back to top
خانهابوالحسن بنی صدرمقالات و مصاحبه هارئیس جمهوری مطیع رهبر یا نوکر رهبر، در گفتگو با بنی صدر

رئیس جمهوری مطیع رهبر یا نوکر رهبر، در گفتگو با بنی صدر

Ahb-66-Sep13-عصر جدید: چرا انتخابات شوراها را با ریاست جمهوری همزمان کرده اند. آیا اگر آقای رئیسی رئیس جمهوری شود امکان جنگ هست؟ اگر اینچنین است چرا نباید به روحانی رای داد.

 برای شنیدن مصاحبه اینجا را کلیک کنید

بنی صدر: من گفته بودم که کسانی که دلیل می تراشند که زبان آقای اوباما را آقای روحانی می فهمید و زبان آقای ترامپ را آقای رئیسی می فهمد استدلالشان نابجا است چون سلطه گر دنبال بهانه است. وقتی یک جنایتکاری را رئیس جمهوری کردید بهانه را به سلطه گر می دهید. اما من نگفتم که اگر آقای روحانی انتخاب شود خطری ایران را تهدید نمی کند. ملت اگر در مدار بسته بماند هرگز رشد نمی کند و ویرانی بر ویرانی اضافه می شود. سئوال این است ما چکار می خواهیم یکنیم؟ یک وقت به خودش میاید و میبیند که کشور از دست رفته است! همانطور که در حال حاضر این وضعیت را دارد. ببینید اولین سوال این است که ما مردم ایران میخواهیم چه کار بکنیم؟ آیا میخواهیم یک کشوری داشته باشیم که در این وضعیت کنونی است، سرزمین تبدیل به بیابان بشود و زمین پوک شود، میخواهیم که دائم کشور در حلقه آتش باشد و از هر سو تهدید بشویم؟ وضعیت همین است و میتوانید از بین این 6 کاندیدا که در واقع هم 2 کاندیدا هستند،  یعنی 3 نفر از یک دسته و سه نفر دیگر از دسته دیگر هستند. واضح است که این ساختگی است. در این مدار بسته باید عمل بکنیم! نه این را نمیخواهیم! میخواهیم کشوری آباد داشته باشیم، استعدادهایمان مثل سیل از کشور نرود، وطن بیابان نشود، فقر سر تا پای ایران را فرا نگیرد، آسیب های اجتماعی نباشند. هان برای آن کار احتیاج به یک کار دیگری است: هر کسی که امروز میخواهد راجع به انتخابات صحبت بکند، شما مردم باید از او بپرسید و ببینید که این کاندیدا چه کاری انجام خواهد داد! کدام یک از این دو کشور را خواستار هستید؟ اگر میخواهیم در همین وضعیت کنونی بمانیم و مثل آقای شهردار که 68 هزار میلیارد تومان بدهی به بار آورده است و شهر را هم به این وضعیت کنونی در آورده است، آمده و میگوید که من درآمد ملی را 2 برابر و نیم خواهم کرد! خوب به این افراد دل خوش میکنید و یا نه میگویید ما نمیتوانیم در این وضعیت بمانیم. شما ببینید که در این روزها چند تهدید از سوی مقامات امریکائی انجام شده است؟!از آقای ترامپ که میگوید ایران به روح برجام عمل نکرده است! وزیر خارجه امریکا که میگوید: هر چه نا آرامی و ترور و…. در منطقه و دنیا وجود دارد زیر سر ایران است. کنگره امریکا که تازه با آقای ترامپ مسابقه گذاشته است تا به تحریم ها شدت ببخشد. این آقای روحانی میگوید: دروغ گفتن خیانت به این مردم است! خوب شما که ایران میگوید، چرا خود دروغ به این آشکاری به مردم ایران تحویل میدهید؟! شما آقای روحانی گفتید که تحریم ها را برداشته اند. اگر برداشتند دیگر چه معنی دارد که 90 روز یکبارتحریم را بصورت تعلیق در میآورند؟! پس دروغ گفتید و تحریم ها را برنداشتند بلکه به حالت تعلیق در آورده اند! آن هم تعلیقی که زمانش به کوتاهی 90 روز است. کدام سرمایه داری حاضر است با دانستن اینکه تعلیق 90 روزه است، بیاید و در ایران سرمایه گذاری کند؟! چه ایرانی و جه غیر ایرانی؟! این آقای قالیباف چگونه میخواهد با وجود این شمشیر بر گردن اقتصاد ایران، در مدت 4 سال در آمد را 2.5 برابر کند؟! واضح است که دروغ میگوید. خوب شما به مردم دروغ گفتید و تهدید ها هم روزمره است و حتی یک روز در میان هم نیست، هر روز یک مقام امریکائی تهدید انجام میدهد. پس فرقی از جهت اینکه امریکا بخواهد فشار را بر ایران افزایش بدهد، وجود ندارد. مسئله این نیست که آقای روحانی یا آقای رئیسی بر سر کار است . چون آقای رئیسی میگوید که رئیس جمهور نوکر رهبر است. آقای روحانی میگوید که رئیس جمهور مطیع رهبر است. حال این مطیع رهبر از آن نوکر رهبر هم بدتر است، منتها چون در ذهن ما ایرانی ها نوکر یعنی هر چه ارباب گفت باید گوش بدهد، در حالی که در واقع نوکر مقدار اختیار هم دارد. در حالی که مطیع رهبر یعنی من بی اختیار هستم. هر چه ایشان فرمود من عمل میکنم. پس شما مردم وقتی به پای صندوق های رای میروید به بدترینی که این وضعیت بد و بدتر را برای شما درست کرده است، رای میدهید یعنی ولایت مطلقه آقای خامنه ای.این همان  واقعیتی که پوشیده است. امروز یک بحثی که خانمی که خود راجامعه شناس معرفی میکرد میگفت که انتخابات در ایران عمل کرد دارد و عمل کرد خود را هم انجام داده است، بلحاظ اینکه امکان ایجاد میکند که مردم در این فرصت بیایند و یک بله و یا خیری بگویند و حتی زمینه ساخت برای جنبش 88. آیا ایشان درست میگوید؟ خیر . ایشان از منطق صوری استفاده میکند. چون اگر بیزاری، مخالفت، تحقیر،  تجاوز به حقوق، فساد، خیانت و جنایت آن جامعه را به تنگ نیاورده باشد، نه انتخابات و نه هیچ امکان دیگری سبب نمیشود که جنبش همگانی به راه بیفتد. این خانم که خود را جامعه شناس میداند، خود نمیداند که جنبش چیست و چه عواملی آن را پدید میآورد؟! در واقع انتخابات مجرایی است که رژیم حاکم ایجاد میکند برای اینکه آن نیروی متراکم و انباشته شده در جامعه به هرز و هدر برود. حتی زمینه ساخت برای جنبش 88. خب، ایشان حرف صحیحی می زد؟ نه، منطق صوری بکار می برد، چون اگر در آن جامعه، بیزاری، مخالفت، این همه تحقیر، تجاوز به حقوق، فساد، خیانت، جنایت انباشته نشده باشد و او را به تنگ نیاورده باشد، نه انتخابات و نه هیچ امکان دیگری سبب نمیشود که جنبش همگانی راه بیاندازد. این خانم که خود را جامعه شناس و مردم شناس میداند ،نمیداند که جنبش چیست و چه عواملی آن را پدید می آورند. در واقع انتخابات مجرایی است که رژیم حاکم ایجاد می کند برای اینکه آن نیروی انباشته شده و متراکم به هرز برود. حالا این هرز رفتن یکی اش این است که می آید در انتخابات شرکت می کند و بعد هم می گوید پیروز شدیم، در تهران نگذاشتیم از اصولگرایان یکیشان بیاید توی مجلس و در  انتخابات مجلس خبرگان هم، ما مانع شدیم تا آقای محمد یزدی برود توی مجلس خبرگان، ولی در واقع، هم آن نیروی انباشته و متراکم به هدر رفته و هم یک مجلس خبرگانی باب طبع آقای خامنه ای ساخته شد و هم یک مجلسی که خیال میکرد نگذاشته اصولگراها وارد شوند همین است که می بینید، حتی این مجلس توانایی اینکه از شهرداری بازرسی کند را هم نداشت، به یک اشاره آقای رهبر رای داد که نه، از شهرداری بازرسی نشود تا ببینیم که فساد کرده نکرده است ، آقای قالیباف چگونه شهرداری را اداره کرده است؟ این همان مجلسی است که آنها که رفته و رای داده اند آن را پدید آورده اند. پس در واقع اگر فرض کنیم که این انتخابات یک مجرا است، مجرایی است که نیرو را هرز می برد. باید این را برگرداند به مجرایی که نیرو را فعال و خلاق می کند، ایجاد کننده وضع جدیدی می کند که آن وضع جدید برای جامعه فضای باز است و بیشتر از آن نظام باز است برای جامعه. پس انتخابات، نقش خود را بازی کرده است، در رژیم شاه هم بازی می کرد. حالا از ایشان پرسیدند، در آغاز انقلاب فضا که باز تر بود، گفت در آنجا ما فرهنگ دموکراسی نداشتیم و حالا پیدا کرده ایم!. ای داد! آنجا گل بر گلوله پیروز شد، فضای بحث آزاد شد، آنجا اولین انتخابات ریاست جمهوری آزاد بود. این گونه استصوابی از این نوع، قلابی نبود. 124 نفر در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شدند، خون از دماغ کسی هم نیامد، مردم هم رفتند رای دادند و یک نفر را هم کردند رئیس جمهوری. او را به اتهام دوازده جرم در مجلسی که بعد در انتخابات قلابی تشکیل شد، به اصطلاح عزل کردند. از آن جرم های یکی طرفداری از حقوق انسان و دموکراسی بود. این جرم شد.

 در آلمان هم دموکراسی بود ولی نازیست  بر قرارشد، آنها فرهنگ نداشتند که نازی ها آمدند؟ نه ،اینها یک عواملی است که باید در جامعه پدید بیاید، در دولت پدید بیاید و سبب بشود که دولت چیره بشود و بتواند فضا را ببندد. چه در دوره قبل ،دوره پهلوی ها چه بعد در دوره ملاتاریا یکی از عوامل همین انتخابات بوده است. انتخابات وسیله ای است که رژیم استبدادی از آن استفاده می کند برای بستن فضا. واقعیت درست عکس آن چیزی است که این جامعه شناس تصور می کند، خیال و مجاز ساخته ذهن خود را به جای واقعیت مینشاند. دوره پهلوی این گونه بود، دوره پدر و پسر هر دو اینطور بود. در روسیه انتخابات همین نقش را داشت، در ترکیه در دوران حکومت نظامی ها همینطور بود، در مصر همینطور بود، همه جا همین طور بود. یکی از آن عوامل انتخابات است، وسیله ای است که رژیم از آن استفاده می کند برای مهار جامعه. در گفتگوی پیشین ،یعنی این هفته ای که گذشت نه هفته پیش از آن، توضیح دادم که تحریم، سه تا کار است: یکی این است که تحریم کننده رای میدهد به اینکه حق حاکمیت و دیگر حقوق مال من است، نمیخواهم دیگر بگذارم که کسی مدعی ولایت مطلقه بشود و مرا از حقوق انسانی ،از حقوق شهروندی، از حقوق ملی و طبیعتی که من در آن زندگی می کنم محروم بداند و جایی که من دارم در جامعه جهانی را تبدیل کند به مرکز خشونت گستری، این را نمی خواهم . شما اگر میخواهید که امریکایی بهانه نداشته باشد برای تجاوز  به حقوق ملی، اعمال خشونت بر جامعه،اینکه بگوید آن بمب ده تنی مخصوص تاسیسات اتمی ایران است باید بیائید و بگوئید حاکمیت مال من است و دنیا بیاید ببیند شما ملت،صاحب حاکمیت هستید،صاحب فرهنگ حقوقمندی هستید . این ایجاب می کند به اینکه در این انتخابات شرکت نکنید. هیچ فرقی بین اینها نیست . اگر یکی فرشته و دیگری دیو بود هم باز فرقی بینشان نبود. چرا؟  به دلیل اینکه هر دوی اینها باید در همین محدوده ولایت مطلقه فقیه عمل کنند و این محدوده کسی که اسمش رئیس جمهور است را ناتوان می کند. چنانکه این چهار سال کرده است.  یک کسی یک فهرستی درست کرده که چرا به آقای روحانی رای میدهد. وقتی آدمی آن فهرست را میخواند می بینید ، از دید آن کسی که این لیست را درست کرده بله وضع بد تر ولی خیلی بد نشده است . مثلا نوشته دلار آن وقتی که آقای احمدی نژاد تحویل داد 3600 تومان بود و حالا شده است 3750 تومان است،صد و پنجاه تومان گرانتر شده و قابل تحمل است .اگر احمدی نژاد می بود الآن باید شش هزار تومان می بود. اگر استدلال این است و کمتر بد شده ،پس بده شده ،گیریم به اینکه از یک دیدی نخیر این دوره از دوره آقای احمد نژاد بد تر هم شده است. از لحاظ حجم نقدینه، آن وقت چهارصدو هشتاد هزار میلیارد بود حالا شده است 1200 هزار میلیارد! خوب توی اقتصاد ایران این یک بمب است. اقتصاد رانت محور،مصرف محور باقی مانده است، کشور در حلقه آتش باقی مانده است و الآن گرفتار شش تا جنگ هم شده است.  قرار داد وین هم می بینید جلو چشمتان – توضیح دادم اول کار – این وضعیتش است. هنوز میگویند ما باید وضعیت را بررسی کنیم، 90 روز یکبار تعلیق میکنند، اثر عملیش این است که تحریمها سر جایشان هستند و دست بردار هم نیستند. در وضعیت سنجی که هنوز در سایت انقلاب اسلامی است آمده است. یک محقق آمریکایی مقاله ای نوشته است توضیح میدهد. میگوید حرف این است که رژیم ایران را آمریکا باید بردارد و بقیه هم شعر و غزل است. قرارداد وین از دید محافظه کاران جدید یک نوع فرصت دادن به رژیم ایران است ولو سخت گیری و تعهد و فشار هم هست اما باید اینهارا چند برابر کرد و این رژیم را از پا درآورد و کار را تمام کرد. حالا اینکه شما صبر کنید که از بیرون به شما فشار بیاورند یا خود تصمیم بگیرید که سر نوشت خودتان را در دست بگیرید، تمام سئوال این است. اگر کار این است که میخواهیم کشور دیگری داشته باشیم مستقل و آزاد و در رشد، باید به بازی رژیم بگوییم نه. بعضی گفته اند این بازی نیست انتخابات است. معلوم است که بازی نیست در واقع قمار است، قمار یکطرفه، یکطرف محکوم به باختن است یکطرف به بردن. رژیم میبرد شما میبازید.

 2- گفتم که تحریم یعنی ما نظام سیاسی قدرت محور را نمیخواهیم و تصمیم داریم نظام سیاسی حقوق محور را جانشین آن کنیم.

 3- توضیح دادم که تصدی این تحریم نوعی ورود در عمل است برای تصدی ولایت جمهور مردم از طریق خشونت زدایی، از طریق عمل به حقوق، رعایت حقوق یکدیگر، مبارزه با بیابان شدن سرزمین، مبارزه با آسیب های اجتمایی، پر شمار کردن هسته ها در جامعه مدنی. و

 4- با آن سه کار از آن مدار بد و بدتر بیرون می آیید. در واقع از اسارت بدترین خود را رها میکنید و ورود میکنید در بیکران استقلال و آزادی. و شرکت در انتخاب بهتر و عمل کردن برای متحقق کردن بهترین. این چهار تا کار. 

دوباره میگویم، در یک سایتی دیدم که میگوید انتخاب حق ما است، تا حالا میگفتند رای دادن حق ما است. سالها توضیح سبب شده است که حالا آن از زبانشان افتاده است و حالا میگویند انتخاب حق ما است، ما چرا این حق را مغتنم نشماریم و بهش عمل نکنیم. باز این منطق صوری است، انتخاب معلوم است حق ما است، انتخاب اختیار است، اختیار حقی است که هر انسان دارد. بله اختیار حق ما است. اختیار حق ما است یعنی چه؟ یعنی انتخاب کننده شهروندان ایرانند، این حق آنها است نه حق آقای خامنه ای که بگوید شما مصلوب الاختیارید، اختیار مال من است که بگویم به کی رای بدهید و چگونه رای بدهید. آن هم او تایین میکند. حالا تایین فرموده اند به اینکه بحث هایی که نامزدها باهم میکنند نباید مستقیم پخش بشود. هنوز اعلان نکرده قوای مسلح ریختند توی شهر. چگونگی هم او تعیین میکند. بله، حق هم همین است اختیار مال ما است، حق ما است، این را باید بستانیم، در واقع بستانیم حرف نادرستی است چون اختیار ذاتی حیات انسان است، باید بکار ببریم. نگذاریم این اختیاری را که داریم آن طرف بگوید نه، آنکه من میگویم باید عمل کنید. خود ما از اختیارمان غفلت کنیم برویم تحت امر این آقای بدترین به کسی که او میگوید رای بدهیم. خود را راضی کنیم که از ترس بدتر به بد رای دادیم.

 اینها یک واقعیت هایی است که هر ایرانی نخواهد توجیه کند، نخواهد خود را راضی کند، دقیق و روشن میتواند بفهمد. وقتی اختیار مال شما است که حاکمیت مال شما است. دارید اینرا؟ ندارید که! ولایت مطلقه مال آقای خامنه ای است. این به شما میگوید حق اعمالش را ندارید. پس چه اختیاری دارید شما؟ تازه در آن مطلقه ای که مال خودش است برای اینکه شما برای او نوکر انتخاب کنید یا مطیع امر انتخاب کنید شرایط هم مال اوست. از عجایب است. حتی به شما اجازه نمیدهد بگویید آقا ما میخواهیم خودمان انتخاب بکنیم آن کسی را که میخواهد به شما خدمت کند که اقلا بدانیم کیست، از ما باشد یک مقدار هم رعایت حال ما را بکند. نه، چه کسی باشد و چه شرایطی داشته باشد و شما در چه شرایطی باید رای بدهید را همه او باید تعیین بکند. تحقیر هم حدی دارد دیگر. چقدر تحقیر شما میخواهید تحمل کنید؟

پس این چهارتا، در دفعات آینده اگر فرصت شد راجع به این چهارمی توضیحات تفصیلی خواهم داد.

 حالا در این یکی دو دقیقه ای که وقت دارم میگویم به اینکه چرا این دو انتخابات را با هم کردند؟ دلیلش واضح است البته، در جامعه های غربی هم گاهی میشود دو انتخابات را با هم برگذار میکنند. اینطور نیست که خاص ایران است. اگر انتخابات آزاد بود این امکان همیشه هست که مردم دوبار نروند پای صندوق رای که دوبار خرج نشود. اما در ایران این ملاحظات نیست. ملاحظاتی که آنها دارند این است که توی آن یکی فرض میکنند به اینکه کسانی مسئله شهری دارند و ممکن است به این انگیزه بروند پای صندوق، خب، یک رایی هم اینجا می اندازند. انگیزه شان این است. پس اینکه آیا من این انتخابات را تحریم میکنم یا نمیکنم. ببینید انتخابات اسمش با خودش است، اختیار دارید؟ شما انتخاب میکنید؟ شرایط انتخاب آزاد است؟ وقتی آقای دبیر شورای نگهبان مینویسد قانونی هم که قبلا تصویب شده است، هیچ معنی ندارد، هر وقت ما لازم دیدیم بگوییم خلاف شرع است، همانجا میشود خلاف شرع. اصلا یک چیز عجیب و غریبی است واقعا. میگفتند احکام سلطانی نمیشود ناسخ و منسوخ باشند، حالا می بینیم که میشود. قانون تصویب شده است که فرقی بین اقلیت مذهبی و اکثریت مذهبی در انتخابات شوراها نیست، آقا الآن تشخیص داده اند که هست. آن قانون باطل اینکی میشود قانون. حرف آقای جنتی شد قانون. آخه بابا این انتخابات شهردای است. انتخاب متصدی روزه و نماز که نیست. انتخاب متصدی امر به معروف و نهی از منکر هم که نیست. او هم شهروند است و توی آن شهر زندگی میکند. کسی که وکالت میدهد، در وکالت دادن هم مختار است. شما آمدی میگویی حق نداری وکالت بدهی به کسی که مثلا زرتشتی است یا یهودی است یا مسیحی، به چه قاعده؟ کدام شرع این را گفته است؟ این وضعیت است.

ملت باید بالاخره فرهنگ استقلال و آزادی را پیدا کند که اولش یک شخصیت ملی است. شخصیت انسان مستقل و آزاد که صاحب حق میداند خود را، زور را بی محل میکند در نتیجه دولت قدرت مدار را بی محل میکند.

شاد و پیروز باشید 

 


مصاحبه رادیو عصر جدید با آقای بنی صدر

جمعه ۱ اردیبهشت ۹۶

 

اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید