نظر به اینکه متن نوشتار اینجانب با عنوان “تجزیه طلبی حق نیست ، خوزستان عربستان نیست” در برنامه تصویری سایت ایران گلوبال در مورخه هجدهم فروردین ماه نود و هفت که با شرکت اینجانب و آقایان بستجانی ، مهران کمال پور و یاسین احوازی پیرامون فتنه تجزیه طلبان در خوزستان توسط آقای یاسین اهوازی از حزب تجزیه طلب “تضامن دموکراتیک اهواز” تحریف شد لازم دیدم توضیحاتی را در این خصوص به سمع و نظر هم میهنان برسانم.
از آنجا که تجزیه طلبان عرب زبان خوزستان بنا بر سنت قبیح تجزیه طلبی سعی بر القای این داشته اند که نام خوزستان ایران “عربستان” بوده و به ناحق توسط دولت مرکزی ایران به خوزستان تغییر یافته است و همچنین اعتقاد موهوم بر اشغال خوزستان توسط دولت مرکزی ایران ، بنا بر این اینجانب را متهم به تحریف نموده است. تجزیه طلب نامبرده به قسمتی از مقاله اینجانب در استناد به کتاب “حکومت شیخ خزعل” نوشته “ویلیام تئودور استرانگ” مدعی شده است این کتاب به فارسی ترجمه نشده و اینجانب متن کتاب مذکور را مطالعه ننموده ام. همچنین ایشان مدعی شده اند استناد اینجانب در مقاله مذکور به قسمتی از “حکومت شیخ خزعل” بی راه بوده و تحریف تاریخ. مضافا نام برده ترجمه عربی این کتاب با عنوان “حکم الشیخ خزعل بن جابر و احتلال اماره عربستان” یعنی حکومت شیخ خزعل و اشغال سرزمین عربستان را در تصویر نشان داده و مدعی شده اند نام تاریخی خوزستان عربستان بوده و بنا بر ترجمه عربی کتاب خوزستان توسط قوای نظامی ایران اشغال شده است.
اول: استناد اینجانب به نام تاریخی خوزستان از کتاب ویلیام تئودور استرانگ نبوده بلکه در این باب به متون کلاسیک اسلامی همچون ” صورت الارض” تألیف جغرافی دان بزرگ “ابن حوقل” ، کتاب “معجم البلدان” تألیف “یاقوت حموی” ، کتاب “ الآثار الباقیه عن القرون الخالیه” اثر ابوریحان بیرونی ، کتاب “الانساب” تالیف “ابوسعید سمعانی” و “مفاتیح العلوم” اثر ریاضی دان و جغرافی دان بزرگ “خارزمی” استناد کرده ام.
دوم: کتاب “حکومت شیخ خزعل” به قلم آقای “صفا الدین تبرائیان” به فارسی ترجمه و توسط مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران انتشار یافته است.
سوم: خلاف آنچه که ایشان با نشان دادن ترجمه عربی کتاب حکومت شیخ خزعل با عنوان “حکومت شیخ خزعل و اشغال سرزمین عربستان” نشان میدهد و سعی در القا این دارد که نام اصلی خوزستان عربستان بوده و توسط دولت ایران به اشغال در آمده است نام انگلیسی کتاب :
The reign of Shaykh Khaz’al ibn Jabir and the suppression of the principality of ‘Arabistan
میباشد. یعنی حکومت شیخ خزعل و سرکوب سلطنت عربستان. بر خلاف آنچه در ترجمه عربی و تأکید تجزیه طلبان مبنی بر اشغال خوزستان عنوان انگلیسی کتاب حکایت از سرکوب حکومت خود خوانده شیخ خزعل با عنوان حکومت عربستان، نامی که تجزیه طلبان خود بر خوزستان و حکومتشان نهاده بودند دارد.
چهارم: استناد اینجانب در مقاله “تجزیه طلبی حق نیست، خوزستان عربستان نیست” به کتاب تئودور ویلیام استرانگ در مورد حقانیت نام تاریخی خوزستان و جعلی بودن عنوان عربستان نبوده است بلکه، استناد به قسمتی از این کتاب به منظور عدم استقلال حکومت شیخ خزعل و همچنین اثبات اینکه او به دنبال تجزیه خوزستان بوده است اینگونه مرقوم شده بود:
«خزعل پس از آنکه پاسخی در این خصوص (تجزیه خوزستان) دریافت نکرد باز دست از کار نکشید و همچنان در این راستا حرکت کرد. به همین دلیل به هنگام ملاقات با نماینده سیاسی بریتانیا در خلیج فارس، “سرهنگ مید” که برای دیدارش به خرمشهر آمده بود او را تحت فشار قرار داد تا نامه ای نوشته و در این خصوص به او بدهد. پس از آنکه نتوانست این نوشته را از مید دریافت نماید از تلاش باز نایستاد. خزعل به طور مستمر و روزانه به “مک داول” کنسول انگلیس در خرمشهر فشار آورد. او حتی کار را بدانجا رساند که برای اخذ تضمین از انگلیسی ها خود را کارمند آنها قلمداد کند»
پاینده ایران
مازیار شکوری گیل چالان
19/1/1397