
تهران- ایرنا- آیینهای سنتی ایرانی همواره بخش مهمی از فرهنگ و هویت اجتماعی این سرزمین بودهاند. یکی از مهمترین این آیینها، جشن چهارشنبهسوری است که به عنوان یکی از جشنهای پیش از نوروز در ایران برگزار میشود. این جشن با ریشههایی در اعماق تاریخ ایران، نشاندهندهی ارتباط عمیق مردم با طبیعت، اعتقادات دینی و فرهنگی، و همچنین روابط اجتماعی آنها همراه است.
چهارشنبهسوری نه تنها یک جشن قومی است، بلکه نمادی از نوید بخشیدن به آغاز بهار، امید به آینده و بهبود وضعیت زندگی فردی و اجتماعی نیز به شمار میرود.
تاریخچه و ریشههای آیین چهارشنبهسوری
چهارشنبهسوری به عنوان یک آیین باستانی ایرانی، ریشه در فرهنگهای کهن ایران باستان و حتی تمدنهای مجاور مانند بابل و آشور دارد. طبق تحقیقات تاریخی، این آیین به احتمال زیاد از دوران زرتشتیان و جشنهای مرتبط با آتشپرستی نشأت گرفته است. در دوران پیش از اسلام، ایرانیان در این شب به گرامیداشت آتش و روشنایی میپرداختند و آتش را نماد پاکی، روشنی و دفع نیروهای منفی میدانستند. در طول زمان، این جشن تحولاتی را پشت سر گذاشته و به شکل امروزی خود در آمده است.
آیین چهارشنبهسوری در جامعه ایرانی
چهارشنبهسوری، علاوه بر جنبههای مذهبی و فرهنگی خود، به عنوان یک مناسبت اجتماعی نیز شناخته میشود. این شب، زمانی است که خانوادهها و افراد به دور هم جمع میآیند و مراسمهایی مانند پریدن از روی آتش، قاشقزنی و بیدار ماندن را برگزار میکنند.
این آیینها نه تنها نماد پیوندهای خانوادگی و اجتماعی هستند بلکه بیانگر امید به بهبودی و دفع مشکلات و دردها از زندگی مردم میباشند. در گذشته، چهارشنبهسوری زمانی بود که مردم به یکدیگر کمک میکردند و با گرامیداشت آتش، به دنبال ایجاد دگرگونی در زندگی خود و جامعهشان بودند.
تأثیر چهارشنبهسوری در جامعه امروز ایران
با گذشت زمان، آیین چهارشنبهسوری دستخوش تغییرات زیادی شده است. آثار اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، موجب شده که برخی از جنبههای این آیین با تغییراتی مواجه شود. در حال حاضر، بسیاری از مردم ایران چهارشنبهسوری را بیشتر به عنوان فرصتی برای جشن و شادی و برگزاری مراسمهای پر سر و صدا میبینند تا معنای باستانی آن.
ترقهاندازی، آتشبازیهای خطرناک و تخریب محیطزیست، به یک معضل اجتماعی تبدیل شدهاند. همچنین، این جشن به تدریج از جنبههای اجتماعی و خانوادگی خود فاصله گرفته و بیشتر به یک مراسم فردی و عمومی تبدیل شده است.
مقایسه آیین چهارشنبهسوری گذشته و حال حاضر
اگرچه چهارشنبهسوری به معنای لغوی امروزین آن در گذشتههای دور وجود نداشته است و ایرانیان جشنهای دیگری در آستانه نوروز داشتند که همراه با نغمهها و آواهای به یادماندنی بودند که علاوه بر جشن و سرور، پیامآور صلح و دوستی بودند اما از ۱۰۰ سال گذشته به این سمت به عنوان یک جشن معنوی و فرهنگی با تأکید بر پاکی، آشتی با طبیعت و پیوندهای اجتماعی برگزار شده و متاسفانه در حال حاضر نیز شاهد تحریفات و تغییرات زیادی در این آیین هستیم. استفاده از مواد محترقه، ترقهزنی و آتشسوزیها در خیابانها نه فقط تهدیدی برای ایمنی عمومی است، بلکه باعث آسیب به آثار تاریخی و فرهنگی نیز شده است. در نتیجه، برخی از جنبههای اصلی آیین که شامل همبستگی اجتماعی، جشنهای خانوادگی و نمادهای فرهنگی بودند، به فراموشی سپرده شدهاند.
این تغییرات اجتماعی نه فقط باعث کاهش ارتباط مردم با ریشههای فرهنگی خود شدهاند، بلکه نشاندهنده تغییراتی در نگرش جامعه نسبت به فرهنگ و آیینها نیز هستند. به عبارت دیگر، نسلهای جدید که بیشتر با دنیای مدرن و فناوری آشنا هستند، کمتر به اصالت و فرهنگهای سنتی توجه دارند. این امر باعث شده مراسمهای چهارشنبهسوری بیشتر جنبه تفریحی و سرگرمی پیدا کنند و کمتر به ارزشهای فرهنگی و اجتماعی توجه شود.
بررسی چهارشنبهسوری در ایران و تحولات آن در طول زمان نشان میدهد که این آیین دارای ریشههای عمیق فرهنگی است که ارتباط تنگاتنگی با باورهای اجتماعی، دینی و تاریخی مردم ایران دارد. با این حال، تغییرات اجتماعی و فرهنگی و همچنین گسترش رفتارهای پرخطر در این جشن، موجب شده که معنای واقعی آن به فراموشی سپرده شود.
برهمین اساس به سراغ «هوشنگ جاوید» محقق و پژوهشگر موسیقی نواحی رفتیم تا ببینیم این جشن پیش از نوروز ایرانیان ریشه در کجا دارد و در زمانهای دور چه موسیقیهایی مورد توجه ایرانیان بوده است.
نقش موسیقی سنتی در آیینهای ایرانی، بهویژه چهارشنبهسوری
جاوید در ابتدای سخنان خود میگوید: ایران هیچگاه بدون آیین نبوده و هیچ آیینی هم در ایران بدون موسیقی نبوده است. اگر دقت کنیم، نخستین نشانههای موسیقی با شکلگیری جوامع انسانی پدید آمده است. انسان اولیه، هنگامی که خانواده تشکیل داد، برای برقراری ارتباط با اطرافیان و طبیعت، از نغمهها و اصوات استفاده کرد. این روند در طول زمان تکامل یافت و اسباب موسیقایی مختلفی شکل گرفت.
او ادامه داد: هنوز هم در زندگی روزمره، از نشانههای صوتی آهنگین استفاده میکنیم؛ مثلاً وقتی کسی را از دور صدا میزنیم، از اصوات موسیقایی بهره میبریم. این اصوات در گذر زمان به هم متصل شدند، آهنگها را پدید آوردند، سپس ملودیها و نغمهها شکل گرفتند و در نهایت، موسیقی به شکل امروزی تکامل یافت.
موسیقی در آیینهای ایرانی، از تولد تا مرگ
این پژوهشگر افزود: اگر به آیینهای ایرانی نگاهی بیندازیم، میبینیم که موسیقی از لحظه تولد تا زمان مرگ همراه انسان بوده است. برای نمونه، در گذشته، هنگام تولد کودک، جشنی به نام «شب شش» برگزار میشد. در این جشن، برای نوزاد ترانههایی میخواندند. اگر دختر بود، میگفتند: «به ماه میماند» و اگر پسر بود، میگفتند: «به شاه میماند». این ترانهها که از گذشتگان به یادگار مانده بودند، نسل به نسل منتقل میشدند. پیش از آنکه کودک بتواند درک کند، گوش او با نغمههای معنوی آشنا میشد. بهعنوانمثال، در گوش نوزاد اذان گفته میشد. این سنت، که در ایران اسلامی رایج شد، ریشهای تاریخی دارد. حتی در شاهنامه فردوسی نیز اشاره شده که در دوره ساسانی، هنگام تولد کودک، نام او را در گوشش زمزمه میکردند.
جاوید با بیان اینکه این رسم، پس از اسلام نیز ادامه یافت، توضیح داد: با این تفاوت که پیش از نامگذاری، اذان در گوش کودک خوانده میشد تا او را از همان ابتدا با معنویات آشنا کنند.
موسیقی و زندگی ایرانیان در طول تاریخ
این هنرمند با تاکید بر اینکه موسیقی از آغاز زندگی تا پایان عمر، همواره با ایرانیان همراه بوده است،گفت: نام کودک را با آواز در گوشش میخواندند و این روند در همه مراحل زندگی ادامه داشت. حتی در مکتبخانههای سنتی، آموزشها بهصورت آهنگین و موزون ارائه میشد. به این ترتیب، میتوان گفت که موسیقی، هم در آیینهای کهن ایرانی و هم در سنتهای مذهبی، نقش محوری داشته و همچنان بخش جداییناپذیر فرهنگ ما باقی مانده است.
موسیقی در آیینهای نوروزی و چهارشنبهسوری
از سوی دیگر موسیقی در نوروز و سایر جشنهای ایرانی، همواره حضوری پررنگ داشته است. اما به گفته جاوید درباره چهارشنبهسوری، باید گفت که این جشن در تاریخ ایران قدمت چندانی ندارد، او در این باره توضیح داد: چهارشنبه در فرهنگ عربی روزی نحس تلقی میشود و این باور پس از اسلام وارد فرهنگ ایران شد. در حالی که در دین زرتشتی و آیینهای باستانی ایران، هیچ روزی نحس نبود. در عوض، جشن اصلی آتش در ایران، جشن سده بود، که متأسفانه اهمیت آن کمتر شده است.
او گفت: جشن سده کهنترین جشن آتش ایرانی است و بهتازگی با تلاشهایی، افرادی همچون دکتر حسنزاده در میراث فرهنگی، بهعنوان یک جشن مشترک با چند کشور همسایه ثبت جهانی شده است. برخلاف چهارشنبهسوری، جشن سده از دیرباز در فرهنگ ایران وجود داشته و همچنان در برخی مناطق، مانند پلنگان(پالنگان) در کردستان و خراسان برگزار میشود. این جشن شامل آیینهای موسیقایی، آوازهای دستهجمعی و رقصهای خاصی بود که حتی در شاهنامه به آنها اشاره شده است.
ریشه چهارشنبهسوری
او درباره قدمت چهارشنبهسوری نیز گفت: بهنظر میرسد چهارشنبه سوری در دوران قاجار و پهلوی اول، بهعنوان یک رسم جدید شکل گرفته است. برخی معتقدند که این رسم از رویدادی تاریخی الهام گرفته شده است، جایی که ایرانیان برای حمایت از مختار ثقفی، در شب چهارشنبه آتش روشن کردند. اما این آتشها روی بامها روشن میشد، نه در خیابانها. در سوی دیگر، زرتشتیان ایران در شب سال تحویل، بر بامها آتش روشن میکنند تا ارواح نیاکانشان، که در باور آنها در این زمان به خانه بازمیگردند، راه خود را پیدا کنند.
جاوید با تاکید بر اینکه موسیقی همواره جزئی جداییناپذیر از آیینهای ایرانی بوده است، گفت: جشنهای سنتی، مانند سده و نوروز، بهوضوح نشان میدهند که ایرانیان باستان چگونه با استفاده از موسیقی و آتش، فرهنگ و باورهای خود را حفظ کرده و منتقل کردهاند.
چگونه چهارشنبهسوری رایج شد؟
این پژوهشگر درباره چگونگی رایجشدن جشن چهارشنبهسوری به شیوه امروزی اظهار کرد: در دوره پهلوی اول، چهارشنبهسوری بهعنوان یک آیین رسمی تبلیغ شد. پیش از آن، جشنهای آتش متعددی در ایران برگزار میشد اما هیچیک به چهارشنبه مرتبط نبود. برخی معتقدند که چهارشنبهسوری، ملغمهای از آیینهای مختلف است و ریشه مشخصی ندارد.
جمله «زردی من از تو، سرخی تو از من» که امروزه در چهارشنبهسوری گفته میشود، نیز ساخته روشنفکران دوره مشروطه است و در متون قدیمی وجود نداردپریدن از روی آتش، یک رسم مغولی؟
او درباره پریدن از روی آتش نیز توضیح داد: برخلاف تصور رایج، پریدن از روی آتش سنت زرتشتیان نیست. در آیین زرتشتی، آتش مقدس شمرده میشود و نباید به آن بیاحترامی کرد. این رسم، احتمالاً در دوران مغول وارد فرهنگ ایران شد. مغولها در آیین توبه خود، هفت آتش برپا میکردند و از روی آن میپریدند. این سنت بعدها در میان ایرانیان رایج شد. همچنین، جمله «زردی من از تو، سرخی تو از من» که امروزه در چهارشنبهسوری گفته میشود، نیز ساخته روشنفکران دوره مشروطه است و در متون قدیمی وجود ندارد.
فراموشی آیینهای کهن ایرانی
جاوید در پاسخ به این پرسش که چرا آیینهای کهن ایرانی در حوزه جشنهای نوروزی کمرنگ شده و به دست فراموشی سپرده میشوند، گفت: در دوران حکومت پهلوی، تبلیغات گستردهای برای چهارشنبهسوری انجام شد و در عوض، جشنهای اصیلتر مانند تیرگان و مهرگان به حاشیه رفتند. پس از انقلاب نیز، در دوران ریاست محمد هاشمی بر صداوسیما، حتی ذکر نام چهارشنبهسوری و سیزدهبدر در رسانهها ممنوع بود. این روند باعث شد که آیینهای اصیل ایرانی بهمرور کمرنگ شوند و فقط برخی از آنها، مانند «تیرماه سیزده شو» مازندران و جشنهای مرتبط با آتش، در مناطق محدود باقی بمانند.
آیینهای بشارت نوروزی و ارتباط آن با موسیقی
جاوید افزود: یکی از رسوم زیبای نوروزی که در گذشته رواج داشت، آیین گلگردانی بود. در اسفندماه، شبانان به کوهها میرفتند و نخستین گلهای بهاری را که از زیر برف بیرون آمده بودند، جمع میکردند. هنگام بازگشت به روستا، با آوازخوانی، مژده آمدن بهار را میدادند. مردم نیز به استقبال آنها میآمدند و در ازای گلها، به شبانان هدیه یا پول میدادند. در خراسان، این شبانان هنگام بازگشت، آوازهایی مانند: «امروز نوروزه یاران، فردا نوروزه یاران،بی ین(بیایید)هم را ببینِم، دنیا پنج روزه یاران»را میخواندند. این رسم هنوز در برخی مناطق تاجیکستان، افغانستان، آذربایجان و کردستان باقی مانده اما در ایران تقریباً فراموش شده است.
فرهنگ ما به یک آش شلهقلمکار تبدیل شده که هرکس بخشی از آن را برمیدارد و تفسیر خودش را ارائه میدهد. برای احیای آیینهای اصیل، دانشگاهها و رسانههای ملی باید نقش فعالتری ایفا کنند اما تاکنون، نه دانشگاهیان به این موضوع توجه کافی داشتهاند و نه رسانههالزوم احیای آیینهای اصیل ایرانی
او با تاکید بر اینکه باید این آیینها حفظ شوند، گفت: متأسفانه، فرهنگ ما به یک آش شلهقلمکار تبدیل شده که هرکس بخشی از آن را برمیدارد و تفسیر خودش را ارائه میدهد. برای احیای آیینهای اصیل، دانشگاهها و رسانههای ملی باید نقش فعالتری ایفا کنند اما تاکنون، نه دانشگاهیان به این موضوع توجه کافی داشتهاند و نه رسانهها. در نتیجه، بسیاری از آیینهای غنی ایرانی به فراموشی سپرده شدهاند، درحالیکه جشنهایی که اصالت تاریخی کمتری دارند، مورد تبلیغ قرار گرفتهاند. اگر میخواهیم آیینهای ایرانی را حفظ کنیم، باید آنها را بهدرستی معرفی کنیم، نه اینکه صرفاً آنها را جشن بگیریم، بیآنکه از ریشههایشان آگاهی داشته باشیم.
جاوید افزود: ما عروسکهای نوروزی بسیاری در فرهنگمان داریم؛ مانند «تکمچی» که در خیابانها، کوچهها و گذرهای روستاها آواز میخواندند. این آیینها به ویژه در میان شبانان رواج داشت. شبانان به مردم میگفتند که بهار در راه است، زیبایی و قشنگی میآید و امیدوار بودند که محصول سال آینده، گوسفندان و حتی محصولات کشاورزیشان چند برابر شوند. در طویلهها هم دعا میکردند و در قالبهای مختلفی مانند سایاچیها و کوسهها مژده بهار میآوردند. یکی از این قالبها هم حاجیفیروز بود که در نوروز با لباس قرمز میآمد و با آواز خواندن، شادی به ارمغان میآورد.
این پژوهشگر توضیح داد: این آیینها، ریشههای عمیق فرهنگی داشتند. به طور مثال حاجی فیروز، به نوعی از تبادل فرهنگی میان ایران و تمدن بابل قدیم ناشی میشود. این تأثیرات در داستانهای کهن مثل «گیلگمش» نیز دیده میشود، جایی که قهرمان داستان برای یافتن طبل گمشدهاش به دنیای زیرین سفر میکند. این نوع وامگیری فرهنگی از تمدنهای باستانی ایران و آشور، بخشی از میراث فرهنگی ما است.
او گفت: آیین چهارشنبهسوری هم تاریخچهای دارد. این جشن از دوران قاجار آغاز به مرور زمان، به فرهنگی جدید تبدیل شد. در حال حاضر، این جشن دیگر آن شکوه سابق را ندارد، اما همچنان بخشی از فرهنگ جدید ماست. متاسفانه انحرافهایی از این آیین پیش آمده است؛ برای مثال، ترقهاندازی و ترساندن که اصلاً بخشی از آیین چهارشنبهسوری نبوده و نیست. این موضوع به وضوح نشان میدهد که برخی افراد فرهنگ را نادرست درک کردهاند و آن را به بازی گرفتهاند.
متاسفانه انحرافهایی در آیین چهارشنبهسوری پیش آمده؛ برای مثال، ترقهاندازی و ترساندن که اصلاً بخشی از این آیین نبوده و نیست. این موضوع نشان میدهد برخی افراد فرهنگ را نادرست درک کردهاند و آن را به بازی گرفتهاندجاوید در ادامه به فرهنگ قاشقزنی درچهارشنبه آخر سال اشاره کرد و توضیح داد: در گذشته، آیینهایی مانند قاشقزنی وجود داشت که در آن مردم آواز میخواندند و در خانهها به کمک میرفتند اما هیچگونه ترس و دلهرهای در آن نبود. این فرهنگ غنی امروز کمتر دیده میشود و جای خود را به رفتارهایی مانند ترقهاندازی و تخریب داده است. در بسیاری از نقاط ایران، هنوز هم آثار فرهنگی و تاریخی ما توسط این رفتارها آسیب میبینند.
او افزود: رسانهها و دانشگاهها نقش اساسی در شناساندن این آیینها و اصلاح انحرافها دارند اما متاسفانه تا کنون به طور جدی به این مساله پرداخته نشده است. نوآوری در آیینها خوب است اما نباید به قیمت از دست دادن اصالت و ریشهها باشد. در حال حاضر، نسل جوان بیشتر با نسخههای تحریفشده از آیینها مواجه هستند و شاید حتی از این تغییرات مطلع نباشد.
جاوید خاطرنشان کرد: از دیدگاه من، نوروز و بهار ایرانی از اهمیت بسیاری برخوردار است. در سال ۱۳۸۵، مجموعهای با عنوان «نوروز و بهار ایرانی» منتشر کردم که در آن نشان دادم همه اقوام ایرانی با روشها و شیوههای مختلف بهار را جشن میگیرند. امیدوارم در آینده حمایتهای بیشتری از چنین پروژههایی صورت گیرد تا این میراث فرهنگی ارزشمند حفظ و معرفی شود. امیدوارم سال جدید، سالی پر از اتفاقات خوب باشد و فرهنگ ایرانی بیش از پیش شناخته و ارج نهاده شود.
منبع : ایسنا