حقیقتاً این رادیو تندر چه پیشینهای دارد؟ بنا بر گزارش خودِ رادیو تندر، این گروه در سال ۲۰۱۶ در شیراز، ۲۴ جوان را کشته و بیش از دویست نفر را زخمی کرده است. حتی اعلام کرده که یک نفر از آنها را زنده نخواهد گذاشت و بهاین اقدامات خود افتخار نیز میکند. همچنین دیگران را هم به انجام چنین اقداماتی تشویق کرده و به آنها فنون جنگی آموزش میدهد!
آنها عکسی از رضا پهلوی را نیز به دیوار پشت سر خود نصب کردهاند! آنها تصور میکنند میتوانند هرکسی را که پاسدار شده، قتلعام کنند. به باور آنها، تمام کسانی که به هر دلیلی هنوز با رژیم هستند، محکوم به مرگاند و باید نابود شوند. دلایل این امر و یا اینکه بههرحال بسیاری از آنها از تودههای ساده مردماند که زندگی و خانواده دارند، برایشان اهمیتی ندارد.
اما سوال این است که آیا تفاوتی بین این نوع کشتار با کشتارهائی که رژیم از مخالفان خود انجام میدهد هست؟ تفاوتی با کشتارهائی که رژیم در اوایل انقلاب از مسئولان رژیم گذشته و یا مخالفین چپ و مجاهد خود خود انجام داد هست؟ و یا تفاوتی با کشتارهائی که رژیم نتانیاهو علیه مخالفین خود انجام میدهد، دیده میشود؟ آنها نیز معتقدند که هر مخالفی باید بیدرنگ و با افتخار از میان برداشته شود. در ذهن آنها، حکم قتل مخالفان از پیش صادر و قطعی شده است!
برای اینان دیگران فقط در دو دسته قابل تصورند: یا دوستاند یا دشمن! و رفتارشان با آنها نیز بر اساس چنین نگرشی تنظیم شده است: یا مرگ آنها یا زنده و جاوید بودنشان. این یک تفکر افراطی راستگرایانه است که آن را در بین بسیاری از آنها میتوان مشاهده کرد.
ماهیت جنایتبار جمهوری اسلامی به هر حال آشکار است. اما آیا ماهیت هواداران پادشاهی هم واقعاً چنین است؟ آیا «انجمن پادشاهی»، «مرکز رهپویان وصال» یا بهعبارتی سازمان فدائیان پادشاهی! نیز همین نگاه را دارند؟
یک گروهک افراطی خشونتطلب کوچک در تقابل با یک هیولای جنایت و سرکوب قرار گرفته و به جان هم افتادهاند. هریک از دیگری هولناکتر! ولی هر یک دیگری را خطرناکتر و ویرانگرتر از خود میپندارد. یکی دست به قتل دیگری میزند، و آن دیگری به تلافی، طرف مقابل را به قتل میرساند، و آن یکی دیگری را اعدام میکند. و این چرخه ادامه دارد.
تأسفبارتر اینکه عدهای هم خود را همسو و همراه با یکی از این دو طرف میدانند و چنین میخواهند.
نیازی نیست که حتماً کسی شخصاً دست به قتل بزند؛ همفکری و تأیید جنایت نیز دستکمی و تفاوت چندانی با آن ندارد، چرا که اینگونه رفتارها میتواند دیگران را هم به این مسیر بکشاند و چرخه کشتار و خشونت را در جامعه به راه انداخته و تقویت کند.
همچنین میتوان تصور کرد که در صورت حمله اسرائیل به ایران، چنین گروههائی نهتنها به جان عوامل رژیم بیفتند، بلکه به دلیل ماهیت افراطیشان هرکس را که با آنها مخالفت کند نیز هدف قرار دهند. رفتارهایی از این دست را اینان هماکنون نیز در خارج از کشور نسبت به مخالفان خود نشان میدهند؛ آنها با انواع تهمتها، فحاشیها و رفتارهای ستیزهجویانه به فعالیتهای فرهنگی و سیاسی و حتی به تجمعات و تظاهرات ضدرژیمی گروههای دیگر حمله برده و سعی در تخریب و سرکوب آنها دارند.
اینها آمادگی پذیرش هیچ نظر و یا جریان دیگر غیرخودی را ندارند. اینها فقط در برخورد با عوامل رژیم نیست که چنین نگرشی دارند، بلکه از هماکنون برپائی تیرهای چراغ برق برای آویزان کردن همه مخالفین خود، از ملا چپی مجاهد گرفته تا پنجاهوهفتی، ملیون، اصلاحطلبان و بالطبع اصولگرایان، و در واقع تمامی مردم ایران بجز خودشان را اعلام کردهاند، و به آن مفتخر هستند. همه آنها را با فحاشیهای سخیف و کلمات نغزشان! مورد الطاف وزین! خود قرار دادهاند.
آیا میتوان تصور کرد که چنین صحنههائی، اگر در ابعادی وسیعتری رخ دهند، میتوانند وضعیتی شبیه به جنگ داخلی و شرایطی مانند سوریه را ایجاد کنند؟
البته آنچه که اینجا بیان شد، تنها تصویری فرضی از اقدامات و حرکاتی میتواند باشد که چنانچه تصادفاً و در شرایطی خاص جنبه ظهور پیدا کند، میتواند نتایج تلخ و ناخوشایندی را بهدنبال داشته باشد. اما خوشبختانه چنین وضعیتی با توجه به رشد فکری و سیاسی جنبش در ایران نمیتواند پا بگپرد، با این حال، نباید در برابر حتی کوچکترین احتمالات بدفرجام بیتفاوت بود. این صرفاً هشدار و تلنگری است برای کسانی که در برخورد با این نوع مسائل بیتوجه هستند و یا بیمسئولیت عمل میکنند.
اقای ورزنده سلام
من از منظر مخالفت با اعدام ، کشتن شارمهد را درست نمیدانم وگرنه مثل شما معتقدم که او و گروهش دست به جنایت زده. طرفداری از وی طرفداری از جنایته.
ولی فراموش هم نکنیم حیات انسانی آنقدر باارزشه که نباید عکس العمل شد و بر قطع حیات ادامه داد . آقای بنی صدر یادمه همیشه در مصاحبه هایشان می گفتند که از بدترینها با جنایت شروع میکنند تا به جنایت خود مشروعیت ببخشند. باید یکبار برای همیشه اعدام در ایران لغو شود مثل ۸۹ درصد کشورهای جهان.
سپاسگزارم
درود من هیچگونه کنش سیاسی ندارم ومخالف نظام حاکم بر ایران نیستم چون به نظرم هر نظامی سرکار باشه معایب خودش رو دارد وطرفدار آقای شارمهد هم نیستم
اما در اینکه انفجار حسینیه رهپویان وصال شیراز کار گروه آقای شارمهد باشد شک بسیار وجود دارد واحتمال بسیار بیشتر مواد نمایشگاه دفاع مقدس منفجر شده بود البته من متخصص نیستم اما خود مراجع رسمی ابتدا چونین گفتند که به واقع نزدیک تر هست واعتراف این گروه هم همانطور که میدانید گروههای مخالف حکومتها برای اینکه خودشان را بزرگ کنند حوادثی که بهشون نسبت داده میشه رو قبول میکنند
اما آقای شارمهد طرفدار شاهزاده رضا پهلوی نبود واین کاملا خلاف واقع است
البته همانطور که گفتم من کنشی ضد حکومت نمیکنم
وضد نظام نیستم اما واقعا منطقی نیست هرکس در هرکشوری طرفدار مبارز مسلحانه بود به او گفت تروریست ممکن است شما وبسیاری بگن مبارزه مسلحانه اشتباه است اما کلمه تروریست بار حقوقی خاصی دارد
اما جناب فتوت آیا به نظر شما سازمان آزادی بخش فلسطین هم سازمان تروریستی ویا جنایتکار بوده؟وطرفداری از اونها طرفداری از جنایت بوده؟
اما اعدام آقای شارمهد بیشتر از همه به نفع اسرائیل بود
چون روابط ایران والمان رو تیره کرد واین چیزی است که دقیقا اسرائیل میخواهد