«زمینهها برای تعرض به حریم شهرهای تاریخی ایران در دولت پزشکیان فراهم آمده است: وزارت میراث فرهنگی با ساختوساز در بافت تاریخی سبزوار موافقت کرد، بافت تاریخی گرگان به مساحت چندین هکتار کوچک شد و زمزمههایی هم درباره کوچک شدن بافت تاریخی اصفهان شنیده میشود. علاوه بر این تلاشهایی نیز برای کوچک شدن بافت تاریخی کرمان و سایر شهرهای تاریخی ایران مشاهده میشود. این روند زیر عنوان «بازنگری در حرایم» رو به گسترش است.»
ابتدا گرگان، بعد سبزوار
دور تازه تعرض به شهرهای تاریخی ایران با سفر رضا صالحی امیری، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری به گرگان از وعده به عمل درآمد. صالحی امیری در دیدار با گروهی از سوداگران ساختمانی، قول داد که در طرح ۱۵۶ هکتاری بافت تاریخی گرگان بازنگری شود و ضمن کاهش مساحت این بافت به تنها ۵۰ هکتار، در ضوابط حریم ارتفاعی هم تجدیدنظر به عمل آید.
بافت تاریخی گرگان با مساحت ۱۵۶ هکتار بهعنوان اولین بافت شهری که در سال در سال ۱۳۱۰ به ثبت ملی رسیده، پس از اصفهان و یزد، سومین بافت ارزشمند ایران محسوب میشود.
بافت تاریخی گرگان شامل چندین محله است که عموماً به یکدیگر راه دارند و مجموعه بینظیری از آثار تاریخی و دیدنی را تشکیل میدهند. مهمترین خانههای بافت قدیم گرگان خانه تقوی، خانه باقری، خانه شیرنگی، خانه امیرلطیفی، خانه مفیدیان، خانه فاطمی، خانه رضاقلی نژاد و خانه شفیعیست.
سپس بحث بافت تاریخی سبزوار مطرح شد. محمدرضا محسنیثانی، نماینده سبزوار در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خبرگزاری دولت (ایرنا) اعلام کرد پس از رایزنیهایی با رضا صالحی امیری، وزیر میراث فرهنگی ساخت و ساز در بافت تاریخی سبزوار مورد بازنگری قرار گرفته و محدودیتهای آن برداشته شده است. محسنیثانی گفت:
سرانجام وزیر متقاعد شد با اصلاح حریم بافت تاریخی، محدودیت های موجود برداشته شود و با این اقدام مهم، مشکلات چندین ساله شهروندان و مالکان بخش مرکزی شهر سبزوار برطرف شد که تحولی اساسی در عمران و آبادانی شهر رخ خواهد داد.
سبزِوار دومین شهر وسیع استان خراسان، پایتخت حکومت سربداران و قطب فرهنگی خراسان بزرگ از مهمترین شهرهای تاریخی ایران به شمار میآید. مصلی تاریخی سبزوار، مسجد جامع سبزوار، بقعه امامزاده یحیی، آتشکده خانه دیو، منار مسجد سبزوار، آتشکده میر مظفر، خانه اسکویی و آرامگاه بقراط از آثار تاریخی این شهر به شمار میآیند. تا سال ۱۳۹۱، ۸۳ اثر ملی در شهرستان سبزوار ثبت شدهاند که از این میان ۷۶ اثر به صورت بنا، پنج اثر به صورت تپه باستانی، و دو اثر به صورت محوطه باستانیاند. عمده این آثار در بافت تاریخی شهر سبزوار، به ویژه در امتداد خیابان بیهق که خیابان اصلی شهر است قرار گرفتهاند.
به گفته محمدرضا محسنیثانی، نماینده سبزوار اکنون قرار است به بهانه «حق قانونی و مالکیت به حق شهروندان» در حریم بافت تاریخی سبزوار ساخت و سازهایی انجام شود. محسنی ثانی به ایرنا گفت:
در گذشته موضوع از وزارت میراث فرهنگی پیگیری شد که بینتیجه بود، لذا با پیگیری ویژه در یک ماه گذشته از طریق وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی، بار دیگر این مساله از منظر شرعی و قانونی مورد توجه قرار گرفت. با محدودیت های گذشته در حریم بافت تاریخی و مرکزی سبزوار، ساخت و ساز مسکن به بخش های پیرامونی سبزوار سوق یافته بود که اکنون با این بازنگری، بن بست ساخت و ساز در بافت مرکزی شهر رفع میشود.»
آنگاه کرمان و اصفهان
جمشید جعفرپور، مدیرکل حقوقی و مشاور وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی هم در جلسهای که اوایل آذر در ادارهکل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان کرمان برگزار شد درباره ضرورت «بازنگری حریم آثار تاریخی» گفته است:
ضمن اینکه ارزش بناهای تاریخی بسیار بالاست و ما وظیفه داریم میراثفرهنگی را حفظ کنیم ولی نباید بگذاریم زندگی مردم در محدوده آثار تاریخی مختل شود.
چندی بعد خبرگزاری مهر بهنقل از مرتضی حسامنژاد، معاون شهردار اصفهان، از بازنگریهای جدید در محدوده بافت تاریخی شهر خبر داد و اعلام کرد که برای «تسهیل نوسازی» مناطقی از محدوده بافت تاریخی اصفهان خارج خواهند شد. مشوقهایی هم برای تخریب بافتهای فرسوده و گسترش ساخت و سازها در این مناطق در نظر گرفته شده است.
وعده وزیر به نمایندگان مجلس
۳۰ مرداد سال جاری رضا صالحی امیری در جلسه رای اعتماد خود در مجلس شورای اسلامی به طور غیرمنتظرهای از لزوم بازنگری در حریم آثار تاریخی سخن گفت. برخی از ناظران و کارشناسان تلاش کردند سخنان صالحی امیری را به عنوان ترفندی برای جلب حمایت نمایندگان مجلس جلوه دهند. او گفته بود:
بسیاری از نمایندگان مجلس از حریم آثار تاریخی ناراضی هستند و باید این حریمها مورد بازنگری قرار گیرد.
اما ظاهراً بازنگری در حریم آثار تاریخی بخشی از سیاستهای دولت پزشکیان برای توسعه ساخت و سازهای سودآور در شهرهای ایران است. جامعه باستانشناسان و فعالان میراث فرهنگی تابستان گذشته با انتشار بیانیههایی هشدار داده بودند که کوچک کردن حریم آثار تاریخی نهتنها به معنای از بین بردن حفاظت از این آثار است، بلکه افرادی که چنین طرحهایی را پیش میبرند یا به دنبال منافع اقتصادی هستند یا از تخصص و دانش کافی در حوزه میراث فرهنگی بیبهرهاند.
هشدار باستانشناسان و فعالان میراث فرهنگی
حریم آثار تاریخی به معنای تعیین یک محدوده مشخص برای حفاظت از یک اثر یا محوطه باستانی است. این حریمها به دلایلی مانند جلوگیری از تخریب یا تغییرات نامطلوب در محیط اطراف آثار، ایجاد میشود و هدف آنها حفظ اصالت و تمامیت تاریخی یک اثر است. هرگونه تغییر یا کوچکسازی این حریمها ممکن است به وضعیتی بینجامد که به تخریب یا تغییرات نامطلوب در این آثار منجر شود.
در بسیاری از کشورهای جهان، قوانین سختگیرانهای برای حفاظت از حریم آثار تاریخی وجود دارد و هرگونه تخلف از این قوانین به معنای تعرض به تاریخ و فرهنگ آن کشور به شمار میآید.
بسیاری از فعالان میراث فرهنگی و سازمانهای مردمنهاد به صالحی امیری هشدار داده بودند که کوچکسازی حریم آثار تاریخی به معنای باز کردن درهای تخریب و نابودی برای بخشهایی از تاریخ و هویت ملی ایران است. آنها تاکید کرده بودند که این موضوع نهتنها خطر جدی برای میراث ملموس کشور محسوب میشود، بلکه پیامدهای غیرقابل جبرانی برای ثبت جهانی این آثار در سازمان یونسکو به همراه خواهد داشت. جامعه باستانشناسان ایران در بیانیهای خطاب به صالحی امیری نوشته بود:
در سالهای گذشته آنان که بحث بازنگری و کوچک شدن حرایم میراثی را به شکلی نادرست مطرح کردهاند یا با اصول موضوعه و مأموریتهای این وزارتخانه ناآشنا بوده و از دانش کافی درباره اهمیت و ارزشهای میراث فرهنگی بیبهره بودهاند و یا آنکه در پس پرده بازنگری حرایم آثار تاریخی سود و منفعتی را دنبال کردهاند. این در حالیست که در کشورهای پیشرفته و مترقی دنیا هر روز بر دقت قوانین برای حفاظت و حراست از ارزشهای میراث فرهنگی و بافتهای تاریخی و محوطههای باستانیشان میافزایند و با تصویب قوانین جزاییِ سخت و فرهنگسازی درست، تخریب محوطههای باستانی را کم کردهاند. آنان با شناخت ظرفیتهای گسترده آثار تاریخی و محوطههای باستانی با تدابیر مختلف به رونق گردشگری و جلب مشارکت مردم در پاسداشت میراث فرهنگی همت گماشتهاند.
باستانشناسان در فرازی از این بیانیه به غارت اشیای تاریخی در یک فضای بی درو پیکر و بیسامان نیز اشاره کرده بودند:
یکی از مشکلات امروز کشور ما وضعیت محوطهها، بناها و بافتهای تاریخی است که اکثرا نه ضوابط عرصه و حریم دارند و نه از آنها حفاظتی میشود. آثاری که دستمایه تاراج و غارتاند و اشیاء یافتهشده از آنها سر از موزههای غرب و شرق و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس درمیآورند.
توسعه شهری یا میراث فرهنگی؟
مدیریت یکپارچه توسعه شهری و حفاظت از میراث فرهنگی اگر به شکل متوازن به موازات هم پیش بروند به پایداری جوامع محلی کمک میکنند. اگر توسعه شهری بر میراث فرهنگی غلبه کند، احتمال از دست دادن ارزشها و هویت فرهنگی وجود دارد. اگر این روند معکوس شود، احتمال میرود رکود و خمودگی اقتصادی بر زندگی مردم غلبه کند و سبب مهاجرت از جوامع محلی به مراکز بزرگ شهری شود. جلوهای از این مشکل را میتوان در گرگان مشاهده کرد:
به گزارش «میراث خبر»، بسیاری از ساکنان بافت تاریخی گرگان مایلاند با گسترش ساخت و سازها مشکلات اقتصادیشان را تخفیف دهند. بسازبفروشها هم آنها تحریک میکنند که از اداره میراثفرهنگی «مجوز ارتفاع» بگیرند. لازمه مجوز ارتفاع گرفتن نیز خروج از عرصه و حریم است.
از سوی دیگر از سالهای دهه ۱۳۸۰ شهرداری گرگان در قالب طرحهای نوسازی و بهسازی، زمینه را برای شرکتهای خصوصی فراهم کرده است. برای مثال در سال ۱۳۸۹ «شرکت عمران و مسکن سازان گلستان»، بافت تاریخی خیابان سرخواجه گرگان را تخریب کرد که واکنشهایی را هم در پی داشت. بنابراین در مجموع میتوان گفت دو تهدید وجود دارد: توسعه تهاجمی و سوءمدیریتها در عرصه میراث فرهنگی.
در جمهوری اسلامی، تخریب آثار تاریخی ایران برنامهای سازمانیافته است. وزارت میراث فرهنگی که میبایست حافظ آثار تاریخی و باستانی باشد، در یک تبانی پنهان با شهرداریها گاه به نام مرمت، گاه به بهانه نبود بودجه و گاه تحت عنوان توسعه و حمایت از مردم آثار تاریخی را از بین میبرد. تا وقتی توسعه تهاجمی شهرها درآمیخته با یک رویکرد ایدئولوژیک در دستور کار قرار دارد، مدیریت یکپارچه توسعه شهری و حفاظت از میراث فرهنگی به موازات هم و در هماهنگی با هم و با نیازهای مردم تحقق نخواهد یافت.
باید توجه داشت که دلیل عمده توسعه تهاجمی و تخریب بافت تاریخی مسائل و ملاحظات اقتصادی است. مالکان معمولا با تخریب بنای تاریخی و آپارتمانسازی پول بیشتری به جیب میزنند. در این میان تغییر کاربری بناها به رستوران و کافه از راهکارهاییست که تخریب را به تعویق انداخته اما نمیتوان از تمام این بافتهای تاریخی به این شکل بهرهبرداری اقتصادی کرد و صرفا تبدیل یک بافت تاریخی به مکان گردشگری هم به خالی شدن از سکنه محلات قدیمی شهرها میانجامد. لذا ارائه راهکارهای عملی برای جلوگیری از تخریب بافتهای تاریخی و حفظ آنها، از جمله تقویت قوانین حفاظتی، افزایش آگاهی عمومی، مشارکت دادن مردم در فرایند تصمیمگیری و حمایت از فعالیتهای مرمتی از الزامات مدیریت شهریست که در جمهوری اسلامی اصولاً مطرح نیست.
نقل از رادیو زمانه