سید حمزه صالحی؛ سرویس بینالملل انتخاب: ایران و روسیه دو کشور همسایه هستند که روابط آنها در چند دهه اخیر بیشتر به دلیل تحریمها و انزوای بینالمللی ایران و نیز جنگ اوکراین که باعث تحریم روسیه شد در ابعاد سیاسی و امنیتی بیشتر شده است. پیشینه روابط تاریخی میان دو کشور بیش از چند قرن است که اوج آن به دوره قاجار بازمیگردد که بعد از جنگهای ایران و روس و تحمیل معاهداتی همچون گلستان و ترکمانچای و آخال ایران مجبور شد بخشهایی از سرزمینهای خود را به روسیه واگذار کند. این روابط در دوره شوروی و پس از آن نیز همواره تحت تأثیر رقابتها و منافع متقابل قرار داشته است. از سوی دیگر، ترکیه نیز روابط طولانی و پیچیدهای با روسیه دارد که از زمان امپراتوری عثمانی و تزارها آغاز شده است. در حالی که این روابط در طول جنگ سرد به دلیل عضویت ترکیه در ناتو و نزدیکی به غرب دچار تنش بود، در دهههای اخیر به سمت همکاریهای متقابل، بهویژه در زمینههای انرژی و امنیتی، پیش رفته است. نگاهی به روابط مسکو و آنکار در چند دهه اخیر نشان میدهد که علیرغم تنشهای مقطعی و برخی نوسانات روابط میان روسیه و ترکیه، از پایداری و اولویت بالایی برای مسکو برخوردار است. با این حال در آستانه سفر مسعود پزشکیان به روسیه در ۲۸ دی ماه ۱۴۰۳ قرار است «معاهده مشارکت جامع راهبردی ایران و روسیه» بین دو طرف در مسکو امضا شود که برخی معتقدند روابط دو کشور را وارد مرحله جدیدی خواهد کرد. کاظم جلالی سفیر ایران در مسکو پیرامون این معاهده گفته این موافقتنامه که همه جوانب حوزههای روابط دوجانبه را در بر میگیرد، دارای یک مقدمه و ۴۷ ماده است که با امضاء و اجرای این آن، در تمام حوزههای مناسبات دو کشور شاهد رشد و ارتقاء سطح همکاریها خواهیم بود.
قبل از هرچیز باید گفت هرگونه گسترش مناسبات ایران با کشورهای دنیا از جمله همسایه قدرتمندی مانند روسیه از اهمیت و ارزش بالایی برخوردار است که باید از آن استقبال کرد؛ اما جدا از عدم توانایی کافی اقتصادی روسیه برای جبران کاستیهای اقتصادی ایران واقعیت رفتاری روسیه در مقایل ایران و سایر متحدانش هم نشان میدهد که ایران نباید در روابط خارجی خود بیش از حد به روسیه اتکا کند؛ زیرا پیشبینی میشود حتی با وجود امضا معاهده مشارکت جامع راهبردی بین دو کشور در فضای رقابت منطقهای که شکل گرفته، روسیه با توجهبه اهداف سیاست خارجی خود و توان اثرگذاری کشورهای منطقه برای روابط با کشوری مانند ترکیه به عنوان یک رقیب منطقهای ایران اولویت بسیار بیشتری قائل شود. برای این موضوع از جنبههای مختلف اقتصادی، ژئوپلیتیک، امنیتی و نظامی، و سیاسی و دیپلماتیک این موضوع را بیشتر بررسی خواهیم کرد.
۱- اقتصادی
واقعیت ابن است که در روابط اقتصادی ایران و روسیه محدودیتهای زیادی وجود دارد. روابط اقتصادی دو کشور بیشتر به صادرات نفت و گاز و واردات کالاهای صنعتی محدود است. تحریمهای بینالمللی علیه دو کشور به خصوص ایران نیز توان همکاری را کاهش داده است؛ اما وضعیت روابط اقتصادی روسیه با ترکیه متفاوت است. در سال ۲۰۲۳ حجم تجارت ترکیه و روسیه ۵۶.۵ میلیارد دلار بوده است. در مقابل حجم تجارت ایران و روسیه در همین سال ۴ میلیارد دلار بوده است که بیش از ۱۴ برابر کمتر از حجم تجارت روسیه و ترکیه است. دادهها نشان میدهد در حالی که ترکیه بعد از چین و هند در سال ۲۰۲۳ سومین شریک تجاری روسیه بوده است، ایران در بین ۱۵ شریک تجاری اول روسیه هم نبوده است. در همین راستا حجم تجارت ایران با ترکیه در سال ۲۰۲۳ هم کمتر از ۳.۵ میلیارد دلار بوده است که به روشنی میتواند میزان اهمیت و اثرگذاری روابط اقتصادی ترکیه با روسیه را به نسبت روابطی که این دو کشور با ایران دارند مشخص میکند؛ بنابراین در هرگونه چالش منطقهای نباید توقع داشت که روسیه از حجم عظیم منافع اقتصادی و تجاری با روسیه به نفع حجم اندک تجارت با ایران آن هم در شرایط تحریم این کشور چشم پوشی کند.
علاوه بر آمارهای اقتصادی روسیه و ایران به عنوان اولین و دومین دارندگان منابع گازی جهان خواه ناخواه به عنوان رقبای اقتصادی در بازار جهانی مطرح هستند و همکاریهای سیاسی آنها و حتی همکاری در سازمان اوپکپلاس و مجمع کشورهای صادرکننده گاز هم نمیتواند طبیعت رقابت دو کشور در حوزه انرژی را در بازارهای جهانی و منطقهای تحت تاثیر قرار دهد. مورد مهم دیگر تاثیر تحریمها بر روابط دو کشور است که جدا از برخی همکاریهای سیاسی، عملا جذابیت اقتصادی دو کشور را کاهش داده است و مخصوصا اینکه روسیه در شرایط تحریمی که خود با آن روبهرو است ترجیح میدهد از فرصتهایی که در همکاری با کشورهایی مانند ترکیه نصیب این کشور میشود بیشتر استفاده کند؛ زیرا کشوری مانند ترکیه با بهرهگیری از روابط قوی اقتصادی با اتحادیه اروپا توانسته جایگاه خود را در اقتصاد جهانی تثبیت کند. این موقعیت به ترکیه اجازه میدهد تا در تعاملات خود با روسیه از جایگاه قدرتمندتری برخوردار باشد. پروژههای بسیار مهم همچون خط لوله گاز روسیه به ترکیه موسوم به ترکیش استریم نشاندهنده همکاریهای استراتژیک بین دو کشور است که بر امنیت انرژی ترکیه تاثیرگذار خواهد بود. در کل روابط اقتصادی بین روسیه و ترکیه بسیار متنوعتر و عمیقتر از روابط روسیه و ایران است. این تنوع و حجم مبادلات اقتصادی دلیل مهمی برای ترجیح ترکیه توسط روسیه است. در مقابل، تحریمهای بینالمللی و رقابت در بازار انرژی، روابط اقتصادی ایران و روسیه را محدود کرده است.
۲- ژئوپلیتیک
ترکیه به دلیل قرار گرفتن در چهارراه اروپا و آسیا و کنترل تنگههای بسفر و داردانل، اهمیت ژئوپلیتیکی ویژهای برای روسیه دارد و کشتیهای روسیه در دریای سیاه برای ورود به آبهای آزاد لاجرم باید از تنگههای بسفر و داردانل عبور کنند که این یک مزیت ویژه و نیاز بزرگ برای روسیه است. همچنین با توجه به سقوط بشار اسد و به قدرت رسیدن هیئت تحریرالشام بهعنوان متحد ترکیه در سوریه. آنکارا تبدیل به یک بازیگری کلیدی در موضوع سوریه شده است؛ بنابراین روسیه برای حفظ نفوذ خود در سوریه نیازمند همکاری با ترکیه خواهد بود. جدا از آن ترکیه در سایر منازعات منطقهای مانند لیبی و قفقاز نقش فعالی ایفا کرده است. در لیبی، ترکیه از دولت وفاق ملی حمایت کرده و در قفقاز نیز از جمهوری آذربایجان در جنگ قرهباغ پشتیبانی نموده و تلاش دارد که با احداث دالان زنگزور موقعیت ژئوپلیتیک خود را ارتقا ببخشد. این نقشها ترکیه را به بازیگری تعیینکننده در مناطقی تبدیل کرده که برای روسیه نیز اهمیت ژئوپلیتیکی دارد. در همین زمینه روسیه هم سیاستی هم راستا با خواستههای ترکیه در قفقاز به خصوص موضوع دالان زنگزور اتخاذ کرده است که در صورت تحقق بسیار به ضرر ایران خواهد بود. ریشه تمایل روسیه به حمایت از ترکیه را باید در روابط اقتصادی گسترده دو کشور جستوجو کرد.
البته ایران نیز با دسترسی به خلیج فارس و تنگه هرمز، نقش مهمی در انتقال انرژی دارد. با این حال، محاصره اقتصادی و انزوای سیاسی، از توانایی بهرهبرداری ایران از این موقعیت کاسته است. قابل ذکر است در صورت راه اندازی کریدور شمال – جنوب ضمن افزایش توان تجاری ایران میتواند وابستگی تجاری و ژئوپلیتیک مسکو را به تهران بیشتر کند که این امر نیازمند جدیت ایران برای راه اندازی این کریدور در داخل کشور است. البته تغییر شرایط در سوریه موضوع دیگری است که جذابیت ایران را برای روسیه کاهش داده است. اگرچه برخی خبرها نشان دهنده این است که گویا خود روسیه هم تمایل چندانی به حضور ایران در سوریه و یا حداقل همکاری با ایران در این زمینه نداشته است. همچنان که اخیرا «کامل صقر» مدیر دفتر رسانهای بشار اسد گفته بود که روسیه به درخواست بشار اسد برای انتقال کمکهای مردم ایران به ارتش سوریه از طریق پایگاه حمیم پاسخ نداده است. برخی تحلیلگران غربی هم معتقدند که اگرچه روسیه برای تحولات منجر جدید سوریه آمادگی نداشته؛ اما باتوجهبه تمرکز بر اوکراین یک شکست استراتژیک برای مسکو نبوده؛ زیرا مسکو در صورت موفقیت در اوکراین میتواند نفوذ خود را در خاورمیانه و مدیترانه بازیابی کند. در همین راستا وقتی رقابت ایران و روسیه در حوزه انرژی و سپس پروژه خط لوله انتقال گاز روسیه به ترکیه موسوم ترکیش استریم که ابعاد ژئوپلیتک دارند را در نظر بگیریم. متوجه خواهیم شد که ترجیح روسیه از نظر ژئوپلیتیک نزدیکی بیشتر به سمت ترکیه خواهد بود.
۳- نظامی و امنیتی
از لحاظ نظامی و امنیتی هم باید گفت فروش سامانه دفاعی اس-۴۰۰ روسیه به ترکیه نشاندهنده عمق همکاری نظامی بین دو کشور است. سطح همکاریهای دو کشور به حدی است که حتی در بحرانهایی مانند سقوط هواپیمای روسی در سوریه توسط هواپیمای ترکیه، دو کشور توانستهاند روابط را به سرعت بهبود بخشند. در صورتی که ایران برای خرید سامانه اس ۳۰۰ از این کشور با کارشکنیها و موانع زیادی روبهرو شد. درکل همکاریهای نظامی ایران و روسیه عمدتاً در زمینههای خاصی مانند تامین تجهیزات نظامی و کمک به سوریه متمرکز استکه البته در موضوع جنگ اوکراین روسیه تلاش زیادی برای سرشکن کردن هزینه جنگ به سمت ایران داشت که نمونه آن تائید ضمنی دریافت کمک پهپادی از ایران بود که روابط ایران باغرب به خصوص اروپا را به شدت متاثر کرد و کشور با تحریمهای جدیدی در حوزه هوایی و کشتیرانی روبهرو شد. به طور کلی روابط نظامی روسیه و ترکیه به دلیل انعطافپذیری و منافع مشترک، از عمق و اهمیت بیشتری نسبت به روابط نظامی روسیه و ایران برخوردار است.
۴- ابعاد سیاسی و دیپلماتیک
ترکیه براساس سیاست خارجی ۳۶۰ درجه توانسته است روابط متعادلی با شرق و غرب برقرار کند. این سیاست به ترکیه اجازه داده است تا منافع خود را در تعامل با روسیه هم حفظ کند و توان دیپلماتیک خود را برای تاثیرگذاری بر پروندههای مهم مانند جنگ اوکراین افزایش دهد. همچنین عضویت ترکیه در ناتو به روسیه این امکان را میدهد که از طریق ترکیه به ساختاری برای مذاکره با غرب دسترسی داشته باشد.
در مقابل سیاست خارجی ایران اگرچه در یک چهارچوب کلی به سبب تقابل با غرب هم راستا به جهتگیری کلی روسبه است؛ اما علاوه بر ضعف اقتصادی، تحریمهای بینالمللی و نیز شرقگرایی محض در سیاست خارجی، ایران را از دستیابی به یک نقش موثر دیپلماتیک که بتواند اثرگذاری بر پروندههای مهم داشته باشد بازداشته است، حتی سیاست منطقهای ایران که بر محور مقاومت استوار است ممکن است در تضاد با منافع روسیه در برخی مناطق باشد، همانطور که برخی اخبار حاکی از این است که روسیه در جریان حمله اسرائیل به مواضع نیروهای ایرانی در سوریه رادارهای هشدار خود را خاموش کرده است. واقعیت این است که روسیه همواره یک رویکرد عملگرایانه در سیاست خارجی داشته و منافع خود را در اولویت قرار داده و هر زمانی که منافعش ایجاب کرده، از همکاری با ایران دست کشیده است؛ بنابراین در کل سیاست خارجی ترکیه به دلیل انعطافپذیری و توان ایجاد تعادل بین قدرتهای بزرگ، برای روسیه جذابتر از سیاست خارجی ایران است.
در پایان باید گفت روابط روسیه و ترکیه به دلیل حجم مبادلات اقتصادی، موقعیت ژئوپلیتیکی ترکیه، همکاریهای نظامی و انعطافپذیری در سیاست خارجی، برای مسکو از اهمیت بیشتری برخوردار است. از سوی دیگر، روابط روسیه و ایران محدود به همکاریهای موردی و در چارچوب تحریمها است. ایران باید ضمن گسترش روابط با روسیه از اتکای بیش از حد به روسیه خودداری کرده و سیاست خارجی چندجانبهای را در پیش بگیرد که بتواند منافع ملی را در تعامل با قدرتهای مختلف تامین کند.