back to top
خانهدیدگاه هانیما حق پور: عدم الزام قرآن به پوشیدگی موی سر زنان نکاتی...

نیما حق پور: عدم الزام قرآن به پوشیدگی موی سر زنان نکاتی پیرامون آیه 31 سوره نور

pazzel jahanbiniمدتها است که قصد داشته‌ام در سری مقالات «فهم قرآن به روش پازل» به آیه 31 سوره نور نیز بپردازم، اما به جهت فقدان فرصت مناسب، این مهم میسر نگردید. حال که بحث در مورد حجاب و لزوم پوشش موی سر زنان رونقی گرفته است، فرصت را مغتنم می‌شمارم و حاصل تأملاتم را در خصوص آیه مذکور، هرچند به اختصار، با مخاطبان گرامی در میان می‌گذارم. آیه 31 سوره نور که می‌توان گفت مهمترین آیه‌ای است که برای وجوب پوشش موی سر زنان به آن استناد می‌شود، می‌فرماید:

 وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ / و بگو برای زنان مؤمن که فروگیرند دیده‌هایشان را (در اجتماع که به شهوت نیافتند)

وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ / و حفظ کنند فرجهایشان را

وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا / و آشکار نسازند زینتشان را مگر آنچه ظاهر است از آن

وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیُوبِهِنَّ / و بزنند خمارهایشان را بر سینه‌هایشان

وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ ءَابَآئِهِنَّ أَوْ ءَابَآءِ بُعُولَتِهِنَّ / و آشکار نسازند زینتشان را مگر برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان

أَوْ أَبْنَآئِهِنَّ أَوْ أَبْنَآءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَ‌انِهِنَّ أَوْ بَنِى إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِى أَخَوَاتِهِنَّ / یا فرزندانشان یا فرزندان شوهرانشان یا برادرانشان یا برادرزادگانشان یا خواهرزادگانشان   

أَوْ نِسَآئِهِنَّ / یا زنانشان

أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُهُنَّ / یا ملک یمین‌هایشان

أَوِ التَّابِعِینَ غَیْرِ أُولِى الْإِرْبَهِ مِنَ الرِّجَالِ / یا وابستگانی که فاقد تمایل جنسی‌اند از مردان

أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَآءِ / یا کودکی که چشمانش بر عورتهای زنان روشنی نیافته است

وَلَا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ مَا یُخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ / و گام بر ندارند به نحوی که آشکار شود آنچه پنهان کرده‌اند از زینتشان

وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیُّهَ الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ / و باز گردید به سوی خدا همگی ای مؤمنان، باشد که رستگار شوید

 در فهم مدلولات این آیه باید به نکات زیر توجه نمود:

 1ـ نکته اول اینکه مراد از «حفظ فروج»، تنها پوشاندن عورتین نیست، بلکه حفظ حیا است که پوشاندن عورتین هم مشمول آن است. حفظ حیا، هم جنبه رفتاری دارد، هم گفتاری و هم پوششی، چرا که قرآن در آیه 5 سوره مؤمنون جواز عدم حفظ فروج را برای ملک یمین هم (علاوه بر ازدواج) داده است و در آیات دیگر توصیه به ازدواج با ملک یمین نموده است، و چون ارتباط جنسی خارج از ازدواج مصداق زنا است، بنابراین می‌توان گفت که هرچند مؤمنان مجاز به آمیزش جنسی خارج از ازدواج با ملک یمین‌شان نیستند، اما مجازند در حضور ایشان حفظ فروج نکنند، چرا که ملک یمین در خلوت ایشان راه دارد و حفظ حیا در خلوت شخصی همواره مقدور نیست. مضافاً اگر حفظ فروج تنها ناظر بر پوشاندن شرمگاه بود، شایسته بود از لغت دیگری بجای «حفظ» استفاده ‌شود، چرا که حفظ همه جنبه مادی را شامل می‌شود و هم معنوی.

2ـ نکته دیگر که باید بدان توجه نمود اینکه؛ زنان با توجه به تولد پی در پی فرزندان در دوران صدر اسلام، همواره لازم بوده که شیردهی کنند، پس قطعاً پوشش آنها می‌باید متناسب این امر می‌بوده باشد و با توجه به محدودیتها در خصوص پوشاک، طبیعتاً گریبان لباس آنها به اندازه‌ای باز و فراخ بوده که بتوانند بدون از تن در آوردن پیراهن، شیردهی کنند. از این نکته، می‌توان نتیجه گرفت که چه خمار سرانداز باشد، چه پیراهن یقه باز، مراد پوشاندن سینه‌ها می‌باشد که طبیعتاً از «ما ظهر منها» بوده است.

3ـ اگر به ترتیب عبارات توجه کنیم؛ در عبارت اول اصل حفظ فروج ذکر می‌شود، بعد آشکار نساختن زینتهایی که به طور عادی آشکار نیستند که سینه هم به دلیل پیش گفته (شیردهی) جز زینتهایی بوده که معمولاً آشکار بوده است، در این صورت عبارت سوم می‌گوید که سینه‌ها را که جزء ما ظهر منها است به جهت جذابیت جنسی، با خمار بپوشانید و آن را از شمول ما ظهر منها خارج سازید.

 4ـ از «ءَابَائهِنَّ» می‌توان استنباط کرد که جد پدری، جد مادری، عمو و دایی زنان نیز مشمول حیطه به اصطلاح محارم آنها می‌شوند، چرا که در آیه 133 بقره، آباء شامل جد پدری و عمو هم شده است: «أَمْ کُنتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ یَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِیهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِی قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَکَ وَإِلَهَ آبَائِکَ إِبْرَاهِیمَ وَإِسْمَاعِیلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» (اسماعیل عموی یعقوب است اما مشمول لفظ آباء قرار گرفته است) و از آنجا که لفظ «ابوین» در زبان عربی، هم پدر و هم مادر را در برمی‌گیرد، می‌توان جد مادری و نیز دایی را نیز مشمول «آباء» دانست.

5 ـ مراد از «نِسائهِنَّ» زنان خویشاوند و نزدیک است چرا که ضمیر «هن» آمده است و هیچ ارتباطی به مؤمن و غیرمؤمن، مسلمان و غیرمسلمان ندارد که برخی چنین برداشت کرده‌اند. البته طبیعتاً زنانی که غرض و خصومتی ندارند و مراعات اسرار می‌کنند مشمول آیه می‌شوند.

6 ـ اما مهم ترین نکته ای که از آن غفلت می‌شود این است که گروه‌های به اصطلاح محارم به یکدیگر عطف نگردیده‌اند، بلکه با «اَو» (یا) از هم تفکیک شده‌اند. اگر مراد قرآن این بود که این گروه‌ها، حیطه محارم زنان را تشکیل می‌دهند می‌باید از «واو» عطف استفاده می‌نمود چرا که قرآن متن دقیق است. بنابراین اصلاً حیطه محارم اصطلاحی بلامحل است و زنان مجاز نیستند زینهای غیر ما ظهر منهای خود را در برابر این گروه‌ها به طور «همزمان» آشکار نمایند، بلکه مجازند در صورت ضرورت، مثل نیاز به تعویض پوشش، شستشوی پوشش، استحمام، پانسمان، و … فقط در جلو دیدگان یک یا چند تن از مشمولان آیه که حضورشان اجتناب ناپذیر است، زینتهای خود را آشکار کنند. توجه به این نکته نیز راهگشاست که اگر این افراد همزمان شاهد زینت غیر ما ظهر منهای زنان باشند، این امر باعث شکسته شدن حرمتها، خجالت برخی نزد دیگران، و حتی صحبت در مورد این زینتها می‌شود که نمی‌تواند مطلوب قرآن و هدایت الهی باشد.  بنابراین این نکته که گروه‌ها به هم عطف نشده‌اند، حاکی از این است که موضوع آیه، پوشش موی سر نیست، بلکه زینت خصوصی‌تری است که نباید حتی در «جمع نزدیکان» درجه 1 و 2 هم آشکار گردد.

 

نیما حق پور ـ 22 تیر 95

nima.haghpoor@gmail.com

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید