سه شنبه, 23 آبان 1402 . در روز های تازه سپری شده رییس دولت ایران بیش از هرچیز درباره مسایل جنگ غزه ونیز ارایه راه حلهای ده گانه برای آتش بس در این جنگ حرف زده است که البته یک اتفاق مورد انتظار نیز هست. ایران یکی از کشورهایی است که با صراحت از حماس به مثابه یک سوی جنگ حمایت کرده است.
اما واقعیت این است که شهروندان از رییس دولت دراین روزهای سخت کسب وکار و گرفتاری معیشتی ونیز از اعضای دولت انتظاردارند با مراجعه به ژرفای درد و رنج وتحقیر شهروندان به دلیل ناتوانی دولت در مهارنورم بهآنها بیشتر توجه کنند. باید گروهی باشند به رییسی گزارش واقعی دهند که شهروندان ایرانی این روزها خشمگین هستند و نرخهای تورم اعلام شده از سوی منابع رسمی تولید آمار آنها را آزار میدهد و به سطح بیاعتمادی آنها به منابع رسمی آماری میافزاید. قدرت خرید شهروندان ایرانی هر روز کمتر از دیروز میشود و نوعی بیحسی و کرختی به آنها دست داده است. کارگران میبینند مدیران و صاحبان بنگاههای صنعتی نیز در فشار تورمی فزآینده گیر افتادهاند و توانایی افزایش مزد و حقوق از آنها سلب شده است و احتمال تعطیل کارخانه با کوچکترین فشار از ناحیه مزدها افزایش مییابد. خیزهایی از سوی برخی نهادهای کارگری برای طرح افزایش مزد برداشته شده و زمزمزمههایی شنیده میشود اما کارگران کارخانهها به ویژه کارگاههای کوچک و متوسط نیک میدانند یا باید کارخانه تعطیل شده را ببینند یا با همین میزان مزد که مثل برف در برابر تورم فزاینده آب میشود را تحمل کنند. خشم فرو خفته میلیونها حقوق و مزدبگیر در کارخانهها، در ادارههای دولتی، در سازمانها و موسسهها و بنگاههای دولتی چیزی است کهاین روزها شاهد آن هستیم و به نظر نمیرسد که در کوتاهمدت کاری از دست کسی برآید و اتفاقی در مسیر افزایش قدرت خرید مردم بیفتد. این رخداد پیامدهای ترسناکی دارد. مردم تحقیر میشوند واز سر بدبختی و استیصال در خود فرو میروند و مردان و زنان در برابر فرزندان خود که حالا نمیتوانند بفهمند چرا ناگهان قدرت خریدشان کاهش یافته است حرفی برای گفتن ندارند. این تحقیرشدگی و بدبختی شهروندان جدای از پیامدهای اقتصادی به یاس عمومی منجر خواهد شد و کرختی و بیحسی در برابر هر رویدادی را دامن میزند. بیحسی عمومیاگر در جامعهایرانی و میان گروههای حقوقبگیر و مزدبگیر جامعه ریشه دوانده و جاگیر شود ذهن و قلب و دل آنها را از درون تهی کرده و نسبت به هر رخدادی در جامعه بیواکنش خواهند شد. وقتی شما نمیتوانی با میزان ثابتی از مزد همان کالایی که تا قبل از آبان 1401 خریداری میکردی را دوباره خریداری کنی و باید 50 درصد آن را با همان میزان پول خریداری کنی و این برای صدها کالا اتفاق میافتد دیگر از جوش و خروش میافتی و حتی احساس خشم هم نمیکنی و بیتفاوتی را پیشه میکنی منتظر میمانی که اگر فرصتی شد این وضع را تلافی کنی. دیگر معلوم نیست هنوز مردم ایران به ویژه گروههای کمدرآمد جامعه پسانداز قبلی دارند و از سر ناگزیری به آنها رجوع کرده و از این منبع برخی کاستیها را جبران کنند، اما واقعیت این است که حتی اگر پس اندازی باشد این پسانداز برای تهیدستان بهاندازهای نیست که آنها را برای یک دوره میانمدت در شرایط امن قرار دهد. از آنجایی که همین پساندازهای ریالی شهروندان نیز در برابر نرخ فزاینده تورم آب میرود و ارزشش از دست میرود خود نوعی حسرت به دلی برایشان به بار خواهد آورد. منبع : ساعت 24