۱۳۹۲/۰۹/۰۷- در هفته های اخیر مسئله اتمی ایران جایگاه مهمی را در صحنه بینالمللی به خود اختصاص داد، منتجه گفتگوها به تعهدنامه ای انجامید که در اثر آن دولت های سرمایه داری و قدر قدرت جهانی، رژیم جمهوری اسلامی را که با سیاست های غلط خود و با سرپیچی از قوانین بین المللی، ایران را به انزوا برده و باعث ورشکستگی اقتصادی شده است، را به چهار میخ کشیدند.
سیدعلی خامنه ای، ولی فقیه، با افکار و اهداف توتالیتر خود، مسئول اصلی این وضعیت و باعث و بانی نابودی ده ها میلیارد دلار سرمایه ملی سرزمین و مردم ما است. رژیم جمهوری اسلامی ایران با سرکشی تمام، طی سال های طولانی توصیه های همه کسانی که مخالف سیاست تسلیحات هسته ای هستند را نپذیرفت و با ادامه خودسرانه به برنامه انرژی اتمی نه تنها بر پیکره اقتصادی ایران زیان های غیرقابل جبران وارد کرد، بلکه از نظر سیاسی صلح اجتماعی و امنیت ملی میهن ما را به مخاطره انداخت. امروز جمهوری اسلامی از روی بی تدبیری و ناچاری و به جبر وضعیت اقتصادی و اجتماعی، گردن بر تعهداتی گذاشت که از ابتدا نمی باید در برآورده کردن آنها متعهد می شد.
اگر بدرستی فضای غالب بر مذاکرات و توازن قدرت لازم برای مذاکره را بررسی نمائیم و به مفاد سند حاصل از این مذاکرات نگاه کنیم می بینیم که ایران نقش فروشنده ای را داشت که عجولانه چوب حراج به مال ملت خود می زد و ۵+۱ خریداری بود با حربه زور و قانون که شرائط خود را تحمیل می کرد. در چنین شرائطی نامیدن این سندی به عنوان موافقتنامه نا درست است و چنین سندی بیشتر تعهد نامه رژیم جمهوری اسلامی نسبت به ۵+۱ و اسرائیل و عربستان سعودی و … محسوب می شود.
بسیاری این تعهد نامه را دستآوردی برای ایران بشمار می آورند از نظر من این سند به هیچ وجه دستآوردی محسوب نمی شود، بلکه اگر تعهدات این تعهد نامه بدرستی به انجام برسد می تواند باعث بازگشت ایران از وضعیت بحرانی ساخته شده توسط جمهوری اسلامی به شرائط عادی در روابط خارجی و رعایت بخشی از تعهدات بین المللی توسط رژیم جمهوری اسلامی باشد.
برای اینکه در ادامه بحث دچار نافهمی های مرسوم از کلمات و عبارات نشویم خوب است ببینیم دستآورد چیست ؟ دستآورد ارزشی است تازه که به ارزش های قبلی افروده می شود. باید تفاوت قائل شد بین جبران خسارات و مافات گذشته. دستآورد ارزشی است اضافه. پس جبران خسارات و مافات گذشته نمی تواند دستآورد باشد. با توجه با این داده ها دراینجا کوشش این است که نشان داده شود که کسانی که شیفته نتیجه این مذاکرات شده اند آن را دستآورد برای ملت ایران می نامند دانسته یا نا دانسته ارزیانی درستی ارائه نمی دهند.
در چنین شرائطی و با توجه به دلائل زیرین مفاد تعهد نامه ژنو بطورمشخص برای کشورما هیچ دستاورد تازه ای نیاورد :
• اگر طبق این تعهدنامه “پخش کوچکی از پول های ایران در بانک های خارجی آزاد می شود”، باید دید چرا پول های ایران توقیف شدند؟ و چرا همه این ثروت به ایران باز نمی گردند؟ مگر غیر از این است که مقصر این توقیف ها رژیم جمهوری اسلامی است و اگراین ثروت به ایران باز نمی گردند علتش این است که به رژیم جمهوری اسلامی اعتمادی نیست. مردم ما از فقر و گرسنگی و بی خانمانی هلاک می شوند در حالیکه ثروت آنان در دست بانک های جهان توقیف شده است.
• اگر این تعهد نامه “ایران را قادر می سازد تا به طور کامل از حقوق خود در بهره گیری از انرژی هستهای برای اهداف صلح آمیز بر اساس مواد مرتبط در معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای و با رعایت تعهدات خود بر طبق معاهده از آن برخوردار شود.” این نیز دستآورد نیست، زیرا این حقی است که ایران به عنوان امضا کننده قرار داد NPT داشته است. ماده چهار همین معاهده صرفا بر آزادی طرفهای امضا کننده “برای تحقیق، تولید و استفاده از انرژی هستهای برای مقاصد صلح آمیز” تأکید میکند. بر این اساس، ایران به عنوان یک کشور عضو NPT آزاد است که از جمله اورانیوم را به هر میزانی که بخواهد غنی کند و در عین حال قانونا ملزم به تولید نکردن سلاح هستهای است.
• اگر این تعهد نامه “اورانیوم را به سطح بالاتر از ۵ درصد غنی سازی ممنون می کند و از ایجاد ومحلهای جدید برای غنی سازی جلوگیری می نماید.” این هم نمی تواند دستآورد باشد. زیرا باید یادآور شد ماده اول معاهده NPT تصریح میکند.” هر یک از اعضا این معاهده که دارای سلاح هسته ای هست، متعهد می شود از واگذاری مستقیم یا غیر مستقیم سلاح های هسته ای یا سایر ادوات انفجاری هسته ای و یا کنترل بر این سلاح ها یا ادوات انفجاری به دیگری خودداری نموده و هیچ یک از دولت های فاقد سلاح هسته ای را به هیچ طریقی در ساخت سلاح های هسته ای یا سایر ادوات انفجاری هسته ای و یا کسب این سلاح ها یا دیگر ادوات انفجاری هسته ای و کنترل بر آنها کمک، تشویق و ترغیب ننماید. غنی سازی اورانیوم به غلظتهای بالا توسط رژیم جمهوری اسلامی موجب هزینههای سرسام آور شده، برای کشوری مثل ایران منطق اقتصادی ندارد پس سوء ظن بر میانگیزد و پیامدهای سیاسی به بار میآورد. پیامدهائی که امروز جمهوری اسلامی به شدت دچارآنست که دودش به چشم مردم می رود.
• اگر این تعهد نامه “به رفع همه جانبه تمامی تحریمهای شورای امنیت، تحریمهای چندجانبه و تحریمهای ملی مربوط به برنامه هستهای ایران میانجامد.” اگر”توقف تلاش برای کاهش خرید نفت خام ایران به نحوی که مشتریان فعلی بتوانند میانگین میزان کنونی خرید نفت خام خود از ایران را کماکان ادامه دهند. بازگشت مبالغ مشخص از عواید فروش نفت ایران در خارج از کشور به ایران. اگر تحریمهای اتحادیه اروپا و آمریکا بر بیمه و خدمات حمل و نقل مرتبط، تعلیق میشوند، اگر تعلیق تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپا بر: صادرات پتروشیمی ایران و خدمات مرتبط ، طلا و فلزات گرانبها ومرتبط، تحریمهای آمریکا بر صنعت خودرو وخدمات مرتبط و صدور گواهی عرضه ونصب قطعات یدکی برای ایمنی پرواز هواپیماهای غیرنظامی ایران و خدمات مرتبط و صدور گواهی بازرسیهای مرتبط با ایمنی و تعمیرات در ایران و همچنین خدمات مرتبط. اگر یک کانال مالی به منظور تسهیلات تجارت امور انساندوستانه برای تامین نیازهای داخلی ایران با استفاده از درآمدهای نفتی ایران در خارج از کشور ایجاد خواهد شد. اگر تجارت امور انساندوستانه شامل مراودات تجاری مرتبط با تولیدات غذایی و کشاورزی، دارو، تجهیزات دارویی و مخارج پزشکی بیماران خارج از کشور خواهد بود. این کانال مالی شامل بانکهای خارجی مشخص و بانکهای ایرانی غیرتحریم شده خواهد بود که به هنگام ایجاد این کانال مشخص خواهند شد. این ها هم دستآورد نیستد بلکه بازگشت به یک وضعیت سالم تجاری است که جمهوری اسلامی آنرا ناسالم ساخته است و مردم ایران بایستی مسبب اصلی این وضعیت را تنبیه کنند.
• اگر جمهوری اسلامی به “ارائه اطلاعات مشخص به آژانس بینالمللی انرژی اتمی، شامل اطلاعات در خصوص طرحهای تاسیسات هستهای ایران، توصیف ساختمانها در هر یک از سایتهای هستهای، توصیفی از سطح عملیاتی که در هریک از اماکن که به فعالیتهای هستهای مشخص اشتغال دارند، اطلاعات در خصوص معادن و تخلیص و اطلاعات در خصوص منابع اولیه” ملزم می گردد، و اگر جمهوری اسلامی بایستی ” دسترسی روزانه بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به فردو و نطنز با هدف بررسی فایلهای ضبط شده دوربینها در مواقعی که آنها برای بازرسی دورهای موسوم به DIV ،IIV ،PIV و بازرسیهای سرزده در سایت حضور ندارند” تضمین کند به دلیل سیاست های دروغ و تزویر و ریا و ناشفاف نظام جمهوری اسلامی ایران است که نسبت به شرائط سالم عدول کرده و شرافت و حیثیت ملت ایران را زیر سوال برده است. این ارزش ها از دست رفته بایستی به ملت ایران باز گردانیده شوند.
بنابراین ملاحظه میشود که حاصل مذاکرات هستهای دستاوردی برای ملت ایران نمیتواند باشد بلکه در بهترین حالت میتواند بازگشت به یک وضعیت معمولی، متوازن و بر اساس قوانین بینالمللی به حساب آید. اما اگر حاکمیت جمهوری اسلامی نسبت به این تعهدات عمل نکند باید در انتظار شرایط بدتری حتی مخاطره جنگ و حمله نظامی به ایران بود.
بسیاری این تعهد نامه را در ردیف قرارداد ترکمن چای قرار میدهند و برخی آن را شوم تر از این قرار داد ننگین تاریخ ایران می دانند و میگویند این یک نوع کاپیتولاسیون است. رژیم جمهوری اسلامی ادعا می کند که در این مذاکرات برنده شده است و برخی از عناصر اپوزیسیون به تله تبلیغات رژیم جمهوری اسلامی افتاده از این تعهد نامه خوشحالند.
این که حاصل این مذاکرات شرایطی را به وجود آورد است که خطر جنگ از سر ملت ایران برای مدتی دور گردیده واز میان برداشتن تحریمها دورنمای بهبود وضعیت نسبی اقتصادی را متصور می شود هیچ فرد انسان دوست و آزادیخواهی را نسبت به این شرایط نمیتواند بیتفاوت بگذارد. اما از سوی دیگر غلو در مذاکرات هستهای و برنده وانمود کردن جمهوری اسلامی دور از حقیقت میباشد. دست زدن به این مذاکرات نه به خاطر منافع ملت ایران بلکه به خاطر حفظ نظام جمهوری اسلامی انجام گرفته است زیرا دو جناح شریک در قدرت همین که تشخیص دادند در اثر تحریمها و فشارهای اقتصادی و اجتماعی و مخاطره جنگ ممکن است تمامیت نظام جمهوری اسلامی پاشیده گردد پس متحدا و قبل از روی کار آمدن حسن روحانی وارد مذاکره با مقامات امریکایی شدند.
فرهنگ قاسمی
۲۷/۱۱/۲۰۱۳ پاریس