سعید معیدفر جامعه شناس در گفتگو با خبرنگار ایلنا، درباره جلسه اخیر جامعهشناسان با رئیس جمهور که سه شنبه شب برگزار شد، در پاسخ به این سؤال که موضوعات مطرح شده در جلسه جامعهشناسان با رئیس جمهور تا چه میزان میتواند در زمینه وفاق و همدلی و کاهش مشکلات در جامعه مؤثر باشد، گفت: ما در یک وضعیتی هستیم که حقیقتاً آنقدر مشکلات اجتماعی روی هم تلمبار شده و بحرانهای متعددی هم با آن گره خورده مثل بحران اقتصادی و مسائل بینالمللی و بحران محیط زیست و مسائل دیگر که واقعاً نمیشود فقط با طرح مسأله به وفاق رسید و نمیشد در مجموع با تعداد افرادی که در آن جلسه حضور داشتند، در خصوص اینکه مسئله اصلی جامعه ما چیست به یک اجماع رسید. البته این موضوع اتفاقاً جالب است من به عنوان کسی که در حوزه مسائل اجتماعی به صورت تخصصی فعالیت میکنم معتقدم ما زمانی میتوانیم به سراغ حل مسئله برویم که نوعی اجماع نسبت به مسئله برایمان بوجود بیاید.
رئیس جمهور باید خود را به جامعه نزدیک کند:
وی با اشاره به صحبتهای جلسه جامعهشناسان با رئیس جمهور ادامه داد: تنوعی از بحثها و خواستهها در این جلسه مطرح شد از جمله اینکه به هر حال آقای رئیس جمهور باید خودش را به جامعه نزدیک کند و فاصلهای بین رئیس جمهور و جامعه نباشد و مسائل را از نزدیک درک کند، کم کم فاصله رئیس جمهور با متن اجتماعی که معمولاً در جمهوری اسلامی اتفاق میافتد، زیاد نشود، اینها از جمله موضوعاتی بود که در این جلسه از سوی افراد حاضر در جلسه مطرح شد. همچنین گفته شد که ایشان به قولهایی که دادهاند پایبند باشند. موضوعات دیگری در زمینه مشکلات و موضوعات مختلف از جمله بحث توسعه نیافتگی، بحثهای محیطزیستی و یا سایر موضوعات در حوزههای سیاسی اجتماعی نیز مطرح شد.
در بین اندیشمندان مان و نخبگان اجتماعی زمینه های گفتگویی شکل نگرفته است:
این جامعه شناس تصریح کرد: موارد مطرح شده در این جلسه بسیار زیاد بود و واقعاً نمیشد یک سرنخ یا یک نوع اجماعی در بیان دیدگاهها به دست آورد و این اتفاقا حاکی از این است که متأسفانه حتی در بین خود اندیشمندانمان و نخبگان اجتماعی مان هم زمینههای گفتگویی شکل نگرفته است تا بتوانیم به نحوی بر یک یا چند مسئله مورد وفاق متمرکز شویم. البته بخشی از این هم ناشی از این میشود که همانطور که عرض کردم آنقدر مسائل و مشکلات اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادیمان تلمبار شده که اساساً قدرت تمرکز بر یک یا چند مورد از آنها برای اینکه هزینه و انرژی و سرمایهمان را برای حل آن مسائل صرف کنیم؛ باقی نمانده است. بنابراین هم با جامعهئای روبرو هستیم که متأسفانه همینطور مسائلش تلنبار شده و هم فقدان اجماع در میان خود نخبگان در ارتباط با مسائل وجود دارد.
همه جامعه شناسان در این وفاق داشتند که حال جامعه خوب نیست:
وی تصریح کرد: البته یک نکته ای که تقریباً میشود گفت علی الاغلب کسانی که در آن جلسه شرکت داشتند بر آن تأکید داشتند، وضعیت بسیار مسئله ساز جامعه ایران است. یعنی همه در این امر وفاق داشتند که امروز جامعه حالش خوب نیست و هر روز حالش بدتر میشود. این بدحالی جامعه کم کم حتی به خانه کشیده شده و خانه را هم دارد ویران میکند.
معیدفر خاطرنشان کرد: ما در جامعه با مشکلات بسیاری مواجه هستیم، از جمله مسائل و مشکلات روحی، بحرانهایی که هر روز با آن روبرو هستیم، نگرانی نسبت به آینده، مشکلات اقتصادی و اینکه هر روز که میخواهیم خودمان را با یک وضعیت جدید تطبیق بدهیم باز فردا یک شرایط دیگر و یک مشکل دیگری به آن اضافه میشود. اینها از مواردی بود که در مجموع همه افراد حاضر در جلسه بر آن اذعان داشتند و این موارد نشان میدهد که واقعاً شرایط جامعه به هیچ وجه خوب نیست. حال جامعه مساعد نیست.
نگرانی از شکاف میان حاکمیت با جامعه:
وی در بخش دیگری از صحبتهایش درباره سایر موضوعات مطرح شده در جلسه جامعهشناسان با رئیس جمهور گفت: یک بحث دیگری که وجود دارد مسئله شکاف میان حاکمیت با جامعه است که البته برخی تحت عنوان دو قطبی از آن یاد کردند و برخی از آن تحت عنوان سه قطبی یاد کردند. اینکه الان جامعه تقسیم شده به دو قطب یک عده این طرف میروند و عده دیگری در طرف مقابل حرکت میکنند و این برای جامعه خطرناک است. بخشی نیز بر این تأکید داشتند که یک قطب میانی هم در جامعه وجود دارد که این قطب میانی شاید یک فرصتی باشد که حاکمیت بتواند با توجه به اینکه این بخش متعادل تر هستند با اتکا بر آنها مسائل و مشکلات را حل کند.
معیدفر تأکید کرد: به هر حال آنچه که مهم است این است که اساساً حاکمیت آنقدر مداخلاتش در عرصههای زندگی مردم زیاد شده که از یک طرف جامعه را لَخت کرده و عملاً دیگر قدرت مشارکت، قدرت نوآوری، قدرت بالندگی را از آن گرفته است و از آن طرف هم دولت خودش نمیتواند مسائل را حل کند و این مسئله طبیعی هم است چراکه هیچگاه دولت به تنهایی به عنوان یک نهاد نمیتواند همه مسائل را حل کند و باید همدلی و همراهی میان حاکمیت و مردم وجود داشته باشد.
مداخلات دولت و حاکمیت در زندگی مردم به قدری است که نقش آفرینی از جامعه را گرفته است:
وی تصریح کرد: در این جلسه تأکید بر این مسئله شد که این شکاف میان حاکمیت و مردم آنقدر زیاد شده که مانع از وفاق شده و مانع از این شده است که مسائل حل شوند قطعاً حل مسائل و مشکلات جامعه در گرو همراهی و همکاری دولت و مردم است. منتها آنقدر دولت و حاکمیت در همه عرصه های زندگی جامعه مداخله کرده و امکان فعالیت و نقش آفرینی را از جامعه گرفته که امروز ما با یک چنین وضعیتی روبرو شدهایم و مسائل و مشکلات همینطور روی هم عدیده می شوند. بنابراین ایجاب میکند که ما به سرعت دوباره نقشها را به جامعه برگردانیم و آنها را به مشارکت بکشانیم.
معیدفر خاطرنشان کرد: یکی دیگر از مباحث مطرح شده در این جلسه این بود که متأسفانه امروز اگر نهادهای مردمی و مدنی هم وجود دارند که دارند و فعالیت هم میکنند، از آنجا که نوع نگاه به این نهادهای مردمی یک نگاه امنیتی است، آنها تحت فشار هستند و نمیتوانند مسئولیتهای خودشان را به عهده بگیرند. در حالی که باید این موانع و مشکلات از پیش روی نهادهای مدنی که میتوانند کمک کار دولت باشند و میتوانند به نحوی مسائل و مشکلات را فرموله کرده و واسطه بین مردم و حاکمیت باشند برداشته شود. در حال حاضر آنقدر مشکلات برای اینها فراهم شده که این ها هم نمی توانند نقش خودشان را ایفا کنند. بنابراین بحث این است که ما فرصتها را برای رشد و برای تعالی نهادهای مدنی فراهم کنیم و آنها را امنیتی نبینیم و آنها را به عنوان کمک کار حاکمیت در نظر بگیریم و از سوی دیگر تا جایی که ممکن است به آنها کمک کنیم و این نیاز امروز جامعه ماست.