آیت الله هاشمی رفسنجانی و برخی از اصلاح طلبان که از دایره قدرت اجرایی به حاشیه رانده شده بودند بعد از انتخابات سال ٨٨، شعار “انتخابات آزاد” را بعنوان استراتژی گزار از بحران مطرح کردند. وی در شهریور ماه سال گذشته در جمع اعضای شورای عمومی انجمن اسلامی دانشکده فنی دانشگاه تهران و برخی دیگر از دانشگاهها مجددا تاکید کرد که “ برگزاری انتخابات آزاد بخشی از مشکلات ایران را حل می کند“. سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، از تشکلهای سیاسی اصلاح طلب نیز خواهان برگزاری انتخابات آزاد و دموکراتیک شد. در آنسوی خط جدال اصولگرایان مدعی شدند که هدف هاشمی از “انتخابات آزاد” بازگشت اصلاح طلبان به قدرت است و الاغیر. اصلاح طلبانی که بعد از انتخابات سال ٨٨ موفق به خروج از ایران شده بودند بلادرنگ مشغول کادرسازی اپوزیسیون اصلاح طلب داخلی در خارج از کشور تحت عناوین مختلف از جمله راه اندازی شاخه برون مرزی برخی از احزاب اصلاح طلب درونمرزی شدند. آنها علاوه بر استفاده و بکاربری از رسانه های فارسی زبان برونمرزی، ارتباط خود با بخش هایی از اپوزیسیون سنتی برونمرزی طرفدار اصلاحات را نیز استحکام بخشیدند و سیاست “انشقاق و جذب” اپوزیسیون حول شعار محوری “انتخابات آزاد” را پیشه نمودند. آنها ظاهرا به جرگه اپوزیسیون برونمرزی که عمدتا برانداز می باشد پیوستند. اما در حقیقت هدف آنها از پیگیری شعار انتخابات آزاد در چهارچوب مناسبات حفظ نظام به مصداق “فشار از پائین برای چانه زدن از بالا” می باشد. در حالیکه در قاموس اپوزیسیون برونمرزی “انتخابات آزاد و منصفانه” تعریف و معیارهای مشخصی بر اساس مصوبه نهاد بین المجالس وابسته به سازمان ملل دارد، که با “انتخابات آزاد” مورد نظر اصلاح طلبان از جمله خاتمی و هاشمی رفسنجانی تفاوت ماهوی دارد.
در بین طیف های مختلف اپوزیسیون برونمرزی، از طرفداران شورای ملی ایران گرفته تا جمهوریخواهان و دیگران اکثرا به نوعی مبلغ شعار انتخابات آزاد هستند. اگرچه برخی از طیف های جمهوری خواه سنتی خواهان اتحاد استراتژیک با اصلاح طلبان مذهبی مقید و ملتزم به قانون اساسی هستند. منتقدان مروجین شعار انتخابات آزاد نیز آن را متاع اصلاح طلبان خواهان بازگشت به قدرت می دانند که اینک فروشنده های مشتاقی را در بین اپوزیسیون برانداز برونمرزی پیدا کرده است که حاضرند آن را به دیگران حتی بدون کمیسیون بفروشند. در چنین فضایی بود که رفسنجانی چانه زنی خود را از بالا با گفتن اینکه “اگر رهبر نخواهند به میدان نخواهد آمد” آغاز کرد. در مورد حضور شخصیت هایی نظیر رفسنجانی، مشائی و جلیلی در دقیقه نود؛ و اینکه آیا رفسنجانی به مثابه یک پـُـل برای شخص دیگری در مصاف با مشائی مورد استفاده قرار خواهد گرفت یا نه، می توان گمانه زنی های فراوان نمود. ولی نمی توان گمانه زنی های رایج در مورد نقش و فعالیت های مهدی رفسنجانی (فرزند هاشمی رفسنجانی) را در خارج از کشور و بخصوص ارتباط مستقیم وی با اصلاح طلبان جمهوری خواه و حلقه های متصل به آن در درون اپوزیسیون برونمرزی را نادیده گرفت. نوار صحبت های ایشان با نیک آهنگ کوثر شواهدی بر این مدعا است.
رهبران اتحاد برای دمکراسی در ایران که قرار است چهارمین نشست خود را دو هفته دیگر در پارلمان سوئد برگزار کنند، در نشستِ شورایِ سیاستگذاری خود درلندن، در روزهای ١۶ و ١٧ دی ماه ١٣٩١، دو سند راهبردی را به تصویب رساندند که حداقل بنده از محتویات آن اطلاعاتی در دست ندارم و یا اگر دارم، مجاز به پرداختن به آنها نیستم. قرار است که این اسناد راهبردی به تصویب کنفرانس استکهلم برسد. در بین نحله های مختلف اپوزیسیون گمانه زنی هایی در زمینه دیالوگ و گفتمان مستقیم و غیر مستقیم بین برخی از “حلقه های وابسته” و مهدی رفسنجانی که مدت مدیدی در انگلستان سکونت داشت وجود دارد. به جز برخی از اعترافات مهدی رفسنجانی در نوار مکالماتی وی در زمینه همیاری و کمک مالی به دیگران، از آنجایی که اینگونه گمانه زنی ها مستند و مستدل نیستند به آنها نمی پردازم. اما نگارنده از همان ابتداء و آغاز این جریان، از مسئولین و دست اندرکاران آن طلب شفافیت از جمله شفافیت مالی و ارائه و اعلام معیار برای گزینش افراد و چگونگی ساختارهای مختلف سیاستگذاری و تصمیم گیری کرده بودم که متاسفانه تا به امروز همانند بسیاری از هموطنان جواب مستدل و قانع کننده ای دریافت نکرده ام. بعنوان مثال در مورد حامیان مالی این جریان هیچگونه شفافیتی وجود ندارد. آنها اصرار دارند بقیه باید بپذیرند که دو یا چند خـّـیـر ایرانی پولهای هنگفتی را صرف می کنند تا اپوزیسیون عمدتا جمهوری خواه نظام در کشورهای مختلف دنیا جلسه برگزار کنند. بخصوص که بر طبق شنیده ها حداقل دو تن از این خـّـیـرین می توانند احتمالا کسانی باشند که در انگلستان زندگی می کنند و طرفدار رژیم گذشته بوده اند. حال چطور شد این خـّـیـرین متمول هیچگونه تمایلی به کمک برای تشکیل شورای ملی ایران به سنخگویی فرزند شاه سابق نداشتند، اما هزینه سفر و هتل و جلسه و غیره فعالان جمهوریخواه و اصلاح طلبان مذهبی متعدد را نه یک بار که چندین بار متحمل شوند؟
طرح شعار انتخابات آزاد از جانب رفسنجانی و اصلاح طلبان با استفاده از پلاتفرم های تبلیغاتی و “اندیشه ورزی” موجود در خارج از کشور، با توجه به تنگناهای رسانه ای درونمرزی، یک استراتژی فعال می باشد که هدف مشخصی را در چارچوب نظام و بخصوص در رقابت با طرفداران احمدی نژاد و کاندیداهای اصولگرایان تامگرا دنبال می کنند. علاوه بر رد صلاحیت های محتمل توسط شورای نگهبان، بیم مهندسی انتخابات توسط دولت و حامیان آن یکی از دلنگرانی های جدی طرفداران هاشمی رفسنجانی و اصلاح طلبان می باشد. به همین دلیل اصرار و کوبیدن بر طبل انتخابات آزد مخصوصا در این برهه انتخاباتی از اهمیت حیاتی برخوردار می باشد. البته رد صلاحیت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام بسیار بعید بنظر می رسد. طبیعتا اگر رفسنجانی حذف نشود، برای دولت احمدی نژاد تحت هیچ شرایطی قابل قبول نخواهد بود که علیرغم حضور رفسنجانی، مشائی حذف شود. در نتیجه باید منتظر رونمایی و آشکار شدن وقایع تلخ و شیرین در طی چند هفته آینده بود. علاوه بر اقبال آرای مردمی رفسنجانی که کارنامه دو شکست ( انتخابات مجلس و ریاست جمهوری سال ٨۴) را تجربه کرده است، وی باید جواب بدهید که چرا حتی به اطرافیان و حامیان خود حتی ساعت ها قبل از دقیقه نود گفته بود که کاندید نمی شود. حتی عفت مرعشی همسر ایشان گفته بودند “ آقا مطمئنا وارد عرصه انتخابات نمیشود“. فردی که اینگونه یاران دیرینه و معتمدین همجوار خود از جمله علی یونسی وزیر اطلاعات دولت سید محمد خاتمی را سنگ روی یخ می کند، چگونه می تواند مورد اعتماد بخش هایی از اپوزیسیون برونمرزی باشد؟
شورای ملی ایران، علیرغم ایرادات هموطنان، موضع خود را در مورد انتخابات ریاست جمهوری مشخص کرده است تا هیچگونه سوءتعبیر و یا استفاده ابزاری از شعار “انتخابات آزاد” توسط جناح های مختلف حاکمیت صورت نگیرد. در نتیجه برای رفع هر گونه شبهه و گمانه زنی، کنفرانس استکهلم، بر خلاف ابهامات و کج دار و مریزهای مرسوم نشست های قبلی، باید موضعی شفاف و غیر قابل تفسیر و تعبیر در مورد “انتخابات آزاد بعنوان یک استراتژی مبارزه یا مصالحه” ارائه دهد. در پایان باید تاکید کنم که اتخاذ شیوه و راهکار اصلاح طلبی حق هموطنان می باشد که به آن معتقد هستند. زیرا آنها مجاز هستند شیوه مبارزاتی خود را با کمال آزادی و اختیار و اراده سیاسی انتخاب کنند. “انتخابات آزاد” از حق گزینه فردی آغاز می شود. بحث من قضاوت در مورد زشتی و یا زیبایی یک اندیشه و یا شیوه مبارزاتی نیست، بلکه با خود و دیگران صادق و شفاف بودن است و بس! آنهم در طی هفته های آینده که جدال های سختی بین کاندیداها و طیف های مختلف ملتزم به قانون اساسی در پیش است. مقوله انتخابات آزاد مبتنی بر ماده ۲۱بیانیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه شماره۱۵۴ نشست شورای بین المجالس همراه با نظارت نهادهای جهانی بی طرف مانند سازمان ملل متحد، در حیطه تعاریف عملی و مبارزاتی ریاست جمهوری جاری نمی گنجد.
عبدالستار دوشوکی
اردیبهشت ١٣٩٢