دوست عزیز جناب آقای مازیار شکوری
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
خواستم چند جملهیی حاشیه بنویسم بر مکتوبی که خطاب به آقای دکتر ابراهیم یزدی دبیر کل نهضت آزادی ایران مرقوم فرمودهاید تحت عنوان «جناب دکترابراهیم یزدی حقوق ملت را مطالبه کنید نه منفعت دولت را». نکاتی چند در این خصوص قابل تذکر و پرسش است.
۱- باید توضیح میدادید که اگر راه دکتر یزدی و کلاً نهضت آزادی برای وصول به دموکراسی غلط است، چه راهی درست است؟! البته با توجه به شرایط سیاسی حاکم بر کشور و امکاناتی که در اختیار اعضاء نهضت آزادی میباشد.
۲-اگر دولت آقای حسن روحانی نمیتواند حتی یکی از پلههای نردبان صعود به بام دموکراسی و قانون گرایی باشد، به نظر شما چه کسانی میتوانند، در ساختار فعلی کشور، به مقام ریاست جمهوری برسند و از قانون و تولید و حقوق شهروندی و کاهش تورم و تقویت پول ملی و ضرورت تحزّب و حمایت از سازمانهای مردم نهاد، و نیز حل موانع و مشکلات در روابط خارجی، و هدایت مذاکرات هستهیی، و تقلیل جو امنیتی حاکم بر دانشگاهها و امثال این مسائل، حداقل سخن بگوید. شما میتوانید یک مقایسۀ سطحی بکنید بین دولت آقای روحانی و آقای احمدی نژاد.
۳- کارگروه اقتصادی، سیاسی و مشاوران آقای روحانی را ملاحظه کنید و نیز وزرایی که حداقل، یک سوم آنها تا کنون از مجلس محترم کارت زرد دریافت کرده یا مورد سوال و بازخواست قرار گرفته اند، مضافاً بر مخالفتهای جدی که از طرف اصولگرایان تندرو بر سر راه، ایجاد مانع مینماید.
۴- آیا فراموش کرده اید که همین اصلاح طلبان، خود از تندروترینها بودند، در همۀ عرصههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و اکنون تا چه میزان به مبانی دموکراسی و ضرورت تکثر گرایی و قبول حضور احزاب سیاسی مختلف و قوی به طور جدی معتقد شدهاند و در این راه گامهای مهمی برداشتهاند. آیا منصفانه نیست که بگوییم آقای روحانی هم همین مسیر را طی کرده است، و از آن فضائی که شما فکر میکنید هنوز در آن مانده است، خارج شده و به این اعتقاد رسیده است که تنها راه حل مشکلات مختلف مملکت، تحکیم مبانی آزادی و دموکراسی است، اما راه وصول به آن، اجرائی کردن همین قوانینی است که در مملکت وجود دارد، از جمله قانون اساسی و بویژه فصل سوم آن. بسیاری از اصلاح طلبان امروز و حتی برخی از اصولگرایان منصف و معتدل به این راه حل ایمان آورده، بر ضرورت عملی شدن آن پافشاری مینمایند.
۵- همۀ جامعه شناسان شرق و غرب، تحولات و دگرگونیهای اجتماعی را که ناشی از تغییرات فرهنگی است، تدریجی میدانند، و برای ما مسلمانها که قرآن کریم اصل اصیل است، بر این حق حقیق صحه گزارده و تکامل همه پدیدههای عالم را گام به گام و پلکانی دانسته، و از انسان خواسته است عجول و شتابزده نباشد، و با شکیبایی و استقامت، برخواست و مطلوب درست و راستین خود اصرار ورزد، و پیگیر رشد و رسیدن ثمرۀ آن باشد. به گمانم این یک تفکر صدر انقلاب است که همه باید انقلابی باشند و انقلابی عمل کنند و یک شبه یک ویرانه را مبدل به بهترین آبادی سازند. در طول سی و پنج سالی که از انقلاب اسلامی ایران گذشته، اکثر انقلابی اندیشان از آن تفکر منصرف، و اکنون متوجه شده اند امکان ایجاد تحولات ناگهانی صحیح وجود ندارد! نهضت آزادی ایران، و در رأس آن مرحوم مهندس بازرگان اولین گروهی بود که مسأله و ضرورت حرکت کند و تدریجی را مطرح ساخت. نهضت آزادی بود که پیوسته تذکر میداد همه باید در چارچوب قانون مصوب حرکت کنیم، و همیشه میگفت هیچ تحولی بدون تغییر زیرساختهای فرهنگی امکان پذیر نمیباشد.
۶- آیا این تحول: امروز در حوزههای علمیه ما به عیان مشهود نیست؟ مباحثی که اکنون در میان اکثر طلاب حوزهها مطرح است، بسیار روزآمد و چالش برانگیز است، و کم کم مطالب فقهِ قدیم، مندرس شده، و اکنون به دست طلاب نوپرداز، لباسی نو بر اندامش در حال دوخته شدن است. شما مگر نمینگرید تحولی را که در حضرات آیات، در طول زمان و تدریجاً پدید آمده؟! در مرحوم آیت الله منتظری، و نیز اردبیلی، صانعی، هادی خامنهیی، موسوی بجنوردی، جناتی و امثال ایشان، که کم هم نیستند. حال میتوان پرسید که آیا این احتمال وجود ندارد که اندیشۀ ولایت فقیه هم، در گذر زمان، متحول گردد و پویا و روز آمد شود، و به قلهیی صعودکند که بلندای رشد و حکمت و نیز برون داد خرد جمعی باشد؟! آنچه امروز زیر پوست جامعه ایرانی و نیز همه جوامع اسلامی میگذرد، نوید چنین رخداد بزرگی را میدهد. اندیشۀ اسلامی کلاً در حال تحوّل و صیرورت است، و فقه غیر پویا و زوائد آن کم کم جای خود را به متن اصیل، که قرآن کریم است، میدهد.
۷- راه کار شما برای عبور از همۀ این بحرانها و موانع، و وصول به ساحت دموکراسی و آزادی و حاکمیت قانون چیست؟! اگر مجموعۀ نهضت آزادی ایران و دبیرکل آن در مواردی که ذکر کردهاید دچار اشتباه شده باشند، شما به عنوان منتقد باید راه درست را به آنها نشان دهید.
۸- از دیدگاه شما یک حزب و تشکیلات کوچکی مثل نهضت آزادی ایران، که تا کنون هزینۀ بسیار داده، تا همان تحول فرهنگی را در ساختار جامعه پدید آورد، بیش از این که انجام داده در توانش بوده یا هست؟! در طول سی وپنج سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی ایران گذشته است، زمانی نبوده که یکی از زندانهای کشور میزبان یکی از اعضاء نهضت نباشد. و هم اکنون نیز چند تن از اعضاء اصلی و بسیاری از هواداران و علاقه مندان آن در زندانها بسر میبرند. و حقیر در سال گذشته ۶۳ روز در بند ۲۰۹ زندان اوین بسر بردم، و اکنون هم با وثیقه آزاد هستم. و آقای مهندس محققی، داماد مرحوم بازرگان، نزدیک به دو ماه است که پس از تحمل سه سال زندان آزاد شدهاند. عماد بهاور، امیر خرم، مهدی معتمدی مهر، جعفر گنجی و مسعود صادقی، مضافاً بر علیرضا رجایی و دیگر علاقه مندان هنوز در بند میباشند. و این نکته نیز باید لحاظ شود که اکثر اعضاء آن، علیرغم تحمل سختیهای فراوان، کشور را ترک نکردهاند.
۹-نهضت آزادی ایران از همان ابتداء، با طرح یا لایحۀ پرداخت نقدی به مردم مخالف بود و براین اعتقاد که اجراءکردن آن موجب تعطیلی مراکز تولیدی کشور، رشد بیکاری، گسترش تنبلی و تن بکار ندادن، خصوصاً در روستاها، توسعه اعتیاد و انواع فسادهای دیگر، و سرانجام سقوط پول ملی میشود. بناءبراین درخواست آقای دکتر یزدی، یا نهضت آزادی، حمایت از اینگونه برنامههای دولت نیست. چون دولت، علیرغم کار کارشناسی اقتصاد دانان کشور، و درخواست آنها جهت عدم اجراء فاز دوم قانون هدفمندی یارانهها، باز هم طرح را به موقع اجراءگذارد، و حتی از قولی که داده بود مبنی بر حذف خانوارهای بینیاز، منصرف شد، و اعلام نمود به همۀ ثبت نام کنندگان یارانه پرداخت میکند. بلکه درخواست از مردم جهت انصراف از گرفتن یارانه، ناشی از یک نگاه ملی است به پول ملی، استحکام آن و نیز جلوگیری از تورم بیشتر و سقوط اقتصاد کشور و رشد بیکاری، ونیز بحرکت در آوردن چرخ صنعت و تولید، و منع گسترش مصرف گرایی و تجارت دلالی.
سید علی اصغر غروی
عضو شورای مرکزی نهضت آزادی ایران