چیزی که این روزها در دنیا آشکار است کوشش برخی از کشورها به ویژه کوشش روسیه و چین و شماری از متحدان آنها برای به هم زدن نظم برآمده از اردوگاه سوسیالیسم شوروی و نیز کشورهی اروپای شرقی است. روسیه تحت استیلای ولادیمیر پوتین و الیگارشی همراهش با رویای زنده کردن شوروی سابق و برگرداندن کشورهای جداشده اش غرب را به چالش کشید و پس از تصرف کریمه قصد انضمام اوکراین به خاکش را دارد.
این گروه یک سر ماجرا برای به هم زدن نظم آمریکایی پس از فروپاشی شوروی سابق به شمار می آیند. . از سوی دیگر حزب کمونیست چین با سلطه جهنمی در داخل این کشور پهناور و پرجمعیت آمریکا ستیزی را به شکلهای گوناگون دردستور کار قرار دارد و در حالی که به ظاهر پرچم دوستی با آمریکا را دردست دارد میخواهد کشور اول جهان شود. حزب کمونیست چین با وجود سرمایهگذاری صدها میلیاردی برای کشیدن جاده ابریشم نوین و دادن وامهای پرشمار به کشورهای جهان هنوز با فاصله بعید با لحاظ شاخص درامد سرانه ونیز تکنولوژی روزدنیا پشت سر آمریکا قراردارد. با این همه اما رهبران چینی امیدوارند بتوانند از سخاوت آمریکاییهابازهم استفاده کنند. اما شماری از کشورها در آسیا مثل ایران وکره شمالی ونیز درشماری از کشورهای آمریکای جنوبی مثل ونزوئلا و نیز نیکاراگوئه نیز در صف متحدان چین و روسیه قراردارند. داستان این نبرد برای برقراری نظم تازه درجهان مطابق با خواستهای روسیه وچین ونیزاز سوی دیگر غرب به رهبری امریکا درسالهای پیش روماهیت دنیای آینده را تشکیل میدهد. کشورهای گوناگون در این نبرد به مرور گروه خود را انتخاب میکنند. گروه پرشماری از کشورها انتخاب بیطرفی را برگزیده وبا هیچکدام از قطبهای خواستار نظم تازه جهانی همکاری تنگاتنگ ندارند و با رصد کردن سیر تحولات میخواهند بهترین انتخاب را داشته باشند. این گروه اما نیک میدانند روزی میرسد که باید تصمیم بگیرند. گروه دیگری از کشورهای جهان که از جنگ جهانی دوم در صف غرب قرار داشتند اما این گزینه را انتخاب کردهاند که غرب پیروز ماجرا است و باید درهمین گروه بمانند. دردنیایآینده اما کشورهایی مثل کره شمالی ،جمهوری اسلامی و برخی دیگر از کشورها میخواهند درصف مبارزه با غرب جای خود را بزرگتر و مهم تر نشان دهند. اکنون اما با روندهای فزاینده صف بندیها و آشکار شدن ارادهها ونیز قدرتهای پنهان و پیدای دوقطبی که میخواهند نظم فعلی رابه سود خود تغییر دهند آ خرین بازنگریها را انجام میدهند. پرسش این است که جمهوری اسلامی قصد دارد در کدام صف بایستد؟ واقعیت این است که اگر معیار دوری ونزدیکی به هرکدام از دوقطب خواست واراده وتقاضای شهروندان باشد بدون تردید ایرانیان علاقهای به هضم شدن در نظام الیگارشی روسیه ونیز نظام دیکتاتوری چین را ندارند و بیشتر میخواهند در صف غرب بایستند. اما از سوی دیگر مدیران ارشد جمهوری اسلامی در سالهای تازه سپری شده با امضای قراردادهای بلند مدت قراگرفتن در صف ردوگاه شرق را ترویج کرده وبر همین اساس تصمیم میگیرند. عقد قرارداهای میان مدت واداره کنندگان نظام جمهوری اسلامی نشانه آشکار انتخاب جمهوری اسلامی است.
منبع : ساعت 24