ساعت ۲۴: سیاست خارجی ایران در یک فرآیند درازمدت و از پیش اندیشیده شده به سوی شرق گرایش پیدا کرده است. آمریکا ستیزی شاید دلیل اصلی این دگردیسی در سیاست خارجی باشد. نظام جمهوری اسلامی باور دارد می تواند کاستی های اقتصادی را برای دور زدن تحریم ها با گسترده و ژرف کردن مناسبات اقتصادی با حزب کمونیست چین برطرف کند.
در عمل نیز شوربختانه چنین شده و چینی های آزمند، از تنگنای ایران برای خرید نفت ایران بهره میبرند. از سوی دیگر ایرانیان به دلیل گستردگی تجارت تهاتری با چین آزادی انتخاب خود را به مرور از دست داده و مصرفکننده ناگزیر کالای چینی شدهاند.
رهبران حزب کمونیست چین به همین سادگی حاضر به تجارت گسترده با ایران نشده اند و تجارت با رقبای سیاسی و منطقهای ایران را گسترش داده اند و هرگز حاضر نشده اند ایران را متحد راهبردی خود بنامند. با این همه به نظر میرسد دولت سیزدهم شتاب دارد تا هر چه زودتر کسب و کار و معیشت و تجارت ایرانیان را به زلف حزب کمونیست چین گره بزند.
شتاب در اجرای بخش دوم قرارداد ۲۵ ساله با چین از نظر وزیر اقتصاد ایران شروع شده است. به این ترتیب بخش اول این قرارداد یا به قول وزیر، گام نخست قرارداد سری بین نظام جمهوری اسلامی و نظام کمونیستی چین پایان یافته است. آیا حزب کمونیست چین اجازه خواهد داد جزئیات بیشتری از قرارداد پنهان ۲۵ ساله با ایران به شهروندان ایرانی اطلاع داده شود؟ آیا مقامهای اقتصادی و سیاسی ایران توانایی دارند بخش هایی از این قرارداد را که معلوم نیست جزئیات آن کدامند، افشا کنند. به طور مثال آیا با وجود اینکه ایران۵۰ سال پیش شهرک اکباتان را ساخته، ناگزیر است شهردار پایتخت را به چین بفرستد تا قرارداد شهرک سازی با چینی ها منعقد کند؟ آیا وزیر اقتصاد که گفته است در اجرای گام نخست قرارداد سری با چین تنگناهایی برای شرکت های بزرگ چینی پیش آمد که آنها را حل کردیم، می تواند با صراحت بگوید کدام شرکتهای بزرگ چین در ایران فعالیت دارند و کدام مشکلات آنها حل شده است؟ مگر می شود یک کشور با یک کشور دیگر قرارداد ۲۵ساله ببندد، اما کشور قوی تر کشور ضعیف تر را ملزم کند جزئیات قرارداد مخفی بماند؟ زیرا ممکن است درز اطلاعات باعث برهم خوردن مناسبات شود. آیا دولت سیزدهم می تواند بگوید هزینه- فایده گام نخست از اجرای قرارداد به روش حزب کمونیست برای ایرانیان چه بوده است؟ اتفاق پیچیدهای است!