انتخابات ریاست جمهوری در ایران در ذیل کشته شدن رئیسی درحال انجام است. دلیل آنکه این انتخابات بسرعت در حال انجام است بر کسی پوشیده نیست. شگفتی دیگر اینکه یک نامزد از اصلاح طلب های میانه رو را تایید کردند، در صورتیکه اصول گراهای بنامی مانند لاریجانی و احمدی نژاد را حذف کردند خود خبری بی نهایت شگفتی انگیز است.
به خبر زیر توجه شود تا اوضاع امروز و فردا را حاصل کنید. آقای صادقی پزشک معتمد نظام و نماینده چند باره مجلس با عتاب و پرخاش به رئیس دفتر خامنه ای می غرد، چرا رهبر که بیماری او حاد و سخت شده را به مراسم سالگشت خمینی بردید، نمی دانید که این مسائل برای او مضر است.
سایت تسنیم هم ضمن اعتراض به این اظهارات، می گوید چرا این اخبار فوق محرمانه را نشر می دهید. این اعتراض به خبر نشانه چیست، البته در لحن گفتار خود خامنه ای ضعف شدید نهفته است مشاهده شد و از آمپول آنتی سروکلین اگر درست گفته باشم استفاده می کند که نشانه ی از بیماری در مرحله حاد و سخت است. زمینه مهیا است، سال ۶۸ تغییر رئیس جمهور قانون اساسی و رهبری و اتفاقات روی داده فراموش نشود.
اما چرا ما به این انتخابات اعتراض داریم و آن را در خدمت نظام استبداد می دانیم اصل انتخابات موازین و مقرارات و ضوابط خاص خود دارد. اصل مشارکت سیاسی و بخصوص انتخابات وجود احترام به شهروندان و حقوق اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی اتباع ایرانی اجمعین است.
شرکت و رای دادن به گزینه نظام استبدادی مشارکت در اعمال استبداد است. کدام نیرو از دل صندوق نظام ج.ا بیرون آمد و توانست به ایفای حقوق شهروندی مردم اقدام نماید. رئیس جمهوری که ۱۷ مورد مدیریتی شهری در ید او نیست، از جمله ریاست پلیس کشور که در جهان مدرن این نیرو در خدمت مردم و مسوولیت آن با شهردار شهر است نه هم ریاست جمهوری. حال رئیس جمهوری در نظام استبداد ولایت توان انجام چه کاری را دارد
وقتی همین جناب پزشکیان و مشاوران اقتصادی متضاد وی که یکی نهادگرا و یکی بازار محور است، در اظهارات خود به نکات مورد دلخواه و نقطه نظرشان با فاکت و رفرنس و منویات و برنامه و دیدگاه رهبری اعلام می کنند، عملا ناکامی خود را با صدای رسا در حال فریاد هستند. خب اگر منویات رهبری درست بود پس چرا وضعیت ایران و مردم به این درجه از فروپاشی و اضمحلال و ناکامی رسیده و مردم را به ناامیدی رهنمون کرده است.
مگر در ادبیات دینی ما بارها گفته نشده یک مومن از یک سوراخ دوبار نیش نمی خورد، حال پس چه اتفاقی افتاده که دوبار بساط انتخابات با همان شرایط قبلی زیر منویات رهبری و با دخالت شورای نگهبان در حال اجرا است و باید مردم بدلیل وجود فردی همانند پزشکیان در این خیمه شب بازی نظام مشارکت کنند.
اگر شرایط مردمی و نیم بند هم برقرار بود سلمنا، خود اول نفر در صف مقدم رای دادن بودم و ستاد تشکیل می دادم و تمام اهتمام و همتم را به میدان می اوردم اما با این شرایط هسته سخت قدرت و با اتخاذ راه های لیبرالی فیک مشکل است روزنه ای افتتاح و گشایش شود.
اصل اساسی اینکه دکتر پزشکیان با اشاره به روابط و سیاست خارجی، روزنه بهبود شرایط اقتصادی را از این طریق می داند، و با پریدن از دیوار سفارتها و کنسول ها مخالفت دارند و می گوید این امر صورت مناسب ندارد. در این راستا ایشان چرا به فاجعه یورش بی منطق به سفارت امریکا اشاره ننموده است، با اینکه ان دو واقعه دیگر عربستان و انگلیس را اشاره نمودند. چون همین الان خیلی از اعضا و طرفداران و حامیان او همان افراد هستند که آن فاجعه یورش بی منطق را انجام دادند و بدبختی را بر ایران و ایرانی نازل کردند.
با این عمل نابخردانه خود دولت نجیب مهندس بازرگان را وادار به سقوط نمودند و خودشان بدنبال آن به سهم حکومتی رسیدند و به وزارت و نمایندگی و سفارت و استانداری رسیدند.
اینکه نظام غرق فساد سیستماتیک هست و از شش کاندیدای ریاست جمهوری حداقل پنج نفر آنها درگیر فساد های گوناگون است. برای نمونه بینید فساد در فدارسیون فوتبال تا کجاست این فساد در دولت روحانی و وزرات مسعود سلطانی فر اصلاح طلب شروع شد و در دولت رئیسی مستمر بوده و هست. حال به کی دلمان خوش است.
در فساد سیستماتیک چپ و راست ندارد اصول گرا و اصلاح طلب ندارد حداقل دوازده سال است که فساد در تارو پود این دولتها رخنه و غوغا می کند کمیته انضباطی و کمیته اخلاق استیناف رییس و نائب رئیس دبیر و و رئیس کمیته داوران چگونه نظارت می کنند تا این فساد جاری و ساری باشد.
در یک کلام با این وضعیت پیش آمده و تشریح شد در این سالیان اخیر در نظام جمهوری اسلامی رای دادن و رای انداختن در صندوق است، این فرایند انتخابات نیست.
سید عبدالمجید الهامی