back to top
خانه-اخبار روزپیامدهای قانون عفاف و حجاب برای دانشگاه

پیامدهای قانون عفاف و حجاب برای دانشگاه

«دانشگاه از آن دسته قلمروهایی است که حاکمیت آن را از آنِ خود می‌داند و از این‌ رو در لایحه‌ی عفاف و حجاب درباره‌ی دانشگاه و دانشگاهیان در چند سطح دست به حکم‌فرمایی زده است

در اوج مشکلات اقتصادی، در زمانی که هنوز سایه‌ی جنگ از سر کشور کنار نرفته، و بی‌توجه به واقعیت‌های پوشش در حال حاضر، حاکمیت با تصویب لایحه‌ی حجاب و عفاف مردم را متعجب کرده است. می‌پرسیم آخر چرا چنین نابخردانه عمل می‌شود. در ایران رابطه‌ی خاصی میان حکومت و مردم برقرار است که اگر آن را درست درک کنیم چنان چیزی نخواهیم پرسید. بسیاری از ما هنوز ناخودآگاه گمان می‌کنیم این رابطه گونه‌ای رابطه‌ی وکالت یا نمایندگی است. شاید انتخابات‌های پرشمار چنان گمانی را در ما پدید می‌آورد. اما رابطه‌‌ی میان حاکمیت و مردم در ایران رابطه‌ی وکالت یا نمایندگی نیست بلکه برعکس حکومت خود را در مقابل و در دادوستد و معامله با مردم می‌بیند و در این دادوستد می‌خواهد هرچه بیش‌تر بگیرد و کم‌تر بدهد.

در این نوع رابطه، سود و زیان حاکمیت و مردم کاملاً برعکس است. البته به‌خوبی ممکن است که این رابطه‌ی منفعت‌اندیشانه، وقتی تضاد منافع زیاد شود، به رابطه‌ی جنگ تبدیل گردد، همان‌طور که در برهه‌هایی در سال‌های اخیر چنین شد و حاکمیت عملاً وارد جنگ با مردم شد.

از همین حالا پیداست که برنامه‌ی رژیم برای نظام‌یافته‌تر کردن تحمیل حجاب، حتا با وجود جریمه‌های هنگفتی که در قانون تعبیه شده، در قلمروهای مردمی کاری از پیش نخواهد برد. اما در قلمروهایی که حکومت در آنها قدرت بی‌واسطه دارد این طرح بی‌شک پرپی‌آمد خواهد بود.

بر این مبنا، طرح حجاب و عفاف نیز درست در همین زمان قرار است منافع حاکمیت را به‌طور حداکثری در مقابل منافع مردم تأمین کند. حتا اگر این طرح به‌طور حداقلی هم موفق شود منافع حاکمیت تأمین می‌شود.

نخست اینکه، تأثیر این قانون‌سازی بر پوشش هرچه باشد، قرار است حواس‌ها را تا حدی از فشارهای اقتصادی دور کند و در دوران ناترازی که با فشار حداکثری ترامپ سخت‌تر خواهد شد هر از چند گاهی برخوردها بر سر پوشش ذهن‌ها را از بحران معیشت منحرف گرداند.

درمورد آزادیِ پوشش نیز باید پی‌آمدها را در قلمروهای گوناگون بررسی کرد. از همین حالا پیداست که چنان برنامه‌ای، حتا با وجود جریمه‌های هنگفتی که در آن تعبیه شده، در قلمروهای مردمی کاری از پیش نخواهد برد.

اما در قلمروهایی که حکومت در آنها قدرت بی‌واسطه دارد این طرح بی‌شک پرپی‌آمد خواهد بود.

قلمرو دانشگاه

دانشگاه از آن دسته قلمروهایی است که حاکمیت آن را از آنِ خود می‌داند و از این‌ رو در لایحه‌ی عفاف و حجاب درباره‌ی دانشگاه و دانشگاهیان در چند سطح دست به حکم‌فرمایی زده است.

این لایحه در یک بند، به‌شیوه‌ای که نگرش‌های بنیادگرا در اوایل انقلاب را تداعی می‌کند، جداسازیِ کلاس‌ها بر اساس جنسیت را دستور می‌دهد. روشن است که خط بنیادگرا در طیِ چند دهه پس از انقلاب همواره در پی فرصت بوده و اکنون زمان را برای نقش‌آفرینی مناسب دیده است.

حاکمیت همچنین خواسته است از طریق این لایحه سفره‌ای را نیز برای هوادارانش در دانشگاه‌ها پهن کند. برای مثال، بر طبق این لایحه، طرح‌های پژوهشی و پایان‌نامه‌های مرتبط با موضوع‌هایی چون عفاف و حجاب و خانواده اولویت خواهند یافت و از نظر پژوهشی امتیاز ویژه خواهند داشت. از همین اکنون روشن است که چه بودجه‌بندی‌هایی به این بهانه انجام خواهد شد و چه کسانی بر سر این سفره خواهند نشست.

افزون بر این، بر طبق این لایحه، پوشش باید در رتبه‌بندی و گزینش مؤثر باشد: امتیاز مثبت برای محجبه‌ها و امتیاز منفی برای متخلفان. بخشی از هواداران نظام قرار است بدین‌وسیله به‌عنوان دانشجو یا استاد یا کارمند به دانشگاه راه یابند.

چندی پیش وزیر بهداشت به تأثیر مخربی که سنجه‌های غیرعلمی بر دانشگاه‌ها داشته اشاره کرده بود اما اکنون یک سنجه‌ی دیگر نیز بر سنجه‌های سیاسی و ایدئولوژیک که دهه‌ها دانشگاه را آلوده کرده افزوده می‌شود.

دیگر اینکه، این لایحه دانشگاه‌ها را ملزم به اجرای برنامه‌های تبیینی و ترویجی در حوزه سبک زندگیِ اسلامیِ خانواده‌محور و فرهنگ عفاف و حجاب برای استادان، کارکنان و دانشجویان کرده است. این هم سفره‌ای دیگر برای باز کردن پای هواداران حکومت به دانشگاه.

گستردن چنین سفره‌هایی در دانشگاه بی‌سابقه نیست. برای نمونه، چند سالی است که استادان دانشگاه‌ها ملزم شده‌اند در برنامه‌هایی تحت عنوان «هم‌افزایی»، «هم‌اندیشی»، یا «دانش‌افزایی» شرکت کنند. این برنامه‌ها زیر نظر نهاد نمایندگی ولایت فقیه، درباره‌ی مسائل مذهبی و اخلاقی، و توسط روحانیون حکومتی برگزار می‌شود.

دانشگاه‌ها همچنین ملزم به اجرای دستورالعمل‌ها و آیین‌نامه‌ها درباره‌ی نحوه پوشش استادان، دانشجویان و کارکنان شده‌اند. این الزام به‌ویژه برای دانشگاه‌های پزشکی پُرپی‌آمد خواهد بود چراکه افزون بر دانشگاه‌ها و دانشگاهیان، پزشکان، کارکنان مراکز درمانی، و ارائه دهندگان خدمات بهداشتی و درمانیِ دولتی یا غیردولتی و مراکز دانشگاهی و مراکز تابعه‌ی آن اعم از بیمارستان، درمانگاه، داروخانه، و آزمایشگاه‌ها را شامل می‌شود.

بدین‌سان، حاکمیت به‌شکلی بی‌پروا درمان و سلامت مردم را بازیچه‌ی مسائل ایدئولوژیک می‌کند. در گذشته چندین مورد از برخوردها بر سر حجاب در داروخانه‌ها و مراکز درمانی خبرساز شد و با این لایحه قرار است بیش از پیش چنین خبرهایی بشنویم.

مصلحت‌اندیشی در اجرای قانون

اگر لایحه حجاب و عفاف به قانون تبدیل شود، یک احتمال این است که حاکمیت در مقام اجرای آن چندان جدی عمل نکند و بسنده کند به منافع حداقلی‌اش در دانشگاه‌ها، که همان پهن کردن سفره برای هواداران و امتیازدهی به آنهاست. در این صورت، ضمن پرهیز از برخوردآفرینی و تنش‌زایی در محیط‌های دانشگاهی، مقامات می‌توانند دانشگاه‌ها را در بلندمدت حکومتی‌تر گردانند.

با نظر به اینکه تأکید بر پوشش اجباری در چند سال گذشته در دانشگاه‌ها بسیار برخوردآفرین بوده، شاید حاکمیت به این دستاورد حداقلی بسنده کند. اما اگر قانون حجاب با جدیت اجرا شود و حاکمیت افزون بر منفعت بلندمدت در پی دستاوردهای مستقیم و فوری در زمینه‌ی پوشش نیز باشد، آنگاه خیزش‌ها و جنبش‌های دانشجویی بسیار محتمل است که در این صورت راهکار حکومت چیزی جز سرکوب نخواهد بود.

تأثیر حتمی: بیزاری بیشتر از دانشگاهِ زیر سلطه‌ فقاهت

در هر صورت، لایحه‌ی عفاف و حجاب، در کنار عوامل دیگر، بی‌علاقگی به دانشگاه ایرانی را افزایش خواهد داد، هم در میان دانشجویان و هم در میان استادان. چنان‌که وزیر علوم اخیراً گفته است، قطع همکاری داوطلبانه‌ی استادان با دانشگاه و مهاجرت از کشور در سال‌های اخیر افزایش یافته و لایحه‌ی عفاف و حجاب نیز دلیلی مضاعف به‌ویژه برای استادان زن خواهد بود تا به مهاجرت بیندیشند.

همین را در مقیاسی گسترده‌تر درباره‌ی فارغ‌التحصیلان و دانشجویان نیز می‌توان گفت. شبکه‌های اجتماعی پر است از گروه‌های دانشجویی که به هم کمک می‌کنند برای ادامه‌ی تحصیل از ایران بروند. مهاجرت فارغ‌التحصیلان نیز چنان افزایش یافته که دولت در چند سال گذشته هزینه‌ی لغو تعهد خدمت را ده‌ها برابر افزایش داده و در رشته‌های پزشکی ناممکن کرده است. آموزش عالی رایگان اکنون دیگر کاملاً بی‌معنا شده و تحصیل در خارج از کشور در مقایسه با گذشته مقرون به صرفه‌تر گردیده است. در این اوضاع، بی‌گمان سیاست‌گذاری‌هایی چون لایحه‌ی عفاف و حجاب نیز انگیزه‌ی مهاجرت را افزایش خواهد داد.

نقل از سایت رادیو زمانه

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید