back to top
خانهدیدگاه هاکشاکش جنگ طلبان و ابرقدرت افکارعمومی! / نشانه های تردید در ارودی...

کشاکش جنگ طلبان و ابرقدرت افکارعمومی! / نشانه های تردید در ارودی جنگ طلبان!

Rouzbeh-Taghi ١٣٩٢/٠۶/١٩- تقی روزبه: اعتراضات و اکسیون های «نه» به جنگ سوریه هم اکنون به درجاتی در خود آمریکا و ترکیه و بعضاً در کشورهای اروپائی در حال شکل گیری است، گرچه هنوز آن قادر گسترده و نیرومند نشده است که  قادر به درهم شکستن کامل عزم اوباما و متحدانش در مبادرت به جنگ باشد با این همه از طریق فشار رو به افزایش خود موجب تردیده ها و فشارهای سنگینی برجبههٔ جنگ طلبان شده است. بطوری که با کنار کشیدن انگلیس، نشان های تردید و تزلزل در میان دو نیروی اصلی و قاطع حامی جنگ یعنی دولت آمریکا و فرانسه بوجود آمده است، وزن گرایش به راه های سیاسی افزایش پیدا کرده است. 
 
گزارش های متعددی پیرامون عدم تمایل اکثریت نمایندگان کنگره آمریکا که زیر فشار سنگین امیل ها و تلفن های شهروندان آمریکائی و مخالف جنگ قرار دارند، انتشار یافته است. با این وجود ، هنوز رسماً اوباما گزینهٔ جنگ را کنار نگذاشته است و هنوز هم سودای آرام کردن نگرانی افکار عمومی را در سر دارد و در تلاش است که از طریق سخن گفتن با مردم آن ها را قانع کند. درحالی تنها 20% مردم بر این باورند که با حملهٔ نظامی بتوان ابهت اقتدار آمریکا را حفظ کرد. 
 
در چنین شرایطی است که اوباما هنوز نتوانسته است ائتلاف جنگی گسترده و پشت جبههٔ حمایتی لازم را  فراهم سازد. عدم حمایت دولت آلمان از راه حل نظامی بجای راه سیاسی و عدم شرکت فعال و عملی حتی موافقان آمریکا دامنهٔ این انزوا را، همانطور که در شکاف بزرگ نشست جی 20 هم مشهود بود، به نمایش گذاشته است. میتینگ صد هزار نفری در میدان واتیکان علیه جنگ و برای صلح در کنار سایر اعتراضات نمونه ای از نارضایتی عمومی افکار عمومی از تصمیم سیاستمداران  است. و نشان می دهد که اگر قدرت و سیاستمداران بگذارند مردم بطور کلی صلح و همبستگی و زندگی مسالمت آمیز با یکدیگر را به جنگ و کشتار ترجیح می دهند. 
 
با توجه به  شکاف بزرگی که در کشورهای بزرگ و قدرتمند و صاحبان حق وتو پیرامون این مسأله بوجود آمده است، در صورت برآمد یک جنبش ضدجنگ و تشدید فشار افکار عمومی بخصوص در خود آمریکا، امکان درهم شکستن عزم مدافعان حملهٔ نظامی وجود دارد. در حقیقت عامل بازدارنده قاطع و رقیب واقعیِ تنها ابرقدرت سراپا مسلح، افکار عمومی است که اگر بتواند به موقع فعال و بسیج گردد و از طریق اعتراضات خیابانی «نه » خود را  به جنگ در مقیاس جهانی پژواک بدهد، قادر به درهم شکستن عزم سران حکومت جنگ طلب خواهد بود. چنین جنبشی قادر است به خودسری قدرت های بزرگ و منش ارباب مآبانهٔ آن ها دهنه بزند و از بروز توحشی تازه به بهانهٔ ممانعت از توحشی صورت گرفته، جلوگیری کند.
 
مخالفت با جنگ افروزی و دفاع از صلح و گزینهٔ سیاسی برای بحران سوریه، به هیچ وجه به معنی نادیده گرفتن ماهیت و عملکرد جنایتکارانهٔ حکومت های مستبد و فاسدی چون اسدها نیست. نکته اصلی آن است که  توسل به جنگ نه فقط  راهی برای پایان دادن به جنایت این حکومت ها نیست  بلکه جنایت و جنگ را در ابعاد تازه تری برمی انگیزاند و ساکنین سیارهٔ ما را پرخاشجوتر می کند. با دمیدن به شیپور جنگ و بکارگیری مشت آهنین، این جنبش های رهائی بخش و آزادی و عدالت و کودکان و زنان و جوانان و کارگران و سایر اقشار آسیب پذیر است که سردر گریبان خود فرو می برند، و این توحش و  بربریت و آدم خوارگی است که سربلند می کند، گو اینکه آقای جان کری بخواهد با اتلاق آن به  دشمنان خود، به فرافکنی پرداخته  و توحش و بربریت نهفته در عملکرد خویش را پنهان سازد.
 
نابودی سلاح های کشتار جمعی درجهان و منطقه و سوریه، محاکمهٔ آمران و عاملان استفاده از سلاح شیمیائی، فشار به قدرت های بزرگ از هر دو قطب رقیب و نیز به هر کشور دیگر منطقه از جمله  دولت ایران که به نوبهٔ خود دارای نقش فعالی در ارتکاب این جنایت هاست و به دولت ترکیه و عربستان و قطر و اردن و یا اسرائیل که بطور غیرمستقیم چه درمنطقه و چه توسط لابی های خود درآمریکا برتنورهٔ جنگ می دمد، بخش های دیگری از مطالبات یک جنبش ضد جنگ  است. اکنون بلند شدن  صدای رهائی و صدای آزادی و دموکراسی و برابری، صدای مردم زحمتکش سوریه با خاموش شدن صدای خشونت و جنگ های فرقه ای و طبل جنگ ملازمه دارد. با قطبی شدن شرایط و صف آرائی ها بین دو ضد انقلاب جائی برای طنین نیرومند صدای حقیقت و ارج به کرامت انسانی و رهائی نمی ماند. با همهٔ توان خود برای برپائی و تقویت جنبش ضد جنگ و محاکمهٔ عاملان و آمران کاربرد سلاح  کشتار جمعی بکوشیم. 
 
 
 
اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید