روزگاری بود که ، اگر خانواده ای تصمیم به زن دادن پسرشان می گرفتند خبر را در بین زنان محله پخش میکردند و آرام آرام آن پسرک در بین اهل محل مشهور می شد . اما کار در همین جا خاتمه نمی یافت برای مناسب ترین دختری که شایستگی همسر شدن پسر این خانواده را داشته باشد زنان محله به این نتیجه می رسیدند که ، باید به سراغ آن پیر زن کارکشته ای که در شوهر یابی خبره ترین محله است رفت .
هنوز هم کار به همین ساده گی تمام نمیشد ، اول باید با کلی تشریفات خاص آن پیر زن را به یک آبگوشت چرب و نرمی دعوت میکردند و موضوع را با او در میان می گذاشتند ، پیرزن برای این که دستمزد را بالا به برد !! می گفت من چند دختر در آستینم دارم اما ، پسر شما که ماشا الله مثل یک شازده می مونه ، نیمشه که هر دختری را برای او خواستگاری کرد ؟ ممکن هست که من مجبور شوم شعاع گشت دختر یابی خودم را از این محله فراتر کنم ، آنوقت دستمزد من بیشتر خواهد شد .
وای از این دل ، مادر پسر و دیگر زنان همفکر به این نتیجه می رسیدند که صغرا بگم تنها شانس عروس یابی ماست و هر چه گفت باید انجام داد ؟!. خدارا شکر که امروز به برکت وجود گوگول خانم در چه ثانیه می شود به هر اطلاعی حتی طرز تهیه عرق خرما دسترسی پیدا کرد و دیگر نباید منت آن پیر زن را کشید !.
دوست فرزانه ای از ایران تلفن کرد و : شما پرگار این هفته در تلوزیون بی بی سی را دیدید ؟ به ایشان عرض کردم ، متاسفانه وقت تماشای تلوزیون را ندارم ، حالا چه شده که شما قبول هزینه و زحمت نموده و از این راه دور این سوآل را مطرح می کنید !؟ آنهم با من!؟.
گفتند که مناظره بین جنابان عبدالعلی بازرگان و عبدالکریم سروش برای پرداختن به نظریه آقای سروش مبنی بر اینکه قرآن حاصل خواب های پیامبر هست و نه وحی !!؟؟ می بود که ، اتفاقا جواب های جناب بازرگان برای ما قانع کننده نبود !! با توجه به اصرار این گرامی دوستم رفتم به سراغ آرشیو بی بی سی و برنامه را یافتم ،
از آنجائی که ، متواضعانه به نا فهمی خودم در باب فلسفه و کار فیلسوف معترف هستم با یکبار دیدن برنامه از سخنان گهر بار این فیلسوف نو اندیش ( به قول مجری محترم برنامه پرگار ) نه تنها بر معلومات ناچیزم افزوده نشد بل، مجبور شدم برای اولین بار یک برنامه را سه بار مشاهده کنم !!
بیاد دارم در یکی از روز های پائیزی سال ۱۹۷۸ درلحظات جوشان انقلاب در کالج شهرمان در اطراف لوس آنجلس به یکی از هم ولایتی هائی که هفته قبل از ایران به آمریکا آمده بود برخورد کردم ، ضمن احوال پرسی جویای اوضاع داغ ایران شدم که ، این نو جوان تازه وارد بانگی بر من زد و گفت : حاجی ایران چیه؟ بیا از تازه ترها برات بگم !
پیش خود گفتم تازه تر از و مهمتر از سقوط ۲۵۰۰ سال سلطنت در یک کشور شاهنشاهی چه می تواند باشد ؟ گفت من از هفته قبل که به آمریکا آمدم یکباره مارکسیست شدم !! و دیگه نماز و همه چیز را کنار گذاشتم !! خوب برای من دهاتی شنیدن این حرف مثل فرود آمدن یک چکش بود بر فرق سرم که ، پسر حاج ………..و مارکسیست آنهم در یک هفته ؟ پرسیدم چطور در عرض یک هفته مارکسیست شدی ؟ آنهم در یک کشور سرمایه داری ؟!! به ایشان عرض کردم ، راستش را به خواهی من در چند سال گذشته تمام نوشتار موجود در باره جناب مارکس و همفکران او را زیر رو کردم اما ، هنوز نفهمیدم که مارکس که یک شیعه دو آتیشه بود چطور مارکسیست شد ؟ دوست نو مارکس من که متوجه عرایض امتحانی من نشد : گفت اگر میخواهی جز طبقه ( روشنفکر ) باشی باید مارکسیست بشی !!.و الا از قافله عقب می مانی .
روزی که کتاب آیات شیطانی سلمان رشدی منتشر شد به دوستانم گفتم خدا کند که بچه مسلمانها با ر دیگر در این دام نیفتند که با پیوستن به ………….که دیدم جناب خمینی کبیر فتوای سلاخی قرآن و میلیونر کردن آقای رشدی را در یک مناظره تلوزیونی صادر فرمودند !! خوب از رهبران فرزانه این دین بیشتر از این ها هم نمی شد و نمی شود توقع داشت .
هموطن گرامی من ، از انتشار اولین پاره نامه آقای سروش ( بقول خودشان ) در هر مجلسی که وارد می شدم اولین سوآل این بود که ، نظر شما در مورد اظهار نظر آقای سروش دال بر …………. چیست ؟ و من بیچاره که در زمره ( روشنفکر ها ) نیستم ، تنها می پرسیدم که شما از محتویات فرمایشات ایشان چه فهمیدید ؟ روشنفکر ترین آنها محترمانه و در لفافه مرا به نقصان فهم این مطالب فلسفی متهم می کرد !، اما برای اینکه از قافله روشنفکری عقب نماند می گفت حالا حالا کسی این همه نبوغ را درک نخواهد کرد !!.
از همان ابتدا ، به دوستانم عرض کردم ، از صبح بعد از نزول اولین آیه این ( وحی مطلق منزل بر گوش جان و پرده های قلب محمد) که محققا و مومنا از، زبان آفریدگار شیرین سخن بر جهان هستی ، که برای بیان زیبائی های این آفرینش بی انتها و بی نظیر خودش رمز این زیبائی را بهر زبان ممکنی در گوش جان هر موجودی از زنبور عسل تا یک انسان عاشق به بهترین وجه ممکن زمزمه فرموده ، متن را دشمنانی نیز بوده و هست که، با بهره گیری از ابزار اربابان ساحر خود و لانه کردن در تاریک خانه فکری شخصیت پرستانی که برای اظهار روشن فکری بالاجبار زیر بیرقی سینه زدند که باد ارتزاق هر حرامی هر روز آن را به سوئی می چرخاند .
دیروز سامری های قوم یهود ، او را مجنون و ساحرنامیدند ؟ و آرام آرام سر و کله ابوسفیانها پیدا شد و بازی روزگار را ببین که تا به امروز هرکه را در ده راه ندادند ! یک راست سراغ خانه کدخدا را گرفت !!و امان از روزی که کدخدا هم ……..باشد .
تا قبل از انقلاب ، این امت بیگانه با قرآن گرفتار بازی با توپی بود که غیر خودی ها در میدان باوری آنها می انداختند !! و هر روز این درباریان حدیث را به ردیه نویسی بر نظریات ساحران سامری مذهب سر گرم می کردند .
ای داد ازاین دنیای فرهاد کش ، تا دیروز می گفتیم اگر انقلاب پیروز بشه و طالقانی ها قرآن را بر این امت عرضه کنند چه گلستانی خواهد شد ؟؟ خدا رحمتت کند که چه خوب با آبرو رفتی و نماندی که ببینی خنپاره خوردن بچه ایرانی برای بقای اسد جلاد می شود شهید محراب !! ابوبکرالزهر ماری میشود خلیفه مسلمین و آخوند ما می شود ردیه نویس و فیلسوف ما میشود معبر خوابهای آشفته محمد !! و به همین منظور؛
با توجه به اینکه جناب فیلسوف سروش فرمودند “نظر به اینکه پیامبر در آن حالت بخصوص ( دریافت وحی از من هست ) عرق می کردند و این عرق کردنها خود یکی از دلائل خواب دیدن است ” !! با توجه به بی گانه بودن این امت با اصول راهنمای دینشان ترسیدم که خدای ناکرده فردا عده ای به تفاوت بین عرق کردن و عرق خوردن توجه نکنند ، بر آن شدم تا سوآل طرز تهیه عرق خرما ( خرما محصول اصلی سر زمین حجاز) را پیش روی گوگول خانم بگذارم تا مطمئن شوم که ؛
خدای نا کرده ، فردا یکی دیگر از ………….نه فرمایند که ، قرآن محصول بد مستی های محمد از نوشیدن عرق خرما بوده ، با توجه به در دسترس نبودن آن پیر زن سوآل را پیش روی گوگول خانم گذاشتم که ، ماشاالله در چند ثانیه هزارها نوع طرز تهیه و تفاوت آن با دیگر عرق جات را در اختیارم گذاشت .
همباوران گرامی من ، آن مسلم که قرآن مجید سخن آفریدگار جهان هستی است که حضرت جبرئیل ( یکی از کارگذاران خداوند در هستی ) آن را از جانب خداوند حی ، آن وحی منزل را در گوش جان محمد زمزمه نمود و آن مسلم که حضرت پیامبر به هنگام شنیدن پیام معشوق عزیز خود ، همانند هر عاشقی که به هنگام شنیدن پیامی از معشوق خود از این عالم بدر میشود ، او نیز، خواب که نه ، یکسره مست مشاهده آن همه زیبائی می شد که فهم آن برای هر فیلسوفی غیر قابل تصور و باور خواهد بود .
عزیز دل و جان ، چه زیبا فرمودی (لا یَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ)، (تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعالَمِینَ) آری تنها کسانی هر حرف این کلام که حتمی از سوی تنها پروردگار جهان هستی نازل شده را لمس خواهند کرد که در اقیانوس بی انتهای رحمت واسعه نازل کننده این کلام به طهارت رسیده باشند .
همباور من ، خوب گوش کن ببین این کلام اگر حاصل خوابهای آشفته محمد بود به این زیبائی در ۱۴۴۰ سال قبل این رفقا را اینچنین معرفی می کرد؟؟!! (أَ فَبِهذَا الْحَدِیثِ أَنْتُمْ مُدْهِنُونَ ) (وَ تَجْعَلُونَ رِزْقَکُمْ أَنَّکُمْ تُکَذِّبُونَ) آیا سزاوار هست که، بخاطر ارتزاق یک لقمه روزی ؟ و آنهم از هر کجا ! این کلام را سست و به مسخره بگیرید ؟. این فرمایشات تازگی ندارد از فردای روز نزول این علم دشمنی با این کلام بر افراشته شد .
عزیزان جان ، باورم کنید ، کسانی که امروز هم و در همین زمان آشفته بازار این کلام را لمس می کنند ، حتمی مست مست می شوند . این مستی که انسان عاشق را به هنگام رسیدن خبری از سوی معشوق او را از خود بدر می کند ، با سر مستی چند روزه دشمنان این کلام تفاوت از زمین تا آسمان است .
و اما مژده آخر کلام در باره آنها که، آنرا به تمسخر میگیرند این است : میفرماید (أُولئِکَ الَّذِینَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ) با این دشمنی ها مسلم بدانید که نتیجه اعمالشان باعث ضایع کردن خودشان و کردارشان در دنیا و آخرت خواهد شد ، آمین .
هفتم ماه ، می ۲۰۱۶ ، آمریکا . نادر انتظام .
شما میتوانید این مقاله و دیگر نوشتار این کوتاه قلم را در سایت انقلاب اسلامی در هجرت و
سایت nader entezam.com مطالعه فرمائید .