اخیرا، محمد اسلامی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد: «رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اردیبهشت ماه سال آینده برای شرکت در پنجاهمین سالگرد تاسیس سازمان انرژی اتمی ایران و اولین کنفرانس بین المللی انرژی اتمی به تهران سفر خواهد کرد.»
وی درباره وضعیت هستهای ایران، گفت: «آژانس هر سه ماه یک بار برای شورای حکام و هر شش ماه به شورای امنیت سازمان ملل گزارش میفرستد. گزارش مدیرکل دو بخش دارد که یک بخش مربوط به گزارشات پادمانی است که رفتار جاری صنعت هستهای ما هم یک بخش از گزارش ایشان است. اسلامی تصریح کرد: بخش دوم ویژه برجام است که قطعنامه ۲۲۳۱ در دستور کارشان است و انطباق یا عدم انطباق اقدامات ما با برجام را گزارش میکنند که ما با توجه به اینکه بر اساس مواد ۲۶ و ۳۶ برجام برای اینکه طرفین متعاهد به تعهداتشان عمل نکردند، بر اساس قانون اقدام راهبردی عمل میکنیم که آن هم گزارشاتش توسط آژانس تهیه و منتشر میشود.»
با این وجود و حتی اگر گروسی نیز به ایران سفر کند، ابعاد سخنان و موضع گیری وی کاملا نامشخص است. پیش از این در حالی که ایران و آمریکا به توافق نزدیک میشدند، جنگ اوکراین رخ داد و موضوع پیچیدهتر شد. اکنون نیز به اعتقاد کارشناس سیاست خارجی، جنگ غزه تاثیری روی پرونده هستهای گذاشته است.
یکی دیگر از رویدادهای سال ۱۴۰۲ که در حوزه همکاری ایران و آژانس مورد توجه و ممکن است تبعات آن به سال ۱۴۰۳ نیز برسد، لغو مجوز فعالیت برخی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی از سوی ایران است که باعث شد سه قدرت اروپایی فرانسه، آلمان و بریتانیا، پس از تکرار ادعاها و اتهامزنیها علیه برنامه صلحآمیز هستهای ایران، تلاش بیشتری برای فشار بر ایران را آغاز کردند. با توجه به همه این موارد، پرسشهایی مطرح است از جمله این که مجموع تحولات بین المللی چه تاثیری بر وضعیت ایران داشت و قرار است در سال ۱۴۰۳ انتظار چه تحولات هستهای را داشته باشیم؟ رحمان قهرمان پور، کارشناس ارشد مسائل هستهای و پژوهشگر روابط بین الملل در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
طوفان الاقصی برخی محاسبات اقتصادی را به هم زد
رحمان قهرمان پور به فرارو گفت: «در حوزه سیاست خارجی در سال ۱۴۰۲، مذاکراتی را در عمان و قطر انجام دادیم که دستاورد آن هم آزاد شدن پول ایران در کره جنوبی بود، این مذاکرات روند پیشرفت را طی میکرد که مسئله جنگ غزه و طوفان الاقصی پیش آمد و بخشی از محاسبات را بر هم زد. فارغ از مسئله شروع جنگ الاقصی، ادامه پیدا کردن آن بود که مورد توجه قرار گرفت. درگیریهایی که در سالهای گذشته بین فلسطین و اسرائیل داشتیم، نهایتا یک الی دو هفته طول میکشید و آتش بس برقرار میشد و بلافاصله هم بازسازی خرابیها آغاز میشد. اما این بار، ادامه پیدا کردن جنگ غزه و حملات اسرائیل در شمال و جنوب غزه، فضای کاملا متفاوتی را در صحنه بین المللی ایجاد کرد و سایر موضوعات بین المللی از جمله مذاکرات هستهای ایران را تحت تاثیر قرار داد. ما در ۲ الی ۳ ماه گذشته شاهد این بودیم که موضوع هستهای ایران تا حدی از دستور کار آمریکا خارج شده است. همچنین مسئله اوکراین نیز تا حدودی مزید بر علت شده است. در نتیجه برای سیاست خارجی ما شرایط سختی ایجاد شد.»
وی افزود: «مسئله غیرمنتظره دیگر، تنشی بود که بین ایران و پاکستان ایجاد شد. این تنش درباره گروههای تروریستی بود، اما برای اولین بار ایران در خاک پاکستان، گروههای مذکور را هدف قرار داد و پاکستان نیز پاسخ داد. در روابط ایران و پاکستان، مسئله مهم این بود که در سالهای گذشته به رغم چالشهایی که بین طرفین وجود داشت، همیشه یک حد متعادل از روابط را داشتیم. اما موشک پراکنی بین ایران و پاکستان، مسئله مهمی بود. مسئله دیگری که در سیاست خارجی ما رخ داد، تحولاتی بود که در قفقاز رخ داد و به طور مشخص، تخلیه قره باغ و واگذاری آن به آذربایجان و تحولات داخلی ارمنستان در کنار سیاست روسیه در قفقاز از دیگر موارد مهمی بود که هر یک منتهی به افزایش تنشها شد. درخصوص روابط با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس نیز ما سال آرامی را سپری کردیم. هر چند که مسائل غزه میتوانست وضعیت ما را وارد چالش جدی تری کند، اما به هر حال دو کشور سعی کردند روابط را مدیریت کنند.»
خبری از تغییرات مهیج در پرونده هستهای ایران نخواهد بود!
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی گفت: «در حوزه غرب کشور و عراق و سوریه نیز ما در سال ۱۴۰۲ شاهد تحول خاصی نبودیم که باعث تشدید تنش با عراق شود، اما با ترکیه تا حدودی درباره مسئله قفقاز، اختلاف نظر داشتیم که حل شد. در سوریه، اسرائیل مثل گذشته، به حملات خود علیه این کشور ادامه داد و از این نظر شاهد تحول جدید نبودیم. اما سران ایرانی که در مناقشات منطقهای توسط اسرائیل مورد هدف قرار گرفته بودند، شامل افراد مهمتری میشد. روابط ما با اروپا نیز در رکود بود و سال خوبی نداشتیم. درباره آمریکا مسئله هستهای فعلا از دستور کار امریکا خارج شد، البته مسئله حوثیها باعث شد که موضوع تنشها دوباره مطرح شود، اما گفتگوی بین دو کشور از دستور کار به شکل کامل خارج نشده است. سال ۱۴۰۳ نیز تحت الشعاع مسئله غزه، طرح بازسازی غزه، طرح دو دولت آمریکا و انتخابات امریکا خواهد بود و باید منتظر باشیم و ببینیم که نتیجه انتخابات آمریکا چه خواهد شد. طبیعتا سال پرچالشی خواهد بود.»
وی افزود: «در ایالات متحده همیشه بین ساختار حاکم بر این کشور و شخص رئیس جمهور، نوعی تعامل وجود دارد، یعنی زمانی که رئیس جمهور به بدنه و ساختار و بوروکراسی اعتقاد دارد، سعی میکند تابع شرایط باشد. این موضوع شامل سیاست خارجی هم میشود. البته طبیعیست که در برخی نقاط نیز، رئیس جمهور موافقتی با برخی مسائل نداشته باشد، اما وقتی شخصی مثل ترامپ با تیپ شخصیتی بلندپرواز سر کار باشد، شکل تعامل غرب با ساختار سیاست خارجی آمریکا تا حدودی تغییر میکند. یعنی شخصیت رئیس جمهور روی سیاست خارجی تاثیر گذار خواهد بود و به جای این که روی ساختارهای وزارت خارجه آمریکا متمرکز شویم، ناچاریم روی شخصیت ترامپ و واکنشهای احتمالی او متمرکز شویم. اگر بایدن دوباره انتخاب شود، شاهد تمدید شرایط فعلی خواهیم بود.»
این کارشناس ارشد مسائل هستهای در ادامه گفت: «مسئله پرونده هستهای ما تابعیست از نوع رابطه ما با آمریکا و اروپا و البته چین و روسیه به اعتقاد من در سال ۱۴۰۳، این نوع روابط، شاهد یک تغییر اساسی نخواهد بود، بنابراین، امکان این که ما در ۱۴۰۳ به یک توافق اساسی مثل برجام برسیم، فعلا منتفی است. ممکن است توافقهای خوبی انجام شود (مثل محدود کردن میزان غنی سازی ۶۰ درصدی)، اما این که توافقی جامع مثل برجام شکل بگیرد که شامل همه موارد مورد اختلاف باشد، بعید است که در ۱۴۰۳ هم رخ دهد. کاری که ایران انجام میدهد این است که ایران بر اساس برنامه ریزی خود، توان هستهای خود را افزایش خواهد داد تا بتواند در مذاکرات چانه زنی کند، کاری که آمریکا انجام میدهد این است که از سیاست چماق و هویج برای کنترل برنامهای هستهای ایران استفاده کند. احتمال این که ممکن است در سال ۱۴۰۳ شاهد این باشیم که با پایان یافتن جنگ غزه و تشکیل رقابت بین ایران و اسرائیل در منطقه اقدامات تخریبی اسرائیل افزایش پیدا کند، وجود دارد.»