آنها خوب نخواهد بود.
 
… دولت عربستان در انتقال ابدان مطهر جان باختگان به وظایف خود عمل نمی کند و جمهوری اسلامی ایران نیز تاکنون با خویشتنداری و ادب اسلامی، حرمت برادری را در دنیای اسلام نگه داشته است، اما این را بدانند که اندک بی احترامی به دهها هزار نفر از حجاج ایرانی در مکه و مدینه و عمل نکردن به وظایف برای انتقال ابدان مطهر، عکس العمل سخت و خشن ایران را در پی خواهد داشت».
 
     اما چند ساعت بعد از این سخنان مسئول حج و زیارت ایران، ناگهان اعلام شد مسئلۀ مفقودین حل شده و شمار شهدای ایرانی در منا در عربستان ۴۶۴ نفر می باشد و برخی جنازه‌ ها هم به دلیل عدم شناسایی قرار است به ایران آورده شوند و در ایران هویت آنها از طریق بررسی های پزشکی قانونی مشخص گردد. لازم به ذکر است که آقای اوحدی این مورد را، یعنی توانایی شناسایی هویت برخی مفقودین در ایران را، در همان صبح روز ۵ شنبه اعلام کرده بود!.
 
٭ به چه دلیل بحرانی که می‌ توانست و هنوز می‌ تواند بحران چهارم بگردد، از شدت افتاد؟:
 
     یافتن پاسخ‌ های چند سؤال شاید به حل مسئله کمک نماید:
 
۱- آیا عربستان از تهدید خامنه ای ترسید ؟
 
۲- آیا ارائۀ فیلم و  گزارشات چگونگی وقوع مصیبت، موجب عقب نشینی ایران شد؟
 
۳- آیا حضور مشکل ساز غضنفر رکن آبادی و افسران سپاه دلیل آرام گرفتن مسئولان ایران شد؟
 
١- آیا دولت سعودی از تهدید خامنه‌ ای ترسید؟:
 
     نگارنده بر این باور است که سخنان خامنه‌ ای عامل شناسایی فوری مفقودین و بازگرداندن جنازه‌ ها نبوده است، به این دلیل که اگر چند روز پیش مسئولان پزشکی دولت سعودی تنها دو کانتینر اجساد مفقودین را مورد بررسی قرار داده بودند که در آنها حدود ۵۰ نفر ایرانی پیدا شد، چه دلیلی می توانست وجود داشته باشد که مابقی را مورد جستجو قرار ندهند و چرا مسئولان ایرانی از کارشکنی مأموران دولت سعودی در شناسایی اجساد درون کانتینر سخن می راندند، اما به ناگاه در عرض چند ساعت قضیه شناسایی مفقودین حل شد؟
 
● در اینجا با دو مسئله روبرو می شویم:
 
آیا همۀ کانتینرها در همان چند روز قبل مورد بازبینی قرار گرفته بودند؟ اگر پاسخ مثبت باشد، چرا مسئولان ایرانی از افشای آن خودداری کرده و مأموران سعودی را متهم کرده بودند که در امر شناسایی مفقودین کارشکنی می کنند؟ اگر پاسخ منفی است، چرا مأموران رژیم ولایت فقیه می گویند قضیه حل شده و کلیۀ مفقودین جزء شهدا می باشند و در آینده هویت آنها مشخص خواهد شد؟
 
     متذکر می شود برای دستگاه ولایت فقیه طولانی شدن زمان، بد نبود. چرا که در طول سفر حج و بعد از قضیۀ سقوط جرثقیل، فرصت تبلیغات ضد سعودی بیشتری را در اختیارش می‌ گذاشت. خارج کردن ادارۀ حج از دست دولت سعودی، هدفی است که از زمان خمینی تعقیب می‌ شود. غافل از اینکه مدیریت جهانی، نیازمند درکار نیاوردن زور و بیرون بردن حج از دایرۀ تخاصم‌ ها است. کشتار ایرانیان در دو نوبت، نوبتی در زمان خمینی، و نوبت دوم در زمان خامنه‌ ای، نتیجۀ زیارت حج و حجاج را دستمایۀ خصومت کردن بوده‌ است.
 
     در روزهای بعد از قتلگاه شدن منا، اکثر برنامه‌ های صدا و سیمای صوتی و تصویری و مطبوعات وابسته، وقف حمله به دولت سعودی بود. شرکت کنندگان در این برنامه‌ ها، در حمله به سعودی‌ ها با یکدیگر مسابقه می‌ دادند. ارباب عمائم، مداحان و تحلیلگران برای نشان دادن عمق جنایات سعودی‌ ها با هم مسابقه می‌ دادند. در چند روز زیارت حجاج در مکه و جریان سقوط جرثقیل و کشته شدن‌ ها در منا، صدا و سیمای رژیم ولایت فقیه در بوق تهدید دولت سعودی به جنگ، می دمید و گزارشات مختلف از حوادث که مورد تأیید مسئولان نبود را به اطلاع مردم می رساند. اخباری چون، حضور شاهزاده سعودی به هنگام رمی جمرات که موجب فاجعه شد و بسته شدن راه های مختلف و وجود سم سیانور و انتشار آن میان حجاج و جمع آوری اجساد حاجیان با بولدوزر و راه رفتن نیروهای سعودی بر روی اجساد مقتلولین و آب ندادن به حجاج مجروح و کارشکنی نیروهای عربستانی در امر حمل و نجات بیماران، و …
 
     بارها دیده شد که برخی مجریان صدا و سیما در گفتگو با مسئولین می‌ گفتند مأموران دولت سعودی جنازه‌ ها را با لودر جمع آوری کرده‌ اند. 
 
     باوجود این، صدا و سیما که دستگاه تبلیغاتی خامنه‌ ای است، تا روز پنجشنبه، به کار خود ادامه داد. اما ناگهان رویۀ خود را تغییر داد. چرا؟ زیرا کارزار تبلیغاتی و تهدیدهای خامنه‌ ای و سران سپاه سود نرسانده، زیان رساند و این دستگاه، به یکباره موضع خود را تغییر داد.
 
     یادآور می شود که بر اساسِ تحقیقی در مقیاس جهان، مردم ایران و عراق غمگین‌ ترین مردم کشورهای جهان هستند. دستگاه تبلیغاتی که وظیفه‌ اش شناسایی عوامل غم‌ زدگی و تشریح آنها است، غم‌ زدگی مردم را که نتیجۀ استبداد ولایت مطلقه فقیه است، وسیلۀ «تولید» و اجرای برنامه‌ های هرچه غمبارتر کرده‌ است. دستگاه ولایت فقیه براین باور است که مردم غم‌ زده منفعل می‌ شوند و برای احقاق حقوق خود بر نمی‌ خیزند. از اینرو، صدا و سیما و مطبوعات و دیگر رسانه‌ های رژیم، گزارشاتی از بازماندگان و شاهدان ماجرای منا، هرچه غمبارتر، تهیه و پخش می کردند، تا مگر بینندگان و خوانندگان را در غمی بزرگ فرو برند. در این برنامه‌ ها، کلمه‌ ای از کرامت انسان و حقوق او که دولت سعودی بدان وقعی نمی‌ نهد، نبود. چراکه رژیم ولایت فقیه خود نیز ضد کرامت و حقوق انسان است.
 
     اما چرا ناگهان طوفان تبلیغاتی خوابید؟ زیرا خامنه‌ ای و دستیاران او لازم دیدند «فتیله‌» را پایین بکشند. عوامل زیر دلیل جا زدن آنها هستند: توقیف کشتی حامل مهمات و نیرو در آب های یمن و کشف محل ساخت مواد منفجره در بحرین و ماجرای ناپدید شدن رکن آبادی، سفیر سابق رژیم در لبنان و عضو سپاه قدس از این سو؛ انعکاس سوء مدیریت سعودی ها و رویۀ ناقض کرامت و حقوق انسانی آنها با کشته و زخمی شدگان در وسائل ارتباط جمعی جهان از سوی دیگر؛ و مهم‌ تر از این‌ ها، فعل و انفعال‌ ها در سوریه و یمن و نقش دادن به رژیم در محدودۀ تعیین شده:
 
٢- آیا ارائۀ فیلم و  گزارش ها در بارۀ چگونگی وقوع کشتار زائران، از عوامل عقب نشینی رژیم بود:
 
     انتشار فیلم‌ ها و گزارش ها از محل وقوع حادثه، موجب شد تبلیغات رژیم دروغ جلوه کنند. در حقیقت، هرگاه دستگاه تبلیغات واقعیت را همان سان که روی داده بود، باز می‌ گفت، بر مبنای آن بی‌ کفایتی و فساد و سوء مدیریت و بی‌ اعتنایی سعودی ها به کرامت و حقوق انسان، پذیرش همگانی می‌ یافت. حال اینکه تبدیل کردن یک رخداد چنین مرگبار به سلاح تبلیغاتی، اینبار، رژیم ولایت فقیه را مغرض و دروغ ساز جلوه‌ گر ساخت.  بدین‌ خاطر بود که مأموران خامنه‌ ای موظف شدند، به قول او، قضیه را کش ندهند.          
 
٣- آیا حضور مشکل ساز غضنفر رکن آبادی و برخی دیگر، دلیل آرام گرفتن مأموران خامنه‌ ای شد؟:  
 
     یکی از مسائلی که از همان ابتدای حادثه اهمیت پیدا کرد، حضور غضنفر رکن آبادی در این سفر حج و مفقود شدن او بود. برخی از مقامات رژیم گفتند جاسوسان اسرائیل او را شناسایی کرده و احتمالاً ربوده‌ اند. زیرا او اطلاعات بسیار مهمی در بارۀ حزب الله لبنان و سپاه قدس در لبنان و سوریه داشت. نگارنده متذکر می شود که غضنفر رکن آبادی از افسران اطلاعات سپاه و وابسته به سپاه قدس است .
 
     بعد از حادثۀ منا و مفقود شدن رکن آبادی، رژیم مدعی شد رکن آبادی با پاسپورت خودش، یعنی با نام اصلی غضنفر رکن آبادی وارد عربستان شده‌ است. اما مقامات سعودی ورود شخصی به نام غضنفر رکن آبادی به عربستان را تکذیب کردند و گفتند: چنین فردی وارد عربستان نشده‌ است. این امر موجب شد که حادثۀ منا رنگ دیگری به خود بگیرد. یعنی مسئلۀ غضنفر رکن آبادی خیلی پررنگ شد. زیرا اگر غضنفر با پاسپورت رکن آبادی وارد عربستان شده بود، با وجود فهرست‌ های اسامی، سعودی ها چگونه می‌ توانستند ورود او را به عربستان، تکذیب کنند؟ بنابراین، این احتمال قوی است که غضنفر رکن آبادی، با گذرنامه‌ ای با نام مجعول، وارد عربستان شده و این امر گَزَکی به دست سعودی‌ ها داده‌ است تا که «ایران» را متهم کنند قصد خرابکاری داشته و به همین دلیل جاسوسانی را با پاسپورت‌ های جعلی وارد این کشور کرده‌ است. بنابراین، هرگاه قرار بر طرح مسئلۀ منا در مجامع بین‌ المللی می‌ شد، برای رژیم هزینۀ زیادی می توانست ببار بیاورد. لذا، مسئلۀ مفقودین ایرانی در منا به سرعت حل شد.
 
     باوجود این، در شمار جنازه‌ های قربانیان نبودن و در اعداد زخمی‌ های بستری نبودن رکن آبادی و چند تن از افسران سپاه، آنها را در زمرۀ مفقودان قرار می‌ دهد. در واقع، دستگاه‌ های تبلیغاتی دو رژیم ولایت فقیه و سعودی، یکدیگر را متهم می‌ کنند که پدید آورندۀ حادثه مرگبار منا بوده‌ اند:
 
●  تبلیغاتچی‌ های خامنه‌ ای می‌ گویند: حادثۀ منا بدان خاطر ایجاد شد که رکن آبادی و افسران سپاه را بدزدند. اهمیت رکن آبادی بدان حد است که یکبار در لبنان، با انجام عملیات انتحاری، قصد جانش را کردند، اما او از سوء قصد جان سالم بدر برد. قصد دولت سعودی این بود که زمینۀ جنگ مستقیم  را فراهم کند. زیرا از جنگ نیابتی طرفی نبست.
 
● تبلیغاتچی‌ های دولت سعودی می‌ گویند: این نه از راه اتفاق است که قربانیان حادثه، همه، از بعثۀ خامنه‌ ای بوده‌ اند. خامنه‌ ای و دستگاه او، افراد سپاه قدس را محض ایجاد حادثۀ منا به مکه اعزام کرده‌ اند. و این بار اول نیست که رژیم ایران، تروریست ها را در پوشش زائران خانۀ خدا به مکه می‌ فرستد. هدف رژیم از ایجاد این ماجرای چنین مرگبار، برانگیختن موج تبلیغات بر ضد دولت سعودی و پوشاندن شکست خود در یمن و سوریه و ایجاد بحران جدید بوده‌ است.
 
     اما این پرسش جا و محل دارد: باوجود این واقعیت که رکن آبادی و احتمالاً افسران سپاه که به مکه رفته‌ اند، کسانی بوده‌ اند که سازمان های اطلاعاتی در پی شکارشان بوده‌ اند و باوجود رویارویی سخت رژیم ولایت فقیه با دولت سعودی، چرا این رژیم گذاشته است آنها به عربستان بروند؟ تا این تاریخ، رژیم ولایت فقیه به این پرسش هیچگونه پاسخی نداده‌ است.
 
● مسئلۀ با اهمیت دیگر، عدم توان شناسایی برخی مفقودین است که قرار شده به ایران فرستاده شوند، تا از طریق پزشکی قانونی هویت آنها شناسایی شود. پرسیدنی است مگر چهرۀ آنها چه اندازه تغییر کرده و چرا این اندازه تغییر کرده که قابل شناسایی نمی باشند؟ نکند ماجرا، ماجرای دیگری است که نباید از پرده بیرون افتد؟ راستی، روزنامۀ قانون نزدیک به مصطفی پور محمدی معاون اسبق واواک و «وزیر» دادگستری کنونی، چرا باید قضیۀ رکن آبادی را با امام موسی صدر و  احمد متوسلیان مرتبط بداند؟ گروه سیاسی روزنامۀ قانون از امکان تکرار سرنوشت امام موسی‌ صدر و احمد متوسلیان برای رکن‌ آبادی روایت می‌ کند و می‌ نویسد: «در مقابل این ادعاهای العربیه، مرضیه افخم، سخنگوی وزارت خارجه خبر این رسانۀ سعودی را عجولانه توصیف کرد و گفت: رکن آبادی با گذرنامۀ عادی عازم سفر حج شده‌ است.
 
٭ و اثر نقش دادن به ایران در سوریه؟
 
    وضعیت سنجی کامل سوریه را به وقتی دیگر باز می‌ نهیم و در اینجا، چند امر واقع را یادآور می‌ شویم:
 
۱- در آغاز، وقتی مردم سوریه به جنبش درآمدند، غرب و دستیارانش در منطقه، برآن شدند ماجرای لیبی را در سوریه تکرار کنند. اما اینبار، روسیه و چین زیر بار نرفتند و شورای امنیت نتوانست مجوز دخالت نظامی در سوریه را صادر کند. قطعنامۀ «پرواز ممنوع» نیز وتو شد. اما با استقرار «دولت» داعش در سوریه و عراق، امریکا و متحدانش، بمباران قوای داعش را آغاز کردند. اما اینبار، بعد از امضای قرارداد وین و بعد از سخنرانی اوباما در اجلاس عمومی مجمع ملل متحد که در آن از همکاری روسیه و ایران در پایان دادن به جنگ در سوریه استقبال کرد و سپس با پوتین دیدار کرد و پوتین گفتگوها را پر ثمر توصیف کرد، مداخلۀ روسیه و ایران در جنگ سوریه نیز علنی و رسمی شد.
 
۲- هرگاه بمباران‌ های امریکا و متحدانش کارساز بودند، چه حاجت به بمباران مواضع داعش و النصره توسط جنگنده‌ های روسی می‌ شد؟ و اگر بمباران هوایی مفید فایده نیست، چرا روسیه دست بکار بی‌ فایده می‌ زند؟ هرگاه قرار بر تهاجم به داعش گذاشته شده باشد، عملیات هوایی می‌ باید زمینه ساز عملیات زمینی موفقیت آمیز باشند. نیروی زمینی که تهاجم را تصدی کند را کدام کشور گسیل خواهد کرد؟ پاسخ رویتر به این پرسش این‌است که ایران به سوریه قوا گسیل کرده‌ است.
 
۳- در حال حاضر، سوریه به چند منطقه تقسیم شده‌ است: دمشق و منطقۀ علوی نشین و مرزهای سوریه با لبنان و بندر لاذقیه که روس ها در آن پایگاه دارند، در دست رژیم است. بخش سنی نشین و هم مرز با عراق در دست داعش است. منطقۀ کرد نشین در دست کردها است، و النصره و… هم مناطق دیگری را در اختیار دارند. برخی تحلیل‌ گران بر این نظر هستند که سوریه باید تجزیه می‌ شد و شده‌ است و قرار براین است که با متوقف شدن جنگ، همین وضعیت تثبیت شود. اما حقیقت اینست که نه رژیم اسد، و نه داعش و نه النصره، نمی‌ توانند دست از جنگ بردارند. زیرا دینامیک و مشروعیت خود را از دست می‌ دهند و روی به زوال می‌ نهند.
 
۴- با آنکه امریکا و انگلیس رفتار روسیه را مورد سرزنش قرار می‌ دهند، تکرار می‌ کنند که آمادگی همکاری با روسیه و ایران را دارند. طرف ایران مدعی است که عملیات هوایی امریکا و متحدانش برضد داعش بی‌ اثر بوده‌ اند، زیرا نمی‌ خواسته‌ اند به داعش صدمه وارد شود. در عوض عملیات هوایی روسیه مؤثر هستند. زیرا روسیه می‌ خواهد داعش را از میان بردارد. بدین‌ ترتیب، همکاری دو طرف نیازمند شفاف شدن هدف مشترک (= از میان برداشتن داعش) است.
 
۵- داعش و گروه‌ های دیگر را دولت های سعودی و ترکیه و امریکا مجهز کرده‌ اند. هزاران تن از اتباع کشورهای مختلف جهان به سوریه و عراق رفته و می‌ جنگند. در واقع، مرزهای سوریه با عراق و … به روی گرو‌های مسلحی باز بوده‌ اند که به این دو کشور گسیل شده‌ اند. پایان یافتن جنگ در سوریه نیازمند بستن مرزها است.
 
     هرگاه بنابر عملی شدن توافق محرمانه (یکی از ضمیمه‌ های قرارداد وین – کلیک کنید) باشد، دولت های سعودی و شیخ‌ های خلیج فارس و دولت ترکیه باید مرزهای خود را به روی داعش و النصره و… ببندند. این امر نیازمند گذار از خصومت به هم‌ نشینی رژیم ولایت فقیه و دولت سعودی است. امری که حکومت روحانی آن را پنهان نمی‌ کند. و
 
۶- اگر سرنوشت سوریه در گرو سرنوشت یمن باشد، مابعوضی که دولت سعودی مطالبه می‌ کند، ناگزیر، یمن می‌ شود. خبرِ دادنِ پیشنهاد تعویض سوریه با یمن، از سوی دولت سعودی،  هم به رژیم ولایت فقیه، و هم به حکومت روسیه، انتشار نیز یافته‌ است.  
 
٭ شکست پر هزینه ترین فیلم تاریخ ایران:
 
    در حالی که مردم ایران خود از دیدن فیلم محمد رسول الله که با هزینۀ نظام حاکم بر ایران با مبلغی بین ۹۰ تا ۱۴۰ میلیارد تومان ساخته شده بود، خودداری کردند، مسئولان این فیلم را برای شرکت در مسابقه برای ربودن جایزۀ اسکار معرفی کرد‌ه اند .
 
     فیلم محمد، ساختۀ مجید مجیدی با هزینه‌ ای بسیار گزاف و بر اساس روایات مورد تأیید مراجع ایران تولید شده بود که در آغاز نمایش آن، صدا و سیما تبلیغات بسیار گسترده را بعمل آورد. مسئولان حدود ۲۰۰ سالن را به نمایش این فیلم اختصاس دادند. با وجود این، این فیلم تا هفتۀ قبل تنها به میزان نزدیک به ۷ میلیارد تومان فروش گیشه داشت. البته بسیاری از بلیط‌ ها، از سوی صاحبان سینما، با فرمان مسئولان، در اختیار مراکز، ارگان ها، نهادها و مؤسسات خاص قرار گرفتند تا آنها با استفاده از این بلیط‌ های رایگان بتوانند خانواده‌ ها را به دیدن این فیلم ببرند
 
     پایین بودن تعداد بینندگان این فیلم در برابر میزان بسیار زیاد سینما رو هایی که فیلم مدرسۀ موش‌ ها و کلاه قرمزی را دیده اند، نشان می دهد که این فیلم مورد تأیید مردم قرار نگرفته و دستگاه ولایت مطلقه فقیه، بار دیگر از مردم ایران شکست خورده‌ است. و اینک، فیلمی را که در داخل خریدار زیادی نداشت، برای نمایش جهانی به جشنوارۀ فیلم اسکار می‌ فرستد .
 
     بنرهای این فیلم تقریباً در بسیاری از مکان ها در اتوبان و خیابان قرار گرفته و هزینۀ زیادی ببار آورده‌ است. به تازگی گویا تصمیم بر این شده که دانش آموزان مدارس را نیز برای دیدن این فیلم به سینما ببرند.
 
٭ سپاه و آماده شدنش برای مهندسی “انتخابات”:
 
● سردار غیب پرور در تاریخ پنجشنبه ۴ تیر ۱۳۹۴ در رابطه با حرکت حلقه صالحین جهت تأثیر در “انتخابات” و خطرِ در کمینِ “انتخابات” خبرگان و مجلس، سخنان زیر را بیان داشت. فرماندۀ سپاه فجر فارس با تأکید بر لزوم افزایش معرفت دینی و انقلابی برای مربی و سرگروه‌ های حلقه‌ های صالحین، افزود: «توانمندی در رفع شبهات دینی خیلی مهم است، چون نسل جوان امروز به استدلال در مسائل دینی و انقلابی نیاز دارد و با جوان ۳۰ سال پیش متفاوت است، ماهواره‌ ها نمی‌ گذارند حرف روحانی بیش از نیم ساعت تأثیر داشته باشد؛ در حالیکه سابق بر این یک منبر روحانی در محرم تا یک سال یک محله را بیمه می‌ کرد، به خاطر اینکه توطئه‌ های مختلف آن را تهدید نمی‌ کرد».
 
وی با بیان اینکه خواب‌ های خیلی بدی دارند می‌ بینند تا عناصری را وارد مجلس خبرگان کنند و شاکلۀ مبارک و نورانی آن را خدشه‌ دار کنند، عنوان کرد: «اگر حلقه‌ های صالحین ما واقعاً خوب کار کنند؛ نباید هیچ دغدغه‌ ای در این مورد داشته باشیم. رهبری می‌ گویند سپاه بر سه اساس درک، تقوا و عمل انقلابی تشکیل شده است و به نظر من می‌ شود این را به بسیج هم تسری داد. اگر درک و عمل انقلابی باشد، دیگر مشکلی نداریم، ولی متأسفانه گاهی برخی متدینین، مسائل روز را درک نمی‌ کنند
 
مجاهدِ در راه خدا مخالف دارد.
 
گاهی فکر می‌کنم که جایگاه آیت‌ الله جنتی از شهید بهشتی بالاتر است، به خاطر اینکه با وجود این هجمۀ تخریبی عظیم که علیه ایشان شکل گرفته و هر روز فحش می‌ خورد و مسخره می‌ شود، مثل کوه پای انقلاب ایستاده و از آرمان‌ های امام و انقلاب دفاع می‌ کند».
 
٭ عامل حیات نظام جمهوری اسلامی، «عمق استراتژیک» است!؟:  
 
     کلمۀ استراتژیک یکی از کلماتی است که برخی از مسئولان مرتب آنرا تکرار می کنند، مثلاً همین حجت‌ الاسلام علی سعیدی نمایندۀ خامنه‌ ای در سپاه پاسداران، در سخنرانی مرداد ماه ۱۳۹۴، در حضور نیروهای سپاه در خرم آباد، در دو پاراگراف زیر که جهت بهتر خوانده شدن زیر هم آورده شده‌ اند، ۶ بار کلمۀ «عمق استراتژیک» را تکرار کرد تا که افراد سپاه خرم آباد «عمق» آنرا ببینند!
 
     علی سعیدی، به نقل از روابط عمومی سپاه لرستان، در گردهمایی کارکنان سپاه حضرت ابوالفضل، می گوید:
 
     «…مسئلۀ بعد عمق استراتژیک ما و آن ها است. آن‌ ها نمی‌ خواهند که ما این عمق استراتژیک را در یمن داشته و در آنجا نفوذ معنوی داشته باشیم و در لبنان، غزه، بحرین، سوریه هم همینطور.
 
و اگر بخواهیم از این عمق استراتژیک دست بکشیم، باید هر آنچه را که به دست آورده ایم، از دست بدهیم».
 
     حجت الاسلام سعیدی با اشاره به قدرت و عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران اظهار داشت:
 
«آن‌ ها اگر پای میز مذاکره آمدند، به دلیل قدرت در منطقه و عمق استراتژیک ما بوده و عمق استراتژیک عامل حیات ما است و  اگر بخواهیم این عمق استراتژیک را از دست بدهیم، منزوی می‌ شویم»!
 
انقلاب اسلامی در هجرت : کسی با این شعور و سواد، نمایندۀ خامنه‌ ای در سپاه است. 
اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید