با وجود آن که نرخ مشارکت مردم در انتخابات اخیر کشور در دور اول چشمگیر نبود، اما افزایش مشارکت در دور دوم، از دید برخی تحلیلگران به منزله تلاش جامعه برای رسیدن به مطالباتشان بود؛ مطالباتی که اکنون کابینه تازه شکل گرفته مسعود پزشکیان موظف به تحققشان است.
حوزه اجتماعی و آسیبهای آن در کنار مطالبات مدنی مردم از موضوعاتیست که چندین نهاد و وزارتخانه و دستگاه حاکمیتی را درگیر میکند، این حوزه در کنار حساسیت بالا، از اهمیت بسزایی هم برخوردار است و اکنون پرسش اصلی این است که دولت مسعود پزشکیان قرار است چگونه به مطالبات اجتماعی پاسخ دهد و اولویتهایی که باید حل شوند کدامند. سعید معیدفر، جامعهشناس و عضو انجمن جامعهشناسی ایران در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
مشارکت مدنی به حداقل خود رسیده است
سعید معیدفر به فرارو گفت: «وقتی بحث از مسائل اجتماعی میکنیم، متاسفانه بعضا از این مفهوم استفادهای خارج از جایگاهش میشود. مثلا میگوییم معاونت اجتماعی، پلیس اجتماعی، خدمات اجتماعی. اما درواقعیت، این ها، به مفهوم اصلی خود، تعریف نمیشوند. به عنوان یک جامعه شناس، وقتی احساس میکنم در حوزه اجتماعی عمل میکنیم که به نحوی زمینههای امکان ورود مردم در تغییر و تحول وضعیتشان فراهم شده باشد. نمیشود که فاقد محلات فعال باشیم که در آن مردم نقش و مشارکت داشته باشند و بعد بگوییم معاونت اجتماعی شهرداری در حال انجام کار است. اسم چنین چیزی اصلا کار اجتماعی نیست. این نوع اقدامات بیشتر، شامل امور مداخلهای از بالاست و بعضا حتی، تحت عنوان اجتماعی، ضد اجتماعی است. البته نه فقط شهرداریها، بلکه معاونتهای اجتماعی در نهادها و سازمانهای دیگر هم میکنند. ما وزارت کار و رفاه اجتماعی داریم. آیا کل رفاه اجتماعی مردم ما در همین خلاصه میشود که تعدادی کالا را بین مردم توزیع کنیم؟ یا مثلا سازمان تامین اجتماعی ما چه کرده است؟»
وی افزود: «ما نیاز به سازمانها و نهادهای اجتماعی داریم که خود مردم در آنها نقش داشته باشند. متاسفانه در کشوری زندگی میکنیم که مشارکت مدنی در حداقل است. احزاب، صنوف، انجمنها و نهادهای دیگری که مردم باید در آن ها، فعال باشند در کشور ما در پایینترین سطح است. در نتیجه در خلاء نهادهای مدنی و احزاب و انجمنها چه کار اجتماعی قرار است انجام شود. در محلات، چه کار اجتماعی توسط مردم شکل میگیرد؟ عملا هر کاری انجام میدهیم ضداجتماعیست، حتی اگر به نام اجتماعی باشد. در شرایط فعلی بیشترین شکاف میان مردم و حاکمیت وجود دار و در نتیجه هر کاری که حاکمیت انجام دهد، عملا ضداجتماعی ارزیابی میشود. چرا که زمینههای مشارکت اجتماعی مردم مسدود شده است. به همین دلایل است که وجه اجتماعی اقدامات دولت ناملموس است؛ بنابراین یک مشکل بزرگ که در فرایند اجتماعی دولت آقای پزشکیان موجود است، همین شکاف بزرگ بین مردم و حاکمیت است. ما اخیرا شاهد پایینترین سطح مشارکت مردم در انتخابات بودیم که نشان دهنده همین شکاف است.
آیا پزشکیان باعث گسترش مشارکت اجتماعی میشود؟
این جامعه شناس در ادامه گفت: «دولتها نه تنها در زمینه سازی مشارکت عموم مردم، احزاب و دستههای مختلف نقش آفرینی نکرده است، بلکه برعکس جنبه دفعی داشته است. در برههای از زمان، من در یک دستگاه اجرایی بودم و لایحه نهادهای مدنی به کمیسیون دفاعی ارسال شده بود که من همانجا اعتراض کردم و گفتم این موضوع باید به کمیسیون اجتماعی برود نه کمیسیون دفاعی. گویی هر نوع حرکت مردم، برای حاکمیت یک تهدید به حساب میآید. در چنین شرایطی دولت چه اختیارات خواهد داشت؟ مشکل از رویکردهای است که باید عوض شود. باید مشارکت مردم تبدیل به اولویت اول ما شود و تا جایی که ممکن است، به جذب و حمایت حداکثری از نهادهای مدنی و اجتماعی بپردازیم. باید کاری کنیم که مردم در سرنوشت محلههای خود نقش ایفا کنند.»
وی افزود: «باید صنوف را به شکلی فعال کنیم که همه اعضای یک سازمان یا نهاد در سرنوشت خود مشارکت داشته باشند. در حوزه سیاسی هم باید زمینه حضور احزاب و دیدگاههای سیاسی را افزایش دهیم. خاطرم هست از نزدیک شاهد فعالیت یک خیریه بودم و دیدم که این خیریه که مورد تایید حاکمیت هم بود صرفا مبالغی را میگیرد و به نیازمندان میدهد، اما کنشگری اجتماعی خاصی انجام نمیداد. اسم این کار اجتماعی است؟ نه، بلکه ضد اجتماعیست، چون نگاه به کمک دهنده و کمک گیرنده ضداجتماعیست. هر مددجو یک سری نقاط ضعف داشت و تعدادی نقاط قوت. بهتر بود این نقاط ضعف و قوت تبادل شود نه این که هر مددجو یک جیرهای بگیرد و برود. اقدامات اجتماعی دولت هم همین است. کمکهای پراکنده به تعدادی از افراد جامعه. این ضد اجتماعیست، چون شما با این کار عملا جامعه را از پویایی و فعالیت باز میدارد، حالا پرسش این است که آیا آقای پزشکیان میخواهد همین روند را ادامه دهد یا رویکردی در پیش بگیرد که باعث گسترش مشارکت اجتماعی خواهد شد؟