ایران چهل و یکمین سال انقلاب ضد وابستگی و استبدادی خود را آغاز میکند که، در آن،جنبش همگانی دردیگر کشورها روش شد و گل را بر گلوله پیروز کرد. این پیروزی بر شما مبارک باد.
رژیم پهلوی که به کمک بیگانگان و با دو کودتا،اولی توسط انگلیسها در سال ۱۲۹۹ برضد مشروطیت و دیگری با کمک انگلیس و قدرت استعماری جدیدیعنی آمریکا در سال ۱۳۳۲ برضد نهضت ملی ایران به رهبری دکتر محمد مصدق استقرار یافته بود، با بستن فضای سیاسی و رویه کردن وابستگی و استبداد در هر چهار بعد سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی، راه را بر هرگونه اصلاح بسته بود. وضعیت سیاسی و اجتماعی – اقتصادی ایران از یک سو و اوضاع جهانی از دیگر سو، زمینه جنبش عمومی مسالمت آمیزی در ایران را فراهم ساخت. مردم ایران با شعار استقلال و آزادی جنبشی را آغاز کردند که در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ به سلطنت و رژیم وابسته پهلوی خاتمه داد. گرچه آقای خمینی که از سوی مردم سخنگویی جنبش را یافت شخصیتی مذهبی بود، در مصاحبه ها و سخنان روزانه خود که از طریق رسانههای جهان منتشر میشد، با بیان اصول اهداف انقلاب مردم ایران، که گل را بر گلوله پیروز کرد، تغییر نظام سیاسی ایران از استبدادی به مردمسالاری، بر پایه استقلال و آزادی و ولایت جمهور مردم که مشارکت مردم کشور را در اداره امور خود ایجاب میکند، اعلام کرد: بدیل نظام سلطنتی را جمهوریای مانند جمهوری فرانسه خواند و وعده داد که ولایت با جمهور مردم است که در آن ایرانیان، ورای دین ومرام و جنسیت و قومیت و نژاد و زبان و… از حقوق انسان برخوردار و در حقوق شهروندی برابر هستند.
هدف انقلاب مردم، استقرار نظام جمهوری حقوقمند بود، یعنی نظامی که از قید صاحب اختیار فوق دولت رها باشد و رابطه قوای دولت و رابطه دولت با ملت را حقوق تنظیم کنند. اما مردم ایران از طرحی بیاطلاع بودند که ضد کامل جمهوری بود. زیرا بنابر آن،آقای خمینی صاحب اختیار کامل میشد و شورا و ستون پایههای قدرت، از جمله حزب واحد و بازوی نظامی برای مهار مردم، مجری اوامر او میگشتند. این طرح، به هنگام اقامت آقای خمینی در فرانسه تهیه و به او پیشنهاد شده بود( خاطرات دکتر یزدی، جلد سوم) وتنها آقای خمینی و احمد فرزند او، و آقایان مطهری،بازرگان و دکتر یزدی از آن اطلاع داشتند. در عمل، این طرح به اجرا درآمد و ولایت جمهور مردم با ولایت مطلقه فقیه جانشین شد و جمهوری بیمحتویا گشت.
آقای خمینی که وعده داده بود روحانیان در امور دولت دخالت نخواهند کرد و سرنوشت کشور و مردم را رأی مردم رقم خواهد زد، خلف وعده کرد وبه فاصله کمی پس از پیروزی انقلاب، با نخستین کودتا برضدقانون اساسی پیشنهادی مصوب شورای انقلاب که خود و دیگر مراجع نیز تأییدش کرده بودند، اما وی توسط مجلس خبرگان،ابتدا ولایت فقیه، در معنای نظارت فقیه را قبولاند-( قصد پیش بردن طرح اختیارات کامل ولایت فقیه را داشتند که عده ای با درایت آنرا به ” نظارت فقیه” محدود کردند)- و سپس،با کودتای خرداد ۶۰ برضدانقلاب و مردمسالاری و منتخب مردم و جمهوری، نظام ولایت مطلقه فقیه را برقرار کرد. بدین ترتیب، مردم کشور از راه عمل به اصول راهنمای انقلاب، انقلاب را پیش نبردند و استبدادیان استبداد را باز سازی کردند. نه انقلاب که ضد انقلاب موضوع عمل شد و هدفهای انقلاب، بدینخاطر که مردم، از راه عمل به آنها متحققشان نگرداندند، از یاد اغلب مردم نیز رفتند. استقلال ،آزادی و رشد بر میزان عدالت اجتماعی هدفی نبود که در آینده تحقق بیابد، هدفی بود که با عمل روزمره مردم و دولتی که بر پایه آن سامان میجست، باید واقعیت پیدا میکرد. نتیجه، اینکه از دید ضدانقلاب حاکم و اوپوزیسیون، نه ضد انقلابی که عملی شد بلکه انقلاب و اصول آن که بدان عمل نشد، مقصر گشت!
هموطنان عزیز
امروز چهل و یک سال بعد از انقلاب،نظام ولایت مطلقه فقیه که با جنایت و خیانت و فساد بنا نهاده شد در رفتار و گفتار و کردار، ضد کامل انقلاب و اصول راهنمای آن است. نقض فاحش استقلال و آزادی روزمره است. امروز، نظام سلطه در سیاست داخلی و خارجی،اقتصاد و سیاست و فرهنگ و روابط اجتماعی مردم ایران نقش یافته است. سلطه گر خارجی، در زندگی روزانه مردم، حضور دائم دارد و محور سیاستهای رژیم است. فقر،فساد و اختلاس،دروغ و فریب عرصه را بر ایرانیان تنگ کرده وفرصت رشد بر میزان عدالت اجتماعی را از ما مردم گرفته است .
جنبشهای اعتراضی که از همان ابتدای استقرار نظام ولایت فقیه شکل گرفته اما همواره با سرکوب شدید مواجه و یا باوعده فریب اصلاحات از طریق ” انتخابات” کم رمق شده بود، وسعت بیشتری پیدا کرده و فاصله زمانی آنها کوتاه تر شدهاند. اینک استبدادیان نیز میدانند رژیم بحران ساز و دائم در بحران، بنابراین که زندگی مستمر در کام بحران فقر و فلاکت و بیکاری و… ، ناشدنی است، محکوم به از میان رفتن است.
شعارهای خیزش آبانماه و نیز ۱۶ آذرامسال که از سوی دانشجویان سر داده شد نشان از گرایش جنبش به سمت حقمداری و حقوند شدن شهروندان ایران است.
سخنان اخیر آقای خامنهای که خود در تجربه انقلاب بودهاست و از نیروی عظیم مردمی که خواهان تغییرند آگاه است، نشان از ترس وی از گسترش بیشتر و همگانی شدن جنبش، بنابراین، پیداکردن سرنوشتی چون سرنوشت شاه رادارد.
هموطنان
در طی این سالها زور پرستان و ضد انقلاب مغلوب که با انقلاب سرنگون شد -هنوز دست از وابستگی به نظام سلطه برنداشته – از راه تبلیغات و انتشار ضداطلاعات و دست زدن به سانسور میکوشند تا با یکی کردن رژیم کودتا با انقلاب و هدفهایش، دوران نظام وابسته پهلوی را دوران “طلایی” قلمداد کنند. از سوی دیگر ضد انقلاب غالب که با کودتا علیه هدف اصلی و والای انقلاب یعنی استقرار نظامی حقوقمند بر مسند قدرت رسید نیز کوشیدهاست و میکوشد تا با گره زدن نظام به امنیت مردم و موجودیت کشور و ایجاد هراس در مردم، بر طول عمر خود بیافزاید.
امروز مسئله اصلی بقای کشور است. ادامه نظام ناکارآمد و فاسد پرور ولایت فقیه و بحران سازیهایش، هر روز بیشتر از پیش هستی ایران را که همواره مورد طمع سلطه گران بوده با خطر جدی مواجه میکند. راه رهایی در درون کشور است و مردم ایران خود آن را باید پیشگیرند. هر گونه مداخله خارجی مانع طی شدن این راه است.
کشور نیازمند زنان و مردان حقوند است تا با حضور خود در صحنه مبارزه با استبداد، جنبشی به دور از خشونت را سامان دهند وسرنوشت خویش و کشور را در استقلال و آزادی رقم بزنند.
حضور درخیابانها تنها یکی از راههای جنبش است،اعتراضات حقطلبانه در محیطهای دانشجویی،کارگری و دهقانی،ادارات عمل به حقوق و ایجاد جمعهایی برای عمل به حقوق و تنظیم رابطهها با حقوق، بنابراین،رعایت حقوق یکدیگر، کاستن از خشونت در روابط خانوادگی و اجتماعی و کاستن دامنه قدرت حاکمِ خشونت ساز و مرگ ساز که امنیت مردم به ویژه جوانان را سلب کرده است و فراوان راه و روشهای دیگر که میتوان ابداع کرد و بکار برد.
از دیگر راه کارهای مبارزه با نظام استبدادی تحریم” انتخابات” فرمایشی و قدرت فرموده است.
لازمه شهروند و حقوند زیستن برخورداری از حق حاکمیت است. شرکت در” انتخابات” فرمایشی نقض این حق است. بنابراین،تحریم” انتخابات” که رژیم آن را هم وسیله عنوان نمایندگی بخشیدن به دست نشاندگان خود و هم وسیله نشان دادن مشروعیت خود به دولتها و فریب افکار عمومی کشورهای دیگرمیکند، تمرین عمل به حق حاکمیت است: اعلان کردن به جهانیان است که ولایت و حاکمیت از آن ما مردم ایران است.
هموطنان عزیز
تدارک بدیل حقوقمند و وفادار به استقلال و آزادی و رشد بر میزان عدالت اجتماعی و زمینه های گذار از نظام فاسد ولایت فقیه کار بایسته ای است که باید همه در آن شرکت جویند .
از این رو، آقای بنی صدر با همکاری مجامع اسلامی ایرانیان در همین جهت و با احساس مسئولیت نسبت به آینده وطنمان ایران،به تهیه کتاب حقوق پنجگانه، ارائه قانون اساسی بر مبنای این حقوق پنجگانه و نیز تدارک ساختار حقوقی دوران گذار برای انتقال حاکمیت به مردم ،همچنین تدوین برنامه عمل پرداخته و چشم انداز نظامی حقوقمند را به مردم ایران پیشنهاد مینمایند . شما هموطنان را به مطالعه و نقد آنها و نیز ارائه پیشنهادات برای تکمیل و تدقیق این متون و نیز تضارب آراء و شکستن سانسور دعوت مینماییم.
مجامع اسلامی ایرانیان ۲۲ بهمن ۱۳۹۸