back to top
خانهنویسندگانمقاله ای از ایران: داعشیسم فرآورده خمینیسم از سوئی و رابطه مسلط...

مقاله ای از ایران: داعشیسم فرآورده خمینیسم از سوئی و رابطه مسلط – زیر سلطه از سوی دیگر است

 khomeini khamenei albaghdadi 20102014جنایات دولت اسلامی عراق و شام (داعش) آن‌چنان وحشتناک است که برخی از آدم‌خوارهای داخلی را نیز به وحشت انداخته‌است. ممکن است این سئوال برای بعضی از خوانندگان پیش بیاید که مگر در حکومت جمهوری اسلامی ایران آدم‌خوار هم داشته‌ایم ؟

   پاسخ خیلی صریح پرسش این‌است: اینک که این مطلب را می‌خوانید قرن بیست و یکم است و آدم‌خوارهای حکومت جمهوری اسلامی صاحب مقام شده‌اند و می‌کوشند قیافه انسان بخود بدهند. اما اگر بخواهیم به گذشته برگردیم بسیاری از مسئولان فعلی از قبیل نمایندگان مجلس خبرگان رهبری ، مجلس «شورای اسلامی»، مجمع تشخیص مصلحت، استانداران، فرمانداران، وزرا، و حتی برخی از اساتید دانشگاه از آدم‌خوارهای دهه شصت بوده‌اند. البته فرماندهان بسیج و سپاه و ماموران امنیتی و اطلاعاتی اصلا کارشان آدم‌خواری بود.

    شاید برخی‌ها بگویند غلو است و ما در ایران از این آدم‌خوارها نداشته‌ایم. ولی اگر به تاریخ انقلاب و به خصوص به دهه شصت مراجعه کنند و کنیم و به آن سالها و حتی یکی دو سال قبل ازآن یعنی سالهای 58 و 59 برگردیم خواهند و خواهیم دید که عناصری در نظام جمهوری اسلامی ایران بوده‌اند که روی ابوبکر البغدادی و نیروهای او را سفید می‌کنند: داعشیسم پی‌آمد خمینیسم است .

    تاریخ را فراموش نکنیم. اگر این جنایات و ددمنشی را از این نیروها می‌بینیم به خاطر این‌است که می‌خواهند با ایجاد ترس و  وحشت حکومت خود را تثبیت نمایند همانگونه که روح‌‎الله خمینی و بعد از او، سید علی خامنه‌ای برای تثبیت حاکمیت خود، آدم‌خوارها را با دادن لقب  مکتبی و حزب اللهی و… به جان مردم انداختند.

    این روزها نیروهای داعشی با استفاده از اینترنت و ماهواره و موبایل و ارسال تصاویر وحشتناک به سراسر جهان تلاش دارند خود را بمثابه جنایت پیشگان وحشت آفرین، به کرسی قبول بنشانند. اما اگر به سی و چند سال پیش برگردیم متوجه می‌شویم که این وسایل نبود و تنها گاهی اوقات دوربین‌های برخی عکاسان تصاویری از جنایات آدم‌خوارهای آن دوران را عکس گرفته‌ اند. مثلا تصویر فردی که به عنوان مخالف در حالیکه بر روی برانکارد بود دیده می‌شود که حکم تیرباران او را جنایتکاری به نام صادق خلخالی صادر کرده‌ بود و….

    شاید برخی‌ها بگویند مقایسه آدم‌خوارهای داعشی با آدم‌خوارهای نظام ولایت فقیه، اغراق‌آمیز است. ولی راستی این‌ است که آدم‌خوارهای داخلی و دینی و مکتبی و حزب‌اللهی ما کارهایی کرده‌اند که بسا داعشی‌ها هنوز نکرده‌اند.

   هم اینک که این آدم‌خوارها با کت و شلوار و لبخند دیده می‌شوند ممکن است باور نشود همان آدم‌خوارهای دیروزند. این نماینده مجلس یا شورای شهر و یا … روزی آدم‌خواری بوده که احکام جنایاتش در جهان بی‌نظیر است. اما هم اینک وب سایت دارند و مدعی آزاد اندیشی و اسلام محمدی و مهربانی و… هستند. مورد را به ادامه احاله ندهیم: همین آقای دکتر احمد توکلی نماینده چندین دوره مجلس شورای اسلامی و از رانت خواران ارشد نظام که هم اینک اینقدر ادا و افاده مهربانی و اسلامی بودن در می آورد در روزگاری که حاکمیت استبدادی نیاز به تثبیت داشت و او را به دادستانی بهشهر منصوب کرده بود، احکامی صادر می‌کرد که بعید است حکام شرع داعش چنین احکامی را صادر کنند. به یک مورد از احکام اسلامی! او بنگرید. به مشاغل آدم‌خواری احمد توکلی از ابتدای انقلاب تا اکنون که به قانونگذاری می‌ پردازد توجه فرمایید :

…بعد از انقلاب، رئیس شهربانی، رئیس کمیته انقلاب اسلامی، دادیار و دادستان انقلاب بهشهر، بعد از کودتا برضد بنی‌صدر وزیر کار و سخنگوی دولت میر حسین موسوی ، اعزام به خارج با رانت دولتی و کمک پدر داماد، نماینده چندین دوره مجلس شورای اسلامی و رئیس مرکز پژوهشهای مجلس! و صاحب امتیاز نشریه فردا و همچنین در چندین دوره کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری بود .

     احمد توکلی در خاطراتش از احکام داعشی خود اینگونه می‌گوید… « آن موقع بهشهر خیلی معروف بود، زیرا اجرای دقیق حکم قصاص مثل، قطع دست دزد و جاری شدن حد زنا، بهشهر را معروف کرده بود؛»

    در کتاب ایستاده بر آرمان، در مورد آقای احمد توکلی و اینکه چرا بنی‌صدر حاضر به پذیرش او به عنوان وزیر نبود، چنین آمده‌است :… برای مثال مخالفت بنی‌صدر با احمد توکلی از این رو بود که وی، در زمان تصدی‌ منصب قاضی شرع در دادگاه انقلاب بهشهر، با اجرای قصاص و قطع انگشتان و اعدام و شلاق و سنگسار چنان محیط رعب و وحشتی ایجاد کرده‌بود که کسی یارای دم زدن نداشت. او حتی کارگرانی را که در یک کارخانه در اعتراض صنفی به حقوق و مزایا دست به اعتصاب زده بودند بازداشت کرده، و پس از شکنجه تحویل زندان داده بود.حتی آوازه او به مرزهای خارجی هم رسیده بود. اوریانا فالاچی، روزنامه نگار ایتالیایی در مصاحبه با آقای خمینی نیز به رفتارهای توکلی اشاره کرده و ماجرای اعدام زن هیجده ساله آبستنى که به خاطر زنا در بهشهر سنگسار شد را پیش می‌کشد.

    مصداقی در رابطه با اعدام نرگس جباری به دستور احمد توکلی بخش‌هایی از نامه آقای محمدرضا روحانی را اینچنین آورده است :…در باره قتل خانم نرگس جباری از اهالی بهشهر که زن جوان شوهرداری که احتمالاً حامله بوده‌ است، شکایتی به جمعیت حقوقدانان ایران رسیده بود که آن را برای تحقیق و تعقیب به من ارجاع کردند. 

   …در این مورد خاص آنچه که بطور کلی روشن شد این که خانم نرگس جباری به علت سقوط از بلندی دچار ضایعۀ مغزی و حواس پرتی بود. احتمالاً بیش از تحمل مقامات «ناموس پرست» کمیته انقلاب اسلامی بهشهر در کوچه و بازار با مردان نامحرم گفتگو می‌کرد. او را به کمیته بردند. محکوم به مرگ کردند. هنگام  اجرای «عدالت» به تهیگاه او شلیک کردند و زجرکش شد. به نظر می‌رسد او از اولین زنانی است که به این اتهام به قتل رسید.

 

   آیا داعشی ها مانند احمد توکلی حکم اعدام کسی را صادر کرده اند

   …در هر حال کسی حاضر به شهادت کتبی نبود. می‌ترسیدند. یازده نفر (سه زن و هشت مرد) شهادت دادند که جزئیات را از دیگران شنیدند. کسی گواه عینی نبود. شهادت بر شهادت بود مثل این که شنیدم که چنین گفت. غالباً سعی داشتند که عوامل اجرای قتل را نام نبرند. اما همگی آمر این قتل را احمد توکلی می‌نامیدند. گواهی دفن به دست نیامد. وکالت نامه امضاء شده مدعیان خصوصی فاقد گواهی صحت امضاء بود. ناگزیر با اتکا به اطلاعات مندرج در شکایت نامه ارسالی به جمعیت حقوق‌دانان به دادسرای بهشهر اعلام جرم کردم. و این نگرانی وجود داشت که مدعیان خصوصی تحت فشار قرار گیرند و مرا عزل کنند و یا از تعقیب شکایت صرفنظر نمایند.

    بر اساس قوانین آن زمان قتل، جرم عمومی محسوب می‌شد و دادستان با اطلاع از آن ناگزیر به تعقیب و جمع‌آوری دلایل بود. البته چون مقتول پس از دستگیری در کمیته به قتل رسیده بود و در شکایت‌ به جمعیت حقوق‌ دانان، احمد توکلی را «قاضی شرع» معرفی کرده بودند و در محل هم او را رئیس کمیته می‌دانستند، با ضمیمه کردن شکایت ارسالی خطاب به دادستان تعقیب آمر و مباشران این قتل را درخواست کردم. منتظر ماندم خبری نشد…

 

● آدم‌خوار دیگری که در حال حاضر ریاست مرکز آموزشی و پژوهشی امام خمینی در قم را اداره می‌کند  فردی است به نام محمد تقی گیوه‌چی  که به مصباح یزدی معروف است. احکام صادره توسط او، بلحاظ جنایت و خشونت، اگر بیشتر از ابوبکر البغدادی نباشد کمتر از او نیست به چند مورد از گفته‌های او توجه فرمایید:

   «اگر جایی در بیابان خلوتی دور از چشم پلیس کسی به خدا و پیغمبر و اسلام اهانت کرد و شما دسترسی به پلیس در بیابان ندارید، اهانت به مقدسات اسلامی حکمش اعدام است و در جایی که تشکیل دادگاه برای چنین فردی میسر نباشد هر فرد مسلمانی موظف است شخصا اقدام کند این همان فتوای امام در مورد سلمان رشدی است».

 

    «وقتی مردم احساس کنند که کیان اسلام در خطر است و توطئه‌ای علیه نظام اسلامی در کار است . یک وقت دولت اسلامی این توطئه را می‌شناسد و قبول دارد چنین توطئه‌ای در کار است وظیفه‌اش است که خودش اقدام کند . یک وقت اقدام می‌کند و اقدام او کافی نیست و مردم هم باید کمک کنند همانطور که در خواباندن این ﺁشوب هیجده تیر مردم هم مشارکت کردند و این ﺁشوب به تنهایی به دست قوای دولتی خوابانده نمی‌شد . اخیرا مسئولین هم تصریح کردند که این کار به همت بسیجی‌های عزیز انجام گرفت و یک جایی که اساس نظام در خطر باشد مردمی اگر با دلایل قطعی برایشان ثابت شد که توطئه‌ای علیه نظام اسلامی در کار است و می‌خواهند این نظام را بر اندازند دیگران به هر دلیلی توجه ندارند یا به صلاح خود نمی‌دانند اگر مردم قطع پیدا کردند خودشان باید اقدام کنند . این هم از مواردی است که توسل به خشونت جایز است ».

  منبع – خشونت‌ و بحران‌ سازی‌ در مدیریت‌ استراتژیک‌ – ح‌ پناه‌ – فروردین‌ 1378 ، نشریه صبح شماره ‌ 91 ، صفحه ‌ 36.

 

  «اگر تحقق اهداف اسلامی بجز از راه خشونت امکان پذیر نباشد این کار ضروری است(صبح امروز، 17/3/78 )

 

● اخیرا دیده شده برخی مقالاتی برضد افکار و اندیشه‌ها و جنایات داعشی‌ها می‌نویسند که البته کار صحیحی هم می‌باشد. ولی سئوال اینجاست مگر داعشی‌های خودمان را فراموش کرده‌اند به راستی آیا میان اندیشه‌ها و افکار و جنایات ابوبکر البغدادی ولی‌امر مسلمین دولت اسلامی عراق و شام!  با روح‌الله خمینی ولی‌امر بزرگ! مسلمین و ولی‌امر خودمان  و سید علی خامنه‌ای ولی‌امر مسلمین کنونی و نتانیاهو نخست وزیر قوم مدعی برگزیده خدا، تفاوتی وجود دارد .

    آیا این نویسندگان فراموش کرده‌اند که بنا به دستور ولی‌امر مسلمین بزرگ! ( منظور همان پیر فرزانه!) و یا همین ولی‌امر کنونی( رهبر فرزانه انقلاب!) چه بلایی بر سر هم‌کیشان و هم‌مذهبی‌های شیعه خودمان آوردند که از بلاهای اسکندر، اعراب، مغول و تیمور و.. بدتر بود. آن بلاها را بر سر مسلمان شیعه کشور آوردند که برسر یهودیان و مسیحیان و بهاییان و اهل سنت و دراویش، به آن شدت نیاوردند.

   آیا شما نویسندگان یادتان رفته همان بلایی که داعشی‌ها بر سر مردم کشورهای سوریه، لبنان و عراق آوردند در سالهای 58-60 و در زمان بزرگ ولی‌امر مسلمین! بر سر مردم ترکمن صحرا، کردستان و خوزستان و… آوردند و آنقدر آن جنایات فجیع بود که داد علمای دیندار آن زمان بلند شد. متاسفانه آنها هم گرفتار خشم پیرفرزانه! گشته و اسیر حصر و زندان و مرگ شدند .

     باور کنید در تاریخ انقلاب ملت ایران جنایاتی در دوران ولایت امر پیر فرزانه! و رهبر فرزانه! بر سر این ملت قهرمان آمده‌اند که به آنها سمت مرشدی داعشی‌ها را می‌دهند.

    برای اینکه بیشتر بدانید، به برخی از جنایات همسان ولی‌امر مسلمین! ابوبکر البغدادی و روح الله‌خمینی پیر فرزانه! ولی‌امر و سید علی خامنه‌ای، جانشین او توجه بفرمایید.

 

●ادعای پیروی ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید ایران از اسلام ناب محمدی و ادعای خلیفه مسلمین داعش از اسلام ناب محمدی!

●ادعای ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید ایران بر باور به آموزه‌های قرآن کتاب آسمانی و پیاده نمودن دستورات الهی و ادعای خلیفه مسلمین داعش بر همین اساس!

