[هرچه فریاددارید برسرآمریکا بکشید ]!
این سخنی بود که خمینی گفت و زیادتکرارش کردند.
اماامروزبایدگفت:هرچه فریادداریدبرسرولایت فقیه بکشید!
امروزمادر چهل سالگی تاسیس جمهوری اسلامی وقتی می خوانیم ومی شنویم مصباح یزدی(که اگربودجه ناحقی راکه مفت ورایگان،ازجیب ملت درجیبش قرارمی دهندواگرندهندبه فلاکت می افتد)می گوید:
«علی خامنهای «نعمت خداوند» است ودرسی سال گذشته «هیچ اشتباهی نکرده است.وهیچ وقت دنبال پست و مقام نبود،وخدا میدانست او برای این کار مناسبتر است».
ویا وقتی یک آخوند(ازنوع عمامه سیاهش بنام:قائم مقامی)خزعبلات واراجیفی این چنین سرمی دهد:
«رهبری هیچ وقت خلاف و خطا نمی کند.او دارای عصمت ظلیّه است»!
وقتی دُگماتیسم نقابدارنفاق(اصلاح طلبان حکومتی که واژه ی اصلاحات رابه گَندکشیده اند)باوجود شناخت ازسابقه رئیسی،آنگاه که به مسندریاست قوه قضائیه می نشیند،بانرخ روزسیاست آنرا موس موس کرده وچرکه انداخته،ازدر توجیه درآمده و تائیدش می کنند،دیگر نبایدانتظارداشت به این دست از خزعبلات -که خودخامنه ای باسکوت ونزدن تودهنی آنراتائیدمی کند-اعتراض به صراحت کنند؛نه درلفافه ومراسم خانوادگی!!
چه رسد به اینکه این توقع راداشته باشیم این افرادبه صراحت وآشکارااصل ولایت فقیه_که اسلام،قرآن ومذهب شیعه رادرحصارتنگ نظری امیال شخصی و سیاسی وباندی چندباصطلاح فقیه منصوب ولی فقیه درشورای نگهبان زندانی کرده ومذهب ودین را به جنگ دین برده،آنراطردونفی کرده و بگویند:
هرچه فریاددارید برسرولایت فقیه بکشید وتنها راه صلاح کشور، حذف این اصل ازقانون اساسی ست؟!
این صراحت سخن مرتضی مطهری درسال نخست انقلاب است که خطاب به روشنفکران ومردم گفت:
«ولایت فقیه به این معنی نیست که فقیه خوددررأس دولت قراربگیردوعملا حکومت کند.نقش فقیه دریک کشور اسلامی،یعنی کشوری که درآن مردم ،اسلام رابه عنوان یک ایدئولوژی پذیرفته و به آن ملتزم ومتعهد هستندنقش یک ایدئولوگ است.نه نقش یک حاکم…تصورمردم آنروز- دوره مشروطیت-ونیز مردم ماازولایت فقیه این نبوده ونیست که فقهاحکومت کنندواداره مملکت رابدست گیرند…اساسا فقیه راخودمردم انتخاب می کنندواین امرعین دمکراسی است…آیا اسلام دین طبقه روحانیت است؟آیااسلام ایدئولوژی روحانیون است؟یاایدئولوژی انسان بماهو انسان؟آیاواقعاروشنفکران ما،آنگاه که با مفهوم جمهوری اسلامی روبرو می شوند یا این کلمه رامی شنوندجمهوری به اصطلاح آخوندی درذهنشان تداعی می شود که تنهافرقش باسایرجمهوری هادراین است که طبقه روحانیون عهده دارمشاغل وشاغل پستهاهستند؟حقیقتااگرنمی دانستندوچنین تصوری راداشتند،جای تعجب است و اگرمی دانستندونعل وارونه می زده اند،جای تأسف».(نقل ازکتاب پیرامون انقلاب اسلامی،ص85(.
آیا دراین 40سال ولایت فقیه به این شیوه بوده و کشور به این صورت اداره شد؟
اول انقلاب هوشمندانه نگذاشتنددرآن فضای آزاد مطبوعات واحزاب وسخنرانی ومراسم ها مردم ازماهیت ولایت فقیه وجمهوری اسلامی آگاه شوند واین فرصت راازمردم گرفتتد ودر آن شور وهیجان وهمبستگی مردمی به نام رفراندوم و آزادی ودمکراسی یک واژه “اسلامی”رابه ناف”جمهوری” چسباندند!!
توجیه شان هم(درآن هیاهویی که مردم هیچ دانش سیاسی ومذهبی لازم را نداشتند)این بود که مردم مسلمان هستندواسلام راقبول دارند…!!
خُب،نگفتند چه قرائتی ازاسلام؟
اسلامی که ازآن72دوفرقه بیرون آمده است؟
ووقتی جمهوری اسلامی رای آورد،آمدنددرقانون اساسی نوشتندوگفتند:
فقط اسلام شش فقیه شورای نگهبان!
افرادی که خود منصوب ولی فقیه هستند!وازآنطرف خودشان هم کاندیدهای مجلس خبرگان رهبری-که هدفش نظارت بررهبری وانتخاب رهبراست- راتائیدمی کنند!!
وتازه علاوه براین، به سبزه هم آنراآراسته وحق تفسیرقاتون اساسی ونظارت برانتخابات را-که بعداازحق تفسیرشان،آنرااستصوابی اعلام کردند- برعهده این 6نفرگذاشتند!!
اسلام ماشداسلام این شش نفر!! وآنچه آنهاازاسلام می فهمند!!وقوانین بدون تصویب این6تایی هااصلااعتبارندارد!!
خُب جناب رهبراصلاح طلبان!!
جناب آقای سیدمحمدخاتمی!
که درسال 60درروزنامه کیهان برعلیه مخالفان از«استبداد نامرئی»نوشتید!اکنون استبدادآشکارحکومت دینی را می بینید ولی حاضرنیستید به صراحت شما و دوستان اصلاح طلب حکومتی تان ازاصل ولایت فقیه-که همه فلاکت ونکبتی که دراین چهل سال نصیب این کشور و مردم شده بخاطرآن است_حرفی بزنید وخطاب به مردم ازآنهابخواهید که هرچه فریاددارندبرسرولایت فقیه بکشند که تنها راه اصلاح کشوررفتن به همین مسیراست!
محمد شوری(نویسنده وروزنامه نگار )
چهاردهم فروردین نودوهشت