back to top
خانهدیدگاه هابهروز ورزنده: نقدی بر ناسیونالیسم آریایی، وقتی تاریخ به خدمت ایدئولوژی در...

بهروز ورزنده: نقدی بر ناسیونالیسم آریایی، وقتی تاریخ به خدمت ایدئولوژی در می‌آید

آریایی بودن: افسانه یا واقعیت؟ آیا آریایی بودن هویت ما را تعریف می‌کند؟

اخیراً متنی خواندم در توصیف کورش هخامنشی و تعلقش به “نژاد پرافتخار آریایی”. نویسنده تلاش کرده بود از این انتساب تاریخینتیجه بگیرد که ایرانیان امروز، به‌دلیل پیشینه آریایی خود، نسبت به اعراب هزار و چهارصد سال پیش که به‌زعم او “عقب‌مانده، وحشی و خشن” بودند، دارای “نژاد برتری” هستند.

فردی که چنین متنی را نوشته است، جدا از تمام مطالب نادرستی که به کورش و دیگران نسبت داده، در واقع باورهای درونی خود و آنچه در ذهن و اندیشه‌اش جریان دارد را آشکار کرده است. در نوشته و بینش او، بر این مفهوم که “ایرانیان اصالتاً از نژاد آریایی هستند” به‌عنوان یک ویژگی ممتاز تأکید می‌شود‌ و این هویت به‌عنوان پایه‌ای برای تمایز و حتی برتری نسبت به سایر اقوام منطقه، به‌ویژه اعراب، معرفی می‌شود.

لیکن تأکید ویژه بر «آریایی بودن» و به‌ویژه بر «آریایی بودن» ایرانیان نه‌تنها پشتوانه علمی و تاریخی ندارد، بلکه می‌تواند به انکار واقعیت‌های چندفرهنگی ایران و دامن زدن به اختلافات اجتماعی منجر شود.

نیز تأکید ویژه بر آریایی بودن ایرانیان و تمایز آن‌ها از سایر اقوام و گروه‌های قومی منطقه، می‌تواند زمینه‌ساز تبعیض و یا برتری‌جوئی قومی شود. چنین نگرشی به‌وضوح در تضاد با ارزش‌های انسانی برابری و عدالت قرار دارد، و نه‌تنها تاریخ پیچیده و متنوع ایران را نادیده می‌گیرد، بلکه به‌نوعی به بازتولید دیدگاه‌های تبعیض‌آمیز دامن می‌زند، که در طول تاریخ پیامدهای مخربی به‌همراه داشته‌اند.

به‌علاوه، اطلاق “آریایی بودن” بر تمامی مردم ایران با واقعیت تاریخی و فرهنگی این سرزمین هم‌خوانی ندارد. ایران سرزمینی است که در طول تاریخ اقوام گوناگونی از مناطق مختلف جهان، از جمله مناطق عرب زبان و ترک‌زبان، به آن وارد شده‌اند و نسل‌های بعدی آنان به‌تدریج بخشی از مردم اصیل ایرانی را شکل داده‌اند‌ و بافت متنوع و چند فرهنگی ایران را پدید آورده‌اند. و یا ایرانیانی نیز در طول تاریخ به دیگر کشورها مهاجرت کرده‌اند، و طبعاً چند نسل بعدی آنان، اکنون جزئی از مردم آن کشورها محسوب می‌شوند و هویت ایرانی در آنان کمرنگ‌تر شده است.

گرایش به تأکید ویژه بر آریایی بودن ایرانیان اغلب با نوعی ایده‌آل‌سازی از دوران پادشاهی هخامنشیان و ساسانیان همراه است، دوره‌هایی که در آن ایران به‌عنوان مهد تمدن و پیشرو در جهان معرفی می‌شود. علیرغم ارزشمند بودن این دوران اما باید توجه داشت که بسیاری از اجداد ایرانیانِ امروز، اصولاً در زمان هخامنشیان یا اشکانیان در این سرزمین حضور نداشتند، و بعدها به این منطقه مهاجرت کرده‌ و با دیگر ساکنان این سرزمین درآمیخته‌اند.

جمعیت کنونی ایران متشکل از فرزندان و نوادگان تمامی اقوام و گروه‌هائی هستند که قبل و یا بعد از این سلاطین و یا سلاطین بعدی به این سرزمین مهاجرت کرده و ساکن شده‌اند، و این از جمله دلایل تنوع فرهنگی، اجتماعی و تاریخی مردم ایران است.

در گذشته، برخی حکومت‌ها از مفهوم “آریایی” به‌عنوان ابزاری برای توجیه سیاست‌های خود و دستکاری احساسات عمومی تحت عنوان ایجاد اتحاد ملی استفاده می‌کردند. این کاربرد ابزاری باعث شده بود تا این مفهوم در برخی موارد مورد سوء استفاده‌هائی خاص قرار گیرد، که پیامدهای مخربی مانند تفرقه‌افکنی یا تقویت تبعیض، به همراه داشت.

و نیز در گذشته و در مقاطعی از تاریخ، برخی نژادپرستان ایرانی از مفهوم “آریایی” برای توجیه برتری نژادی ایرانی‌ها بهره‌برداری می‌کردند. آن‌ها معتقد بودند که آریایی‌ها نژادی برتر هستند و سایر گروه‌ها از نظر ژنتیکی و فرهنگی در سطح پایین‌تری از ایرانی‌ها قرار دارند. خوشبختانه، این دیدگاه‌های نژادپرستانه امروزه به شدت محکوم می‌شوند و گروه‌هائی که چنین افکاری را مطرح می‌کردند، تقریباً از میان رفته‌اند. بااین‌حال، جنبه‌هایی از این بینش همچنان در باورهای برخی جریانات سیاسی به شکل پنهان یا آشکار به حیات خود ادامه می‌دهند.

چرا این باور مورد بحث و انتقاد است؟

پایه‌های علمی ضعیف: مفهوم نژاد آریایی و ادعای برتری نژادی، هیچ‌گونه مبنای علمی ندارد. مطالعات ژنتیکی نشان داده‌اند که همه انسان‌ها از یک نیای مشترک برخوردارند و تفاوت‌های ژنتیکی میان گروه‌های انسانی بسیار جزئی است. انسان‌ها در سراسر جهان از نظر ژنتیکی به‌شدت درهم‌تنیده و به هم مرتبط هستند. این یافته‌ها به‌وضوح هرگونه ادعا درباره برتری یک گروه بر گروه دیگر را رد می‌کنند.

اصطلاح “آریایی” بیشتر به گروه‌های زبانی اشاره دارد تا یک نژاد خاص. از منظر زبان‌شناسی، آریایی‌ها مردمانی بودند که زبان‌های هندواروپایی را گسترش دادند. اما این مفهوم هیچ‌گاه به معنای برتری نژادی یا فرهنگی آنان نسبت به سایر اقوام نبوده و استفاده از آن به‌عنوان ابزاری برای تمایز یا برتری‌جویی کاملاً نادرست است.

لزوم احترام به تنوع فرهنگی و انسانی: در دنیای امروز، احترام به تنوع فرهنگی و قومیتی صرف نظر از نژاد یا قومیت، بسیار ضروری است. به جای تمرکز بر تفاوت‌ها، باید به دنبال یافتن نقاط مشترک در راستای وحدت و انسجام بود.

پیچیدگی‌های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی: تأکید بر آریایی بودن ایرانیان موضوعی پیچیده و چندوجهی است که نیازمند بررسی دقیق از جنبه‌های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی است. ساده‌سازی این موضوع یا استفاده ایدئولوژیک از آن می‌تواند منجر به سوءبرداشت و پیامدهای منفی شود.

پیامدهای اجتماعی و سیاسی: این نوع ایده‌ها گاه به شکل رفتارهای نژادپرستانه علیه گروه‌های قومی و مذهبی خاص در ایران یا منطقه بروز می‌کنند و ممکن است به نفرت‌پراکنی و کاهش انسجام اجتماعی در کشوری چندقومیتی مانند ایران و یا در منطقه منجر شوند.

ارتباط با ایدئولوژی‌های افراطی: در مواردی نیز برخی از این گرایش‌ها با ایدئولوژی‌های افراطی و نژادپرستانه جهانی، مانند برتری سفیدپوستان در غرب، پیوند فکری پیدا می‌کنند و زمینه‌ساز ترویج تعصب، نفرت‌پراکنی و حتی جدایی‌طلبی می‌شوند.

طرح برتری یک نژاد بر نژاد دیگر و تبلیغ آن، به‌ویژه در عصر حاضر، چیزی جز یک گرایش راسیستی و نژادپرستانه نیست. این دیدگاه‌ها همواره مورد انتقاد قرار گرفته‌اند، چرا که بسیاری از مفاهیم مربوط به “آریایی” مبهم یا نادرست هستند و بیشتر به‌عنوان ابزاری ایدئولوژیک مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

برای نویسنده‌ای که مفاهیمی چون “عرب وحشی” یا “نژادی پست‌تر از آریایی” را محور نفرت‌پراکنی خود قرار می‌دهد، تصور گام نهادن در مسیری که به حذف کامل این گروه منجر شود، چندان دور از ذهن نیست. هنگامی که چنین نفرتی به اوج می‌رسد، دیگر هیچ انسانی که به این “نژاد پست‌تر” منتسب شود، از انتقام‌جوئی او در امان نخواهد ماند.

اینکه فردی در قرن بیست‌ویکم، با وجود این‌همه شواهد تاریخی، همچنان ویژگی یا برتری نژادی آریایی‌ها را تبلیغ کند، مایه شگفتی است.

تجربه تاریخی ایران نشان داده است که خشونت و خفقان در هر دوره‌ای، به‌جای تقویت جامعه، آن را به سمت فروپاشی سوق داده است.

باید پرسید که هویت ما را چه چیزی تعریف می‌کند؟ آیا هویت ایرانی صرفاً بر پایه تصورات افسانه‌ای از “آریایی بودن” استوار است؟ یا آن‌که مجموعه‌ای از عناصر گوناگون، از زبان و فرهنگ گرفته تا تاریخ تعاملات منطقه‌ای، هویت ما را شکل می‌دهند؟

بهروز ورزنده

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید