back to top
خانهدیدگاه هافرید انصاری دزفولی: افراد دارای معلولیت در چنگال دو ویروس – بخش...

فرید انصاری دزفولی: افراد دارای معلولیت در چنگال دو ویروس – بخش نخست

ansari faridروز پنجشنبه در برنامه چشم انداز تلویزیون ایران اینترناسیونال که به نگرانی های افراد دارای معلولیت در ایام شیوع ویروس کرونا اختصاص داشت به عنوان فعال حقوق معلولان دعوت شده بودم. متاسفانه بعلت محدودیت های زمانی نتوانستم در مورد دغدغه ها و مشکلات پیش آمده برای افراد دارای معلولیت در سطح جهان و ایران سخن بگویم.

بیش از سه ماه است که جهان با ویروس کرونا وارد بحرانی شده که هرگز به خود ندیده است. اکنون مردم جهان وضعیتی ناپایدار و فاجعه آمیزی را سپری می کنند طوری که نیمی از جمعیت جهان از ترس مبتلا شدن به این ویروس در قرنطینه خانگی بسر می برند.  

دشمن بشریت نامی می باشد که سازمان جهانی بهداشت به این ویروس کشنده داده است. تا به امروز 15 آوریل 2020 مطابق با بیش از دو میلیون به ویروس کرونا مبتلا شده اند که از این تعداد 128 هزار نفر در سراسر جهان جان باخته اند. علاوه بر مردم عادی این ویروس باعث ایجاد فاجعه ای هولناک برای اقشار آسیب پذیر و محرومان و تهیدستان جهان شده است چون این ویروس ضعیف کش می باشد. هر چند این اقشار همواره در طی زندگی شاهد بی عدالتی و نابرابری و تبعیض بوده اند. حق حیات بدون تبعیض جزو بنیادی ترین اصول اعلامیه جهانی حقوق بشر میباشد. اما امروز بیش از پیش بی عدالتی و نابرابری و تبعیض را به چشم خود می بینند و با پوست و استخوان خود لمس می نمایند. امروز در عمل با بکارگیری داروینیسم اجتماعی مرگ یک معلول به یک غیر معلول ارجحیت دارد. حفظ جان یک میان سال بر حفظ جان یک سالمند ترجیح داده می شود. بیماران لاعلاج دیر یا زود از بین میروند پس مرگ آنان اهمیتی ندارد. مرگ و میر سیاه پوستان که از فقر بیشتری رنج می برند نسبت به سفید پوستان بیشتر است بطوریکه در شیکاگو سیاه پوستان 7 برابر سفید پوستان بعلت ویروس کرونا جان باخته اند. کمبود کادر و پرسنل درمانی در بیمارستانها که منجر به انجام چنین انتخابهای تبعیض آمیز غیرانسانی گردیده که عمدتا منتج از قوانین تنازع بقا و تبعات نظام درمانی خصوصی سازی شده و کم توجهی به بیمارستانهای دولتی می باشد. انتخابی که می گوید هر که قوی تر است زنده بماند. انتخابی است که سقوط اخلاق و انسانیت و ناتوانی و ناکارایی سیستم سرمایه داری را به تصویر می کشاند. مگر می شود هم مدعی دفاع از حقوق بشر بود هم برای بود و نبود حیات یک انسان ارزش گذاری کرد.

شیوع بیماری بر اثر کووید 2019 و هراس از مرگ، افراد جوامع بخصوص افراد آسیب پذیری چون افراد دارای معلولیت را نگران کرده است.

نگرانی و مشکلات افراد دارای معلولیت در ایران در این روزهای بحرانی چیست؟

معلولان، یکی از آسیب‌پذیرترین اقشار جامعه پس از وقوع در حوادث غیر مترقبه و بلایا می باشند. آنها به دلیل نیازها و ویژگی‌های خاص خود، با مشکلات و مسائل متفاوتی روبرو هستند که اتفاقی چون شیوع بیماری مانند کووید 19 بر میزان این مشکلات می افزاید.

بعد از کتمان و پنهان کردن حضور و شیوع ویروس کرونا در کشور، نزدیک دو ماه است که بطور رسمی حضور و شیوع کرونا در کشور اعلان شده است. در پی شیوع ویروس کرونا در ایران اقشار آسیب پذیر جامعه بیشتر درگیر آثار فاجعه بار آن قرار گرفته اند.

در 23 فروردین ایرج حریرچی، معاون وزیر بهداشت ایران، گفت شدت کرونا در میان طبقات کم درآمد ایران بیشتر است. آقای حریرچی افزود: گرچه کرونا اقشار مختلف را درگیر کرده اما شدت بیماری در قشر ضعیف بیشتر است.

 

فقر مالی، فقدان دسترسی و نبود امکان تامین لوازم بهداشتی و پیشگیرانه از یک سو و عدم دسترسی یا امکان اندک برخورداری از خدمات درمانی پس از بیماری از دیگر سو سبب مرگ بیشتر تهیدستان و اقشار آسیب پذیر جامعه از جمله افراد دارای معلولیت شده است که از توان مالی و اجتماعی لازم جهت دستیابی به امکانات بهداشتی و درمانی برخوردار نیستند.

در همان اوان شیوع بیماری در ایران اعلام شد در موسسه کهریزک در یک روز 5 فرد دارای معلولیت بعلت ویروس کرونا در گذشته اند و 155 نفر مبتلا به ویروس کرونا شدند که بعد از آن رسانه ها بدستور بهزیستی اجازه نیافتند در مورد مرگ و میر افراد دارای معلولیت آماری اعلان نمایند. معلولان از سازمان بهزیستی خواسته اند تا این نهاد آمار فوتی های افراد دارای معلولیت را ارائه دهد. اما بهزیستی پاسخ داده ما چنین مسئولیتی نداریم و مسئولیت این کار به وزارت بهداشت سپرده شده و وزارت بهداشت اعلام می دارد که کار ما فقط ارائه آمار کلی از درگذشتگان و مبتلایان و بهبودیافتگان می باشد.

بالاخره آقای قبادی دانا رئیس سازمان بهزیستی در 22 فروردین در مصاحبه ای با ایسنا اعلام داشت؛ 25 مرکز نگهداری سالمندان و معلولان در 15 استان 276 نفر تست کرونا مثبت داشته اند که تا کنون 53 نفر از آنان فوت کرده اند. این آمار و اعداد فقط در ارتباط با 25 مرکز می باشد. مجموع سالمندان و معلولان نگهداری شده در مراکز نگهداری در سراسر کشور 49 هزار نفر می باشند در صورتی که افراد دارای معلولیت که زیر سرپرستی سازمان بهزیستی اند یک میلیون و هفتصد هزار نفر می باشند و مجموع افراد دارای معلولیت کشور طبق ادعای آقای سخنگوئی رئیس پیشین سازمان بهزیستی در سال 2014 تعداد افراد دارای معلولیت 11 میلیون و 550 هزار نفر از جمعیت 75 میلیونی آن تاریخ بوده اند. نه سازمان بهزیستی و نه وزارت بهداشت هیچ آماری از درگذشتگان و مبتلایان به ویروس کرونا قشر معلول جامعه ارائه نداده اند.

قبادی دانا در خصوص کسانی که دارای معلولیت ضایعه نخاعی هستند و معلولان شدید و خیلی شدیدی وابسته به بستر که در منزل نگهداری می شوند و از سوی سازمان حق پرستاری دریافت می‌کنند نیز گفت: با کمک ۱۰ میلیاردی بنیاد مستضعفان در اسفند ماه به این خانواده‌ها مبلغ ۲۵۰ هزار تومانی پرداخت شد تا مواد ضدعفونی کننده و بهداشتی تهیه کنند.

رئیس سازمان بهزیستی کشور با اشاره به اینکه در هفته اول فروردین ماه هم برای مراکز نگهداری معلولان و سالمندان مبلغ ۲۴ میلیارد تومان به صورت سرانه ۵۰۰ هزار تومانی برای هر معلول و سالمندی که در مراکز نگهداری می‌شود، اختصاص پیدا کرد، اظهار کرد: این مبلغ کمک می‌کند تا مراکز تعداد پرسنل شان را به طور استاندارد نگه دارند و بتوانند مواد ضدعفونی کننده و بهداشتی را تهیه کنند. ( ایسنا 22 فروردین 1399).

خوب به آمار نگاه کنیم متوجه می شویم کل این مبلغ یعنی 34 میلیارد تومان خرج 86 هزار نفر شده تا با آن بتوانند وسایل بهداشتی و ضد عفونی کننده و دستکش و آذوقه و … خریداری کنند. یعنی خرج فقط 5 درصد از تعداد یک میلیون و 630 هزار نفری که تحت پوشش سازمان بهزیستی قرار گرفته اند. 95 درصد دیگر افراد دارای معلولیت که تازه زیر پوشش سازمان بهزیستی می باشند از هیچ امکانی در این دوران فاجعه آمیز کرونا بهره ای نبرده اند. میلیونها هموطن دارای معلولیت ما که زیر پوشش سازمان بهزیستی نیستند به امان خدا رها شده اند و هیچ حمایت معیشتی به عمل نیامده است. مضاف بر این 25 درصد از بودجه قانون معلولان به مبلغ 270 میلیارد تومان پرداخت نگردیده و 26 درصد از بودجه بهزیستی به بهزیستی داده نشده است تا خرج افراد دارای معلولیتی که زیر پوشش سازمان بهزیستی می باشند شود.

روز های سخت کرونائی به افراد دارای معلولیت سخت می گذرد. آنانی که کسب و کاری داشته اند مثلا کاسبی خرده پا، یا دستفروش و یا کارکن روز مزدی بوده اند؛ عمدتا به خاطر کاستی های جسمانی و حفظ جان خود مجبور به قرنطینه خانگی و ماندن در منزل شده اند و لذا همگی کار خود را از دست داده اند بدون اینکه کوچکترین کمک و مساعدتی از طرف دولت ایران دریافت نمایند.

بسیاری از افراد دارای معلولیت که بایستی کاردرمانی و توانبخشی مثل فیزیوتراپی و گفتار درمانی و …. انجام می دادند انجام نداده اند و در این زمینه هم از طرف سازمان بهزیستی و دیگر ادارات مربوطه نادیده انگاشته شده اند و بدین سبب در نگرانی سلامت خود بسر می برند. دولت هم هیچ امکانات و خدماتی برای رفع این مشکل برایشان در نظر نگرفته است.

در ایام قرنطینه و شیوع کرونا بسیاری از افراد دارای معلولیت که به تنهایی و یا با یک سرپرست زندگی می کنند و قادر به بیرون آمدن از منزل نیستند برای خرید مایحتاج خود و رفع امور روزانه مثل گرفتن دارو با مشکل مواجه شده اند و هیچ کسی به آنان یاری نرسیده است حتی انجمن هائی که خود را مدافع حقوق معلولان می دانند.

علاوه بر اینکه هیچ حمایت معیشتی و درمانی از هیج فرد دارای معلولیتی صورت نگرفته است بلکه بطور مشخص در بحران کرونا هیچ تدبیر قانونی و اداری و برنامه ریزی در رابطه با پیشگیری و درمان افراد دارای معلولیت تدارک دیده نشده است. افراد مورد بحث ما هیچ آموزش مناسبی از طریق رسانه ها ملی و سایر رسانه ها در ارتباط با بیماری کرونا دریافت نکرده اند. بطوریکه صدای ناشنوایان و نابینایان از عدم توجه صدا و سیما به این افراد در این زمان حساس بلند شده است.

در صورتیکه یکی از مهمترین اهداف مدیران و مسئولان در زمان بلایا حفظ جان و سلامت مردم به خصوص کمک به اقشار آسیب پذیر جامعه است.

نوشته فوق چکیده ای از مشکلات و نگرانی های افراد است که دارای کاستی های جسمانی اند. افرادی که می توانند به طرق مختلف اعتراض خود را به وضعیت موجود بیان دارند.

اما مشکلات افراد دارای اختلالات روانی یا معلولیت روانی و ذهنی و خانواده آنان ده برابر افراد دارای معلولیت جسمانی می باشند. آنان هم در جامعه دیده نمی شوند و از جامعه طرد شده اند و هم از دید دستگاه اداری نادیده گرفته می شوند.

متاسفانه افراد دارای معلولیت ایران چه آنانی که کاستی های جسمانی دارند و چه آنهایی که کاستی های روانی و ذهنی دارند در چنگال دو ویروس کشنده گرفتار شده اند و هیچ کس هم به داد آنان نمی رسد و غمخواری ندارند و عمدتا بعنوان شهروند درجه دو با آنان رفتار می شود.

بخش دوم مقاله را به مشکلات افرادی دارای کاستی های روانی و ذهنی در ایام شیوع ویروس کرونا اختصاص خواهم داد.

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید