در آخرین روزهای سال اتفاق جالبی افتاد که از دو دید، یکی در شکل و دیگری در محتوی، کم نظیر است. در قدرتهای مقتدر رسم بر این است که وزارت اطلاعات است که اعتراف می گیرد و اعتراف کنندگان را به رادیو و تلویزیونهای دولتی می برند تا به جهان اعترافات گرفته شده را نشان دهند و حقانیت خود را ثابت نمایند. اما در ایران وزیر اطلاعات به سیمای جمهوری اسلامی رفته و در حال اعتراف است که گوینده سیمای جمهوری اسلامی با اصرار همه کار می کند که وزیر اطلاعات به اعترافات خود ادامه ندهد که بسیار دیدنی بود. آقای محمود علوی، وزیر اطلاعات شامگاه سه شنبه، ۲۴ اسفند، در یک برنامه زنده تلویزیونی گفت:
“اگر توافق هستهای به سرانجام نمیرسید با پایان یافتن ۵۰ تن کیک زرد ذخیره، همه تأسیسات تعطیل میشد؛ زیرا سانتریفیوژها قادر به کار نبودند. ایران پیش از انقلاب ۵۵۰ تن اورانیوم طبیعی (کیک زرد) از خارج وارد کرده که در آغاز کار این دولت ۵۰ تن آن بیشتر باقی نمانده بود.”
توضیح اینکه کیک زرد ـ مواد اورانیومی ـ مواد اولیه تاسیسات غنیسازی اورانیوم محسوب میشود. به گفتهی وزیر اطلاعات “مقدار کیک زردی که در سال ۹۲ در اختیار ایران بود تنها خوراک سه ماه کارخانه تولید گاز UF6 اصفهان را تامین میکرد و تلاش دولتهای نهم و دهم برای دور زدن تحریمها و تهیه آن از بازار سیاه به جایی نرسید و “در چندین مورد” محموله هنگام بارگیری لو رفت” وزیر در حال این اعتراف یرزگ است که مصاحبه کننده همه کار می کند که او ادامه ندهد و به وزیر اطلاعات می گوید که در حوزه صلاحیت ش سخن بگوید! و امر هسته ای مربوط به آقای صالحی است! به خوانندگان عزیز توصیه می کنم این قسمت از برنامه تلویزیونی را ببینند.
خوانندگان گرامی می دانند که اینجانب یکی از دلایلی که در باره دروغ بودن سیاست هسته ای برای تولید انرژی در ایران می اوردم این بود که ایران معادن اورانیوم کافی ندارد و مجبور است برای غنی سازی اورانیوم وارد کند. پس اگر مسئله استقلال در میان باشد فرقی بین وارد کردن اورانیوم طبیعی و اورانیوم غنی شده نمی باشد. چون هر دو زیر نفوذ قدرتهای بزرگ جهان هستند. یعنی اگر روسیه و یا غرب به هر دلیلی بخواهند جلوی واردات اورانیوم غنی شده را بگیرند می توانند جلوی واردات اورانیوم طبیعی را هم بگیرند. و معادن ایران اصلا جوابگوی حتی نیاز یک نیروگاه هسته ای نیز نیست. البته اعتراف آقای علوی اولین نیست قبلا علی اکبر صالحی ۲۴ مرداد ۱۳۹۴ در نشست خبری بررسی ابعاد برجام در محل سازمان انرژی اتمی گفته بود:
“یکی از موضوعاتی که برخی منتقدان [منظور او دلواپسان” هستند که می گویند باید سیاست هسته ای را ادامه داد] مطرح می کنند، انتقاد از کاهش ۲۰ هزار سانتریفیوژ به ۵ هزار سانتریفیوژ است. او گفت فرض کنیم می خواستیم با ماشین های نسل یک در نطنز ۱۹۰ هزار سو غنی سازی کنیم که البته نطنز ظرفیت جاسازی سانتریفیوژهای لازم برای این میزان غنی سازی را ندارد، اما به فرض که در بالای نطنز و زیر سوله این کار را می کردیم و همین اقدام را بخواهیم با ماشینهای نسل هشت انجام دهیم، اما مواد اولیه اش را چگونه تأمین کنیم؟ اگر همه مواد در اختیار را نیز تزریق می کردیم یکی دو سال اول تمام می شد، چرا دوستان به این پرسش آسان جواب نمی دهند که این مواد را باید از کجا تامین کرد؟ اصلا فرض کنیم همین الان سانتریفیوژهای لازم را در اختیار داشته باشیم؛ برای چه مدت میتوانیم غنیسازی کنیم؟“ محمدجواد لاریجانی نیز در مصاحبه ای دیگر گفته است ۲۴ مرداد ماه امسال اظهار گفته بود:
“منابع اورانیوم در کشورمان محدود است و به نظر من اگر این توافقنامه تصویب شود بهترین کار این است که غنیسازی را برای مدتی تعطیل کنیم. به این دلیل که با روندی که در توافقنامه آمده، منابع اولیه به دست خودمان زباله میشود! حالا چه کسی است که به ما اورانیوم بدهد؟“
مگر نه اینکه همه میدانستند که ایران منابع یورنیوم ندارد و قبل از انقلاب ایران با اوردیف فرانسه قرارداد بست که اورانیوم غنی شده بخرد و تنها منبع اورنیوم ناخالص افریقای جنوبی بود. اما نه آقای علوی وزیر اطلاعات نه آقای صالحی به این پرسش پاسخ نمی دهند که با وجود نداشتن معادن اورانیوم چرا در سالهای 60 و 70 صنعت عنی سازی را راه انداختند؟ آنها در درون قدرت بدنیال دعوای خود هستند و در تنگناها حقایقی را بروز می دهند که هرگز به ذهنشان خطور نمی کند که این حقایق حکم محکومیت کل سیاستهای هسته ای را در بر دارند.
برای دیدن مصاحبه آقای علوی اینجا را کلیک کنید
برای خواندن مصاحبه آقای صالحی به [این لینک] مراجعه کنید.:
مصاحبه آقای لاریجانی را در [این لینک] می توان مشاهده کرد.
بخشی کوتاهی از بحث اینجانب با یکی از هواداران سیاست هسته ایران در باره معادن اورانیوم ایران در برنامه افق آقای دهقانپور
http://ir.voanews.com/a/1831459.html?z=3645&zp=1
یکی از مقالات اینجانب در باره نبود ذخایر اورانیوم