نظر آقای احمد:نگاهی دقیقتر به بحران گروگانگیری درسفارت آمریکا:
درمیان تحلیل گران مسایل سیاسی ایران درباره واقعه تاریخی اشغال سفارت آمریکا درایران درتاریخ13 ابان 1358 معمولا دونگاه منفی یا مثبت دیده میشود.مخالفان این حادثه آنرا دارای عوارض وعواقب بسیار منفی برای کشور ومنافع آن میدانند وموافقان ازجمله عده ای ازدانشجویان فعال درآن واقعه آنرا رویدادی طبیعی وبرخواسته ازشرایط خاص زمان وعکس العمل طبیعی مردم انقلاب کرده به مواضع خصمانه امریکا که نقطه اوج آن آوردن شاه سابق به آمریکا به بهانه معالجه وی بود میدانند.ولی برای تحلیل عمیق تراین واقعه بعد ازگذشت چند دهه لازم است آنرا نه فقط درقالب یک رویداد خاص بلکه بصورت مجموعه ای ازاتفاقات که درطول 444 روز بوقوع پیوست ودرهرمرحله ممکن بود بصورتی دیگر اتفاق افتاده وعواقب ونتایجی بکلی متفاوتی داشته باشد درنظرگرفت.
این رویدادها به شرح زیر فهرست می گردند:
1-اشغال سفارت.
2-گروگان گرفتن دیپلماتها.
3-برخوردهای تحقیرآمیز باگروگانها ازقبیل چشم بند زدن ودست بند زدن وکارهای تحریک کننده احساسات مردم امریکا مثل آتش زدن پرچم امریکا وسردادن شعار مرگ برآمریکا.
4-ادامه نگهداری گروگانها پس ازمدتی که خواسته بحق ایرانیان درجهان انعکاس کافی پیداکرد.
5-ادامه نگهداری گروگانها پس ازدرخواست دولت وشورای انقلاب جهت تحویل گیری آنها.
6-ادامه نگهداری گروگانها پس ازخروج شاه از آمریکا.
7-ادامه بحران گروگانگیری پس ازدرگذشت شاه.
8-ادامه بحران گروگانگیری تا انتخابات ریاست جمهوری آمریکا که منجر به شکست کارتر وانتخاب ریگان گردید.
9-آزاد کردن گروگانها بصورتی مشکوک درروز سوگند خوردن ریگان
10-آزادکردن گروگانها پس ازانعقاد قرارداد مشکوک وغیرکارشناسی وعجولانه الجزایر.
11-انتشار اسناد بدست آمده درسفارت بصورت گزینشی وازتلویزیون.
حال بترتیب گزینه های جایگزین درموارد فوق را می آوریم که درصورتیکه هرکدام ازاین گزینه ها عملی میشد درمیزان وعمق صدماتیکه به کشور وارد میشد تفاوت معنی دار رخ میداد. درقضاوت وداوری همه جانبه به واقعه ای که معمولا ازروی تسامح “اشغال سفارت امریکا “یا گروگانگیری” خوانده میشود بایداین گزینه های جایگزین را که احتمال وقوع آنها میرفت درنظرداشت.
1-تظاهرات یا تحصن دانشجویان وسپس پیوستن اقشار مردم به آنها درمقابل سفارت آمریکا دراعتراض به سفرشاه به آمریکا.
2-اشغال سفارت بمدت چند ساعت واعلام خواسته ها وسپس ترک سفارت.
3-اشغال سفارت وماندن درآن ولی آزاد کردن دیپلماتها.
4-اشغال سفارت به همراه گروگانگیری واعلام خواسته ها بدون تهدید به محاکمه گروگانها به اتهام جاسوسی.
5-تحویل گروگانها به دولت وشورای انقلاب پس ازآنکه اعتراض مردم ودانشجویان درجهان انعکاس کافی پیدا کرد ولی ادامه اشغال سفارت تا مثلا خروج شاه ازآمریکا.65-انجام مورد شماره 4 همراه با ترک سفارت.
7-تحویل گروگانها وترک سفارت پس ازخروج شاه ازآمریکا.
8-تحویل گروگانها وترک سفارت درزمانیکه شورای انقلاب ورییس جمهورچنین درخواستی داشتند.
9-تحویل گروگانها وترک سفارت بعد ازدرگذشت شاه.
10-خاتمه دادن به بحران وآزادی گروگانها پیش ازانتخابات ریاست جمهوری آمریکا وجلوگیری ازانتخاب ریگان که برخلاف کارتر دارای سیاستهای مداخله گرایانه وتهاجمی درجهان بود.
11-عدم تحریک احساسات ملی وغرور مردم آمریکاباکارهایی مثل دست بند زدن وبستن چشم گروگانها وتهدید به محاکمه آنها به اتهام جاسوسی وسردادن شعار مرگ برآمریکا که معنای مرگ برمردم آمریکا درآن مستتر است یا آتش زدن پرچم آمریکا.
12-تحویل کلیه اسناد بدست آمده درسفارت به مقامات مسئول بدون انتشار آنها.
13-چاپ وانتشار کلیه اسناد بدست آمده بدون استثنا بجای انتشار گزینشی آنها برای حذف افراد وجریانات مخالف نظرات دانشجویان بخصوص ازتلویزیون بصورت یکطرفه وبدون امکان دفاع طرف مقابل.یا انتشارندادن وسانسور اسناد بعضی افراد با دستورات صادرشده ازبالا!
لازم به ذکراست که میتوان بادقت بیشتر این لیست راکامل تر نمود.ملاحظه میشود که با یک ارزشگذاری صفریا صد نمیتوان بتنهایی این واقعه تاثیرگذار راتحلیل نمودودربررسی عملکرد دانشجویان وجریانات فرصت طلب وانحصارطلب سیاسی که باموج سواری سعی در دستاویز کردن حرکت دانشجویان درجهت حذف رقبا وانحصارقدرت داشتندباید تمامی این مراحل جداگانه مورد تحقیق ودقت واقع شوند.
٭ یادآوریهای آقای بنیصدر
توجه بررسی کننده گرامی را به کارهائی که از زمان گروگانگیری تا امروز انجام شدهاست به شرح ذیل جلب می نمایم:
1. از سه جلد کتاب در باره سیاست امریکا در ایران، جلد اول در باره سیاست امریکا تا انقلاب است. در این کتاب، تمامی مجلدات حاوی اسناد بررسی و تحلیل شدهاند (موضوع 12). نه تنها انتشار گزینشی، بلکه تقلب در ترجمه اسناد و در مواردی برگرداندن آنها به ضدشان نقد و نسبت به آن هشدار داده شدهاست. اسنادی که سانسور شدهاند نیز از قلم نیفتادهاند. تحلیل سندها امکان داد که واقعیتها یافته و در معرض مشاهده همگان غیر گیرد: در اسناد به روشنی گروهها و اندازه وفاداری هریک از آنها را به اصول استقلال و آزادی و دموکراسی و سازشپذیری و یا سازش ناپذیری آنها را با سیاست امریکا، شناسائی شدهاند. اسناد مشی سیاسی امریکا در ایران و روش استحاله انقلاب نیز در اختیار میگذارند.
2. در باره 3 مورد اول، مورد اول وقتی محل پیدا میکرد که اطلاع پیشاپیش حاصل بود. اما در باره موارد 2 و 3 یادآور میشود که این واقعیت که «دانشجویان پیرو خط امام» بدون اطلاع به کمیته سرپرستی و با اطلاع یک عضو آن، آقای موسوی خوئینیها اقدام به تصرف سفارت با همراهی و همکاری سپاه پاسداران کردهاند، در کتاب گروگانگیری و مصاحبههای پر شمار خاطر نشان شدهاست. و در سرمقاله 14 آبان 1358 انقلاب اسلامی، حمله به سفارت امریکا نقد شده، بخصوص اشغال سفارت برای تسویه حساب با حکومت موقت، انتقاد شده و با اشغال سفارت در مقام اعتراض موافقت شدهاست.
یک روز بعد از گروگانگیری، هم «دانشجویان» و هم آقای خمینی گفتند قرار بر اشغال بمدت سه تا چهار روز است. باوجود این، هم خطاب به دانشجویان و هم در مصاحبه و هم در نامه به آقای خمینی گفتم: با گروگانگیری، ایران به گروگان امریکا در آمد و این اقدام مخالف دو اصل استقلال و آزادی است. بعد که گروگانها وسیله استقرار ولایت فقیه شدند، مرتب در کارنامه به اثرات ویرانگر ادامه گروگانگیری پرداختهام. آنچه در این باره در کارنامهها آمدهاست، خارج نویسی شده و اینک در ستون تاریخ سایت انقلاب اسلامی در دسترس است.
3. چهار مورد 4 تا 8 نیز در کتاب خیانت به امید بررسی شدهاند. مسئله اگر اینطور میشد نیست، مسئله ایناست که 25 نوبت، دو نوبت مربوط میشد به آمدن چهار قاضی به ایران برای رسیدگی به سیاست سلطه جویانه امریکا در ایران و در قرار دولت قرارگرفتن گروگانها و نیز سناریو که در ایران به تصویب آقای خمینی و شورای انقلاب رسیده و به امضای رئیس جمهوری ایران و رئیس جمهوری امریکا رسید. در این دو مورد و موارد دیگر، با کنشی در امریکا توسط طراحان طرح گروگانگیری و واکنش آقای خمینی، اغلب در واپسین مرحله، بلااجرا شدند.
بنابراین، پرسشهای بایسته اینها هستند:
● طراحان گروگانگیری امریکائی بودند یا ایرانی؟
● گروگانگیری کودتا در امریکا و ایران بود یا خیر؟ و اگر بود، چگونه دو طرف طرح را اجرا و تا رسیدن به هدف اعضای سفارت امریکا در بند نگاه داشتند؟
● هدفهای گروگانگیری در ایران و در امریکا کدامها بودند؟
هنوز پرسشهای دیگری مطرح هستند که در بررسی موارد دیگر خاطر نشان میشوند. همینجا یادآور میشود که همه پرسشها در کتاب گروگانگیری که جلد دومی پیدا کرد، بررسی شدهاند. همینجا کارهای انجام گرفته، فهرست میشوند:
٭ به فارسی:
1. مقالهها و مصاحبهها که از شمار بیرون هستند.
2. کتاب گروگانگیری در 2 جلد به فارسی که در سایت بنی صدر موجود هستند.
3. خیانت به امید و نیز کارنامهها
4. گروگانگیری و جانشینان انقلاب نوشته محمد جعفری
٭کتابها به انگلیسی:
1. اینترلوک که چکیده آن در کتاب گروگانگیری آمده است. نویسنده آن مارک هولبرت است. او نخستین روزنامه نگار امریکائی است که به یمن تحقیق پی برد که طرح گروگانگیری در امریکا تهیه و در ایران اجرا شدهاست.
2. گروگانگیری نوشته پیر سالینجر. در دوران ریاست جمهوری کندی، او مشاور مطبوعاتی رئیس جمهوری بود.
3. کتاب گروگانگیری نوشته باربارا هونگر
4. کتاب گروگان گیری نوشته گاری سیک
5. گروگانگیری نوشته روبرت پاری
6. رشته مقالههای روبرت پاری که موضوعهای آنها یافتههای جدید هستند که همه آنها ترجمه و در اختیار هموطنان قرارگرفتهاند.
7. گزارش کمیته تحقیق کنگره امریکا در باره گروگانگیری که هم در امریکا نقد شده است و هم توسط بنی صدر و هم سندهای یافت شده وجود معامله پنهانی اکتبر سورپرایز را تصدیق میکنند. پس از یافت شدن سندهای جدید، رئیس کمیته به روبرت پاری گفت: اگر این سندها در اختیار کمیته قرار میگرفت، نظر کمیته دیگر میشد.
8. نوبت سخن با من است نوشته ابوالحسن بنیصدر به زبان انگلیسی. نخست این کتاب، با عنوان «توطئه آیهاللهها« به زبان فرانسه منتشر شد و سپس به دو زبان انگلیسی و ایتالیائی نیز انتشار یافت.
9. کتابی که هم اکنون یک محقق دیگر امریکائی در کار تألیف آناست.
3. اما راهکارهای 9 و 10 و 11، مثل راهکارهای پیشین بموقع پیشنهاد شدهاند اما غیر قابل اجرا شدند، زیرا آقای خمینی براین تصمیم شد که گروگانها را باید تا پایان تصویب قانون اساسی و سپس، انتخاب رئیس جمهوری و انجام انتخابات مجلس، در بند بمانند. استدلال او این بود که امریکائی نمیخواهند بگذارند نظام جدید استقرار پیدا کند.
اما حقیقت این بود: کودتائی که گروگانگیری بود هنوز به هدفهای خود در ایران و امریکا نرسیده بود. باتوجه به هدفهای گروگانگیری، میتوان فهمید چرا نیاز به برانگیختن احساسات خصومتآمیز، در ایران نسبت به امریکا و در امریکا نسبت به ایران بود.
4. اما اسناد سفارت (راهکار 12) را نخست سپاه پاسداران تصرف کرد. به دستور خمینی بود که به «دانشجویان پیرو خط امام» بازپس داد. هم آنزمان پیشنهاد شد اسناد در اختیار یک هیأت قضائی قرارداده شوند. اما پیشنهاد پذیرفته نشد. زیرا هم درباره رابطه باخمینی و هم درباره رابطه با روحانیانی چون بهشتی و موسوی اردبیلی، اسناد وجود میداشتند. افزون براین، سوء استفاده از اسناد نیز ناممکن میشد. حال اینکه قصد بکاربرندگان گروگانها در استقرار ولایت فقیه مصمم بودند از گروگانها برضد مزاحمان رسیدن کودتا به هدفهایش، استفاده کنند.
5. افزون بر سه پرسش بالا، این پرسشها مطرح و کم و بیش پاسخ جستهاند مگر یک پرسش:
در حقیقت، یکچند از پرسشهای زیر پاسخ بایسته با جستهاند و یکچند بیشتر و کمتر پاسخ یافتهاند. از اینرو، تحقیق همچنان ادامه دارد:
5.1. پرسشی که هنوز پاسخ قطعی نجستهاست ایناست: طرح گروگانگیری که در امریکا تهیه شدهاست، واسطه انتقال آن به ایران و طرف ایرانی القاء کننده گروگانگیری بمثابه «دانشجویان پیرو خط امام» چه کسانی بودهاند. دو منبع رژیم ولایت مطلقه فقیه که یکی از آن دو، سردار مشفق، «معاون» وقت واواک است گفتهاند: طرف ایرانی سید محمد موسوی خوئینیها بودهاست. او گفتهاست مدارک قطعی در اختیار واواک دال بر عامل اجرائی طرح گروگانگیری بودن موسوی خوئینیها وجود دارند. اما سندی را ارائه نکردهاست.
5.2. چرا در امریکا حکومت کارتر و در ایران حکومت بازرگان نتوانستند مانع از اجرای طرح شوند؟
5.3. آیا «ایران گیت» دنباله «اکتبر سورپرایز» بود؟ نخستین بار، تحقیق طولانی والش، قاضی مستقل رسیدگی کننده در باره «ایران گیت» به وجود رابطه میان این دو اقتضاح پی برد.
5.4. پیآمدهای سیاسی و اقتصادی و نظامی (تجاوز نظامی عراق به ایران و تحریمها که مستمر شدهاند) و نیز اثر آن بر واپس ماندگی ایران کدامها هستند؟
5.5. آیا دو طرف امریکائی و ایرانی که طرح را اجرا کردند، در رابطههای پنهانی بایکدیگر بودهاند؟ از چه تاریخ؟
5.6. آیا طراحان گروگانگیری تنها میخواستهاند روانشناسی مردم امریکا را تغییر دهند و با به ریاست جمهوری رساندن ریگان، ریگانیسم را نیز حاکم کنند و یا هدفهائی نیز در ایران (استحاله انقلاب به ضد انقلاب و بازسازی استبداد وابسته) و منطقه داشتهاند؟
5.7. اثر گروگانگیری بر تعادل قوا میان دو ابر قدرت آن روز، امریکا و روسیه، در ایران و افغانستان چه بود؟
5.8. گروگانگیری و ترور بمثابه عامل تنظیم میان طرف مسلط با طرف زیر سلطه امر واقع مستمر چسان ریگانیسم و خمینیسم را در ارتباط بایکدیگر قرارداد؟
5.9. شماری از مطلعان و محققان در باره گروگانگیری و اکتبر سورپرایز کشته شدند. به چه اطلاعاتی دسترسی یافته بودند که سبب کشته شدنآنها شد؟
5.10. مراکز تصمیمگیری و سازمانهای اطلاعاتی موازی در امریکا و ایران کدامها بودند و چگونه تحول کردند و کدام نقشها را دارند؟
دو پرسش آخر نیازمند تحقیق هستند. اطلاعاتی که سبب کشته شدن یک چند از مطلعان شدهاند، کم و بیش بدست آمدهاند. اما این اطلاعات همه اطلاعات نسیستند. و یافتن پرسش دهم مهم است زیرا هم در ایران و هم در امریکا، اینگونه مراکز وجود دارند و عمل میکنند.
5.11. اثر گروگانگیری و پیآمدهایش بر خشونتگرائی و اسلام ستیزی و اسلام هراسی ناشی از آن.