❋ دو نیاز خامنهای به عالم جلوه کردن: یکی «صلاحیت رهبری» و دیگری جانشین کردن روحانیان متصدی مقامها با «شاگردان» خود:
با مرگ خمینی و جانشینی خامنهای، مشکل مرجعیت یکی از مصائب او بود به همین دلیل تلاش نمود با برگزاری کلاسهای درس خارج فقه، اجتهاد خود را با کمک دیگران به نمایش در آورد. لذا با گردآوری دهها اخوند فرصت طلب کلاسهای خود را دایر کرد. به تدریج کسانی که در پی کسب قدرت در آینده بودند بر شاگردان کلاس ها افزوده شدند که سودی دو جانبه داشت.
● اول اینکه سید علی خامنهای با پر نشان دادن کلاس های درسش برتری خود را به دیگر مراجع به نمایش می گذارد.
●دوم اینکه دانش آموختگان این کلاس ها میدانند که در آینده ای نزدیک با توجه به حضور دیگر فرصت طلبان و مقام داران به جایگاه برتری در میان مقامات خواهند رسید که رسیدند . زیرا شرکت در درس خارج فقه و اصول خامنهای ارتقاء شاگردان به مدارج بالاتر را تضمین میکند. به عنوان نمونه می توان از سید ابراهیم رییسی رییس قوه قضاییه و سید مصباح عاملی مدیر حوزه علمیه مشهد و محمدباقر فرزانه امام جمعه موقت مشهد و دبیر حوزه علمیه مشهد و کمیل باقرزاده احتمالا کمیل خجسته باقرزاده پسر برادر همسر خامنهای و از مشاوران سازمان تبلیغات اسلامی و احمد خزایی از معاونان واواک به هنگام ارتکاب جنایتهای سبعانه (فروهرها و نویسندگان) و حسین خزایی از عوامل واواک و حسین طائب رییس سازمان اطلاعات سپاه پاسداران و جواد حاج علی اکبری امام جمعه موقت تهران و صبوری و غلامرضا منصوری (قاضی خودکشی شده در رومانی) و احمد سالک و علیرضا پناهیان و مهدی طائب و محسنی اژهای و محسن قمی و چیت سازان و سید محمود علوی و محمدی عراقی و سید علی اشکوری و…، نام برد
در گزارشی آمده است که این کلاس ها از دهه هفتاد آغاز شد وقتی او به جانشینی آیت الله خمینی رسید. در آن روزها، خامنهای سخت به وجاهت فقهی نیازمند بود. در مجلس خبرگان، بعنوان مجتهد متجزی پذیرفته شد و فقیهان قم او را مجتهد (که شرط رهبری است) نمیدانستند.
دایر نمودن جلسه درس خارج یکی از راههای مؤثر برای حل این معضل به شمار میرفت. به هر سان، پس از دایر شدن جلسات درس خامنهای، بسیاری از روحانیان نسبتا جوان که در مراکز کشوری و لشکری تهران و اطراف آن مشغول به کار بودند، به سوی این جلسه درس شتافتند (تا از قافله قدرت عقب نمانند).
●در رابطه با دروس فقهی خامنهای حجت الاسلام احمد خزایی میگوید:
درس خارج رهبری از سال 69 شروع شده است و ایشان بیش از 23 سال است که به صورت منظم به ارائه مباحث فقهی، اصولی و رجال پرداختهاند. بیش از 800 روحانی که دروس سطح را گذراندهاند در درس خارج معظمله شرکت میکنند. از ویژگیهای ممتاز این درس حضور بانوان در آن است؛ بانوانی که جزء زنان فاضل و باسواد حوزه و دانشگاه محسوب میشوند( فهیمه فرهمند پور، طیبه ماهروزاده، صدیقه خدیوی، انسیه خزعلی، صدیقه مهدوی کنی و.. ). برخی از افرادی که در این درس شرکت میکنند خود در سطح عالی دروس حوزوی قرار دارند و به تدریس دروس خارج فقه و اصول مشغول هستند.
او می گوید:از برکات مهم این جلسات این است که کانونی برای دیدار و ارتباط میان مسئولان و روحانیون است. دوستان در این جلسات همدیگر را پیدا می کنند و با هم ارتباط می گیرند. این خودش به نظر من از برکات این کلاسها است. بالاخره فضلا و سیاسیون و حزباللهیها، همگی در کنار هم به جلسه می آیند و ما مجمع اینجوری تا حالا نداشته ایم.
با توجه به بخش آخر سخنان خزایی، معلوم است همه کسانی که در ویران شدن کشور با خامنهای همکار هستند در کنار هم در کلاس دروس خارج او قرار گرفته اند، نا گفته نماند که خزایی از عوامل قتل های سیاسی فجیع (فروهرها و شریف و مختاری و پوینده و…) بود. .
به گزارش برنا، حضور در درس خارج خامنهای یکی از آرزوهای هر طلبهای در کشور و حتی سایر کشورهای اسلامی است و بر همین اساس داشتن اطلاعاتی راجع به این کلاسها شاید گره گشای برخی داوطلبان بیاطلاع از کم و کیف برگزاری این کلاسهای پر شور و علمی است. آن هم وقتی بسیاری از بزرگان حوزه با وجود مسئولیتهای فراوان خود را مقید میدانند در این کلاسها شرکت کنند و علت آن را بار علمی فوقالعاده این کلاسها تبرکی که از محضر استاد دروس میبرند، عنوان می کنند.
حجت الاسلام مروی، معاون دفتر ارتباطات حوزوی دفتر مقام معظم رهبری (رییس فعلی استان قدس رضوی)،در گفتگویی اعلام کرد: ما دو تا شرط برای پذیرش طلاب داریم که یکی شرط علمی است. اینجا کسانی میتوانند در درس حضرت آقا شرکت کنند که حتما کفایتین را خوانده باشند. اگر کسی کفایتین را نخوانده باشد، ما اجازه شرکت در درس را به او نمی دهیم. یا باید پایه قبولی پایه 10 حوزه را –پایه 10 حوزه همان کفایتین است- از قم بیاورند و از جای دیگر هم قبول نمی کنیم.
به گزارش برنا، ملاک دیگر شرکت در درس خارج رهبر انقلاب، صلاحیت اخلاقی متقاضی است که طبق روال معمول پیگیری میشود. در واقع صلاحیت علمی و اخلاقی شروط اصلی پذیرش طلاب در درس خارج رهبری است.
با نگاهی به اسامی برخی از شاگردان درس خارج سید علی خامنهای می توان به میزان تعهد اخلاقی آنها پی برد که از شرایط شرکت در آن است. در حقیقت فقدان اخلاق نزد خامنهای و شاگردان او، او و جانشین او را نیازمند پوشش تقدس نیز کردهاست:
❋ پوشش تقدس که خامنهای را در آن میپوشانند:
●اول: وقتی سید علی خامنهای علی گویان به دنیا آمد . در فروردینماه سال ۹۰ فیلمی از «محمد سعیدی» امام جمعه قم منتشر شد. او بیان میگفت: علی خامنهای هنگام خروج از رحم مادر هوشمندانه «یاعلی» گفت و قابلهای که در به دنیاآوردن او کمک میکرد، در جواب گفت: «علی یارت».
گفته میشود بعدا هاشمی رفسنجانی در این مورد به رهبری اعتراض کرده و رهبری در پاسخ گفت است مورد را از خواهرش استعلام و خواهرش آنرا تایید کرده است. اما خواهر خامنهای، همسر شیخ علی تهرانی بود و بردار خود را فاسد و مفسد میدانست.
●دوم:توسل خامنهای به تربت اباعبدالله (ع) هنگام سیل: به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، خون دلی که لعل شد ترجمه فارسی خاطراتی است که آیتالله خامنهای به زبان عربی از دوران جوانی و سالهای مبارزه و زندان خود در دوران تبعید روایت کردهاند (معلوم نیست چرا به عربی نگاشته و بعد ترجمه شده است). خاطره زیر شرحی است از وقوع سیل در ایرانشهر هنگامی که رهبر معظم انقلاب در آن منطقه تبعید بودند:
…پس از پایان نماز دیدیم سیل، شهر را فراگرفته و آب بالا آمده، تا جایی که به ایوان مسجد هم – که نیم متر از سطح زمین بلندتر بود – رسیده بود. با صدای بلند از مردم خواستم با این حادثه مقابله کنند. ابتدا گفتم فرشهای مسجد را جمع کنند و در جای بلندی بگذارند تا آب آن را از بین نبرد. بعد، از مردم خواستم احتیاطات لازم را برای حفاظت از کودکان و زنان به عمل آورند.
●اقدام جالبی که رهبر انقلاب با آن یک سیل را بند آورد:
…جریان سیل دو سه ساعت ادامه یافت و در این مدت ما صدای آوار خانهها را یکی پس از دیگری میشنیدیم. حتی ترسیدم مسجد نیز خراب شود. همه چیز وحشتناک بود: تاریکی ناشی از قطع برق، سیل خروشان و بیامان، خراب شدن خانهها و فریاد کمک خواهی مردم.
در چنین حالت بحرانی و وحشتناک، ذهن انسان فعال میشود و به دنبال هر وسیلهای برای مقابله با وضع موجود میگردد. قبلاً این مطلب را شنیده بودم که برای رفع چنین خطر فراگیر گریزناپذیری میتوان به تربت سیدالشهداء (علیه السلام) – به اذن خدای متعال – توسل جست. قطعهای از تربت که خدا به برکت وجود ریحانهی پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) بدان شرافت بخشیده، در جیب داشتم. آن را از جیب بیرون آوردم، به خدا توکل کردم و آن را در میان امواج پرتلاطم سیل پرتاب کردم. لحظاتی نگذشت که به لطف و فضل خدا سیل بند آمد. پس از آنکه سیل بند آمد کمیتهای برای کمک به سیل زدگان تشکیل دادیم. آن شب فعالیت مهمی امکانپذیر نبود؛ لذا کار را به صبح فردا موکول کردیم.
منبع: مشرق
بر اساس همین دروغ سازی بود که برخی از روحانیون در سیل فروردین چند سال پیش بر روی پل ها می رفتند و تربت امام حسین را در اب سیل می انداختند تا سیل بند بیاید که نیامد.
●سوم: دیدار خامنهای با امام زمان: دیدار امام خامنهای و امام زمان(عج) از زبان آیهالله صدیقی و بهاءالدینی(ره) سخنان آیت الله احدی که از فایل صوتی تبدیل به متن شده است. مطلبی را به شما عرض میکنم شاید نشنیده باشید. جناب آقای صدیقی شب فاطمیه روی منبر در بیت ایشان ( بیت رهبری ) که آقای رییس جمهور نشسته بود،آقای هاشمی بود ، سران مملکتی بودند ، قوه قضاییه ، همه بودند.آقای صدیقی روی منبر این مطلب را گفت و آن را نتوانست تمام کند .همین که خواست تمام کند فریاد گریه جمعیت و حضار بلند شد . دیدند این جمعیت بسوی آقا دارند حمله میکنند که به عنوان تبرک به ایشان دست بزنند .آقا را بردند و دیگر نتوانستند جمعیت را اداره کنند . وآن مطلب این بود : من همه ساله مکه که میرفتم قبل از رفتن به مکه به محضر آیهالله بهاءالدینی میرسیدم و توصیه میخواستم از ایشان.ایشان به من توصیه هایی میکرد و من این توصیه ها را در سفر مکه عمل میکردم . بعدهم که داشتم میامدم ، یک عمامهای یا چیزی را برای ایشان هدیه میخریدم . این دفعه که رفتم محضر ایشان این مطلب را فرمودند: شما وقتی که میروید مسجدالنبی از قسمت جنوب شرقی مسجد ، از آن قسمت هفت قدم میاید به جلو و قسمت بعدی را هم گفت که من نمیتوانم دقیق به شما بگویم . به خاطر اینکه ایشان این را به ودیعت پیش من گذاشت . آن وقت از دو طرف به من دستور داد وقتی که قدم زدی آمدی جلو رسیدی به آنجا، آنجا بنشین و این ذکر سبعه را بگو. این ذکر را که گفتی انشاءالله به حوائجت خواهی رسید . ذکر سبعه عجیب است؛ علامه حسن زاده آملی بعد از
نماز صبح تا طلوع آفتاب اذکار سبعه را دارد که اینها را از آسید علی آقا قاضی گرفتند . ذکر سبعه واقعاً یک ذکریست که معجزه میکند در نفس انسان عجیب معجزه میکند.
آقای صدیقی می گوید: عرض کردم: آقای بهاءالدینی چه وجهی دارد که من باید آنجا بنشینم و این اذکار سبعه را بگویم. چه وجهی دارد هفت قدم از آنجا قدم بزنم؟ حالا همه دارند مثل شما گوش میدهند همه دارند دقت میکنند آقای صدیقی چه میخواهد بگوید . گفت : وجهش این است که دارم به شما میگویم فقط پیش شما بماند . وقتی که حضرت زهرا سلام الله علیها آمد برای دفاع از علی ابن ابیطالب علیه السلام بدنش خون آلود بود وقتی که آمد ، که داخل مسجد وارد نشد وقتی که برگشت دیگر توان از او رفت دیگر به گونهای شد که میخواست ادامه راه را بدهد نتوانست؛ آنجا نشست و فکر میکنم که آن مکان به خون فاطمه سلام الله علیها رسیده است . آنجا حاجتتان را بخواهید (فریاد گریه جمعیت بلند شد). بعد آقای بهاء الدینی میگوید : این کار را انجام بده . ایشان میگوید من رفتم اینکار را انجام دادم حالا تو نگو آقای بهاء الدینی خودش هم نظر دارد ، نیت دارد ، یا حاجتی دارد. چون خودش مشرف نمی شود . حالا جالب این است که حضار دارند به آقای صدیقی توجه می کنند ازاعیان شخصیتی مملکت و هم آقایانی که شرکت کننده بودند ، ایشان هم با ضرس قاطع دارد مطلب را می گوید. گفت : من رفتم مدینه همین کار را انجام دادم ، بعد از این رفتم مکه دیدم از بلندگو صدا میزنند : آقای صدیقی دوباره بروند مدینه . من دوباره رفتم مدینه ، چند روزی مدینه ماندم ، وقتی برگشتم به ایران یک عمامه ای خریده بودم رفتم محضر حاج آقا ، رسیدم، تا سلام علیک کردم بدون اینکه حرفی بزنم ، حاج آقا بهاء الدینی فرمودند: میدانی ثمره ذکر امسال چه بود ؟ گفتم : نه گفت : نمیدانی ثمره ذکر امسال چه بود ، نگرفتی؟ گفتم : نه. فرمود :امسال ثمره ذکر شما یکی این بود که شما دو بار آمدید مدینه، گفتم شما مطلعید من دو بار امسال آمدم مدینه . گفت : بله
آنجائی که نشسته بودید ذکر می گفتید در آنجا با تو بودم. این نوارش دربیت آقا هست،دم در که می فروشند ، نوار سه سال قبل فاطمیه بعد برگشت و گفت : ثمره دوم اینجا بود. تا گفت مجلس به هم پاشید اینقدرمردم به خودشان زدند وگریه کردند که آقا تشریف بردند ؛ دیدند که دیگر نمی شود جمعیت را اداره کرد . فرمودند : ثمره دوم این بود که آن نیتی که من میخواستم ، به آن نیت رسیدم ، و آن این بود که امسال مقام معظم رهبری به دیدارامام زمان نائل آمد .
تبدیل از فایل صوتی به متن توسط آقای کامرانی.
● چهارم: کتاب شرح اسم، کتابی است با جعلیاتی در بزرگی مقام خامنهای. بخشهایی از ان به اجبار حذف شد. کتاب میگوید خامنهای قبل از انقلاب چه خصوصیات و روحیاتی داشته و چرا اینقدر کم وجهه و کم اهمیت بوده است. نویسندگان بسیار تلاش کردهاند خامنهای را مردمی نشان دهند اما تیرشان به سنگ خورده است. چراکه با معلوم شدن قسمتهای حذف شده کتاب، سوابق بد او برهمگان آشکار میگردد.
مسئول موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی هم در این مراسم اعلام کرد بخشهای حذف شده این کتاب مربوط به “برخی فضایل و منقبتهای رهبری” بوده است. به گفته حسین خزایی، از مسئولان واواک، «هدف از نگاشتن این کتاب این بود که بتوانیم محبوبترین چهره انقلاب اسلامی را با ادبیاتی مردمی به مخاطبان عرضه کنیم.»
پس از گسترش انتقادات رسانه های نزدیک به خامنهای از نحوه ترسیم چهره رهبر جمهوری اسلامی در روزگار جوانی، به دستور بیت رهبری بخشهای وسیعی از این کتاب حذف شد
وب سایت «موسسه جهادی» به برخی از مطالب اشاره شده اعتراض کرده و در ادامه افزوده که در کتاب «شرح اسم» ضرورتی نداشته به مسائل زیر اشاره شود:
– نگرانی آیت الله خامنهای از واجب شدن غسل و نداشتن پول حمام
– عکس رهبری با ریش تراشیده
– تقیه در مبارزه
– استعمال سیگار
– فقر شدید و تلاش برای گرفتن شهریه از همه مراجع از سوی رهبر
– قرض گرفتن زیاد رهبر جمهوری اسلامی از افراد مختلف
– و…
در بخش دیگری از این یادداشت به استفاده نویسنده از برخی اسناد ساواک درباره خامنهای اعتراض شد و نویسنده تلاش کرده بود تا اظهارات وی را در این اسناد، «روش مبارزه» رهبر جمهوری اسلامی معرفی کند. انتشار اسناد اعترافات خامنهای مبنی بر «نفی هرگونه ارادت خاص به امام خمینی و به کار بردن لفظ معظمله برای شاه» بدون «اجازه» بوده و از نقاط ضعف کتاب است.
● پنجم:احمد جنتی، رئیس مجلس خبرگان و دبیر 94 ساله شورای نگهبان و رییس ستاد امر به معروف و نهی از منکر خامنهای را اینچنین معرفی میکند: «اطاعت از او [خامنهای] مثل اطاعت از امام زمان واجبه، چرا چون آن [خامنهای] از خودش چیزی نمیگه، آن [خامنهای] دستور خدا، دستور قرآن رو میخواهد عمل بشه، اگر میاد [میگه] نفوذی را مواظب باشید، نفوذی نیاد تو دستگاههای دولتی، آن از جانب خدا داره میگه، میگه این نفوذی که آمد همه چی رو به باد میده…..ایشون می گه فتنه، شاید بیش از ۲۰۰ بار ایشون فرموده فتنه راجع به فتنه، فتنه خط قرمز ماست…. فتنه گر….می گند این نظام باید عوض بشه…. چرا خدا حکومت بکنه، چرا پیغمبر خدا حکومت بکنند، چرا ولی امر مسلمین حکومت بکند»
صدا و سیما، شبکه۳، جمعه ۱۰ شهریور ۱۳۹۶
● ششم:نظر پوتین در مورد خامنهای: رضا علیجانی از کانالی مرتبط با حسین طائب اینگونه خامنهای را در چشمان پوتین معرفی می کند: «چهار شاخصه منحصربهفرد ولایت از زبان رئیسجمهور روسیه
در پی دستور جناب پوتین برای جذب مترجم، اعضای دفتر کاخ کرملین پرسیدند که مترجم را برای چه میخواهید؟ پوتین میگوید که میخواهم صحبتهای رهبر کبیر ایران را در لحظه اول و با ترجمه درست و با لهجه ایرانی برایم تنظیم کند. اعضای دفتر میگویند که میشود این سخنان را از طریق سایتهای خبری و خبرگزاریهای معتبر و رسانههای بینالمللی دریافت کرد. پوتین میگوید من این سخنان را بلادرنگ و لحظهای و دقیق میخواهم. اعضای دفتر میگویند دلیل تأکید شما بر این تنظیم سخنرانیها برای چیست؟! پوتین میگوید که رهبر ایران چهار شاخصه خیلی منحصربهفرد دارد:
۱ـ دروغ نمیگوید
۲. حرف تکراری نمیزند
۳ـ صحبتهای ایشان کاملاً علمی و آیندهنگرانه است و قطعاً به وقوع میپیوندد
۴ـ سخنان ایشان برای سیاستمداران دنیا مهم است و روی معادلات جهانی تأثیر سریع و مستقیم دارد.
من میخواهم اولین سیاستمداری باشم که از تحولات منطقه و پیشبینیهای ایشان از جهان مطلع میشوم.»
و…
بنا بر اخبار پس پرده و نهانی در ماه های اخیر و به خصوص بعد از اعتراضات آبان ماه سال 98، گزارشاتی محرمانه از واواک و اطلاعات سپاه پاسداران، مرکز تحقیقات صدا و سیما، وزارت کشور، سازمان بسیج مستضعفین (بخش محلات) و مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی،و… مسئولان نظام را بر ان داشته که برای پیشگیری از اعتراضات گسترده در ماه های اتی، فکری بکنند که در این مورد محمد باقر نوبخت و دکتر نمکی وزیر بهداشت و درمان به طور علنی اشاراتی داشته اند .
با توجه به ادامه شیوع خطرناک ویروس کرونا در ایران و جهان، ارتباط میان سید علی خامنهای به عنوان رهبر نظام با بسیاری از مسئولان به صورت رو در رو به تدریج قطع شدهاست. ملاقات های او تعطیل گشته و حتی کلاسهای درس خارج ایشان نیز تعطیل شده (آخرین مورد کلاس در 4 اسفند ماه سال 98 بود) و از بهمن ماه سال گذشته مداحان برای مدح و ستایش از سوی بیت او پذیرفته نمی شوند. پس از آن، ارتباط خامنهای با مخاطبان، از طریق ویدیوهای ضبط شده در دفترش صورت پذیرفته است، بعد از ان در تاریخ 8 اسفند با دکتر علیرضا مرندی سرپرست تیم های پزشکی خود و خانواده، با کلی اضطراب و تست با فاصله صورت گرفت زیرا هم تیم پزشکی و هم نزدیکان به شدت از مبتلا شدن خامنهای به بیماری کوید 19 با توجه به سن و بیماری های مزمن او، وحشت دارند. از قرار به این دلیل است که خامنهای مشغول زمینه سازی برای جانشین خویش است.
پزشکان مخصوص دربار سید علی همواره به صورت کشیک شبانه روزی در کنار محل قرنطینه به حالت آماده باش حضور دارند. مسئولیت تیم های پزشکی را دکتر علیرضا مرندی و دکتر باقی و دکتر ولایتی و خانم دکتر وحید دستجردی برعهده دارند و مرتب او و فرزندانش را چک میکنند و بنا به دستور، مانع نزدیک شدن به شخص او بدون تست های کامل می شوند.
افراد نیروهای محافظ نیز مورد آزمایشهای کامل قرارگرفته و برخی از نیروهای مورد نظر و مورد اعتماد بعد از چک کامل پزشکی در محل قرنطینه مسئولان بیت رهبری قرار می گیرند و محل را ترک نمی کنند انها حتی به هنگام ورود به محل استخر و جکوزی خامنهای، ازقبل تست کامل پزشکی می شوند تا مبادا میکروب، ویروس یا بیماری پوستی انها موجبات بیماری او و فرزندانش را فراهم آورد.
از این به بعد، این فرزندان و برخی نزدیکان مورد اعتماد او هستند که کنترل کلیه رفت و آمد ها و پیغام های مربوط به سید علی و نیز میزان اطلاعات و اخبار ضروری را به رهبری می رسانند و بیش از آن را برای حال او مناسب نمی دانند(در دوران خمینی نیز سید احمد و برخی از روحانیون نزدیک به خمینی بودند که این امور را مدیریت می کردند و هر زمان که لازم بود خمینی برخیها را نبیند و یا پیغامی به او رسانده نشود می گفتند قلب امام درد می کند و حالش خوب نیست). بنابراین کلیه مواردی را که خامهای باید بداند و اعلام کند الزاما از این طرق به او رسانده می شود.
فرزندان او،عوامل اصلی کنترل بیت رهبری هستند که سید علی خامنهای را در اختیار خود قرار داده و هر انچه را که بخواهند بر او دیکته کرده و از این مترسک بر جالیز ولایت، استفاده میکنند. چرا که با توجه به برخی اعمال و روایت ها زمانی که خامنهای در علن ظاهر می شد نیز برخی از امور در اختیار فرزندان قرار داشت و حال که تا حدی سلامت جسمی و روحی او به مشکل برخورد کرده است تحت کنترل خواهند بود. اما در صورتی که وی به هر علت، اعم از بیماری یا کهولت سن، دیگر در چنین شرایطی نباشد، میتوان پیش بینی کرد که نشانههای اختلاف، در سطوح رسمی و غیررسمی بیت رهبری و روحانیون و سرداران نظامی، خواستگاران جانشینی،آشکارتر خواهد شد.
حسین باستانی می نویسد: بر همین مبنا، اختلافات یا افشاگریهای مرتبط با زیرمجموعهها و مسئولان دفتر آیهالله خامنهای، از جمله علائمی هستند که رصد کردن آنها در فضای سیاسی ایران، از اهمیت زیادی برخوردار خواهد بود. چرا که بخشی از این اختلافات، ممکن است از تشدید جنگ قدرت در میان نیروهایی حکایت داشته باشند که به هر علت، به این نتیجه رسیدهاند که باید خود را برای دوران گذار آماده کنند. نیروهایی که از هم اکنون به خوبی میدانند در دوران پس از آقای خامنهای، عدهای از آنها جایگاه حکومتی خود را حفظ میکنند، و عدهای دیگر این جایگاه را از دست میدهند.
در یک نگاه کلان، مهمترین تاثیر “دفتر رهبری” بر مناسبات حکومتی، نقشی است که در “تغذیه فکری” شخص اول حکومت و برقراری ارتباط او با سایر نهادهای قدرت ایفا میکند. آقای خامنهای، البته در شرایط عادی از سازمانها و نهادهای متنوعی گزارش میگیرد و با مسئولان مختلف جلسات گروهی یا خصوصی دارد. چه بسا شخصا نیز زمانهایی را به جستجوی اخبار در فضای مجازی اختصاص بدهد؛ با وجود این، مقام اول حکومت ایران، علیالقاعده امکان مطالعه مستقیم تمام گزارشهایی که از نهادهای مختلف دریافت میکند را ندارد و برای اطلاع از موضوعات، عمدتا بر سازوکار گزارش دهی دفتر خود متکی است. دفتری که همچنین، وظیفه تنظیم دیدارهای آیهالله خامنهای و کنترل فضای ملاقاتها را نیز بر عهده دارد. البته تا وقتی که آقای خامنهای به لحاظ جسمی و روحی در شرایط کمابیش عادی قرار داشته باشد، شخص او در بررسی گزارشها یا انجام دیدارها مداخله فعالتری انجام میدهد. ولی با وخامت وضعیت سلامت آیهالله خامنهای، که حتی در صورت فقدان بیماری مشخص، با افزایش سن طبیعی خواهد بود، میتوان تصور کرد که به تدریج میزان دخالت دفتر در تغدیه فکری او و جنس اطلاعات یا تحلیلهایی که دریافت میکند افزایش بیابد.
یعنی مشابه همان وضعیتی که احتمالا، حداقل در ماههای آخر عمر آیهالله خمینی به وقوع پیوست و به موازات افزایش ضعف جسمانی و نیز بیحوصلگی او، محدود شدن شدید ملاقاتهایش، و کاهش وقتی که به گفتگو با سایر مسئولان یا پیگیری موضوعات اختصاص میداد، اهمیت بیت در اداره کشور افزایش یافت. نتیجه آنکه مثلا، نقش احمد خمینی در قضایای منتهی به تصمیم نهایی پدرش برای برکناری آیهالله منتظری از قائم مقامی رهبری، هنوز یکی از موضوعات داغ مباحثه پژوهشگران است.
به طور کلی این برداشت وجود دارد که اگر قرار بر انتخاب جانشین آقای خامنهای باشد، در این فرایند به لحاظ حقوقی مجلس خبرگان و به لحاظ حقیقی سپاه پاسداران نقش اصلی را خواهد داشت. در عین حال، به راحتی قابل پذیرش نیست که آیهالله خامنهای، که در جزئیترین موضوعات حکومتی به اِعمال نظر میپردازد، موضوعی در حد اهمیت جانشینی را به قضا و قدر واگذارد و پیش از درگذشت، به نحوی دیدگاه خود در مورد جانشینش را ثبت و ضبط نکند –
حسین باستانی در متنی دیگر مینویسد: در شرایط فعلی، البته خبر موثقی از تغییر وضعیت جسمانی آیهالله خامنهای وجود ندارد، ولی قابل انکار نیست که او به گونهای محسوس، ضعیفتر از گذشته به نظر میرسد. به عنوان نمونه آقای خامنهای که معمولا سخنران توانایی بوده، در پیام ویدیویی ۲۱ فروردین خود به مناسبت نیمه شعبان، در عرض حدود ۴۴ دقیقه صحبت ۱۴۲ بار به یادداشتهایی که در دست داشت رجوع کرد. با وجود همه این مراجعات هم نهایتا، از مرگ یک میلیون نفر -تا آن زمان- بر اثر کرونا سخن گفت، که اشتباهی بزرگ بود و منجر به انتشار بیسابقه ویدیوی جدید از سوی او برای تصحیح این آمار شد.
از سویی دیگر در شرایط وحشتناک کنونی به لحاظ اقتصادی و امنیتی و نظامی، تحلیل جنگ طلبانه نیروهای وابسته به بیت رهبری که مزه دهان و خواست خامنهای را میدانند، از سویی، بر شیپور میدهند و از سوی دیگر از مذاکره سخن میگویند؛ زیرا به خوبی می دانند که ایران درگیر 4 مسئله مهم و اساسی است که باید تا قبل از مرگ خامنهای حل شود ، شبیه ماه های آخر عمر خمینی که می بایست مسئله برکناری آیهالله منتظری از جانشینی ، پایان دادن به جنگ، اقدام به تغییرقانون اساسی و اعدام زندانیان سیاسی را به گونهای به انجام برساند که جانشین او با مشکل روبرو نگردد.
از آنجاکه شیوع بیماری کوید – 19 ممکن است تا سال آینده به درازا بکشد، شاید ازاین پس و برای مدتی طولانی، تنها راه ارتباطی خامنهای با دیگر مسئولان از طریق ویدیو کنفرانس و یا پیغام و پسغام هایی باشد که از سوی افراد مستقر در بیت رهبری برای مسئولان ارسال شود .
مردم ایران به یاد دارند خامنهای، زمانی مدعی بود نگرانی از کرونا را دشمن بهانه قرار داده تا مردم از شرکت در انتخابات خودداری کنند، این در حالی است که خود او از ترس مبتلا شدن با وجود اطلاع کامل از بدخیمی این ویروس که از چین به او گزارش داده بودند،از اواخر بهمن ماه وارد قرنطینه شد به گونه ای که محافظان اجازه نزدیک شدن مداحان برای دست بوسی را نمی دادند تا مبادا مبتلا شود.
در این حالت این بیت رهبری است که اداره دیدارها و پیغام ها را در اختیار دارد و از آنجا که کلیه بخش های بیت رهبری توسط فرزندان و وابستگان سببی او اداره میشود، بنابراین کلیه امور نظامی، اقتصادی، فرهنگی، رسانه ای، تبلیغاتی،سیاسی، بین المللی و… باید از این مجاری گذر نمایند و در این بین هر کدام از وابستگان بخشی را در اختیار دارند و تصمیم گیری در رابطه با این مسئله که ایا خبر، گزارش یا پیام ارزش مند است یا نه را فرزندان مشخص مینمایند، در بخش زیرتلاش بر این است تا روشن نماییم کدام یک ازفرزندان و وابستگان به انها در چه اموری دخالت کرده و خواست های خود را از زبان رهبری بیان داشته و به اجرا در می اورند.