ایران از معدود کشورهایی است که قوانین آن بر اساس توهم الوهیت مقام اول آن و دلخواستههای رهبران و مسئولان صادر و به اجرا در می آید ، یعنی هر مسئولی از ولی فقیه مطلقه اول، خمینی، تا ولی فقیه دوم خامنهای گرفته تا کوچکترین عنصر، برای خود قانونی دارد که خود مفسر و مجری آن میباشد. بنابراین میتوان گفت چند مدل قانون در ایران موجود است که عبارتند از:
1- قوانین ولایتی (هوایی و نه آسمانی): این مدل قانون را ولی فقیه تعریف می کند و آن را خدایی و آسمانی میخواند. در حالیکه بسیاری از فقهای دینی با آن مخالف هستند و تنها برداشت گروهی سلطه جو و مستبد دینی است مانند خلفای داعش که خود را برگزیده خدا می دانند.
2-قوانین نیمه هوایی: قوانینی هستند که دنباله روهای همان ولیان فقیه بر اساس برداشت خود از گفتههای آنان به اجرا در میآورند که انواع مختلف دارد. از قوانین دست پخت فقهای شورای نگهبان، قضات و دادستانها، سرداران سپاه پاسداران و نیروی انتظامی، امامان جمعه و جماعت، نیروهای چماقدار حزب الله و انصار حزب الله ، نیروهای اماکن و… گرفته تا رئیس بسیج پایگاه علی اکبر روستای محمود کلاته از حومه اوس کلای رستم آباد شهر نور تا…
3- قانون اساسی : قانونی که سالها مردم برای رسیدن به آن تلاش کرده بودند و با انقلاب خود در سال 57، میپنداشتند برای رسیدن به استقلال و آزادی با بیرون کردن شاه و بر سر کار آوردن مرجع تقلیدی به نام خمینی و به دنبال آن انتخاب خبرگان، قانون اساسی مطلوب به دست خواهد آمد. به یمن وجود آن، ایرانیان میتوانند، مستقل و آزاد، به خواستهای خود تحقق ببخشند و بر میزان عدالت رشد کنند. اما بعدها متوجه شدند که این قانون، همان نبود که میخواستند. باوجود این، همین قانون نیز کمترین اثری در اداره کشور ندارد و تنها بهانهای است برای سرکوب مردم. زیرا قوانین دیگری هستند که بر آن اولویت دارند. همانگونه که خمینی و سید علی خامنهای و دیگر فقها هم گفته اند، خلاف قانون اساسی عمل کردن خلاف شرع نیست!
4 – قانون زیر زمینی: به قانونی گفته میشود که از سوی ولی فقیه یا فقهای دیگر به صورت مخفی برای انجام امور مهمه اسلامی ولایتی! از جمله اعدام دسته جمعی، شکنجه، تجاوز، ترور، بمب گذاری و…، تهیه و تصویب و توسط آلت فعلها به اجرا در میآید. به این قوانین فتوا نیز گفته میشود.
1- قوانین ولایتی (هوایی):
ولیان فقیه و مطلقه معتقدند که قانون ولایتی بر قانون اساسی اولویت دارد بنابراین قانون اساسی تنها روکش قوانین استبدادی ولایتی است . به برخی از نکات توجه فرمایید:
● «نگاهی به روش و سیره عملی امام نشانگر این نکته است که در بعضی موارد حضرت امام مقید به قانون اساسی نبوده! و تصمیماتی فوق قانون اتخاذ می نمودند. از جمله این موارد شورای عالی انقلاب فرهنگی و دادگاه ویژه روحانیت و مهمتر از آن که مورد گلایه نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز واقع شد،مسئله تشکیل مجمع تشخیص مصلحت نظام بود. مجمع فوق داوری بین مجلس و شورای نگهبان و احیانا وضع قوانین را به عهده گرفته بود، اما در قانون اساسی پیش بینی نشده بود».
(روزنامه جمهوری اسلامی (1367/9/7)، ص 9)
● خمینی چند ماه قبل از مرگ به این نتیجه رسید که گذر از قانون اساسی برای آینده مشکلاتی را به وجود خواهد آورد. بنابراین گفت : «…انشاالله تصمیم داریم در تمام زمینهها وضع به صورتی درآید که همه طبق قانون اساسی حرکت کنیم!. آنچه در این سالها انجام گرفتهاست در ارتباط با جنگ بودهاست. مصلحت نظام! و اسلام اقتضا می کرد تا گرههای کور قانون سریعا به نفع مردم و اسلام بازگردد».
(امام خمینی ، صحیفه نور، ج 21، ص 57.)
خمینی این حرفها را هنگامی زد که دیگر از قانون اساسی و اجرای آن خبری نبود و صدها امر واقع شده بود که همه بنابر اوامر ولی فقیه انجام شدند و نه قانون اساسی. دیگر از قانون برگزیده اثری نبود و او در سالهای آخر «دوران طلایی»، دم از ولایت مطلقه فقیه زد و دستور «بازنگری در قانون اساسی» و ولی بعدی (سید علی خامنهای) یکجا قانون ولایتی از نوع مطلقه را ایجاد نمود و قانون اساسی را به کناری نهاد.
وقتی خمینی فهمید خود عامل ویرانی قانون اساسی بوده است، در مقام توجیه گفت:«…قانون اساسی واقعی همان احکام اسلام است! که با توجه به رعایت مصلحت مسلمانان نقض نشده است».
پس نقض این قانون اساسی، نقض ظاهری محسوب میشود!!
در اواخر عمر، خمینی برای خلاصی از این نقض ظاهری و گنجاندن ولایت مطلقه فقیه در قانون اساسی مصوب 1358، دستور بازنگری قانون اساسی را صادر کرد.
(صحیفه نور ، ج 21، ص 122 و 123 1368/2/4)
● با توجه به وضعیت جسمی و روحی خمینی معلوم نیست، آنچه از قول او گفته و نوشته شده چه حد صحت داشته باشد. باید گفت که تقریبا صحیفه نور خمینی در سال آخر حیات او، می تواند کاملا بیاساس باشد. زیرا ، در آن زمان، او در حالی نبود که بتواند در باره امور، نظر خود را به زبان و یا قلم بیاورد و نامه نگاری کند. اغلب آنها ساخته امثال احمد خمینی، هاشمی رفسنجانی، سید علی خامنهای ، مهدی کروبی ، حمید روحانی و دیگران است.
گفته میشود،خمینی در اواخر عمر متوجه شده که در قانون اساسی برخی از شئون مرتبط با قدرت ولی فقیه نیامده است و باید بیشتر از آن به ولی فقیه قدرت داد و این هدیه آسمانی! را دیکتاتوری تمام عیار نماید تا کسی جرات نکند در برابر او حتی انتقاد کند به همین دلیل گفته بود :
«این که در قانون اساسی است بعضی شوونات ولی فقیه هست نه همه شوون ولایت فقیه» (صحیفه نور، ج 11، ص 133)
● خمینی در جایی دیگر یک تنه به میدان میآید و بر ضد قانون اساسی که خود آن را امضا کرده بود، میگوید :
«به نظر من (قانون اساسی) یک مقداری ناقص است و روحانیت بیشتر از این در اسلام اختیارات دارد. و آقایان برای اینکه با این روشنفکرها مخالفت نکنند، یک مقدار کوتاه آمدند. این که در قانون اساسی هست، این بعضی شئون ولایت فقیه است نه همه شئون آن … این را قرارش داده اند با آن همه قیودی که همه اش قیود یک چیزی بوده است که خب قرار داده اند ما هم تابعیم، لکن این مسئله نیست، مسئله بالاتر از این است» (صحیفه نور، ج6، ص519).
اگر خوانندگان قسمت آخر این جمله را فهمیدند به ما هم بگویند. اما در کل وقتی ولی فقیه بر جان و مال و ناموس مردم بسط ید دارد، معلوم نیست که روحانیان قدرتگرا کدام اختیار زورگوئی را کم دارند که خمینی میخواهد آنرا هم داشته باشند. اگر خوانندگان یادشان باشد زمانی خمینی میگفت : «اسلام مساوی است با روحانیت».و این شعار سراسر کشور را پوشانده بود و حال که به وضعیت روحانیت مینگریم متوجه میشویم اگر اسلام مساوی با همین روحانیت باشد، هنوز وضعیت ما ایرانیان بدتر و بدتر و بدتر خواهد شد.
قبل ازاینکه به برخی از فتاوی سید علی خامنهای در رابطه با قدرت ولایی رهبری اشاره کنیم، در گفتههای روح الله خمینی که بانی ولایت فقیه مطلقه بوده است تأمل میکنیم تا بدانیم در دهه طلایی، یعنی دوره ولایتمداری این ولی فقیه، قانون چه جایگاهی داشتهاست:
● خمینی: «این توهم که اختیارات حکومتی رسول اکرم (ص) بیشتر از حضرت امیر (ع) بود، یا اختیارات حکومتی حضرت امیر(ع) بیش از فقیه است باطل و غلط است. البته فضائل حضرت رسول اکرم (ص) بیش از همه عالم است و بعد از ایشان، فضائل حضرت امیر (ع) از همه بیشتر است؛ لکن زیادی فضائل معنوی اختیارات حکومتی را افزایش نمیدهد. همان اختیارات و ولایتی که حضرت رسول و دیگر ائمه ، صلوات ا… علیهم در تدارک و بسیج سپاه داشتند ، تعیین ولات و استانداران، گرفتن مالیات و صرف آن در مصالح مسلمانان داشتند، خداوند همان اختیارات را برای حکومت فعلی قرار داده است؛ منتها شخص معینی نیست روی عنوان ” عالم عادل” است.
وقتی میگوییم ولایتی را که رسول اکرم (ص) و ائمه (صلوات ا… علیهم) داشتند ، بعد از غیبت، فقیه عادل دارد؛ برای هیچ کس این توهم نباید پیدا شود که مقام فقها همان مقام ائمه (علیهم السلام) و رسول اکرم(صلوات ا… علیه) است. زیرا اینجا صحبت از مقام نیست، بلکه صحبت از وظیفه است. ولایت یعنی حکومت و اداره کشور و اجرای قوانین شرع مقدس، یک وظیفه سنگین و مهم است؛ نه اینکه برای کسی شان و مقام غیر عادی بوجود بیاورد و او را از حد انسان عادی بالاتر ببرد. به عبارت دیگر، “ولایت” مورد بحث، یعنی حکومت و اجرا و اداره، بر خلاف تصوری که خیلی از افراد دارند، امتیاز نیست بلکه وظیفه ای خطیر است… مثلا یکی از اموری که فقیه متصدی ولایت آن است اجرای حدود است. آیا در اجرای حدود بین رسول اکرم(ص) و امام و فقیه امتیازی است؟ یا چون رتبه فقیه پائینتر است باید کمتر بزند؟.
نه! حدود برای همه یکسان است. اما راستی این حدود را پیامبر یا ائمه یا ولی فقیه با رعایت کدام اصول حاکم بر قضاوت و توسط چه کسانی اجرا میکنند؟ آنچه مشاهده شد، این بود که خمینی نه به این اصول پایبند بود و نه به حدودی که تازه باید با رعایت اصول اجرا شوند. او بدست کسانی چون خلخالی و قدوسی و محمدی گیلانی، محسنی اژهای، علی فلاحیان، علی رازینی و موسوی تبریزی و… جنایت را رویه اصلی حکومت کرد.
به نکته ای کاملا اسلامی ولایتی از حد و حدودی که محمدی گیلانی می گوید توجه کنید تا ببینیم آیا حد و حدود مشخص شده در دوران ولایتی خمینی و خامنهای نیز همانند پیامبر و ائمه بوده است:
محمدی گیلانی گفتهاست: «محارب بعد از دستگیر شدن، توبهاش پذیرفته نمیشود و کیفرش همان است که قرآن گفته. کشتن به شدیدترین وجه. حلق آویز کردن به فضاحتبارترین حالت ممکن. تعزیر باید پوست را بدرد، از گوشت عبور کند و استخوان را درهم شکند». البته این کذاب دروغ به قرآن نسبت میدهد. قدوسی، دادستان انقلاب، گفتهاست: «در زندانها شکنجه صورت نمیگیرد، اما مجازاتهای شرعی اسلامی اعمال میگردند. موسوی تبریزی دادستان انقلاب بعدی گفته است: «یکی از احکام جمهوری اسلامی این است که هرکس در برابر این نظام امام عادل بایستد، کشتن او واجب است. زخمیاش را باید زخمیتر کرد تا کشته شود.این حکم اسلام است. چیزی نیست که تازه آورده باشم». او نیز دروغگو است. کشتن واجب نیست. بنابر قرآن، حتی در مورد قاتل، مجازات اعدام زشتکاری همانند زشتکاری قتل است.
بعد از مرگ خمینی خبرگانی جمع شدند و در مجلس بررسی مجدد قانون اساسی برخی از لوازم دیکتاتوری را برای رهبری تعریف مجدد نمودند. از جمله
بند هشتم اصل یکصد و دهم قانون اساسی درباره اختیارات رهبری به گونهای تنظیم شد که ولی امر و امامت امت از حیث قانونی در اعمال ولایت مطلقه مشکلی نداشته باشد. «حل معضلات نظام که از طرق عادی قابل حل نیست».
ظاهرا براساس قانون اساسی بازنگری شده اعمال «ولایت مطلقه فقیه » میتواند در بسیاری موارد «نقض ظاهری قانون اساسی » را نیز بدنبال نداشته باشد. ولایت مطلقه نه در چهارچوب احکام فرعیه اولیه و ثانویه الهیه محصور است و نه در محدوده قانون اساسی اسیر و نسبت به هر دو امر مطلق است نه مقید. اوامر او در حکم قانون است و در صورت تعارض ظاهری با قانون، مقدم بر قانون میباشد.
مطالعه مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی در این باره، رافع هر ابهامی در باره عدم تقید ولایت مطلقه فقیه به قانون اساسی از دیدگاه اکثریت اعضای شورای بازنگری قانون اساسی است (صورت مشروح مذاکرات شورای بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ، صفحات 219، 220، 673، 676 )
البته قبل از تصویب قانون ولی فقیه مطلقه در بازنگری قانون اساسی خمینی خود راسا مطلق بودن خود را در برخی امور نشان داد و متوجه شد برای آیندگان نیز باید همین قدرت وجود داشته باشد. به گفته خمینی که زمانی در پاریس دم از آزادی مطبوعات ، احزاب و گروهها ، حجاب زنان و… میزد توجه فرمایید و دوران طلایی خمینی را نیز مشاهده نمایید:
«…اگر ما از اول که رژیم فاسد را شکستیم، انقلابی عمل کرده بودیم، قلم تمامی مطبوعات را شکسته بودیم و تمام مجلات فاسد و مطبوعات فاسد را تعطیل کرده بودیم و روسای آنها را به محاکمه کشیده بودیم و روسای آنها را به سزای خودشان رسانده بودیم و چوبههای دار را در میدانهای بزرگ برپا کرده بودیم، این زحمتها پیش نمیآمد. دادستان انقلاب موظف است مجلاتی را که بر ضد ملت است و توطئهگر است تمام را توقیف کند و نویسندگان آنها را محاکمه کند».
به این می گویند قدرت ولی فقیه مطلقه در دوران طلایی خمینی. این ولی مطلقه گمان میبرد تجسم خدا، نه خدای اسلام که خدای زورگو است و مختار است هر زوری را بگوید. مانند سید علی خامنهای در جریان هستهای، خمینی در جریان جنگ، خود را در زورآزمائی با صدام مختار دید و 8 سال جنگ را در سود انگلستان و غرب بر مردم ایران و عراق و تمامی منطقه تحمیل کرد. 3 هفته پس از بازپسگیری خرمشهر ، او گفت:
«…ما باید از راه شکست عراق به لبنان برویم. ما میخواهیم که قدس را نجات بدهیم. لکن بدون نجات کشور عراق از این حزب منحوس [بعث عراق] نمیتوانیم». پس از قربانی کردن یک نسل ایرانی و واردکردن 1000 میلیارد دلار (بنابر محاسبه رژیم ولایت فقیه) خسارت، جام زهر شکست را سرکشید.
بعد از مرگ خمینی، جانشین او، خامنهای ولی فقیه مطلقه، خود را همه کاره جهان هستی میبیند. به دل خواه، قوانین و احکام حکومتی صادر میکند. در سال های قبل در توهمی عجیب خود را فرمانده سپاه امام زمان میدید. در عید غدیر، به هنگام سان دیدن از 100 هزار بسیجی جمع شده در بیابانهای قم خود را علی ابن جواد خراسانی خواند و البته محمود احمدی نژاد نیز در آن سال یکی از فرماندهان نظامی تحت نظر ایشان بود.
بسط ید ولی فقیه مطلقه بدانحد است که آذری قمی میگوید: «ولی فقیه تنها نیست که صاحب اختیار بلامعارض در تصرف در اموال و نفوس مردم میباشد، بلکه اراده او حتی در توحید و شرک ذات باریتعالی نیز موثر است و اگر بخواهد میتواند حکم تعطیل توحید را صادر نماید و یگانگی پروردگار را در ذات و یا در پرستش محکوم به تعطیل اعلام دارد».
1- همانگونه که برخیها گفته میشود او حاکم بر جان و مال و ناموس مردم است! زیرا مردم صغیر هستند و ایشان ولی آنها. (قول جنتی و مصباح یزدی و…)
2- با توجه به تعاریف قدر قدرتی ولی فقیه مطلقه، فرامین سید علی خامنهای برای همه الزام آور است. حتی برای فقها و مراجع و مقلدان آن! خامنهای در پاسخ به سئوالاتی میزان قدرت خود را به شکل زیر به نمایش گذارده است تا به دیگران بگوید من همه کاره کشور هستم و هر کلام من قانون میباشد یعنی قانون اساسیای که دیگران تلاش کردند تا آنرا با کلی محدودیت تنظیم کنند ، با وجود من کشکی بیش نیست.
3- با توجه به اینکه اوامر او فوق قانون است. بنابراین احکام صادره از سوی او قابل اجرا میباشد و به چند نمونه از پاسخهای خامنهای در رابطه با قدرت خود ساخته مطلقه او توجه فرمایید:
4- سئوال 62: آیا اوامر ولی فقیه برای همه مسلمانان الزام آور است یا فقط مقلدین او ملزم به اطاعت هستند؟ آیا بر کسی که مقلد مرجعی است که اعتقاد به ولایت مطلقه فقیه ندارد، اطاعت از ولی فقیه واجب است یا خیر؟
جواب: بر اساس مذهب شیعه همه مسلمانان باید از اوامر ولائی ولی فقیه اطاعت نموده و تسلیم امر و نهی او باشند. و این حکم شامل فقهای عظام هم میشود، چه رسد به مقلدین آنان. به نظر ما التزام به ولایت فقیه قابل تفکیک از التزام به اسلام و ولایت ائمّه معصومین(علیهم السلام) نیست.
● سئوال 63 : کلمه ولایت مطلقه در عصر پیامبر اکرم« صلی الله علیه و آله »به این معنی استعمال شده است که اگر رسول اکرم« صلی الله علیه و آله »شخصی را به انجام کاری امر کنند، انجام آن حتی اگر از سخت ترین کارها هم باشد بر آن فرد واجب است. به طور مثال اگر پیامبر« صلی الله علیه و آله »به کسی دستور خودکشی بدهند. آن فرد باید خود را به قتل برساند. سؤال این است که آیا ولایت فقیه در عصر ما با توجه به این که پیامبر اکرم« صلی الله علیه و آله »معصوم بودند و در این زمان ولی معصوم وجود ندارد، به همان معنای عصر پیامبر« صلی الله علیه و آله »است؟
جواب: مراد از ولایت مطلقه فقیه جامعالشرایط ایناست که دین حنیف اسلام که آخرین دین آسمانی است و تا روز قیامت استمرار دارد دین حکومت و اداره امور جامعه است. لذا همه طبقات جامعه اسلامی ناگزیر از داشتن ولی امر و حاکم و رهبر هستند تا امت اسلامی را از شر دشمنان اسلام و مسلمین حفظ نماید. و از نظام جامعه اسلامی پاسداری نموده و عدالت را در آن برقرار و از ظلم و تعدّی قوی به ضعیف جلوگیری نماید. و وسائل پیشرفت و شکوفائی فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را تأمین کند . این کار در مرحله اجرا ممکن است با مطامع و منافع و آزادی بعضی از اشخاص منافات داشته باشد. حاکم مسلمانان پس از این که وظیفه خطیر رهبری را طبق موازین شرعی به عهده گرفت، باید در هر مورد که لازم بداند تصمیمات مقتضی بر اساس فقه اسلامی اتخاذ کند و دستورات لازم را صادر نماید. تصمیمات و اختیارات ولی فقیه در مواردی که مربوط به مصالح عمومی اسلام و مسلمین است، در صورت تعارض با اراده و اختیار آحاد مردم، بر اختیارات و تصمیمات آحاد امّت مقدّم و حاکم است، و این توضیح مختصری درباره ولایت مطلق فقیه است.
(از خوانندگان عزیز تقاضا میشود که چند بار مطلب فوق را بخوانند تا بدانند خامنهای چگونه تلاش می کند قدرت ولی فقیه مطلقه را در همه چیز نشان دهد حتی در دستور به خودکشی !)
• سئوال ۶٩ : آیا اطاعت از دستورات نماینده ولی فقیه در مواردی که داخل در قلمرو نمایندگی اوست، واجب است؟
جواب: اگر دستورات خود را بر اساس قلمرو صلاحیت و اختیاراتی که از طرف ولی فقیه به او واگذار شدهاست، صادر کرده باشد، مخالفت با آنها جایز نیست.
اقای بنی صدر در مورد نمایندگان ولی فقیه که خود ولی مطلقهای میشوند، سی و هفت سال پیش در گفتگو با آیه الله منتظری هشدار داده بود : «در یکی از این روزها رفتم اطاق آقای منتظری که اطاق رئیس مجلس سابق سنا را به ایشان داده بودند. داشت خربزه میخورد. تعارف کرد.یک کم با هم شوخی کردیم. گفتم: آقا شما اینجا چه کارهاید؟ گفت: من. رئیس مجلس خبرگان. گفتم: کی این مجلس را اداره میکنه؟ گفت: آقای بهشتی داره اداره میکنه. گفتم شما فرض کنید که این ولایت فقیه، با این اختیارات که آقای آیت امضا کرده و با 16 اختیار. حالا شما با این اختیارات شدی ولی فقیه. شما ببینید الآن توی این مجلس شما رئیس هستید و کس دیگری دارد آن را اداره میکند. شما ببینید بعد، ولایت فقیه شما را در این کشور کی اعمال میکند ؟ فکر این را کردهاید؟ در هر دهکوره ایران هر ژاندارمی وهر پاسداری یک مطلقه میشود. هر روضهخوانی یک مطلقه میشود. اینها دمار از روزگار مردم درخواهند آورد. پدر شما را هم درخواهند آورد. گفت پدر مرا دیگر چرا در میآورند؟ گفتم همین جور مثل این مجلس میشه شما رهبر بشو نیستی. نق هم میزنی واین چماق ولایت مییاد روی کلهات».
بعدها منتظری به همان سرنوشتی دچار شد که بنیصدر پیشبینی آن را کرده بود:
«یک کسی[مرحوم خانی] خدا رحمتش کنه پارسال آمده بود اینجا. می گفت به قم رفته بود و از کسی اسم برد که عضو شورای فتوای منتظری است . از قول او میگفت: آقای منتظری دائم مینشیند و میگوید بنیصدر میگفت که این بلاها سر ما میاد. افسوس که نشنیدیم».
● سؤال: خواهشمند است در خصوص «التزام به ولایت فقیه» توضیح دهید؛ به عبارت دیگر چگونه باید عمل نماییم تا بدانیم که به جانشین بر حق آقا امام زمان (عج) اعتقاد و التزام کامل داریم؟
جواب: «ولایت فقیه به معناى حاکمیت مجتهد جامعالشرائط در عصر غیبت است و شعبهاى است از ولایت ائمه اطهار (علیهم السلام) که همان ولایت رسول الله (صلى الله علیه وآله) مىباشد . و همین که از دستورات حکومتى ولى امر مسلمین اطاعت کنید نشانگر التزام کامل به آن است.»
2- در رابطه با پیوند قوانین هوایی و قوانین نیمه هوایی و مجریان وابسته به آن:
تنها به یک نکته مرتبط با کنسرت و اجرای آن در ایران به طور مختصر اشاره مینماییم. در هر قضیهای ابتدا ولی فقیه «بیاناتی میفرمایند» و بعد نیروهای نیمه هوایی که مسئولیت قانونی ندارند برای اجرای آن، اقدامات لازم(حمله، کتک، برهم زدن، دستگیرکردن، و…) را انجام می دهند .
● خامنه ای در دیدار با دانشجویان 20 تیر 1394 گفتهاست:
«…یک مسئله، مسئلهی کنسرتها در دانشگاه بود که دانشجوی عزیزی مطرح کردند که دانشگاه جای کنسرت نیست. راست است؛ این را من هم یادداشت کردهام و جزو یادداشتهای من، همین مطلب هست. اینکه ما بیاییم دانشجوها را به خیال خودمان برای نشاط بخشیدن به محیط دانشجویی، به اردوی مختلط ببریم یا کنسرت موسیقی در دانشگاه تشکیل بدهیم، جزو غلطترین کارها است. برای تحرّک دانشجویی و تلاش دانشجویی و نشاط دانشجویی، راههای دیگری وجود دارد؛ آنها را به گناه نباید کشاند، آنها را به سمت شکستن پردههای تقوا و… نباید کشاند».
● «…بسمه تعالی.مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای دولت فرمودند: بنده برای مسایل فرهنگی خوابم نمیبرد.علتش همین کنسرتها و بی حجابیها و …است که مخالف بین شرع است.به والله تقوای آقای روحانی مثال زدنی است.اگر ایشان هم دنبال این ابتذالها میرفت که سطح خود را مانند برخی از دیگر روحانیون استان پایین می آورد…والعاقبه للمتقین»
وقتی خامنهای در مورد کنسرت و مراسم سخنرانی کردند نیروهای مختلف قانونی و غیر قانونی به میدان آمدند تا اقدام به اجرای فرمان کنند. به برخی از نیروهایی که نیمه هوایی هستند و اقدامات آنها توجه فرمایید ( لازم به یادآوری است که مجوز برگزاری کنسرتها را وزارت ارشاد اسلامی طبق قانون و بعد از بررسیهای لازم صادر مینماید):
● بخشی از فرامین را قوه قضاییه انجام میدهد در حالی که قانون مجوز آن را صادر نموده است مثلا: مسئولان قوه قضاییه تعطیلی کنسرت ها را حق خود میدانند. دادیار قوچان مانع از برگزاری کنسرت … شد.
● دادستان نیشابور کنسرت موسیقی کیهان کلهر، نوازنده کمانچه را لغو کرد. دادستان نیشابور مانع حضور زنان عضو گروه موسیقی شهرام ناظری بر روی صحنه گردید
● اماکن: برخی دیگر از کنسرتها توسط اداره اماکن وابسته به نیروی انتظامی و بر اساس دل خواسته رهبری لغو میشود. این نخستین بار نیست که کنسرتی از کیهان کلهر در ایران لغو میشود. سال گذشته نیز اداره اماکن نیروی انتظامی به او و گروه بروکلین رایدر اجازه ..(اجرای کنسرت را نداد).
● یک کنسرت دیگر لغو شد. به گزارش ایسنا، عماد طالبزاده قرار بود، چهارم دیماه در اراک و در یک سالن ۱۲۰۰ نفره روی صحنه برود، اما براساس اعلام، این کنسرت با وجود بلیتفروشی لغو شدهاست.به دلیل مخالفت مسئولان اماکن و نیروی انتظامی
● به گزارش ایران، با همه قول و قرارها در مورد پیگیری لغو کنسرتها در شهرهای نیشابور و اراک و …، مجوز کنسرت علی اکبر مرادی، نوازنده پیشکسوت تنبور از سوی اداره اماکن نیروی انتظامی صادر نشد.
● اجرای کنسرت کیهان کلهر که قرار بود از این هفته در تهران اجرا شود، به دستور اداره اماکن تهران لغو شد. بنابرگزارش سایت «موسیقی ما»،
● ائمه جمعه و جماعت: برخی از کنسرتها به وسیله ائمه جمعه و جماعت به شکل کاملا غیر قانونی به تعطیلی کشیده میشوند تا نشان دهند قانون اساسی و وزارت ارشاد محلی از اعراب ندارد.
مخالفتهای احمد علمالهدی، امام جمعه مشهد، با برگزاری کنسرت موسیقی در مشهد و شهرهای دیگر این استان از عوامل لغو این کنسرت هاست. علمالهدی که اخیرا به نمایندگی خامنهای در استان خراسان رضوی نیز منصوب شدهاست، در یکی از اظهارنظر هایش، برگزاری کنسرت در شهرهای استان خراسان را «مطرب بازی» و «بی بندوباری» خواندهاست.
او گفته است: «این که میگویم در مشهد کنسرت برگزار نشود از باب اعمال قدرت و دستور نیست. ما با موسیقی مسئلهای نداریم و در این زمینه هم هر کس پیرو مرجع تقلید خود است، اما کنسرت، مطرب بازی است».
● امام جمعه رفسنجان گفتهاست: شب گذشته موسیقی و کنسرت در رفسنجان اجرا شد که بچههای حزب الهی رفسنجان به احترام شورای تأمین این کنسرت را به هم نزدند.
● انتقاد امام جمعه نیشابور از هزینه دهها میلیونی برای اجرای یک کنسرت …
● امام جمعه ماهشهر: اگر مانع نشویم فردا میگویند زنان هم برایمان بخوانند. کنسرتها در ماهشهر دیروز و امروز لغو شدند. به گزارش ماهشهر نیوز: پس از تجمع اعتراض آمیز امت حزبالله ماهشهر در مصلای نماز جمعه، جلسهای در خصوص رسیدگی به درخواست امت حزبالله در فرمانداری ماهشهر برگزار شد.
● انتقاد امام جمعه ایزدشهر از برگزاری کنسرت با چنین وضعیتی در ایزدشهر .
● اعتراض امام جمعه کرج به کنسرتهای مسئله دار و درخواست عزل مسئول ارشاد .
● واکنش تند امام جمعه بابل به برنامه موسیقی محمد اصفهانی …
● نماینده ولی فقیه در چهارمحال و بختیاری و امام جمعه شهرکرد، با انتقاد از برگزاری کنسرتهای متعدد در استان در روزهای اخیر، برگزاری این گونه برنامهها را مفسده انگیز دانست.
● انتقاد امام جمعه بافت از برگزاری 50 کنسرت در استان کرمان طی سال 94
● امام جمعه رفسنجان با اشاره به برگزاری کنسرت های موسیقی بیان کرد: موسیقی و غنا همراه با معصیت است و ما یک مرجع را نداریم که در این مراسم شرکت کند.
● امام جمعه بابل:کنسرت موسیقی تکرار شود، گوشمالی تان میدهیم. حجت الاسلام حسن روحانی: اگر بنا باشد کسانی سوءاستفاده کنند، سنت شکنی کنند و به قول خودشان قرق را بشکنند و حرام الهی را به حلال مبدل کنند، مردم قاطعانه چنان گوشمالی بار دومی به شما خواهند داد که برای همیشه فراموش تان نشود.
٭ انصار حزب الله و چماقداران:
یکی دیگر از گروههایی است که هر زمان که لازم ببیند یا دستوری از سوی بالاتر صادر شود برای بر هم زدن هر امری از نمایش فیلم گرفته تا اجرای کنسرت و سخنرانی و… اقدام به تجمع و بر هم زدن آن مینمایند .
● در آبادان و در یک شب از برگزاری دو کنسرت متفاوت موسیقی، به دلیل مخالفت برخی نهادهای مذهبی و امنیتی شهرستان، درست لحظاتی قبل از اجرا جلوگیری بعمل آمد. به گزارش فیدوس، عصر یکشنبه ابتدا کنسرت مجید خراطها که مجوز برگزاری از وزارت ارشاد و اداره کل ارشاد اسلامی خوزستان داشت و بلیتهای آن از روزهای قبل فروخته شده بود در حالیکه مردم منتظر ورود به سالن بودند لغو شد و ساعتی بعد درب سالن اجرای دومین کنسرت که از سوی گروه محلی سایه به یادبود پرویز مشکاتیان ترتیب داده شده بود به روی علاقه مندان به موسیقی سنتی بسته شد.
یک مقام امنیتی- انتظامی که در جمع مردم حاضر شده بود علت لغو کنسرت خراطها را تدابیر امنیتی نهادهای مسوول در شهرستان عنوان کرد. از ظهر یکشنبه شایعه شده بود که گروهی از مخالفان برگزاری کنسرت در آبادان قصد دارند با حضور در مقابل سالن برگزاری این کنسرت مانع از اجرای آن شوند. روز شنبه نیز جمع اندکی از طلاب و دانشجویان بسیجی با تجمع در مقابل اداره ارشاد شعارهایی در مخالفت با صدور مجوز کنسرت سر دادند. گفته می شود که امام جمعه شهرستان هم یک روز قبل سخنانی در مخالفت با برگزاری کنسرت در آبادان گفته بود.
اما روز یکشنبه سیر وقایع سرعت و شدت بیشتر یافت. تجمع اعتراضی طلاب و بسیجیان در مقابل فرمانداری از عصر آغاز شد و ظاهرا فرماندار آبادان که رییس شورای تامین شهرستان هم هست تن به پذیرش خواستههای آنان سپرد و لغو کنسرتها را اعلام کرد. معترضان که در مقابل فرمانداری قالی پهن کرده بودند و بر آن نشسته بودند اباحه گری و رقص زنان(!) در کنسرتها را دلیل مخالفت خود با برگزاری کنسرت اعلام می کردند.
● تحصن برخی طلاب در اعتراض به کنسرت موسیقی یکی از خوانندگان، مسئولان امر را مجبور کرد این کنسرت که قرار بود یکشنبه شب در آبادان برگزار شود، لغو کنند. به گزارش مهر، روز 29 مهر ماه امسال به مناسبت اعیاد قربان و غدیر جشن بزرگی با حضور مهدی احمدوند، مهدی مقدم (دو خواننده کشور)، مهران غفوریان و سامان گوران (بازیگران طنز کشور) در محل مجموعه ورزشی شهرداری آبادان برگزار شد که به قول بسیاری از طلاب، روحانیون و انصار حزب الله مغایر با شئونات اسلامی و انقلابی بود.
و…
3- قانون اساسی:
با توجه به برخی مسائل ذکر شده فوق و میزان قدرت ولی فقیه مطلقه و گروههای مختلف اجرا کننده فرامین او به شکل قانونی و غیر قانونی، توضیح بیشتر در مورد جایگاه قانون اساسیای که فقهای شورای نگهبان مفسر دل بخواه آن هستند ضرورت ندارد .
4- قوانین زیر زمینی
در بالا اشارهای به قوانین زیر زمینی شد. قوانین زیر زمینی قوانینی است که از سوی ولی فقیه مبسوطالید و یا برخی از فقها برای انجام اموری انشاء و صادر میشود که بیشتر در زمینه ترور، شکنجه، تجاوز، بمب گذاری و… می باشد . یک مورد از فرامین زیر زمینی را که مربوط میشود به حمله به بیت آیهالله منتظری، میآوریم:
نیمه شب بود که همه در منزل (سردار و فرمانده چماقداران)حسین الله کرم جمع شدیم ،… تا اینکه (سردار و مداح چماقداران)حسین سازور آمد و گفت: باید فردا که یکشنبه روزی بود برویم پیش آقای خامنهای در دفتر ایشان. فردای آن روز هم حسین سازور قرار بود زیارت عاشورا بخواند. سازور زیارت عاشورا را خواند و در آخر سفره را پهن کردند و صبحانه آوردند. در همین بین آقای رفیعا آمد و گفت صبر کنید همه بروند بعد صحبت خواهیم کرد. تعداد دیگر کم شده بود. رفتیم و نشستیم دور آقای خامنهای که در کنارش آقای معزی و حمید نقاشان هم نشسته بودند. (این حمید نقاشان یکی از کسانی است که در معامله پنهانی بر سر گروگانها شرکت داشت و در گفتگوهای دو طرف در پاریس شرکت داشت).
بعد اولین سئوال ایشان از الله کرم این بود: «خوب اتفاقات را میدانید حزب الله چکاره هست این وسط ؟ » آقای الله کرم برآوردی از شرایط تهران و قم دادند …بعداز اینکه وضعیت را شرح دادیم، آقای خامنهای گفت بهر حال باید این شیخ ادب شود و گمان نکند که مملکت بدون متولی هست. من به آقایان قوه قضائیه و اطلاعات هم گفتم دستتان را باز بگذارند و از من اگر میشنوید دیگر به خانه نروید از همین جا بروید قم و یا الله گفتند و بلند شدند و رفتند
مورد دیگر از فرامین زیر زمینی فرمان و فتوای ترور از جمله ترور و قتل سید احمد خمینی فرزند بنیانگذار رژیم ولایت مطلقه فقیه بود که در اعترافات سعید امامی اینگونه آمده است:
«فلاحیان با وجود آنکه خود حاکم شرع بود، اما معمولا” و در موارد حساس احکام حذف محاربان را شخصا” صادر نمیکرد. او این احکام را از آیتالله خوشوقت، آیتالله مصباح، آیتالله خزعلی، آیتالله جنتی و گاها” نیز از حجتالاسلام محسنی اژهای دریافت میکرد و بدست ما میداد. ما فقط به آقایان اخبار و اطلاعات میرساندیم و بعد هم منتظر دستور میماندیم. مثلا” وقتی باخبر شدیم که حاج احمد آقا در جلسات خصوصی به مسئولان نظام و حتی به ولایت امر اهانت میکند، آنرا ارجاع دادیم و بلافاصله دستور آمد که همه رفت و آمدهای ایشان را زیر نظر بگیرید و از مکالمات و ملاقاتهای ایشان نوار تهیه کنید. ما هم بمدت یکسال همین کار را کردیم. متأسفانه حاج احمد آقا به راه یک طرفه بدی وارد شده بود که برگشت نداشت. وقتی دستور حذف حاج احمد آقا را آقای فلاحیان به من ابلاغ کرد مضطرب شدم و حتی به تردید فرو رفتم. دو روز بعد همراه با آقای فلاحیان به دیدار آیتالله مصباح رفتیم، آقایان محسنی اژهای و بادامچیان هم آنجا بودند البته بعدا” حاج آقا خوشبخت هم از بیت آمدند آنجا و نظر جمع بر این بود که نباید به کسانی که با ولی امر مسلمین خصومت میکنند، رحم کرد …
بخشی از اعترافات سعید امامی
و…