۱۳۹۳/۰۵/۱۸- طلوع: رقص شیطان در
سمفونی درد و زجر و مرگ
پل میان انسان و
حیوان را شکست
ای آدمی
هنوز صدای ترس
از پس کوچه های زجر
رسالت انسانیت را
خدشه دار نکرد
کدام سحریست
در این جادو خدعه
که ازدحام غصب
گل بوته های معصوم را
در خون پاکشان سربریدند
در تمنا رخساره نیمه جان مادرانشان
و در پیشگاه پدران شهید
ولی
هنوز نقش شرم
در پیشگاه وجدان بشر
حک نشد
یقین تا ابدیت
انسان از اندوه این حزن
خون می نالد
و در این از خود بیگانه شدن شرم
هلا انسان
باید در هجوم
بغض ترک خوردۀ انسانیت
سوار بر مرکب عشق
به انسان حرکت
و با توسن امید
بر بال آرزو پر
و با چاوش سبزینگی
با نسل آرزو یکی شد
و سوار بر فرش معجزه
در خروش همت انسان
آزادی عزه را زمزمه
1393/5/16
تهران، طلوع