نویسنده:Susanne Koebl
مترجم: علی شفیعی
تحلیل: آمریکا پیش از آغاز مذاکرات صلح ( با طالبان ) حکومت در کابل را ضعیف و ناتوان کرده است.
برای روند صلح متوقف گشته در افغانستان امید ضعیفی وجود دارد: سه روز متمادی در خلال عید قربان اسلامی – پس از ماهها جنگ سخت میان طالبان و ارتش دولت افغانستان – بایستی یک متارکه جنگی برقرار گردد.
ولی این متارکه جنگ به بهای سنگینی بدست می آید: اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان، باید برای اینکار آخرین 600 اسیر جنگی زندانی از 5000 نفر از جنگ جویان طالبان را از زندان آزاد کند. تنها پس از اینکار مذاکرات صلح با طالبان میتواند آغاز گردد.
تا کنون نظر دوایر حکومتی افغانستان این بود که اگر بگذاریم این مردان اسیر آزاد شوند، عملاً این افراد « خیلی خطرناک » هستند. ولی آمریکائیها رها شدن آنان از زندان را به اسلامیست های طالبان قول داده بودند – بدون آنکه غنی، رئیس جمهور افغانستان، از این قول و قرار اطلاع و با آن موافقت داشته باشد. با اینکار حکومت افغانستان باید آخرین برگ برنده خویش در مقابل طالبان را از دست دهد. ( برجسته کردن کلمات و جمله ها همه جا از مترجم است.)
طالبان در این معاملات نابرابر بطور کاملاً روشنی نفع میبرند. واسطه گر آمریکایی، زالمای خلیل زاد، میخواهد به موقع و سر وقت یک پیروزی بزرگ در سیاست خارجی را جهت تبلیغات در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در ماه نوامبر امسال، به مأموریت دهنده خویش، رئیس جمهور آمریکا، دونالد ترامپ، هدیه کند. آمریکائیان میخواهند – بنابر قرار و مدار خود با طالبان – هر چه ممکن است سریعتر در سالی که میآید، افغانستان را ترک کنند.
در این بین روزانه تعداد زیادی از سربازان افغانی در جنگ با طالبان جان خویش را از دست میدهند. طالبان در این اواخر در بخشهای گوناگون افغانستان به بیش از یک دو جین نفرات نظامی حکومت افغانستان حمله ور شده است.
نیروهای نظامی آمریکایی نیز در این اواخر بندرت علیه نیروهای نظامی بنیاد گرایان طالبان جنگ میکنند. از زمانیکه آمریکاییان در اواخر ماه فوریه با طالبان نوعی قرارداد صلح دوجانبه بستند، بیش از 3560 سرباز ارتش افغانستان در جنگ با طالبان کشته شده اند و بیش از دوبرابر این تعداد زخمی و مجروح گشته اند.
نیروهای نظامی طالبان هیچ اهمیتی برای شرایط خواه نا خواه مبهم جنگی، بر این مبنی که اعمال خشونت را در شهرها و نسبت به مردم غیره نظامی کاهش دهند، قائل نمیشوند. بلکه بر عکس، بجای آن، بنابر گفته فرمانده ارتش افغانستان، ژنرال یاسین ضیاء، طالبان وحشیتر و ویرانگرتر نیز شده اند.
طالبان خیلی کمتر از گذشته دلیلی جهت مذاکره و گفتگو کردن بر سر تقسیم قدرت سیاسی در افغانستان میبینند. آنها ( با کمک و یاری آمریکاییان : مترجم ) هر آنچه را خواستند، از طریق خشونت و ویران گری بدست میآورند.
یاد آوری مترجم:
هر آنچه این روزها در افغانستان میان طالبان و آمریکاییان و مردم افغانستان میگذرد، بهنگام پایان جنگ هفت ساله عراق و ایران و میانجیگری آمریکاییان میان صدام و خمینی با کارگردانی هاشمی رفسنجانی، واقع گردید.
رهبر نظام « مقدس » ولایت مطلقه فقیه « امام خمینی » با آمریکا و انگلیس و اسرائیل همسود بود. آنها برای آنکه اثر انقلاب را در ایران و منطقه از میان ببرند و رژیمهای دست نشانده منطقه را نجات دهند و در ایران نیز استبداد وابسته بازسازی گردد و دو کشور ایران و عراق ضعیف شوند، همه کار میکردند جنگ ادامه یابد. خمینی و دستیاران او نیز برای استقرار استبداد خویش به ادامه جنگ نیاز داشتند. این شد که جنگی ایران و عراق را که داشت به همت رئیس جمهور منتخب مردم ایران، ابوالحسن بنی صدر، در خرداد 1360، با پیروزی و با گرفتن غرامت جنگی پایان می پذیرفت، با کودتا علیه منتخب مردم ایران، به مدت هفت سال دیگر، با بیشمار کشته ها و مجروحین و معلولان جنگی ادامه دادند.
آنزمان نیز انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا در پیش بود. نامزد انتخاباتی جمهوری خواهان، جورج بوش ( بوش پدر) بود. جورج بوش برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، « تابستان صلح » شعار کرد. جنگ به هدفهای خود رسیده بود و باید پایان می یافت. این شد که خمینی ناگزیر شد « جام زهر » صلح با عراق را نوش جان کند.
در جنگ به فرمان خمینی بچه های خردسال را بدون اجازه پدر و مادرهای شان ( فتوی خمینی ) به روی مین های میدانهای جنگ میفرستادند. هواداران « امام ره » به این کودکان خردسال نام « یکبار مصرف » را گذارده بودند. به گردن جوانان ایرانی جنگجو نیز « کلید بهشت » آویزان میکردند و به کام مرگ میفرستادند.
همه این جنایات و فساد ها و خیانت ها برای آن بود که ابتدا ریگان و سپس جورج بوش به قدرت رسند تا از صدقه سر اینها آمران و عاملان « نظام مقدس ولایی » به مدت چهل سال ایران را به این روز اندازند که انداخته اند. مستبدین وابسته جهت رسیدن به قدرت از هیچ جنایت و خیانت و فسادی رویگردان نیستند.