به گزارش سازمان جهانی بهداشت بیش از ۲۳۰ میلیون دختر در ۳۰ کشور جهان از آفریقا تا آسیا و خاورمیانه، از جمله در بخشهایی از ایران ختنه شدهاند. این عمل مثله سازی جنسی زنان است و پیامدهای جسمی و روحی فاجعهباری دارد.
ششم فوریه، روز جهانی مبارزه با ناقصسازی جنسی دختران است. آمار منتشرشده در این زمینه پرده از اقدامی هولناک برمیدارد. سازمان جهانی بهداشت در تازهترین گزارش خود در این باره به بیش از ۲۳۰ میلیون دختر و زن جوان اشاره کرده که در ۳۰ کشور جهان ختنه شدهاند. بیشتر این دختران در سنین نوزادی تا ۱۵ سالگی تحت این عمل قرار گرفتهاند.
عمل ناقصسازی جنسی زنان عمدتا در آفریقا، آسیا و خاورمیانه انجام میشود و زندگی میلیونها دختر را زیر و رو میکند. در کشورهای خاورمیانه، ایران نیز مستثنی نیست، اگرچه به شکلی محدودتر.
هزینه ۱.۴ میلیارد دلاری عوارض جانبی ختنه
ختنه زنان، یا همان ناقصسازی جنسی اصطلاحی است برای عمل بریدن بخشی یا تمامی آلت تناسلی بیرونی زنان. در بسیاری از جوامع عقبمانده این سنتی است قدیمی که زنان و مردان هردو از آن دفاع میکنند. تخمین زده میشود که بیش از ۴ میلیون دختر سالانه در معرض خطر این عمل قرار دارند و سازمان جهانی بهداشت از آن به عنوان یک نگرانی جهانی یاد میکند.
این سازمان هزینه رسیدگی به عوارض بهداشتی ناشی از ناقصسازی جنسی زنانه را سالانه معادل ۱.۴ میلیارد دلار برآورد کرده است و هشدار میدهد این مبلغ در صورت عدم اتخاذ اقدامات فوری برای پایان دادن به این عمل، احتمالاً افزایش خواهد یافت.
ناقصسازی جنسی شامل تمام روشهایی است که در آنها قسمتی یا تمام اعضای تناسلی خارجی زنانه برداشته میشود و گاه به سایر اعضای بدن زن نیز آسیب میزند. این عمل میتواند عوارض جانبی سنگینی برای زن داشته باشد و گاه به مرگ منجر شود.
انعکاس نابرابری عمیق
ختنه زنان نقض حقوق بشر دختران و زنان و منعکسکننده نابرابری جنسیتی با ریشهای عمیق و کهن است. این عمل تبعیض علیه دختران و زنان را افراطیترین شکل ممکن به نمایش میگذارد.
ناقصسازی جنسی تقریباً همیشه بر روی دختران خردسال انجام میشود و نقض حقوق کودکان است. این عمل همچنین نقض حق سلامتی، امنیت و تمامیت جسمانی فرد، حق امنیت در برابر شکنجه و رفتارهای ظالمانه است. در یک کلام ختنه زنان نه فقط غیرانسانی و تحقیرآمیز، که ناقض حق زندگی است، زیرا در مواردی منجر به مرگ شود.
نکته قابل تعمل این که شواهدی وجود دارد که نشان میدهد کارکنان بهداشتی در برخی مناطق در انجام این عمل دخیل هستند، زیرا باور دارند که انجام آن در محیط پزشکی ایمنتر است. سازمان بهداشت جهانی (WHO) به جد از کارکنان بهداشتی خود خواسته است که این عمل را انجام ندهند و استراتژی جهانی خود را در راستای پایان دادن به “پزشکیسازی” ختنه زنانه تقویت کرده است.
انواع ناقصسازی جنسی زنان
اولین نوع ختنه شامل برداشتن جزئی یا کامل کلیتوریس (قسمت خارجی و قابل مشاهده کلیتوریس که حساس است) و یا پوشش کلیتوریس (لایه پوستی که دور کلیتوریس را میپوشاند) است.
در نوع دوم علاوه بر برداشتن جزئی یا کامل کلیتوریس، لابیا مینور (چینهای داخلی واژن) همراه یا بدون برداشتن لابیا ماژور (چینهای خارجی پوست واژن) همراه است.
سومین نوع “اینفیبولیشن” یا بستن واژن است. این عمل شامل باریک کردن ورودی واژن از طریق ایجاد یک پوشش است که معمولاً با بریدن و جابجایی لابیا مینور یا لابیا ماژور ایجاد میشود، که گاهی با دوختن همراه است. این عمل با یا بدون برداشتن کلیتوریس یا پیشپوست آن انجام میشود.
چهارمین نوع که وحشیانهترین نیز هست، شامل تمام روشهای صدمه به اعضای تناسلی زنانه مانند بریدن، شکافتن، ساییدن و سوزاندن ناحیه تناسلی است.
ناقصسازی جنسی زنان میتواند پیامدهای فاجعهباری داشته باشد و زندگی زن را برای تمام عمر تحت تاثیر قرار میدهد. گذشته از درد شدید، خونریزی بیش از حد، ورم بافتهای تناسلی، تب، عفونتهایی مانند کزاز و مشکلات بهبود زخم، گاه این عمل میتواند به شوک و حتی مرگ منجر شود.
عوارض بلندمدت این عمل عفونتهای مجرای ادارد، مشکلات واژنی (ترشحات، خارش، واژنیوز باکتریایی و دیگر عفونتها)، قاعدگی دردناک، کلوئید و مشکلات جنسی (درد در حین رابطه جنسی، کاهش رضایت جنسی، و غیره) باشد. افزایش خطر عوارض زایمان (زایمان دشوار، خونریزی بیش از حد، سزارین، نیاز به احیای نوزاد و غیره) و مرگ نوزاد از دیگر عوارض این عمل است.
ختنه به مشکلات روانی نیز منجر میشود؛ افسردگی، اضطراب، اختلال روحی پس از عمل و بسیار عوارض دیگر که درمان آن نیاز به زمانی طولانی دارد.
عوامل فرهنگی و اجتماعی
پژوهشگران و مدافعان حقوق زن میگویند دلایل انجام ناقصسازی جنسی از منطقهای به منطقه دیگر و همچنین در طول زمان متفاوت است و شامل ترکیبی از عوامل اجتماعی و فرهنگی در درون خانوادهها و جوامع میشود.
در جاهایی که ختنه زنانه بهعنوان یک هنجار اجتماعی شناخته میشود، فشار اجتماعی برای تطابق با آنچه که دیگران انجام میدهند و انجام دادهاند، همچنین نیاز به پذیرفته شدن اجتماعی و ترس از طرد شدن توسط جامعه، انگیزههای قوی برای ادامه دادن این عمل هستند.
ختنه زنانه اغلب بهعنوان “بخشی ضروری از بزرگ کردن یک دختر و راهی برای آماده کردن او برای بلوغ و ازدواج” تلقی میشود. این ممکن است شامل کنترل بر تمایلات جنسی دختر برای ترویج “پاکدامنی پیش از ازدواج و وفاداری زناشویی” تلقی شود.
ختنه در ایران: یک پدیده محلی
وزارت خارجه آمریکا سال ۲۰۲۲ تأکید کرد که اطلاعات بهروز شده کمی در مورد این عمل در ایران وجود دارد. اما دادهها و گزارشهای رسانهای قدیمیتر (از سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵) نشان میدهند که ناقصسازی جنسی زنان در استانهای هرمزگان، کردستان، کرمانشاه و آذربایجان غربی بیشتر رواج داشته است. در بیشتر موارد، دختران بین پنج تا هشت ساله بیشترین قربانیان این عمل بودهاند.
کامیل احمدی، مردمشناس ایرانی-بریتانیایی در پژوهشهای گذشته خود در این زمینه به برخی باورها، هنجارها، نگرشها، و نظامهای سیاسی و اقتصادی اشاره میکند که به گفته او در استمرار سنت ختنه زن نقش داشتهاند.
او در بررسی میدانی و تحلیل عمل ناقصسازی جنسی زنان و دختران در ایران به این نتیجه رسیده که این عمل در برخی از روستاهای چهار استان آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه، و هرمزگان رواج داشته و غالبا میان “برخی از اقلیتهای سنی” اجرا میشود.
به گفته او “این تحقیق بر این باورِ دیرین که رواج این عمل را تنها محدود به آفریقا میداند خط بطلان کشیده و شواهد کافی فراهم کرده است تا دیگر هرگز نتوان رواج ختنه زنان و دختران را انکار کرد”. علاو بر این “آشکار شدن این حقیقت به فعالان مدنی جامعه ایران و کمیتههای مدافع حقوق کودکان سازمانهای بینالمللی کمک میکند تا با ذینفعان و دستاندرکاران این عمل در ایران وارد گفتوگو شوند و ضمن بهرسمیت شناختن انجام این عمل، با آن مبارزه کنند.”
کامیل احمدی به این نیز اشاره میکند که ناقصسازی آلت جنسی دختران سنتی است که به پیش از اسلام و مسیحیت برمیگردد و ریشههای تاریخی آن را باید در میان آفریقاییان غیرمسلمان جست.
او در تحقیق خود میگوید: «عمل ختنه زنان در برخی کشورهای مسلمان موجود است، ولی نه در کتاب مقدس و قرآن ذکری از ختنه زنان هست و نه در هیچ یک از متون معتبر مسیحی و اسلامی.» این پژوهشگر تاکید میکند که با این حال “دین به مبنایی توجیهی برای ترویج ختنه زنان بدل شد چون آن را به پاکدامنی زنان گره زدند و ختنه گواهی شد بر پاکی زنان مومن در نظر خداوند.”
.
دویچه وله