back to top
خانهابوالحسن بنی صدرپیام ها و اطلاعیه هاپیام آقای ابوالحسن بنی صدر به کارگران ایران، بمناسبت روز جهانی کارگر

پیام آقای ابوالحسن بنی صدر به کارگران ایران، بمناسبت روز جهانی کارگر

 banisadr.5jpg

کارگران عزیزم

   وضعیتی که در آن هستید را این رقمها گزارش میکنند:

روزانه بیش از 800 کارگر اخراج میشوند و ماهانه 25 هزار تن. از فروردین 1396 تا اواسط فروردین 1397، 300 هزار کارگر اخراج شدهاند؛

85 درصد بنابر کمترین برآورد و 97 در صد، بنابر قول دبیر اتحادیه کارگران، تحت قراردادهای موقت، مشغول بکارند، یعنی 12 میلیون از 13 میلیون جمعیت کارگران ایران فاقد امنیت شغلی هستند و اقتصاد ایران رانت و مصرف محور است؛

80 درصد کارگران ایران دستمزد ماهانهای کمتر از 1میلیون و 400 هزار تومان میگیرند. آنهم در کشوری که، در مرکز آن، خط فقر، 3 میلیون و 600 هزار تومان است. طرفه اینکه همان مزد ناچیز نیز به موقع به کارگران پرداخت نمیشود؛

سهم کار از بهای واحد کالا، تنها 6 درصد است. یعنی بهرهکشی از کارگران اندازه نمیشناسد؛

70 درصد واحدهای تولیدی کشور خوابیدهاند؛

بی‌‌کاری نه در کاهش که در افزایش است. «وزیر» کشور (در 1 مهر 1396) گفتهاست: در بعضی شهرها، میزان بیکاری 60 درصد است. بنابر آمار حکومت که واقعی نیستند، 25 درصد جوانان زیر 29 سال، بیکار هستند. در پائیز 1396، مرکز آمار ایران، جمعیت فعال اقتصادی کشور را ۵/ ۲۶ میلیون نفر اعلام کردهاست. بر فرض صحت رقم، یعنی بقیه جمعیت ایران، در تولید، نقشی ندارند. تازه از این 26.5 میلیون نفر نیز، 50.1 درصد در «خدمات» مشغولند. بدینسان، ترکیب شاغلان می‌‌گوید اقتصاد کشور مصرف محور است. با توجه به این واقعیت 17 درصد شاغلان دهقانانند، پس شمار کارگران صنعتی، نمیتواند 13 میلیون باشد!؟

اینک دیگر برهمگان روشن است که در سطح جهان نیز، نظام سرمایهداری، بیکار برهم میافزاید. بیکاری، مسئلهای از مسائل بزرگ همه جامعهها است و فشار بیکاران را سرمایهداری دستآویز کاستن از سهم کار از ارزشی کردهاست که کارتولید میکند.

 

کارگران ایران!

   شما در شمار جمعیت بزرگی از ایرانیان هستید که نیازهای اولیه آنها ، غذا و مسکن و بهداشت و تعلیم و تربیت و محیط زیست سالم، به اندازه برآورده نمیشوند. پس، با وجود این وضعیت، نباید اجازه دهید، با شما، زبان فریب بکاربرند: در حقیقت، نابرابریهای روزافزون، یکی از پویائیهای رابطه مسلط – زیر سلطه، در سطح رابطه کشورها بایکدیگر و در سطح هر جامعه هستند. به سخن روشن، این زور است که نابرابری ایجاد میکند و زورباوران، زبان فریب بکار میبرند وقتی همان زور را عامل از میان برداشتن نابرابریها تبلیغ میکنند. طی قرون، زبان فریب کوشیدهاست بباوراند که قدرت وسیلهای است که باید از آن زحمتکشان کرد تا نابرابری و خشونت و فقر از میان برخیزد. دروغ گفتهاند و دروغ میگویند زیرا قدرتی که خود نابرابری و خشونت و فقر بر هم میافزاید، ممکن نیست بتواند آنها را از میان بردارد. دروغ است که قدرت دست به دست میشود، حقیقت ایناست که قدرت آلتهای خود را عوض میکند. تاریخ دراز ایران میگوید قشرهای زحمتکش همواره میدانستهاند که استبداد فقر و خشونت میافزاید. میدانستهاند به میزانی که مستقلتر و آزادتر هستند، از نابرابریها و خشونتها کاسته میشود. لذا، از مرامهای مروج زورمداری چشم برباید بست و بر مرام استقلال و آزاد چشم باید گشود که در طول تاریخ ایران، مرام زحمتکشان ایران بودهاست. در این مرام است که عدالت تمیز حق از ناحق و عدالت اجتماعی برخورداری همگان از حقوق خویش، از جمله حق کار و برآورده شدن نیازها، تعریف جستهاست.

 

زنان و مردان کارگر!

     همواره ایرانیان، در مرام استقلال و آزادی که روش زیست حقوقمند برمیزان عدالت اجتماعی است، با یکدیگر متحد شدهاند، تغییر کردهاند و سرنوشت خود را تغییر دادهاند. در ایران امروز و نیز در هیچ کشور دیگری، بدون همگرائی نیروهای فعال جامعه، کارگران، دهقانان، پیشهوران، زنان و دانشجویان و معلمان و نیز قشرهای وسیعی از کارکنان دولت، نمیتوان از استبداد آسود و جامعهای با نظام اجتماعی باز یافت که، در آن، هر شهروند بتواند مجموعهای از کارها داشته باشد و همگان در کار باشند و رشدکنند. زمان آناست که، در سطح کشور، هستههای همیاری، بنابراین، زیست در استقلال و آزادی، پدیدآیند تا که بافتی که این هستهها در سطح کشور پدید میآورند، استبداد را از ایران بزداید.

 

ابوالحسن بنیصدر

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید