☚ در 17 اردیبهشت، ظریف در مجلس به سئوال «نمایندگان» پاسخ داد و گفت: موضع من موضع رهبر است.
☚ در 17 اردیبهشت رایس و اشتون در این دیدار موافقت کردهاند: یک راه حل جامع باید به جامعه بین المللی اطمینان دهد برنامه اتمی ایران تنها مقاصد صلح آمیز دارد. اوباما خطاب به این دو گفتهاست: آمریکا و اروپا به پیشبرد مذاکرات جاری با ایران متعهدند. مذاکرات باید بر اساس پیشرفتهایی بنا شوند که در توافق ژنو بدست آمدهاست.
☚ در 17 اردیبهشت، عراقچی، معاون ظریف در مصاحبه با گاردین، گفتهاست: همچنان ما امیدواریم تا ۲۰ ژوئیه – سررسید مهلت شش ماهه – به یک توافق جامع با طرف مقابل دست یابیم.
☚ و اینک اطلاع مییابیم که فیلم «من روحانی هستم» قسمت دومی دارد و یکی از هدفهای مهم از تهیه این فیلم ایناست که القا کند از اول انقلاب، یک جریان سازشکار وجود داشته که سازشها با امریکا (افتضاحهای اکتبر سورپرایز و ایران گیت و جنگ 8 ساله و پیشنهاد معامله جامعه به حکومت بوش توسط حکومت خاتمی – ولو با موافقت خامنهای بود – و همکاری در عراق و افغانستان) را انجام داده و توافق نهائی با امریکا و اروپا و روسیه و چین را نیز انجام خواهد داد. به سخن دیگر، فیلم بر این پایه تهیه شدهاست که توافق نهائی بعمل خواهد آمد. پس باید خامنهای را از آن مبری و «جریان سازشکار» (هاشمی رفسنجانی و دستیاران او و دیگر «سران فتنه» و روحانی و ظریف ونهضت آزادی و …) را مسئول کامل آن گرداند. امر بسیار مهم ایناست که بنای تبلیغات سپاه و شرکا بر ایناست که توافق نهائی بعمل خواهد آمد:
سپاه «فاش میکند»:
☚ یادآور میشود که پیش از «انتخابات» ریاست جمهوری در 24 خرداد 92 و بعد از آن، انقلاب اسلامی اطلاع داد و این اطلاع را تکرار کرد که هدف از مهندسی انتخابات به ریاست جمهوری رساندن نامزدی است که توافق بر سر اتم را بعمل آورد. دو نامزد، موضع مشابه میگرفتند یکی روحانی و دیگری ولایتی. خبر گفتگوی ولایتی با طرف امریکائی را نیز نخست انقلاب اسلامی انتشار داد. توضیح نیز داده شد چرا روحانی قرار است رئیس جمهوری بگردد. ماهی پیش، محبیان، از تحلیلگران رژیم بازنوشت که انتخابات مهندسی شد تا روحانی به ریاست جمهوری برسد و مأموریت او حل بحران اتمی است. و اما، از اول اردیبهشت، دستگاه تبلیغاتی متعلق به خامنهای و سپاه بکار افتادهاند برای «افشای جریان سازشکار»:
٭ در 1 اردیبهشت، سایت «ایران هستهای» وابسته به سپاه در باره گفتگوهای محرمانه با امریکا گزارش میکند:
● سایت «ایران هستهای»، به نقل از یک «منبع آگاه»، خبر میدهد: ایران و آمریکا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲ در مسقط پایتخت عمان «سه مذاکره پنهانی» داشتهاند. مقام معظم رهبری برای انجام این مذاکرات «چهار شرط» داشته که یکی از آنها محدود شدن مذاکرات به برنامه هستهای جمهوری اسلامی بوده است. دو شرط دیگر، «دخالت نداشتن وزارت امور خارجه و حاصل شدن نتایج ملموس زودهنگام» بوده است.
● سیاستگذاری درباره این مذاکرات در یک «کمیته سه نفره» بعمل میآمده اما محمود احمدینژاد نقش چندانی در آن نداشته است. در این مذاکرات، امریکا به صورت مکتوب حق غنیسازی اورانیوم را پذیرفته بود٬ اما پس از «عجله» و «سازشکاری» دولت روحانی «چیزی که قبلا پذیرفته بود را پس گرفت.»
● جیک سالیوان، مشاور جو بایدن، و بیل برنز قائم مقام وزارت خارجه در این مذاکرات شرکت داشتهاند.
● سایت «ایران هستهای» در گزارشی دیگر مدعی دستبابی به جزئیات تازهای از مذاکراه مقامهای دولتی و معتمدان محلی با گروه «جیشالعدل» برای آزادی مرزبانان ایرانی شده است و مینویسد:«شواهد قابل تامل نشان میدهد آزاد سازی چهار مرزبان با هدف تقویت جریان نزدیک به عربستان و گروه تکمیل کننده پازل غرب در جنوب شرق کشور صورت گرفته است.» مولوی عبدالحمید در مذاکره با «جیشالعدل» به رهبران این گروه از سوی دولت روحانی وعدههایی مبنی بر فراهم کردن زمینه فعالیت آزادانه اهل سنت در ایران را داده است.در آینده جزئیات بیشتری از این مذاکرات را منتشر خواهیم کرد.
بنابر این افشاگری، «عجله و سازشکاری دولت روحانی» سبب شدهاست که امریکا «موافقت کتبی» خود در باره غنی سازی اورانیوم را پس بگیرد. اما اگر چنین توافق کتبی در اختیار رژیم است، چگونه امریکا میتواند آن را پس بگیرد و اگر امریکا میتواند رژیم چرا نمیتواند آن را علنی کند و پایه کار در گفتگوها کند؟ سایت «ایران هستهای» باکی از تناقض گوئی ندارد. بنایش بر القای سازشکاری روحانی و «جریان سازشکار» و برباد رفتن دستآوردهای اصول گرایان وفادار به خامنهای است.
٭ سایت میدان 72 وابسته به احمدی نژاد: صالحی و ولایتی دنبال امریکا بودند نه احمدی نژاد!:
☚ در 9 اردیبهشت 93، سایت میدان 72 گزارش کردهاست:
کسانی در حکومت احمدی نژاد و خارج ازآن، علیرغم مخالفت احمدی نژاد، مشغول مذاکره با آمریکا بودهاند. دکتر علی اکبر ولایتی و علی اکبر صالحی از افراد اصلی مذاکره با آمریکا در زمان دولت دهم بودهاند.
● غلامحسین الهام در مورد محتوای یکی از جلسات هیات دولت دهم گفتهاست:«من در جلسهای که در دولت بودم آقای دکتر احمدی نژاد خطاب به وزیر امور خارجه تصریح کردند که موضوع مذاکره با آمریکا مربوط به دولت نیست و مسئول آن نظام است. احمدی نژاد گفت شما هم در این قضیه به توصیه من، اعتبار سیاسی و علمیات را خرج نکن چون که آسیب میبینید؛ خودتان میدانید، من مخالفت نمیکنم ولی من موافق نیستم و آن را منجر به نتیجه نمیدانم.»
● احمدی نژاد در روزهای آخر ریاست جمهوریاش، گفت:«نمیخواهم وارد بحث مذاکرات هستهای شوم چون خودشان مسئولند و میدانند چه باید بکنند و کاری به آن ندارم و دخالتی هم ندارم، اما معتقدم باید ایران را ساخت و ظرفیت ساختن در ایران، بیپایان است. این امر نیازمند دلسوزی و فداکاری است»
● علی اکبر صالحی نیز گفت:« آن زمان که من در وزارت امور خارجه بودم (حدود دو سال و نیم یا سه سال پیش) موضوع را به خدمت رهبر عرض کردم و گفتم، اجازه دهید، ما با امریکاییها راجع به موضوع هستهای وارد مذاکره شویم.»
● در پاییز 91 در برخی رسانهها خبر مذاکره آقای دکتر علی اکبر ولایتی با برخی مقامات امریکایی در عمان منتشر شد و البته این خبر از سوی آقای دکتر ولایتی تکذیب شد. همان ایام از آقای مهندس مشایی چند و چون موضوع را پرسیدم و ایشان هم به این جمله اکتفا کرد که : موضوع مذاکرات فرستادگان ایران و امریکا در عمان «قابل تکذیب» نیست، هرچند دولت نمایندهای در این مذاکرات نداشته است.»
اما این سایت نیز تمام حقیقت را نمیگوید. زیرا احمدی نژاد در سفر به نیویورک و بازگشت ازآن، 5 نوبت در باره آمادگی «ایران» برای گفتگو با امریکا صحبت کرد. کار به سئوال توسط مجلس کشید و او در مصاحبه مطبوعاتی گفت: مگر مشکل راه حلی غیر از گفتگو دارد؟ پس نمیتوانستهاست به صالحی بگوید موافق گفتگو نیست. در عوض میتوانسته است بگوید این چه حکومتیاست که وزیرش بدون اطلاع ریاست جمهوری با امریکا در گفتگوی پنهانی است و کلمهای هم به او گزارش نمیکند.
٭ در 17 اردیبهشت، کیهان شریعتمداری میپرسد: آیارویکرد محرمانه و مینیاتوری در توافق جامع ادامه پیدا میکند؟!:
انتشار خبر شروع نگارش متن توافق نهایی در حالی است که وزارت خارجه همچنان نمایندگان مجلس و نخبگان و متخصصان و صاحبنظران را نامحرم تلقی میکند و کمترین اطلاعاتی درباره محتوای قول و قرارها منتشر نمیکند. در شروع مذاکرات ژنو در پاییز گذشته چنین القا میشد که محرمانه نگاه داشتن محتوای مذاکرات، به خاطر رژیم صهیونیستی است اما به تدریج معلوم شد نمایندگان آمریکا، انگلیس و فرانسه به طور سیستماتیک، قبل و بعد از هر دور مذاکرات به فلسطین اشغالی سفر میکنند و ضمن اخذ تکلیفها، گزارش جزئیات مذاکرات را به مقامات رژیم صهیونیستی ارائه میکنند.
اکنون نیز در آستانه دور جدید مذاکرات گزارش رسانههای غربی از سفر روز پنجشنبه وندی شرمن و سوزان رایس به فلسطین اشغالی حکایت میکند.
آنچه نگرانی ناظران فنی و سیاسی در داخل را افزون میکند، رفتار آقای ظریف و تیم همراه وی است که در جریان توافق ژنو مدعی دستاوردهای بزرگ شده بودند اما پس از پایان کار و انتشار متن معلوم شد در برابر امتیازات بزرگ مانند تعلیق غنیسازی 20 درصد و اکسید یا رقیقسازی تمام ذخایر آن، توقف عملیات رآکتور آب سنگین اراک، توقف نصب ماشینهای سانتریفیوژ جدید، پذیرش بازرسیهایی فراتر از پروتکل الحاقی و…، نه حق غنیسازی ایران به رسمیت شناخته شده – که موکول به نیازسنجی! غرب برای ایران در توافق نهایی شده و بنابر تصریح غربیها حداقل 20 سال طول میکشد – و نه ایران عملاً درباره 4/2 میلیارد دلار از درآمدهای بلوکه شده خود امکان دارد که این پول را در شبکه بانکی بینالمللی جابهجا کند.
با وجود پنهانکاری یکطرفه وزارت خارجه که روش استتاری کبک را تداعی میکند، گزارشهای رسانهای مختلف حاکی از آن است که احتمالا عدم توازن موجود در توافق ژنو با شدت بیشتری در توافق بعدی ادامه پیدا خواهد کرد و این در حالی است که آمریکاییها تصریح میکنند 1- ساختار اصلی تحریمها را حفظ خواهند کرد 2- سانتریفیوژهای ایران باید از 19 هزار به یک یا حداکثر 2 هزار دستگاه (در حد پایلوت و کاریکاتوری از برنامه هستهای) تقلیل پیدا کند 3- رآکتور آب سنگین اراک بازطراحی و به لحاظ کاربردی کاملا مینیمال و مینیاتوری شود 4- ایران به اتهامات جدید پاسخ دهد و همچنین برنامه موشکی خود را برچیند و از حمایت از حزبالله و حماس و سوریه دست بکشد و در عین حال به فتنهگران میدان عمل بدهد و 5- بعد از همه این مسائل، همه گزینهها از جمله گزینه نظامی روی میز است! در حقیقت به نظر میرسد آمریکا و غرب به جای برچیدن کلی برنامه هستهای ایران به تقطیع (اوارق) کردن و کوچکسازی تدریجی آن میاندیشند.
انقلاب اسلامی : بدین ترتیب، از اول تا 17 اردیبهشت، دستگاههای تبلیغاتی متعلق به سپاه و خامنهای جزاین تبلیغ نمیکنند که «جریان سازشکار» پنهان از مخالفان سازش، در کار انجام سازش دیگری هستند که بر آن، توافق نهائی نام نهادهاند. این تبلیغ، با سنگ اندازی نیز همراه است. پیش ازآن، نظر سفیر اسبق فرانسه در ایران و معاون وزارت خارجه روسیه در باره گفتگوهای وین در هفته آینده را بخوانید:
٭ فرانچسکو نیکولو، سفیر اسبق فرانسه در ایران پنج مسئلهای را خاطرنشان میکند که موضوع گفتگو بر سر رسیدن به توافق نهائی هستند:
☚ در 6 ماه مه 2014، نیکولو در باره وضعیتی نوشتهاست که مسئله اتمی درآناست:
احتمال رسیدن به توافق هستهای نهایی بیش از هر زمان دیگر است. ایران غنی سازی 20 درصدی را تعلیق کرده و این احتمال وجود دارد که تاسیسات غنی سازی فوردو به تاسیسات تحقیقاتی تبدیل گردند. علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران نیز آمادگی خود را برای بازطراحی راکتور آب سنگین اراک که یکی از دغدغه های غرب به شمار می رود، اعلام کرده است (مسئله اول).
در حال حاضر مذاکره کنندگان ایرانی با سرعت بیش از حد انتظاری از فرصتی که حسن روحانی، رئیس جمهور ایران برای حل پرونده هسته ای پدید آورده، استفاده می کنند و در این مسیر پیش می روند. با لغو تحریمها، امضای پروتکل الحاقی توسط ایران ممکن خواهد شد.
● دشوارترین موضوع نگرانی ها در مورد چگونگی ظرفیت غنی سازی ایران است: توافق ژنو کم و کیف غنی سازی را محدود میکند. اما برای رفع نگرانی غرب، باید تعداد سانتریفوژها از 20 هزار دستگاه به 2 تا 6 هزار دستگاه برسد. اما درخواست کاهش قابل توجه تعداد سانتریفوژها بسا سبب بشود که ایران میز مذاکره را ترک کند. تندروها در ایران هم اکنون حکومت روحانی را بخاطر انعقاد توافق ژنو، انتقاد میکنند (مسئله دوم).
● آژانس بینالمللی انرژی اتمی نگران ماهیت نظامی برنامه اتمی ایران است. آژانس میخواهد ایران اطلاعاتی را در مورد فعالیت های هستهای گذشته اش ارایه کند. اجازه بازرسی کامل را به آژانس بدهد (مسئله سوم)
● موشک های بالستیک ایران که ایران نمیخواهد و غرب میخواهد موضوع گفتگو شوند (مسئله چهارم). و
● مدت تحت بازرسی مستمر بودن تأسیسات اتمی ایران. این کشور دوره بازرسی را 3 تا 5 سال میخواهد و غرب از 15 تا 20 سال (مسئله پنجم)
٭ معاون وزارت خارجه روسیه: توافق نهائی قابل حصول است:
☚ در 6 ماه مه 2014، سرگی ریابکف، معاون وزارت خارجه روسیه، در مصاحبه با خبرگزاری ریانووستی، در باره گفتگوهای هفته آینده میان ایران و کشورهای 5+1، در وین، گفتهاست: ما باید دستکم تا پایان این دور، بر سر برخی از عناصر متن مشترک و جزئیات متن کلی توافقنامه نهایی به توافق برسیم.موضوعات مربوط به جزئیات بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همچنین محدودیتهای احتمالی آتی بر فعالیتهای هستهای ایران، دشوارترین موضوعاتی است که در مذاکرات بر سر آن بحث خواهد شد.
٭ فدوی، فرمانده نیروی دریائی سپاه، هدف این نیرو را نابودی نیروی دریائی امریکا در خلیج فارس اعلان میکند!
☚ در 16 اردیبهشت 93، به گزارش ایسنا، «سردار» فدوی، فرمانده نیروی دریائی سپاه گفتهاست: امروز امریکاییها و همه دنیا میدانند که یکی از اهداف عملیاتی ما، از بین بردن نیروی دریایی آمریکاست. در صحنه جنگ باید طرف مقابل را از بین برد والا این خود شما هستید که نابود میشوید. جنگ دریایی با جنگ زمینی بسیار متفاوت است و وقتی شناور شما غرق شد، شما در آن صحنه شکست خوردهاید و زمانی که شناور دشمن غرق شود، او شکست خورده آن صحنه خواهد بود.
آمریکاییها مدعی ابرقدرتی هستند و یکی از شاخصهها و نمادهای این ابرقدرتی را نیز توان نظامیشان عنوان میکنند. از طرفی تمام توان نظامی آمریکا یک توان دریاپایه است لذا برای اینکه بتواند به جاهای دیگر برود و اهداف استعماریاش را دنبال کند، این کار تنها از طریق نیروی دریاییاش ممکن است. به همین دلیل است که نیروی دریایی آمریکا فقط یک نیرو نیست بلکه یک ارتش است، چون تمام 3 نیروی تشکیل دهنده یک ارتش در آن وجود دارد. یعنی ناوهای جنگی آنها نیروی دریایی را در بر میگیرد، ناوهای هواپیمابر توان هوایی را تأمین میکند و تفنگداران دریایی، نیروی زمینی را پوشش میدهند.
آمریکاییها به هیچ وجه اطمینان ندارند که از کشورهای جنوبی خلیج فارس بتوانند در بزنگاه، بخوبی استفاده کنند. ما و همه کشورهای جنوب خلیج فارس و دیگر کشورهای مسلمان مثل یک خانواده هستیم که تعداد زیادی بچه دارد. پدر همه این بچهها یکی است ولی مادرهای مختلفی دارد و در این خانه هم طبیعتا گاه دعوا میشود. آمریکاییها هم حساب میکنند که سر بزنگاه که بخواهند از پایگاهی که مثلا در عربستان ساختهاند استفاده کنند، بدلیل اتفاقاتی که رخ میدهد، امکان پذیر نخواهد بود. در قطر و کویت هم به همین صورت است.
فدوی درخصوص اطلاع دشمن از توانمندیهای نیروی دریایی سپاه نیز تصریح کرد: چه دوستان و چه دشمنان ما فقط قسمت کمی از توانمندی ندسا را میدانند و میزان زیادی از آن را مطلع نیستند. این توانمندی های ناشناخته، یا در طول زمان برای بازدارندگی صورت میگیرد یا درصحنه جنگ نشان داده خواهد شد. اما دشمن از همین اطلاعات کمی هم که از توانمندی ما دارد، نگران است.
فدوی در عین حال به ناوهای هواپیمابر آمریکا به عنوان نمادی از قدرت ارتش این کشور اشاره کرد و با تاکید بر اینکه این ناوهای هواپیمابر تحت کنترل کامل سپاه هستند، اظهار داشت: طبیعی است که ما همیشه انجام آموزشها، تمرینات و رزمایشها را برای مقابله با اهداف عملیاتی در دستور کار خود داریم وامریکاییها و همه دنیا هم میدانند که یکی از اهداف عملیاتی نیروی دریایی سپاه، از بین بردن نیروی دریایی آمریکاست.
ظرف 50 ثانیه شناور آمریکایی را غرق میکنیم تأمین توان هوایی آمریکا در صحنه نبرد، برعهده هواپیماهای موجود روی ناوهایشان است لذا طبیعی است که ما میخواهیم این ناوها را غرق کنیم.
فرمانده نیروی دریایی سپاه به کنترل آبراه استراتژیک تنگه هرمز و خلیج فارس توسط این نیرو اشاره کرد و افزود: طبق قوانین حقوق بینالملل، ما حق قانونی داریم که تنگه هرمز و خلیج فارس را کنترل کنیم لذا اگر شناورهای آمریکایی به اخطار سپاه جواب ندهند، بلافاصله مشاهده میکنند که تعداد زیادی از شناورهای ما اطراف آنهاست و یا سامانههای موشکی ما روی آنها قفل کرده است که البته عموما این اتفاق نمیافتد. ما در مرکز کنترل فرماندهی ندسا به صورت روزانه با آمریکاییها حرف میزنیم و این کار، سالهای طولانی است که انجام میشود و خیلی مواقع هم آنها اعتراف کردهاند که با یک نیروی دریایی حرفهای روبهرو هستند. البته برایشان سخت است که راجع به سپاه این حرف را بزنند.
● تنگه هرمز در احاطه کامل سپاه است: توانمندی نیروی دریایی سپاه و ارتش برای ایجاد امنیت در منطقه و تنگه هرمز است اما یک عامل اخلالگر برای این موضوع وجود دارد و آن هم خود آمریکاییها هستند. ما در شمال، شرق و غرب تنگه هرمز حضور داشته و بر آن احاطه کامل داریم لذا خودمان را موظف میدانیم که امنیت این منطقه برقرار شود ولی این احتمال هست که در اثر اقدام آمریکاییها اختلالی در خلیج فارس بوجود بیاورند.
● سرعت شناورهای سپاه را به 3 برابر ناوهای آمریکایی میرسانیم: سرعت شناورهای ما در زمان جنگ، حدود 20 نات بود در حالیکه ناوهای آمریکایی در آن زمان با سرعت 31 نات حرکت میکردند لذا برنامهریزی کردیم تا سرعت شناورهایمان به 2 برابر سرعت ناوهای آمریکایی برسد و سالهاست که به این توانایی رسیدهایم و سرعت ناوهای آمریکایی همچنان 31 نات است. به دنبال این هستیم که در برنامه پنجم توسعه، سرعت شناورهایمان به بیش از 80 نات برسد. در این صورت، سرعت شناورهایمان تقریبا 3 برابر سرعت ناوهای آمریکایی میشود البته آمریکاییها بعد از تغییر استراتژی خود، چند نوع شناور را که در سازمان رزم نیروی دریایی این کشور نبود، بکار گرفتند.
● آمریکا را مجبور به تغییر استراتژی 200ساله کردیم: بر این مبنا، ما یک شناور کوچک با سرعت بالا ساختیم اما آمریکاییها براساس همان طرح شناوری با طول 127 متر ساختند و 4 فروند آن را وارد سازمانشان کردند که دو تا از آنها در خلیج فارس است. سرعت این شناورها را به بالای 40 نات رساندهاند که در کرانهها نیز قابلیت عملیات دارند و سیستم رانش آن را هم عوض کردهاند. از طرفی تعدادی قایق تندرو نیز در آن جای میگیرد. لذا ما آمریکاییها را مجبور کردیم که از آن روال 200 ساله خود دست بردارند و روی روالی بیفتند که فکر میکنند در برابر ما به کارشان میآید. الان مشغله اصلی ارتش آمریکا این است که چطور با نیروی دریایی سپاه مقابله کنند.
● شلیک موشک «حوت» توسط سپاه رکورددار انعکاس در دنیا: در اولین رزمایش پیامبر اعظم(ص) بود که موشک زیرآبی «حوت» را نمایش دادیم که یک موشک انحصاری است که روسها آن را تولید کردهاند. این موشک میتواند در زیر آب با سرعت 100 متر در ثانیه حرکت کند. این در حالی است که شاید برخی از دانشمندان فیزیک هم این موضوع را قبول نکنند اما متخصصین روسی به این فناوری دست یافتهاند و ما هم از آن بهرهمند شدهایم و سالها است که دارنده این موشک هستیم. در تاریخ رزمایشهای دنیا معرفی هیچ سلاحی در هیچ رزمایشی به میزان معرفی این سلاح توسط نیروی دریایی سپاه انعکاس نداشته است.بیش از 2 هزار رسانه آن را در دنیا اعلام و مسئولین سیاسی و نظامی آمریکا در خصوص آن موضعگیری کردهاند. آمریکاییها نیز همزمان با روسها طی 15 سال، 20 میلیارد دلار هزینه کردند تا به این فناوری دست پیدا کنند اما نتوانستند. لذا بعد از فروپاشی شوروی یکی از بهترین جاسوسهای CIA را به روسیه فرستادند تا از راه جاسوسی و دزدی به این موشک دست پیدا کند، که روسها او را گرفتند و 6 ماه برای آمریکاییها فضاحت درست کردند و رسانههای روسیه هم هرشب محاکمه این جاسوس را نمایش میدادند.
انقلاب اسلامی: در آستانه گفتگوها بر سر اتم، تهدیدی از این نوع، به سخن فریدون عباسی میماند که پیش از گفتگوهای قبلی، گفت: ما در 7 سال اخیر، فعالیتهای اتمی خود را از آژانس پنهان کردیم. هرچند قصد اینگونه تهدیدها، در ظاهر، برانگیختن طرف امریکا به سرباز زدن از توافق است، اما در واقع، بکار آن میآیند که شرائط مندرج در توافق را سخت تر کنند. بدیهی است که بهای آن را مردم ایران میپردازند که از هستی ساقط میشوند. واکنش سخنگوی وزارت دفاع امریکا خواندنی است:
☚ در 7 مه 2014، سرهنگ استیو واردن سخنگوی پنتاگون گفتهاست: من ماکت ناو آمریکا را در بندرعباس دیده ام.ایران می تواند در عرض 50 ثانیه ماکت را غرق کند. ما نگران تهدیدهای فدوی نیستیم.