۱۴۰۲.۱۰.۰۱- تجارت نیوز- عاطفه محمودی: رسول صادقی، عضو هیأت علمی گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران گفت: «ایران رتبه اول را در هدر رفت سرمایه انسانی دارد. در حالیکه به لحاظ سرمایه انسانی در رتبه ۱۲ جهانی قرار دارد. جریان مهاجرتی به مناطق روستایی کشور هم ورود و نفوذ کرده است. در استان ایلام روستایی را داریم که ۱۱۵ نفر از جوانان آن به استرالیا رفتهاند.»
به گزارش تجارت نیوز، آمارهای رسمی و اظهارات مقامات دولتی نشان از افزایش مهاجرت ایرانیان میدهد. آن هم در دورها ی که کشورهای دیگر برای جذب و نگهداشت نیروی انسانی در حال رقابت هستند. در ایران اما شرایط به گونهای پیش رفته که رسول صادقی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران گفته فرهنگ مهاجرتی شکل گرفته و به روستاهای کشور هم نفوذ کرده است.
آنطور که پیش تر حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران گفت بیش از ۵ میلیون نفر از ایرانیان در کشورهای دیگر زندگی می کنند. البته برخی منابع تعداد مهاجران ایرانی را بیش از این عنوان می کنند.
از سوی دیگر پیمایش های مختلف نیز نشان از افزایش میل به مهاجرت در میان ایرانیان می دهد. برخی از این افراد اقدام به مهاجرت می کنند و برخی دیگر هم امکان مهاجرت را پیدا نمیکنند. وضعیتی که گفته میشود افراد در واقع در کشور سکونت اجباری دارند.
بسیاری از کارشناسان و صاحبان کسب و کارها روند صعودی مهاجرت از ایران را از نظر سرمایه نیروی انسانی در کشور هشدار دهنده توصیف کرده اند. اما آیا سرمایه انسانی که در ایران شکل گرفته، تبدیل به سرمایه اقتصادی و اجتماعی شده است؟ اگر سرمایه اقتصادی شکل نگرفته، چگونه این جریان مهاجرتی در کشور شکل گرفته است؟ رسول صادقی، عضو هیأت علمی گروه جمعیت شناسی دانشگاه تهران در نهمین کنگره انجمن روانشناسی ایران که اخیرا برگزار شد، با بررسی ابعاد اجتماعی مهاجرت به این سوالات پاسخ داد.
نرخ خالص مهاجرتی منفی در ایران:
صادقی، عضو هیأت علمی گروه جمعیتشناسی دانشگاه گفت: «در بحثهای جامعهشناسی عصر جدید را عصر مهاجرت میدانند؛ عصر رقابت برای نیروی انسانی. با توجه به تغییرات جمعیتی که در اغلب کشورهای دنیا رخ داده (سالخوردگی جمعیتی که عمدتا در قاره اروپا و بسیاری از مناطق در حال رخ دادن است) و نقشی که سرمایه انسانی میتواند در بهرهوری و رشد اقتصادی داشته باشد، بسیاری از کشورها سیاستهایی برای جذب یا نگهداشت سرمایه انسانی اتخاذ کردهاند.»
او ادامه داد: «از سوی دیگر در بسیاری از کشورها، میل به مهاجرت در افراد زیاد است، اما در بسیاری از مواقع تبدیل به مهاجرت نمیشود. به همین دلیل برخی از محققان از عصر فعلی تحت عنوان عصر سکونت اجباری نام میبرند.»
صادقی در ادامه گفت: «ایران هم مهاجرپذیر است و هم مهاجر فرست؛ هم ترانزیت مهاجران. نکته این است که از سال ۲۰۰۰ میلادی به بعد نرخ خالص مهاجرتی ایران منفی شد. به این معنا که تعداد بیشتری در حال خروج از کشور هستند.»
او توضیح داد: «سوی دیگر ماجرا، بحث کیفیت سرمایه انسانی است که جایگزین یا خارج میشود. عمدتا مهاجران اجباری که از کشورهای همسایه به ایران داریم، سطح تحصیلات و مهارتی پایینی دارند. عمدتاً مشاغل سطح پایین برای اتباع تعریف میشود و این باعث میشود که نخبگان افغانستانی و افراد دارای مهارت و تحصیلات بالا را هم از دست دهیم.»
رتبۀ اول ایران در هدر رفت سرمایه انسانی:
عضو هیأت علمی گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران توضیح داد: «همه میدانیم که مهاجرت معلول شرایط اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی محیط زیستی است. در حال حاضر، حدود ۷۰ درصد جمعیت ایران در سن فعالیت هستند و تا قبل از سال ۱۴۳۰ فاز سالمندی جمعیت در ایران رخ می دهد. بخش عمدهای از ساختار جمعیتی کشور، افراد تحصیلکرده هستند. همزمان با ساختار جمعیتی، ترکیب جمعیت به لحاظ تحصیلی هم تغییر کرده است.»
او ادامه داد: «ایران که از نظر جمعیت رتبه ۱۸ را در دنیا دارد، به لحاظ سرمایه انسانی رتبه ۱۲ را دارد. این نشان می دهد که آن بخش قابل توجه جمعیت که دارای تحصیلات هستند، برای کشور سود و امتیازی دارند. اما نکته مهم این است که ایران چقدر توانسته است از سرمایه انسانی خود بهره ببرد؟»
صادقی توضیح داد: «بر اساس مدلهای اقتصادی و جامعه شناسی، سرمایه انسانی می تواند به سرمایه اقتصادی و اجتماعی تبدیل شود. البته نیاز به برنامه ریزی دارد. به دلیل عدم سیاستگذاری و برنامه ریزی، بر اساس برآوردهایی صورت گرفته، ایران رتبه اول را در هدر رفت سرمایه انسانی دارد. در حالی که کشور ما به لحاظ سرمایه انسانی رتبه ۱۲ را دارد.»
نرخ نیت [Neet] ها در ایران بالاتر از نرخ جهانی است:
عضو هیأت علمی گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران گفت: «بخشی از جریان مهاجرتی که در کشور شکل گرفته به این دلیل است که سرمایه انسانی شکلگرفته در داخل ایران به سرمایه اقتصادی و اجتماعی تبدیل نمیشود.»
خروجی چنین وضعیتی را در افزایش قابل توجه جمعیت بیکار ایران میبینیم. طبقه نیت ها (Neet) در ایران در حال گسترش است؛ یعنی افرادی که نه در بازار کار هستند، و نه در حال تحصیل. این افراد از بازار کار نا امید شده اند. اگر نرخ Neet در سطح بینالمللی حدود ۲۳ درصد باشد، در ایران ۳۸ درصد است. از این نظر در مقایسه با کشورهای منطقه نسبت بالاتری را داریم».
او ادامه داد: «اگر نقشه اعتراضات سال گذشته را نگاه کنیم با مناطقی که Neet ها حضور بیشتری دارند، منطبق میشود. به این دلیل است که سرمایه انسانی به سرمایه اقتصادی تبدیل نشده است. زمانی که این اتفاق میافتد، بخشی از آن به مهاجرت تبدیل میشود.»
مهاجرت از روستاهای ایران به کشورهای دیگر:
عضو هیأت علمی گروه جمعیتشناسی دانشگاه توضیح داد: «در بسیاری از مناطق کشور با بحثی تحت عنوان فرهنگ مهاجرت مواجه هستیم. در شهرستان دره شهر در استان ایلام روستایی را می توانم مثال بزنم که ۱۱۵ نفر از جوانان آنها به استرالیا رفته اند. ۴۰ نفر از این جوانان که نتوانستند مهاجرت کنند، سال ۲۰۱۵ به صورت غیر قانونی به اروپا رفتند. این روستا اکنون تقریبا ترکیب زنانه دارد.»
او ادامه داد: «در شهرستان سردشت، روستایی داریم که بسیاری از آنها به انگلیس مهاجرت کرده اند. این نشان می دهد که جریان مهاجرتی به مناطق روستایی کشور هم ورود و نفوذ کرده است. به نوعی فرهنگی مهاجرتی شکل گرفته است که هر فردی برود، قهرمان است. وقتی مهاجرت تبدیل به یک امر عادی می شود، یعنی فرهنگ مهاجرتی رخ میدهد. با این حال ما در حوزه سیاستگذاری انفعال داریم.»
نیمی از مهاجران ایرانی سطح تحصیلات بالا دارند:
عضو هیأت علمی گروه جمعیت شناسی دانشگاه تهران در ادامه بررسی ابعاد روانی- اجتماعی مهاجرت گفت: «جریان مهاجرت از ایران در نیم قرن اخیر روند صعودی داشته است. اما در بعضی از سال ها پیک های مهاجرتی هم داشتیم، مانند سال ۱۳۸۸».
او ادامه داد: «برآوردهای مختلفی از تعداد ایرانیان خارج از کشور داریم. بر اساس آخرین برآورد رسمی منابع داخلی تعداد آنها ۵.۲ میلیون نفر است. اما برآوردهای خارج از ایران نشان می دهند، تعداد مهاجران ایرانی حدود ٧ میلیون نفر هستند. حدود نیمی از ایرانیان در امریکای شمالی هستند».
صادقی توضیح داد: «بر اساس گزارشهای بینالمللی در کشورهای OECD [سازمان توسعه و همکاری اقتصادی]، حدود ۵۲ درصد از ایرانیان، سطح تحصیلات و مهارت بالا دارند. حدود ۴۴ درصد از ایرانیان در این کشورها در مشاغل با مهارت متوسط هستند. فقط ۴ درصد از آنها در مشاغل با سطح مهارت پایین هستند. اما آنچه که در ایران اتفاق افتاده، کاملاً برعکس این روند است».
۲ برابر شدن میل به مهاجرت طی ۷ سال:
رسول صادقی در ادامه گفت: «یک پیمایش ملی تحت عنوان «سرمایه اجتماعی» داریم که یکی از بحثهای آن میل به مهاجرت است. در سال ۱۳۹۳، میل به مهاجرت جمعیت ایرانی بالای ۱۸ ساله، ۲۳ درصد بود، اما در سال ۱۴۰۰ به ۴۶ درصد رسید. یعنی طی ٧ سال، ٢ برابر شد. این یعنی ساختارهای اقتصادی و اجتماعی جامعه دارای مشکلات زیادی است.»
او توضیح داد: «میل به مهاجرت با افزایش سطح تحصیلات بیشتر شده است. در بسیاری از افراد تحصیلکرده معمولاً میل به مهاجرت تحقق پیدا میکند. بخش زیادی از افرادی که میل به مهاجرت دارند، نمی توانند مهاجرت کنند. این شرایط به نوعی سکونت اجباری برای آنهاست. این افراد به لحاظ ذهنی مهاجرت کردهاند و نسبت به همه موضوعات معترض هستند. این وضعیت میتواند از نظر روانشناختی و اجتماعی تبعاتی برای آنها داشته باشد.»
مهاجرت به کشورهای منطقه:
عضو هیأت علمی گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران گفت: «اگر قبلا مهاجرت به کشورهای توسعهیافته غربی صورت میگرفت، اکنون مهاجرت به کشورهای منطقه رخ میدهد. در حال حاضر مهاجرتها در حوزه سلامت به کشور عمان، در حوزه استارتاپ به کشورهای قطر و امارات، در حوزه دانشجویی و دانشآموزی به کشور ترکیه در حال رخ دادن است.»
او ادامه داد: «متأسفانه سیاست هایی برای حفظ و نگهداشت سرمایه انسانی نداریم. حتی گفتمان هایی در کشور شکل میگیرد با این عناوین که هر کسی دوست ندارد از کشور برود. یک نوع احساس طردشدگی عمومی در جامعه تزریق میشود.»
رکود اقتصادی تا نداشتن چشم انداز:
صادقی توضیح داد: «دلایل مختلفی باعث ایجاد این جریان مهاجرتی از ایران شده است. بخشی از آن به ساختار جمعیتی و عدم بهرهوری سرمایه انسانی کشور برمیگردد. ضعف در حکمرانی، گسترش کمی آموزش عالی، رکود اقتصادی، بیکاری مزمن، نبود چشمانداز در بهبود وضعیت اقتصادی، کاهش سرمایه اجتماعی، شیوع فساد و چالشهای محیط زیستی هم از دیگر عوامل هستند.»
او ادامه داد: «عوامل دیگری هم شتابدهنده جریان مهاجرتی هستند، مانند اعتراضات. یعنی عوامل زمینهای برای مهاجرت وجود دارد، اما با اعتراضات و به ویژه بعد از اعتراضات، مهاجرتها بیشتر میشود.»
راهکارهایی برای تعدیل جریان مهاجرتی:
رسول صادقی در پایان گفت: «برای آنکه جریان مهاجرتی تعدیل شود، راهبردهای سیاستی پیشنهاد میشود. سازمانی که در حوزه مهاجرت سیاستگذاری کند، نداریم. شبکهسازی و گسترش تعامل با ایرانیان خارج از کشور داشته باشیم. نبود شبکه ارتباطی باعث شده است که حس طردشدگی در میان آنها مضاعف شود.»
او ادامه داد: «بسیاری از کشورها از پنجره مهاجرت به توسعه رسیدند. چین و هند نمونه بارز کشورهایی هستند که شبکه هندی و چینی در خارج از کشور نقش قابل توجهی در توسعه این کشورها داشته است.»
عضو هیأت علمی گروه جمعیتشناسی دانشگاه تهران گفت: «فرهنگسازی داشته باشیم. مهاجرت و بازگشت به کشور نوعی تهدید دیده میشود. در بسیاری از مواقع برداشت اینگونه است که مهاجرت، حلِ مسئله، و بازگشت، مسئله است. فردی که به کشور برمی گردد، همه کنجکاو می شوند که چرا برگشته است؟ چه کسی پشت قضیه است. این بدترین وضعیتی است که می تواند در یک کشور رخ دهد؛ یعنی از یک سو به مهاجرت را تشویق می کنند و از سوی دیگر با بازگشت به کشور با چالش های مختلفی مواجه می شوند.