● ادعای ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید ایران در عمل به سنت رسول الله و ادعای خلیفه مسلمین داعش در  عمل به سنت رسول الله!

● ادعای جانشینی پیامبر از سوی ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید ایران و ادعای  جانشینی پیامبر از سوی خلیفه مسلمین داعش!

● سخن خمینی :«این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم(ص) بیشتر از حضرت امیر(ع) بود یا اختیارات حکومتی حضرت امیر(ع) بیش از فقیه است، باطل و غلط است.» (ولایت فقیه، ص40 )

– «حکومت که شعبه‌ای از ولایت مطلقه رسول‌الله است، یکی از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام نماز و روزه و حج.» (صحیفه نور،ج20،ص452 )

– «حکومت باید با قانون خدایی که صلاح کشور و مردم است اداره شود و این بی‌نظارت روحانی صورت نمی‌گیرد.» (کشف‌الاسرار، روح‌الله الموسوی الخمینی، انتشارات آزادی، قم، چاپ دوم،ص222 )

– خمینی: «مردم ناقص‌اند و نیازمند کمال‌اند و ناکامل‌اند، پس به حاکمی که قیم امین صالح باشد، محتاجند. ولایت فقیه»( حکومت اسلامی، روح‌الله الموسوی الخمینی، بی‌نا، بی‌تا‌، ص 58)

– خمینی: «ولایت فقیه واقعیتی جز قرار دادن و تعیین قیم برای صغار ندارد». (ولایت فقیه، روح‌الله الموسوی الخمینی، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ نهم، تابستان 78،ص41 )

–جنتی : “ملت به عنوان ایتام محسوب می‌شوند

● جنتی: «ولی فقیه نسبت به جان و مال و ناموس مردم اختیار دارد. همان اختیاری که پیغمبر اکرم (ص) داشت. فقیه این مقام و ولایت را به منظور حفظ مصلحت امت دارد.» (سمینار ولایت فقیه در ساری، رادیو تهران، اخبار ساعت 20 روز 29 اردیبهشت 1361 )

– جنتی: «بعد از آل محمد امت حالت یتیمی را دارد که پدر ندارد و سفارش کرده‌اند که علما به جای امامان از آنها کفایت کنند و هدایت امت را بر عهده بگیرند مانند قیمی که بعد از پدر متکفل اداره امور ایتام است» (روزنامه صبح امروز،20/11/77 )

● به هنگام ولی‌امرمسلمین قدیم در ایران پرچمی طراحی شد با نماد لا اله الا الله و در زمان ولی‌امر مسلمین بعدی (خامنه ای) نیز مقبول بود و در دوران ولی‌‎امر مسلمین داعش پرچمی با نماد محمد رسول الله طراحی شده‌است!

● ادعای اختیار داشتن ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید ایران بر جان و مال و ناموس ملت و ادعای اختیار داشتن ولی‌امر مسلمین داعش بر جان و مال و ناموس مردم!

    وقتی ولی فقیه بر جان و مال و ناموس مردم  اختیار دارد، چرا ابوبکر البغدادی که خود را ولی‌امر مسلمین می‌داند همان کارهایی را نکند که روح‌الله خمینی و خامنه‌ای می‌کنند!

     ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید ایران ملت را یتیم و صغیر و  ناقص می‌دانند و ولی‌امر مسلمین داعش نیز مردم غیر خودی را یتیم و صغیر و ناقص می‌داند!

  ادعای ولایت ‌امر مسلمین جهان از سوی ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید در ایران، آیا غیر از ادعای ولی‌امر مسلمین جهان از سوی ولی‌امر مسلمین داعش است؟

   ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید در ایران حکومت اسلامی تشکیل دادند و ولی‌امر مسلمین داعش حکومت اسلامی عراق و شام را تشکیل داد. در دوران ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید ایران، مساجد اهل سنت در زاهدان و کردستان تخریب شد و در دوران ولی‌امر مسلمین داعش، مساجد شیعیان تخریب گشت.

ولی‌امر مسلمینی که خمینی بود و خامنه‌ای هست «النصر بالرعب» را روش کرده‌اند و بغدادی نیز همین روش را بکار می‌برد:

● در دوران ولی‌امر مسلمین ایران توسط باند آدم‌خوار “شهید سعید امامی” مرقد امام رضا با بمب منفجر شد و در دوران ولی‌امر مسلمین داعش مرقد امامان در سامره با بمب منفجر گشت .

● در دوران ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید ایران خانقاه‌های دراویش ایران در قم – بروجرد – کرمانشاه – بیرجند مورد حمله و تخریب گشت و در زمان ولی‌امر مسلمین داعش مراکز مذهبی ایزدی‌ها و شیعیان مورد حمله و تخریب شد.

در دوران ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید در ایران بسیاری از مبارزان را در تابوت یا قبر زنده به گور کردند (نمونه چند ده زندانی‌ای که در تابوت قرار دادند تا از آذربایجان غربی به آستارا و به رشت آورده شوند که همگی فوت کردند و دستور زنده به گور کردن ایزدی‌ها و مسیحیان توسط ولی‌امر مسلمین داعش در عراق!

● دستور اعدام دسته جمعی مردم ترکمن صحرا در دوران ولی‌امر مسلمین قدیم ایران توسط آدم‌خوارانی چون صادق خلخالی، محسن رضایی، محسن رفیقدوست و… و در جنایات سال 88 توسط ولی‌امر مسلمین جدید ایران توسط آدم‌خوارانی چون حسین طائب، احمدی مقدم، رادان، محمد علی جعفری، محمد رضا نقدی، عراقی و… و زنده به گور کردن کردها و ایزدی‌ها به فرمان ولی‌امر مسلمین داعش در عراق!

● ترور و قتل رهبران اهل سنت در دوران ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید توسط آدم‌خوارانی چون علی فلاحیان، محمد محمدی نیک(ریشهری)، میر حجازی، سعید امامی، و… در ایران، و ترور و قتل رهبران شیعه و ایزدی و کرد به دستور ولی‌امر مسلمین داعش !

● ترور و قتل کشیشان مسیحی به دستور ولی‌امر مسلمین در ایران توسط آدم‌خوارانی چون علی فلاحیان، سعید امامی ، حسین طائب، مهرداد عالیخانی و…، و ترور و قتل و اعدام کشیشان مسیحی موصل و… به دستور ولی‌امر مسلمین داعش !

● دستگیری و اعدام مسلمان مسیحی شده یا زردشتی شده به دستور و فرمان ولی‌ امر مسلمین در ایران و فرمان قتل مسیحیان مسلمان نشده در عراق به دستور ولی‌ امر مسلمین داعش!

● کشتار دسته جمعی نیروهای اهل سنت به دستور ولی‌امر مسلمین ایران در کردستان و ترکمن صحرا توسط آدم خوارانی چون محمود احمدی نژاد، محسن رضایی، محسن رفیقدوست، صادق محصولی، احمدی مقدم و…، و فرمان کشتار دسته جمعی کردها در سنجر و مسیحیان در موصل توسط ولی‌امر مسلمین داعش !

● قتل عام دسته جمعی زندانیان در دوران ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید ایران در زندانهای سال 1367 حدود 5 هزار نفر و در سال 88 و دفن دسته جمعی در گورهای خاوران و بهشت زهرا توسط آدم‌خوارانی چون علی رئیسی ، علی فلاحیان، اسدالله لاجوردی، محمدی گیلانی، پور محمدی، محسنی اژه ای، موسوی تبریزی، علی رازینی، روح الله حسینیان، و…، و قتل عام دستگیر شدگان ایزدی در سنجر عراق و دفن دسته جمعی آنها به دستور ولی‌امر مسلمین داعش در عراق!

● تجاوز به دختران شیعه ولی مخالف، در زندانهای ایران در طول سالهای بعد از کودتای سال 60 تا سال 88 به فرمان ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید در ایران و توسط نیروهای تحت امر آدم‌خوارانی چون اسدالله لاجوردی، موسوی تبریزی، هادی غفاری، محمدی گیلانی، فهیم کرمانی، حسین طائب، محمد رضا نقدی، و…، و بنابر گفته‌ها، تجاوز به برخی دختران دستگیر شده ایزدی و مسیحی در عراق به فرمان ولی‌امر مسلمین داعش .

    آیهالله منتظری در رابطه با این تجاوزها در زندانهای ایران در سال ۶۵ نامه‌ای به آقای خمینی می‌نویسد و او را هشدار می‌دهد که در زندانها چه خبر است. ایشان می‌گوید: آیا می‌دانید در بعضی زندانهای جمهوری اسلامی دختران جوان را به زور تصرف کردند؟ (به نقل از نامه آیت الله منتظری به آقای خمینی در ۱۹ مهر ماه ۱۳۶۵).

    این تجاوزها تا سالهای اخیر نیز ادامه داشت و آقای کروبی در جلسه‌ای با حضور نمایندگان قوه قضائیه از تجاوز به دختران خبر داد و گفت:

    «…جناب آقای لاریجانی(رئیس قوه قضاییه!) نمی‌دانم تا چه حد از آنچه که در جلسات ما با کمیته منصوب جنابعالی برای پیگیری حوادث اخیر گذشت با خبرید. برای آگاهی مردم و همچنین شما عرض می‌کنم که ما دو جلسه با آقایان محترم «خلفی (جنایتکار زندان یونسکوی دزفول)، محسنی اژه‌ای (جنایتکار دهه‌های بعد از انقلاب) و رئیسی (جنایتکار دهه شصت و عضو هلیکوپتر مرگ در اعدام زندانیان) داشتیم که این جلسات به صورت مطلوب و مناسبی نیز پیش رفت و در آنها گوشه‌ای و تعدادی اندک از اسنادی که نشانگر برخی اتفاقات ناگوار و غیر قابل بخشایش در روزهای پس از انتخابات بود ارائه و بازگو شد. در جلسه اول سه سند درباره سه نفر همراه با سی دی و مدارک لازم ارائه شد که نشانگر تجاوز و شکنجه و برخی اعمال رخ‌ داده بر دختران و پسران در بازداشتگاه های مشخص و نامشخص بود. علاوه بر ارائه این سه سند، اشاره‌ای نیز به صورت شفاهی به اتفاقاتی شد که برای دو دختر یعنی ترانه موسوی «واقعی» و سعیده پورآقایی رخ داده بود. جلسه دوم نیز دوشنبه هفته جاری برگزار شد و حدود سه ساعت نیز به طول انجامید و در این جلسه نیز در کنار بحث‌های فراوان، من سندی جدید ارائه کردم البته با این قید و شرط که نباید به واسطه این افشاگری و حق خواهی، برای آن فرد و خانواده‌اش اتفاقی رخ دهد. اتفاقاتی از آن دست که پیش از این و در زمان مسئولیت دادستان سابق تهران برای یکی از افرادی که من به عنوان سند معرفی کرده بودم پیش آمد و برخی مشکلات خانوادگی و شرهای جدید مترتب بر آن خانواده شد. بدین ترتیب این بار سند خود را دادم اما سفارشات لازم را هم کردم که مباد غفلتی که دادستان قبلی تهران مرتکب شده بود تکرار شود و پای واسطه‌هایی به ماجرا باز شود که به جای دادخواهی و دفاع از حق مظلوم و محاکمه ظالم، دست اندرکار تهدید و بی‌آبرو کردن یک فرد در خانواده و نزد آشنایان و همسایگان شوند و از دیگر سوی، آبروی دستگاه قضا آن هم در کشوری اسلامی را به قیمت مصون ماندن ظالمان، چنین ارزان بفروشند. البته این را هم بگویم که در این جلسات که برای بررسی گزارش‌هایی از وقوع شکنجه و اعمال ناشایست انجام گرفته در زندان‌ها و پیگیری حوادث بعد از انتخابات تشکیل شده بود، باری از من پرسیدند که آیا تداوم جمع آوری اسناد شکنجه و تجاوز و کشتار مردم را به مصلحت می‌دانید و آیا ممکن نیست که این اسناد به دست نااهلان بیافتد؟ که من نیز در پاسخ گفتم این اسناد را در مکان محفوظی نگهداری می‌کنم و در صورت دستیابی و….»

● در دوران ولی‌امر مسلمین قدیم و به خصوص جدید مردان نیز مورد تجاوز آدم‌خوارهای دینی قرار می‌گرفتند که به نظر می‌رسد این عمل در دوران ولی‌امری ابوبکر البغدادی صورت نگرفته است که جای تعجب دارد از اعتقادات و باورهای  متفاوت این دو ولی‌امر!

   به یک نمونه از تجاوز به مردان توجه فرمایید:

…متن کامل اظهارات این فرد به شرح زیر است :

    حاج آقای کروبی پس از اظهارات من روزها و شبهای فراوانی را با من نشست و برخاست کرد و تجربه زندگی در کنار ایشان بود که بعد از مدتی توانستم غرور له شده و شخصیت تکیده خود را بازیابم. ایشان ساعت‌های مدید با من سخن می‌گفت و مانند یک روانپزشک زمین و زمان را به هم می‌دوخت تا قانعم کند که من موضوع را بیان کنم  و داستان‌های دینی و تجربی فراوانی را برایم بازگو کرده و مثال‌های مختلفی را از این رابطه‌ها زدند و داستان مرا با آنان مقایسه کرد و من متوجه شدم بنا به سخنان ایشان اگر کسی که با دست و پای بسته و بدون اینکه از خود قدرتی داشته باشد مورد تجاوز قرار گیرد نه تنها گناهی نکرده بلکه مظلوم نیز واقع شده‌است.

   روزها طول کشید تا که حالم کمی بهتر شد و توانستم خودی بازیابم و با این موضوع کنار بیایم و فکر خودکشی را از سر بیرون کنم و خودم را دوباره احیا کنم، پس از چندی بالاخره روز چهارشنبه 2/5/88 به دستور آقای شاهرودی رئیس قوه قضائیه مرا نزد نماینده آقای دری (دادستان کل کشور) فرستادند به نام آقای محمدی که ایشان انسان بسیار محترم و جذابی بود و بعد از صحبت کردن با من و دیدن وضعیت تأسف بارم بسیار با ملاطفت با من صحبت کردند و یکسره با شرح‌‌ های من اظهار تأسف می‌کردند و می‌گفتند وای بر ما و تمامی سؤالاتشان در جهتی بود که به شناسایی محل زندانی من و اشخاص ضارب من مربوط می‌شد به جاهایی هم رسیدیم و ایشان چند جا را حدس زدند. در آخر هم برایم دعا کردند و مرا به توکل به خدا تشویق کردند و مرا در آغوش گرفتند و بوسیدند که من باز گریه‌ام گرفت و گفتند قوی باش مرد، و فقط نکته‌ای که ایشان را ناراحت کرد باخبر بودن دو تن از دوستان آقای کروبی از داستان من بود.

    اما قضیه پنج شنبه 29/5/88 بسیار متفاوت بود، ساعت حدود 2 بود که سه نفر از طرف منبع دیگری از قوه قضائیه به دفتر آقای کروبی آمدند و پس از آن برگه بازجویی جلویم گذاشتند- نمی دانم من متهم بودم یا شاکی- قاضی مقدمی و 2 نفر دیگر مشغول بازجویی از من شدند، ابتدا از من پرسیدند شما از چه کسی شاکی هستی. من گفتم من شاکی نیستم و فقط اتفاقی را که سال گذشته برایم افتاده بود برای آقای کروبی بازگو کردم. اما باز می‌گفتند که از چه کسی شکایت داری و من ناگزیر گفتم شما به من بگویید از چه کسانی می‌توانم شکایت کنم تا من انتخاب کنم که دیگر قاضی فهمید منظورم چیست و حرفی نزد. به من گفتند که شرح ماوقع را بنویس. من هم نوشتم، بعد سؤالاتشان شروع شد که اکثر آنها در مورد این بود که من از کجا آقای کروبی را می‌شناسم؟ از کجا به ایشان اعتماد کردم؟ چگونه ارتباط برقرار کردم؟ چرا نفس نفس می‌زنم؟ چه طور اعتماد کردم تا به آقای کروبی بگویم؟ چرا حاضر شدم که آقای کروبی از من فیلم بگیرد؟ چرا اصلا فیلم گرفتیم؟ هدف آقای کروبی از آگاه کردن آقای گرامی مقدم و آقای داوری چه بود؟ آقای گرامی مقدم و داوری کیستند؟ چه ساعتی به حزب زنگ زدم؟ با چه شماره‌ای زنگ زدم؟ به چه بهانه به حزب رفتم؟ آنجا چه گفتم؟ آنها چه گفتند؟ وقتی زنگ زدم، چه کسی گوشی را برداشت؟ بعد به چه کسی وصل کرد؟ به آن شخص چه گفتم؟ با چه کسی رفتم؟ در کدام تظاهرات شرکت کردم؟ و هزار چرای دیگر بی‌ربط به قضیۀ تجاوز که بعد از حدود 3 ساعت که من به ایشان اعتراض کردم .

    ایشان به من گفتند ما نمی‌دانیم تو راست می‌گویی یا نه. تو ادعای سنگینی می‌کنی. کل نظام مقدس را زیر سؤال بردی، ما از کجا بدانیم که تو را تطمیع نکرده‌اند؟ و وقتی که من گفتم که شما مثل اینکه یادتان رفته است مسئله چیست، به ظاهر خواستند سؤالاتی در این خصوص کنند، سؤالاتی از این دست که دخول تا کجا بوده و آیا آن شخص ارضاء شده‌است یا نه؟ که این سؤالات بیش از پیش باعث تخریب روح و روان من شد.

    آن جور که من احساس می‌کنم دوستان آقای مرتضوی نظرشان این است که با تخریب شخصیت اینجانب موضوع را به سمتی سوق دهند که من از آقای کروبی پول گرفتم یا آقای کروبی تطمیعم کرده تا این ادعا را بکنم.

   بعد هم از من خواستند که با ایشان به پزشکی قانونی بروم و علیرغم اینکه من از ایشان خواستم با توجه به مناسب نبودن حالم و داشتن سرگیجه بگذارند برای روز دیگر، ایشان مخالفت کردند و باهم راهی پزشکی قانونی شدیم.

   بعد هم در راه پزشکی قانونی، قاضی به من می‌گویند حدیث داریم از حضرت امام جعفر صادق که احمق و بدبخت کسی است که آخرتش را به دنیایش بفروشد، بدبخت‌تر و مفلوک‌تر از او کسی است که آخرتش را به دنیای دیگران بفروشد. خودتان قضاوت کنید که منظور حاج آقای مقدمی از بیان این جمله چیست؟!

و…

● در دوران ولی‌امر مسلمین در ایران برخی‌ها بنا به فتوا اجازه داشتند مخالفان را بدون دادگاه به قتل برسانند و در دوران ولی‌امر مسلمین داعش حامیان ولی‌امر مسلمین همین اجازه  را دارند

● دستگیری و اسارت صدها دختر و زن شیعی ایرانی در عملیات فروغ جاویدان به دستور ولی‌ امر مسلمین قدیم توسط نیروهای سرسپرده بسیج و سپاه که از سرنوشت آنها خبری در دست نیست، و دستگیری و ربودن دختران و زنان غیر هم کیش توسط ولی‌امر مسلمین داعش در عراق!

● تجاوز به دختران و زنان دستگیر شده ایرانی و شیعی در عملیات نابخردانه فروغ جاویدان و همچنین در تظاهرات سال 1388 با فتوای ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید در ایران، و گفته می‌شود تجاوز به دختران و زنان غیر هم کیش به دستور ولی‌امر مسلمین داعش در عراق!

● غارت اموال بیت‌المال طی بیش از سی سال گذشته توسط ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید و هزاران آدم‌خوار وابسته به آنها و به یغما بردن اموال بیت‌المال به میزان صدها میلیارد دلار در ایران و غارت اموال ملت عراق به فرمان ولی‌ امر مسلمین داعش در عراق به میزان حدود 600 میلیون دلار.

● اعدام دسته جمعی خانواده‌های شیعه و ایرانی مخالف با سلطه و خیانت و جنایت ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید در ایران توسط نیروهای وابسته به حاکمیت و اعدام خانواده‌های غیر همکیش به فرمان ولی‌امر مسلمین داعش. در اینجا تنها به قتل تمام اعضای یک خانواده  به نقل از آقای مصداقی اشاره می‌شود:

   «…سال ۶۰- ۶۱ تمامی اعضای خانواده‌ی مصباح که شامل هشت نفر می‌شدند با بیرحمی و شقاوت توسط نظام اسلامی به قتل رسیدند. فاطمه مصباح (13 ساله)، عزت مصباح ( 15 ساله )، اصغر مصباح ( 17 ساله ) و محمود مصباح (19 ساله) در تابستان سال 60 به جوخه‌ی اعدام سپرده شدند. محمد و رقیه مصباح (مسیح) نیز، به‌دنبال شهادت 4 فرزند خود، در جریان تهاجم نیرو‌های رژیم به محل استقرارشان در اسفند همان سال به قتل رسیدند. در بهار ۶۱ اکبر مصباح به همراه همسرش نسرین مسیح به شهادت رسیدند.

● به زیر ماشین کردن مخالفان به فرمان ولی‌امر مسلمین در سال 88 در خیابانهای ایران به خصوص در خیابان ولی‌عصر که شاهدان آن به زندان محکوم شدند و قاتلان آزاد می‌گردند، و به زیر ماشین کردن مخالفان ولی‌امر مسلمین داعش در عراق، و صهیونیست‌ها در غزه!

● انتقال نیروهای نظامی و تسلیحات جهت حمایت نیروهای وفادار به کشورهای سوریه و لبنان و عراق توسط ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید ایران جهت حفظ به اصطلاح هلال شیعی، و اعزام نیروهای مسلح و تسلیحات توسط ولی‌ امر مسلمین داعش به کشورهای سوریه و لبنان جهت حفظ نیروهای وفادار به حکومت اسلامی عراق و شام.

● کشتار زندانیان سیاسی‌ای که محاکمه شده بودند و برخی در حال اتمام دوران محکومیت بودند به صورت دسته جمعی و به دار آویخته شدن آنها به فرمان مستقیم ولی‌امر مسلمین قدیم و یاری ولی‌امر مسلمین جدید در سال 1367 در حدود 5 هزار نفر در مدت حدود سه ماه در ایران ….، این کاری بوده که تا به حال از سوی ولی‌امر مسلمین داعش صورت نگرفته و امیداوریم صورت نگیرد و جوانان اینگونه به دار آویخته نشوند!

● اجبار به توبه کردن نیروهای مخالف و در برخی اوقات دادن توبه نامه به مخالفینی که تغییر موضع داده بودند به فرمان ولی‌امر مسلمین قدیم و جدید در ایران، و دادن توبه نامه به نیروهای مخالف دستگیر شده و تغییر جهت داده شده به فرمان ولی‌امر مسلمین داعش در عراق و سوریه.

    به گزارش عصر ایران به نقل از سی ان ان ترک وب سایت منتشر کننده مواضع و فیلم‌های داعش روز گذشته متن توبه نامه پیکار جویان اسیری را که به اسارت گروه داعش درآمده اند را منتشر کرد.

متن توبه نامه

:‌‌«من (اسم ) (نام

فامیل) (عضو گروه …)، ماندن داخل این گروه و جنگیدن با گروه دولت اسلامی عراق و شام (داعش) را نبرد و جنگ با خدا و رسول خدا دانسته و قول می‌دهم بار دیگر برضد گروه داعش نجنگم.” در ادامه این توبه‌ نامه آمده‌است: “همچنین تعهد می‌کنم بدون اطلاع گروه (داعش) در هیچ گروه دیگری عضو نشوم و خودم هم گروه جدید تأسیس نکنم. من تعهد می‌کنم تمامی سلاح‌ها و مهماتی را که داشته‌ام به داعش تحویل دهم و به مناطقی که تخت کنترل گروه‌های جبهه‌ النصره، جبهه اسلامی و… است نروم، و اگر یکی از شروط این توبه نامه را زیر پا بگذارم، خودم را برای مجازات آماده کنم. مجازات توبه شکنان، مرگ خواهد بود.»

و….

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید