چهارشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۲- ساعت 24 – در شرایطی که روسیه دیگر یک کشور درجه یک حتی از نظر نظامی نیست و اقتصاد به جای سیاست کشورهای جهان را دستهبندی میکند و با رشد ناسیونالیسم اقتصادی که رهبران حزب کمونیست چین راهانداختهاند نهادهای بینالمللی از جنگ دوم سرد سخن میگویند.
در جنگ سرد دوم که مزه اقتصادی دارد در یک سر آن حزب کمونیست چین ایستاده که جای حزب کمونیست شوروی سابق را گرفته و در سر دیگر آن هنوز آمریکاییها قرار دارند. رهبران احزاب و جمعیتهای سیاسی در کشورهای جهان نیز با توجه به این صفبندی تازه و احتمال گسترش جنگ سرد دوم کوشش میکنند با ارزیابی راهبردی و لحاظ کردن منافع بلندمدت کشورشان بهترین و کارآمدترین نقطه را بیابند. بدون تردید بهترین نقطه جایی است که کشورها از نظر آسیبپذیری از سوی یک طرف جنگ آسیب نبینند و پس از آن دنبال سود بیشتر باشند.
نیک میدانیم نظرخواهی از شهروندان برای اینکه یک کشور در جنگ سرد آتی در کدام سو قرار گیرد شرط مهمی است. انتخابات آزاد برای به دست آوردن قدرت سیاسی در هر کشور و وجود کاندیداهای شناختهشده شرط کامیابی در این باره است.در ایران نیز باید این گونه شود و هر حزب سیاسی و جناحی باید بتواند بهطور آزادانه در اینباره رای و نظر خود را بدهد و شهروندان نیز آزاد باشند کاندیداها را انتخاب کنند. واقعیت این است که جامعه ایرانی و به ویژه شهروندان جوان این سرزمین بیشتر به غرب گرایش دارند تا به شرق. از سوی دیگر این واقعیت را باید پذیرفت که روسیه جایی برای حمایت از هیچ کشوری ندارد، چراکه اقتصاد بسیار ضعیفی دارد. رهبران حزب کمونیست چین نیز در عمل نشان دادهاند برای حمایت از شرکایی مثل ایران حاضر به تحمل هزینه نیستند. اقتصاد نیرومند غرب فرمان میدهد ایران در کدام نقطه باید بایستد. در جنگ دوم جهانی در دهه ۴۰ میلادی مدیران سیاسی ایران کوشش کردند کشور را بیطرف نشان دهند، اما به جایی نرسیدند. موقعیت جغرافیایی ایران در نبرد علیه آلمان و متحدانش یک محل راهبردی بود. پس از پایان جنگ و پدیدار شدن جنگ سرد بین اردوگاه کمونیستها به رهبری اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی از یک سو و دنیای آزاد به رهبری آمریکا از سوی دیگر، ایران در کنار غرب قرار گرفت. همین مساله بهانهای بود که شوروی سابق حتی در دوره بلشویکها برای آذربایجان و گیلان ایران نقشه بکشد، اما به هر ترتیب نتوانست کاری از پیش برد.
.