back to top
خانهنویسندگاننادر انتظام: بررسی قوه رهبری ( امامت ) در قرآن- بخش...

نادر انتظام: بررسی قوه رهبری ( امامت ) در قرآن- بخش دوم

entezam nader 20062014با نام و یاد امام بر هستی

خلفای اسلامی ! به این آیات روشن در کتاب دین تان نگاه کنید آیا شما مخاطبین آن نیستید ؟؟.

 همباوران گرامی ، به این آیات توجه نمائید ، آیا آنها که با  ظلم این رهبران ظالم همیاری و  همکاری می کنند  انتظاری بجز پس دادن انتقام و چشیدن عذاب از سوی  نظام آفرینش می توانند داشته باشند ؟!.

در مقاله ۳۰ اکتبر به بررسی مختصری از یکی از ۱۲ آیه امامت در قرآن کریم در سوره یسین  پرداختم ، اکنون به این آیه در سوره حجر توجه فرمائید .

در مقاله پیشین معروض داشتم که ، بنا بر اراده آفریدگار جهان هستی از آنجا که بقول قرآن ( وَ ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَیْنَهُما إِلاَّ بِالْحَق‏ )  . مطمئن باشید که ، ما جهان را بر حق و هدف دار آفریدیم . و

” نه تنها  آفرینش جهان  پوچ ، عبث و بیهوده نیست ، بلکه حتما آفرینش هر موجودی در کل نظام هستی  و مخصوصا انسان هدفمند و هدف دار می باشد ،   که البته دست یابی و تحقق رسیدن به آن هدف  بستگی به ایمان و تقوای انسان دارد . در امامت خیر و نیک اندیشی ، انسان از توان رهبری خود در جهت ساختن دنیائی بهتر و در امامت شر توان خود را در جهت تخریب بکار می برد . نتیجه و آثار هر دو عمل در بایگانی آفرینش ( لوح محفوظ ) ثپت و ضپط می گردد .، و مطمئن باشید که هم در این جهان و هم در جهانی دیگر انسان باید خود جواب گوی عمل کرد خود باشد .

 آموزه های قرآنی حاکی از این هست که ، آفرینش تمامی موجودات در جهان هستی برای تسبیح  (  به پاکی یاد کردن و پاک سازی )  به پیشگاه خداوند امر به ایجاد شده  ، اما در مورد انسان علاوه بر تسبیح  ، عبودیت ( بندگی ) نیز بر آن افزوده شده  که، امید وارم در آینده نزدیک در مقاله دیگری به بحث بسیار جالب و زیبای تسبیح در هستی به پیشگاه خداوند بپردازم  .

تسبیح  ؛  یکی از زیباترین پدیده های آفرینش اجرای امر تسبیح هر شیئی در جهان می باشد ، ساده ترین تعریف تسبیح  پاک  سازیست ، و در همین پدیده تسبیح است که ، شرح وظایف هر موجودی با توجه به وسعت قوه رهبریش مشخص می شود ، تسبیح  در دیگر موجودات غریزی و از پیش تعین شده است که هر کدام در انجام وظیفه خود به نحو احسن در این امر بکار خود مشغولند  .

و اما تسبیح و عبودیت انسان

با توجه به اینکه انسان تنها موجودی است که ، بر غریزه و در عین حال صاحب اختیار خلق شده  ، و از آنجائیکه اخذ پدیده اختیار امکان سرکشی و خروج از دایره تسبیح را  ممکن می سازد  ، خداوند پدیده عبودیت ( آنهم  بندگی به پیشگاه تنها پروردگار یکتای جهان هستی ) را فقط  به منظور سعادت و آمرزش انسان به عنوان بهترین پدیده رحمت و نجات  به او ارزانی فرمود  .  در ادامه بحث امامت انسان به بخش دوم می پردازیم ؛

 به کلمه امام  به معنای  ( راه و یا جاده  آنهم راهی بسیار روشن ؟! )  در سوره حجر  ،  که یکی از زیبا ترین و آموزنده ترین درس های تاریخ  برای هر زمان و هر مکان  و هر کس را  بیان می کند توجه نمائید .

قرآن می فرماید : قبل از شما اقوامی بودند که  ، رهبران مستبد و ظالمشان با  تکیه بر این باور غلط  که با  استتثمار انسان  بناهای نفوذ ناپذیر و  مستحکمی را بنا ، و با استخدام مزدورانی سرکوب گر  بنام فدائیان رهبر  ، ذوب در ولایت شیطان ! مطیع بی چون چرا از اوامر مقام معظم  ! سلطنت شان و استبداشان برای همیشه تاریخ ماندگار ؟ و با تکذیب آیات روشن و غیر قابل تغییر ما  هرگز و در هیچ محکمه ئی  مورد سوآل و مآخذه قرار نخواهند گرفت !!.

  این  رهبران مستبد و ظالم ،  ملت خود را  بهر بهانه ئی در  حصر و حبس  گرفتار کردند و حتی در یک تبعید اجباری آنها را از خانه و کاشانه شان آواره کردند و می کنند ،  و در نهایت ادامه ظلم را تا بدان جا پیش بردند  و می برند که مردان آنها را بدار آویختند و زنانشان را به کنیزی گرفتند  و در این رهگذر از هیچ جنایتی فرو گذار نکردند نمی کنند  !!.

باور این رهبران شر و ظالم بر این بود که ، بناها و استحکاماتشان و نیروهای سرکوب گرشان آنها را از بلای انتقام ما محفوظ خواهد داشت !! زهی خیال باطل ؛

هر دو گروه  شما به این آیات روشن  و مستمر و غیر قابل تغییر نگاه کنید ؛

وَ إِنْ کانَ أَصْحابُ الْأَیْکَهِ لَظالِمِینَ (78) فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِینٍ (79) وَ لَقَدْ کَذَّبَ أَصْحابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِینَ (80) وَ آتَیْناهُمْ آیاتِنا فَکانُوا عَنْها مُعْرِضِینَ (81) وَ کانُوا یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً آمِنِینَ (82)

فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَهُ مُصْبِحِینَ (83) فَما أَغْنى‏ عَنْهُمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ (84).

قرآن : اصحابی بنام ایکه و حجر ،  با توجه به ایجاد تمدن هائی که شاید به زمان خود یکی از بزرگترین ها بودند ، استحکاماتی را بپا کردند که در نوع خود بی نظیر بود (وَ کانُوا یَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبالِ بُیُوتاً آمِنِینَ‏).  و با این تصور که  زیستن در حصار این باصطلاح کاخهای غیر قابل نفوذ ،آنها از ضربه انتقام ما در امان خواهند بود !.

 تا بدین جا  اگر ایجاد این ساختن ها  و استخدام آن همه نیروی نظامی  برای تامین امنیت تمامی مردم خود می بود ؟ که چه نیکو ساختنی ، اما از آنجا که  بنای این استحکامات تنها برای حفظ نظام سر گوبگر و ظلم بر ملت خود بود !   قرآن : بخاطر تکذیب آیات  ما ( تکذیب حقوق ذاتی هر موجودی اعم از انسان و محیط زیست )  و ظلمی را که روا داشتند !

” (وَ إِنْ کانَ أَصْحابُ الْأَیْکَهِ لَظالِمِینَ‏)

 آنهم در تمام ابعاد ( اعم ظلم به نفس خود ، ظلم به همنوع و ظلم به محیط زیست ) . آن نظام ظالم و نا حق را چنین در هم کوبیدیم (فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَهُ مُصْبِحِینَ‏).

عجیب است که انسان براى چند روز زندگى دنیا اینهمه محکم کارى مى‏کند، ولى براى زندگى جاویدان و ابدیش آن چنان سهل‏انگار است که حتى گاهى حاضر به شنیدن سخن خدا و نظر افکندن در آیات او نیست ؟؟!! خوب، چه انتظارى درباره چنین قومى مى‏توان داشت، جز اینکه طبق قانون” انتخاب اصلح الهى” و ندادن حق ادامه حیات به اقوامى که به کلى فاسد و مفسد مى‏شوند، بلاى نابود کننده‏اى بر سر آنها فرود آید و نابودشان سازد، لذا قرآن مى‏گوید:” سرانجام صیحه آسمانى صبحگاهان دامانشان را گرفت” (فَأَخَذَتْهُمُ الصَّیْحَهُ مُصْبِحِینَ‏).

این صیحه صداى صاعقه مرگبارى بوده که بر خانه‏هاى آنها فرود آمد و آن چنان کوبنده و تکان دهنده و وحشتناک بود که اجساد بى جانشان را به روى زمین افکند.

قرآن به زیبائی هر چه  روشن  تر به رهبران ظالمی که در هر عصر و زمان و مخصوصا امروز جهان و حتمی به ویژه به رهبران ظالمی که امروز در کشور های به اصطلاح اسلامی با مردم خود و امت محمد (ص) و دیگر بی گناهان چنین ستمی را روا می دارند چنین می فرماید :

به سرنوشت محتوم  و محکوم به فنا و نابودی تمدنهای ظالم قبل از خود بنگرید ، و ما از آنها انتقام گرفتیم” و در برابر ظلمها و ستمگریها و سرکشى‏ها، مجازاتشان نمودیم (فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ‏). (وَ إِنَّهُما لَبِإِمامٍ مُبِینٍ‏).چشم باز کنید و سرنوشت آنها را بنگرید  شاید درس سپس عبرت گیرید.

 چه جاده و شاه راه روشنی ، آیا چشم بصیری و گوش شنوائی  هست ؟.

به شرط حیات ادامه خواهد داشت .

شما می توانید این مقاله را در سایت انقلاب اسلامی در هجرت و یا سایت naderentezam.com  مطالعه فرمائید

سوم دسامبر ۲۰۱۵ ،   آمریکا . نادر انتظام ۱۳۹۴/۰۹/۱۲

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید