back to top
خانهنویسندگانجنبش زنان تداوم راهی صد ساله- پوران کریمی

جنبش زنان تداوم راهی صد ساله- پوران کریمی

                                           zan tabiz        

     مبارزات اجتماعی زنان مقوله ای است که درکلیه جوامع مطرح است .اگر چه تاریخ مردانه نوشته شده است اما جنبش زنان امروز به گونه ای است که نه تنها قابل کتمان کردن نیست بلکه به نوعی شرط مشروعیت مردمی نظام های سیاسی نیز محسوب می شود .

با نگاهی کوتاه به تاریخچه جنبش زنان در ایران شروع می کنیم .

   سالهای آغازین قرن بیستم مصادف بود با تغییر نظام سیاسی در ایران ، در تشکیل این حرکت تاریخی دو عامل اساسی قابل ذکر است :

1- ورشکستگی و ناکارآمدی نظام سیاسی ، عاملی که بر اثر آن حکومت نتوانست نظام را، در ارتباط با ناهم آهنگی های اجتماعی و هشیاری سیاسی تازه و خواست های ناشی از آن هشیاری اصلاح گرداند.

2- عامل دیگر بحران مالی و نارضایتی عمومی ، که زمینه ساز یک تحول بنیادی بود.

زنان ایران که نیمی از جامعه را تشکیل میدادند از این تغییرات تاثیر پذیرفته ،گام در راهی نهادند که تا امروز ادامه دارد . تکیه آنان بر این اصل طلائی است که ” تحول و نوسازی جامعه ایران بدون احقاق حقوق زنان وفعال نمودن آنان ، در عرصه حیات اجتماعی امکان پذیر نیست . ”  

   در پی انقلاب مشروطه ، فعالیتهای زنان را میتوان در دو زمینه کلی دسته بندی کرد :

   – بخشی از مبارزات معطوف این بود که موانع را از سر راه فعالیتهای سیاسی ، اجتماعی زنان برطرف کنند و از مجلس خواستار بودند که برابری زن و مرد را به رسمیت بشناسد و شرایط را برای مشارکت زنان در عرصه سیاسی ، اجتماعی کشور فراهم کند .

   – گروه دیگری اززنان با ارزیابی از شرایط اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی کشور هدف های محدود تری را دنبال میکردند . تلاش این دسته درزمینه تاسیس مدارس دخترانه و سوادآموزی دختران بود ، گر چه این مورد خود زمینه ساز ، برای فعالیتهای اجتماعی و سیاسی آنها محسوب میشد .

سواد آموزی زنان امر ساده ای نبود . از سوئی باید زمینه اجتماعی آن فراهم گردد و از سوی دیگر با مرتجعین زن ستیز برخورد می شد .همزمان بایستی اقدامات لازم جهت تاسیس مدارس و آموزش زنان ، بعمل می آمد . در حالیکه تازیانه تکفیر و تحریم و شایعات همواره بالای سر زنان ترقی خواه بود.  

اما نکته قابل توجه این است که هر دو گروه زنان خواستار تجدید نظر در فرهنگ ” مرد سالار ” حاکم بر جامعه بودند .

فعالیتهای سیاسی زنان گر چه در گامهای آغازین بود، اما در زمینه های گوناگون از جمله :

ارزیابی و بررسی شرایط سیاسی واجتماعی کشور

نقد فعالیت مشروطه خواهان و استبدادطلبان.

بیان دیدگاهها در باره رویداد ها و تحولات کشور و ارائه پیشنهادات

نمایانگر بود. به عنوان نمونه ، یکی از زنان آزادیخواه در ارزیابی فعالیت روزنامه های مشروطه خواه و در باره آزادی بیان و ضرورت آن، به روزنامه حبل المتین مینویسد : ” مقصود ما از آزادی ، آزادی مشروع است ، یعنی خوب را بد نگوئید از ترس و بد را خوب ننویسند از خوف ، واقع را بی ترس و باک بگویند . ما میگوئیم از مستبدان نترسند و جانشان در معرض خطر نباشد . بخاطر حرف راست زدن مقصر و محبوس نشوند و به زندان اردبیل و کلات نروند .”

مجددا به علت محافظه کاری روزنامه ها اشاره کرده می گوید :

جهت این است که آن ها نمیتوانند آزاد سخن بگویند ، مگر آزادی قلم در مملکت ما نیست ؟ چرا فقط لفظ آزادی است ولی حقیقت معنی آزادی نیست ! “

ایجاد تشکل های زنان ، بخش دیگری از فعالیت سیاسی زنان بود .اگر چه محدود بود ولی با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی آن دوران کار همواری نبود . با اشاره کوتاهی به نمونه ای اکتفا می کنیم :

اتحادیه غیبی نسوان ” اولین تشکل سیاسی زنان دردوره اول مجلس شورای ملی بود که در سال1325 ه -ق (1907 ) – یعنی یک قرن پیش – در تهران تشکیل شد . اعضای این اتحادیه به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی مخفیانه فعالیت می کردند .

اتحادیه خواستار به رسمیت شناخته شدن حقوق زنان ، برابری حقوق سیاسی و اجتماعی زنان و مردان بود . فعالیت دیگرش مبارزه برای تاسیس مدارس دخترانه بود .

عکس العمل مشروطه خواهان نسبت به تحصیل دختران متفاوت بود :

اقلیت بسیار کمی موافق تحصیل دختران بودند . دسته ای مخالف بوده و آن را غیر ضروری می دانستند و بخشی مدعی بودند که فعالیت زنان تنها در امور خانه داری ، تریبت فرزندان ، اخلاق و معاشرت پسندیده است ، اما در امور رجال از قبیل علوم پلیتیکی و امور سیاسی فعلا مداخله شان اقتضا ندارد. “

     در مارس 1907 ( 1325 ه- ق ) اولین دبستان دوشیزگان در تهران توسط بی بی وزیراف تاسیس شد . دختران 5 تا 12 ساله پذیرفته شدند و با 5 معلم زن برنامه آموزشی مشق ، تاریخ ، جغرافی ، حساب و هنر های دستی – خیاطی ، گلدوزی     و کاموا بافی شروع بکار کرد .اما این دبستان در آستانه تاسیس با مخالفتها مواجه شد و به تحریک مردم پرداختند که اساس آن چنین بود :” این مدرسه را بیگانگان به منظور رواج بی عفتی دایر کرده اند ” و مدعی شدند که ” مدرسه علم برای نسوان خلاف دین و مذهب است ” مخالفتها موجب تعطیلی مدرسه دوشیزگان بعد از یک ماه شد .

زنان از پای ننشستند و یک سال بعد با تصویب متمم قانون اساسی اصل 18 که ” تحصیل و تعلیم علوم و معارف و صنایع ” را بدون ذکر جنسیت و بطور عام آزاد می دانست .

اصل 19 که ” به تاسیس مدارس به مخارج دولتی و ملتی و تحصیل اجباری تاکید می کرد .”

با توجه با متمم قانون اساسی دبستان دوشیزگان در 1908 بازگشائی شده و تحت نظارت وزارت معارف قرار گرفت .

نخستین انجمن های زنان نیز همزمان با تاسیس مدارس دخترانه شکل گرفت .انجمن همت خواتین در تهران بعد از فراخوان مشروطه خواهان تشکیل شد . اعضاء این انجمن در جهت تحریم کالا های وارداتی و ترویج و تبلیغ صنایع داخلی فعالیت می کردند .

علاوه بر این ، فعالین حقوق زنان به مواردی از قبیل مخالفت با زود ازدواج کردن زنان ، نداشتن هدف و انتخاب در ازدواج و زندگی مشترک و تعدد زوجات توجه کرده اند. از جمله صدیقه دولت آبادی مدیر مسئول روزنامه زبان زنان بود . او در اساسنامه ” شرکت خواتین اصفهان ” مبارزه با ازدوج قبل از 15 سالگی را یکی از اهداف اعلام کرده است .

در مجموع وجه مشترک فعالیتهای زنان را حول محورهای زیرمیتوان خلاصه کرد :

تلاش برای دست یابی به هویت در نظام خانواده .

طرح حقوق زن

مخالفت با ازدواج اجباری و چند همسری

تلاش برای دستیابی به حقوق سیاسی و اجتماعی

تلاش زنان در مسیر احقاق حقوقشان گر چه ادامه داشت ولی در عرصه علنی فعالیتهای اجتماعی همچنان در محاق قرار داشت . به تدریج مدارس دخترانه افزایش یافت و آموزش زنان رسمی شد . مرحله بعد قدم گذاشتن به صحنه مشارکت سیاسی بود که مبارزه برای دست یابی به این خواست همچنان ادامه دارد .

به یاد آوریم ، نامه ای که زنان در تیرماه 1325 ه- ش ( 1947)   به دفتر نخست وزیری وقت نوشتند و در آن نادیده گرفتن حقوق خود را مورد اعتراض قرار دادند . آنان صراحتا خواستند ” حق انتخاب کردن و انتخاب شدن برای مجلس ” و ” حق ارتقاء زنان به پست های مدیریتی کشور” به رسمیت شناخته شود .

بعد از گذشت حدود 17 سال از تاریخ ارسال نامه و تداوم اعتراضات زنان ، نهایتا با اهداف سیاسی و تبلیغاتی از طرف حکومت به زنان، حق انتخاب شدن و انتخاب کردن داده شد .          

 

   همزمان آقای خمینی ضمن ارسال تلگرافی در 17 مهر 1341 خطاب به شاه گفته بود :

” … پس از اهدای تهیت و دعا، بطوریکه در روزنامه ها منتشر است ، دولت در انجمنهای ایالتی و ولایتی اسلام را در رأی دهندگان و منتخبین شرط نکرده و به زنان حق رأی داده است و این امر موجب نگرانی علمای اعلام … است … ”

همچنین آقای خمینی در پیامی که، درتاریخ 14 اردیبهشت   1342 خطاب به آیت اله سید ابوالقاسم خوئی ارسال کرده چنین متذکر شده است :

” … آنچه تا کنون با صراحت در نطق های خوداظهار کرده اند تساوی حقوق زن و مرد است … اخیرا در طرحی که وزیر دادگستری تهیه کرده است ، قید رجولیت ( مرد بودن ) و اسلام را از قضات لغو کرده و چیز های وحشتناکی در زیر پرده است … “

 

زنان در 60 سال قبل نوشته بودند : ” …. جای تردید نیست که زنان مسلمان ایرانی که واجد شرایط شایسته و کافی باشند میتوانند به مقام وزارت برسند و از هیمن نظر است که قوانین استخدام کشوری و قضائی …و قانون وکلاء دادگستری، بانوان را استثناء نکرده است و عملا هم دولت در استخدام بانوان در ادارات کشوری و لشکری و اعطاء پروانه وکالت دادگستری ، ثابت کرده است که اصل ششم قانون اساسی در تساوی حقوق زنان و مردان لازم الاجرا است.

ولی ناچار به ذکر این نکته میباشیم که متاسفانه این تساوی فقط و فقط در خدمات کم ارزش دولت رعایت میگردد. چون دولتها حاضر نشده اند زنی را به وزارت و یا معاونت انتخاب نمایند ! …”

این اعتراضیه در زمانی ابراز شده که زنان شاغل و تحصیل کرده بسیار کم و رقمی کمتر از هزار نفر بوده است .

قابل توجه است که از سال 1342 تا 1357 هجری شمسی یعنی از سالهای احراز حق رأی به زنان تا انقلاب ، با وجودی که تعداد زنان تحصیل کرده در مدارج عالی دانشگاهی کم نبود ، ولی تعداد نمایندگان زن مجلس تنها 7 درصد کل نمایندگان بود .

اما پس ازانقلاب ،گر چه “حق شرکت زنان در انتخابات” مورد تأئید قرار گرفت ولی علیرغم رشدسیاسی و اجتماعی زنان، از مشارکت آنان در صحنه سیاسی و اجرائی کشور عملا ممانعت شد، بطوریکه در دوره های اول تا ششم مجلس ، زنان تنها 4 در صد کل نمایندگان را تشکیل میدادند .

   بر اساس گزارش (1381 )مرکزآمار، تعداد شاغلین دولتی 4258000 میباشد که 698000 نفر آن را زنان تشکیل میدهند . یعنی حدود  16 در صد از شاغلین دولتی زنان هستند .

در وزارت خانه های آموزش و پرورش و بهداشت تعداد کارمندان مرد و زن تقریبا برابر است .

در آموزش عالی زنان بالغ بر 60 در صد لیاقت های خود را به اثبات رسانده اند.  

اما همچنان سهم آنان در عرصه های مدیریتی بسیار ناچیز و محدود است .  

تشکل های زنان در غالب سازمانهای غیر دولتی گرچه با مشکلات فراوان مواجه است اما همچنان رو به افزایش است .

امروز   پژواک اعتراضات زنان نسبت به جامعه مرد سالار و برای محقق شدن برابریهای حقوقی ، اجتماعی و سیاسی همچنان بگوش میرسد و جلوه ای بیش از پیش یافته است.

کمپین برای خواست ” برابری حقوقی و رفع تبعیض ” نمونه ای از تلاش بارز و مشروع زنان است.

 

منابع :

روزشمار تاریخ ایران ، از مشروطه تا انقلاب اسلامی، باقر عاقلی

توسعه و چالشهای زنان ایران ، دکتر ژاله شادی طلب  

مشروطه اغازی برای زن ایرانی

نهضت امام خمینی

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید