back to top
خانه-اخبار روزشغل دوم در ساعات استراحت/ با حداقل حقوق نمی‌توانیم زندگی کنیم

شغل دوم در ساعات استراحت/ با حداقل حقوق نمی‌توانیم زندگی کنیم

خیلی‌هایشان حداقل‌بگیر هستند و درآمدِ کارگری‌اشان کفاف هزینه‌های زندگی را نمی‌دهد. به همین دلیل، رفتگران معمولا شغل دوم دارند. بسیاری از این کارگران بخشی از هزینه‌های زندگی خود را از فروش ضایعات تأمین می‌کنند و برخی، بعد از پایان شیفت کاری به سراغ شغل دیگری می‌روند. یکی از کارگران شهرداری تهران می‌گوید: «به خانه که می‌روم تا ساعت ۱۲ ظهر استراحت می‌کنم و بعد با موتور کار می‌کنم. ساعت ۱۲ شب دوباره سرِ شیفت می‌روم و تا صبح کار می‌کنم. زندگی‌مان همین‌گونه می‌گذرد و باز هم سر ماه لنگِ تأمین خرج‌های اساسی‌مان می‌مانیم!»

داشتنِ شغل دوم البته فقط مختصِ کارگران تهرانی نیست. یکی از کارگران پیمانکاری شهرداری کوت‌عبدلله به «ایلنا» می‌گوید: «ساعت ۹ونیم شیفت‌مان تمام می‌شود و مستقیم سر کار دوم می‌رویم؛ یکی ضایعات جمع می‌کند، یکی بنایی می‌کند و یکی روی ماشینش کار می‌کند. بدون داشتنِ شغل دوم نمی‌توانیم زندگی‌مان را بچرخانیم. حقوق‌مان کم است و همین حقوق ناچیز را گاهی با تأخیرِ چند ماهه پرداخت می‌کنند.»

مواجهه‌ی دائم با آلودگی، کار زیاد، حقوق کم و استرس مشکلات معیشتی و از دست دادن کار؛ اینها تنها بخشی از مشکلات کارگران پیمانکاری شهرداری است. کار در شب بدن را فرسوده می‌کند و کارِ شبانه‌روزی جانی برای آدم نمی‌گذارد. کارگری که در طول ۲۴ ساعت وقتی برای زندگی کردن ندارد و گاهی تنها ۵ تا ۶ ساعت استراحت می‌کند و باقی را کار می‌کند، احتمالا بیش از کارگری که زمان کافی برای استراحت دارد، در معرض حوادث و بیماری‌های شغلی قرار می‌گیرد.

آماری از حوادث کار در بین کارگران شهرداری نداریم اما تعدد اخباری که از مرگ و مصدومیتِ این کارگران بر اثر تصادف حین کار به دست ما رسیده، نشان از بالا بودنِ این دست حوادث دارد. ضمن اینکه باید تاکید کنیم که آنچه به رسانه‌ها می‌رسد، تنها بخشِ بسیار ناچیزی از حوادثی است که در واقعیت اتفاق می‌افتد.

در اسفند ماه، سه کارگر شهرداری، در تهران و گرگان، حین انجام کار بر اثر تصادف جان خود را از دست دادند. ۲۶ دی ماه حوالی ساعت ۴ صبح، در بزرگراه شهید زین‌الدین یک کارگر دیگر براثر برخورد با سواری فوت کرد. ۱۵ دی ماه نیز در تبریز همین اتفاق تکرار شد. ۲۳ آبان، کارگر شهرداریِ دیگری در تبریز بر اثر تصادف حین کار جان خود را از دست داد. ۱۸ آذر در تهران حادثه‌ی مرگبارِ دیگری اتفاق افتاد و یک کارگر شهرداری جان خود را از دست داد. ۳۰ مرداد در رفسنجان و ۲۰ مرداد در سنندج دو کارگر خدماتیِ شهرداری دچار حادثه مرگبار شدند. ۶ خرداد ماه نیز حدود ساعت ۴ صبح یک کارگر شهرداری در کاشمر بر اثر تصادف جان خود را از دست داد. ۱۰ اردیبهشت ماه در طرقبه و ۶ اردیبهشت در مشهد دو کارگر دیگر جان خود را در تصادف از دست دادند.

دست‌کم ۱۲ کشته در طول کمتر از یک سال؛ و این فقط اخباری است که در رسانه‌ها از مرگِ رفتگران منتشر شده است. واضح است که در رابطه با علت این حوادث دلیل مشخصی نمی‌توان آورد. ممکن است مسئله صرفا خطای راننده باشد اما نمی‌توان نقش نبود لباس مناسب برای رفتگران، حضور آن‌ها در مکان‌های خطرناکی مثل اتوبان‌ها و اجبار به انجام کاری که باید به شکل مکانیزه انجام شود و در نهایت، خستگی و خواب‌آلودگیِ کارگران را ندید گرفت.

سرنوشت کارگرانِ یک شغل سخت و زیان‌آور

مسئله این است که خیابان جای خطرناکی است؛ حضور شبانه در این فضای پُرخطر از یک طرف و رفتگری و مواجهه‌ی مدام با انواعِ آلودگی از طرفِ دیگر، این شغل را در رسته‌ی مشاغل سخت و زیان‌آور قرار داده است. قانونگذار برای این دست مشاغل، مزایایی درنظر گرفته تا از تبعاتِ زیان‌آورِ انجام این کار سخت بکاهد. این مزایا اما معمولا به رفتگران به خصوص آن‌ها که با پیمانکاران کار می‌کنند تعلق نمی‌گیرد.

کارگران مشاغل سخت و زیان‌آور تنها باید ۶ ساعت در روز کار کنند. اما بسیاری از کارگران شهرداری، چنانچه شرح دادیم، نه تنها ۶ ساعت کار نمی‌کنند بلکه مجبور به انجام کارِ اضافی آنهم بدون مزد و مواجب هستند. پیمانکاران، آن‌ها را برای انجامِ کارِ جهادیِ خودشان (!) بیش از ساعات موظفی نگه می‌دارند و شیره‌ی جانشان را می‌مکند و در ازای این جانی که می‌گیرند، پولی پرداخت نمی‌کنند. حقوق این کارگران کمتر از تامین حداقل نیازِ اساسی‌اشان است.

کارگران مشاغل سخت و زیان‌آور طبق قانون از ۱۰ سال سنوات ارفاقی بهره‌مند هستند. کارگران پیمانکاری شهرداری اما معمولا حتی سابقه‌ی بیمه‌شان به سختی رد می‌شود. از آنجا که این کارگران با پیمانکاران مختلفی کار می‌کنند، حتی اگر سابقه‌ی بیمه‌شان به درستی رد شده باشد هم در زمان بازنشستگی نمی‌توانند از کارفرمایانِ متعددشان ۴درصد مشاغل سخت و زیان‌آور را بگیرند و چون خودشان هم توان پرداخت ندارند، پس از این ارفاق قانونی نیز بهره‌مند نمی‌شوند.

این کارگران در بهترین حالت، ۳۰ سال کار می‌کنند و اگر بیمه‌شان به درستی رد شده باشد و اگر از کار در فضایِ پر خطرِ خیابان به سلامتی بگذرند با حقوقی ناچیز و احتمالا با انواع بیماری‌ها بازنشست می‌شوند. حال آنکه برخی از این کارگرانِ پیمانکاری حتی به بازنشستگی هم نمی‌رسند.

گزارش: زهرا معرفت

منبع:ایلنا

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید