back to top
خانهدیدگاه هامازیارشکوری گیل چالان: آنگاه که قدرت بیان هرچه هست میشود

مازیارشکوری گیل چالان: آنگاه که قدرت بیان هرچه هست میشود

maziar-shakouriماهیت نظامات سیاسی را میباید از نزاع میان جناح های مختلف قدرت دریافت.این منازعات یا درمحوریت اخلاق – قانون ازیک سو ویا درمحوریت قدرت از سوی دیگرقرار خواهد گرفت.اصولا نظامات سیاسی اخلاق گرا وقانون محورمجزای از شخصیت بازیگران عرصه سیاست به اشکال دموکراتیک وقانونی نمود میابد.اما آن روی سکه نظامات قدرت مدارمیباشند که حتی اگر نقش آفرینان عرصه سیاست دراین نظامات عاری از هرگونه خبائث هم که باشند به گونه ای دیکتاتور مابانه وفاسد جلوه گر میشود.دراین سلسله نظامات اصالت فعل وانفعالات عرصه سیاسی برحول قدرت استوارمی آید واز این حیث است که هدف وسیله را توجیه میکند ومصادیقی ازجمله ترورفیزیکی و معنوی منتقدان و مخالفان را جدای ازمواضع حق یا باطلشان را به ارمغان می آورد.
ازجمله نظامات سیاسی قدرت محورنظام  نام آشنای”جمهوری اسلامی” میباشد.این سیستم نام آشنا شهروندان و جریانات سیاسی را برمبنای قدرت مستقرحاکمه خود شناسایی میکند نه اخلاقیات و قانون.آنچه از این قاعده حاکم بر نظام کنونی ایران منتج میشود اینکه ،منتقدان ومخالفان آن به انحای گوناگون مورد مجازات قرار گرفته ویا هر لحظه در معرض مجازات ها قراردارند.
قدرت مستقردرایران که با نام جمهوری اسلامی ایفای نقش میکند درآستانه یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ماهیت فاسد و پوسیده خود را به همگان شناسانده است.نزدیک ترین نمونه آن درآخرین روز ثبت نام برای نامزدی کاندیداهای ریاست جمهوری بود.درساعات پایانی ثبت نام دروزارت کشور”اسفندیاررحیم مشایی”به همراه هم قطار و همفکرش “محمود احمدی نژاد”پا به ساختمان وزارت کشورنهاده ونام خود را درلیست کاندیداهای ریاست جمهوری اخیربه ثبت رساند.دعوا میان حامیان دولت ورهبرکه از چهارسال پیش برسرکالبد بی روح قدرت در ساخت حاکمیت آغازوهر روزبروسعت وعمقش افزوده شده این بارهم به گونه ای عریان رونمایی شد.آنان که چهارسال پیش همه دارایی خود را پای ادبیات قدرت محورهزینه کردند تا با به خاک و خون کشیدن جوانان وطن احمدی نژاد را برای منافع قدرت مستقر خود برکرسی ریاست جمهوری نشانند ازبالا بردن دست مشایی توسط اوو”من کنت رئیس جمهورفهذا مشایی رئیس جمهور”سرودنش باری دیگربه ادبیات کثیف قدرت محورشان دربرابرهمتا و همنوع سیاسی شان چنگ زدند.
 این باراولین واکنش بی وقفه از سوی “عباس علی کدخدایی” سخنگوی شورای نگهبان صادرشد.این سخنگودراظهار نظری عنوان داشت:« اقدام محمود احمدی‌نژاد در همراهی اسفندیار رحیم‌مشایی به هنگام ثبت نام برای انتخابات ریاست جمهوری عنوان مجرمانه دارد و ما این موضوع را به قوه قضائیه اعلام کرده‌ایم . . . اقدام آقای احمدی نژاد در هیئت مرکزی نظارت بر انتخابات ریاست جمهوری مورد بررسی قرار گرفته واتفاق آراء  بر این بوده است که معرفی آقای مشایی توسط آقای احمدی نژاد تخلف بوده است. . . ما مراتب این موضوع را به قوه قضائیه اعلام کردیم که پس از آن تصمیم گیری بر اساس قانون و بر عهده دستگاه قضایی است»
1.حال آنچه بسیارجای شگفت دارد اینکه مشخص نمیباشد بر مبنای کدامین مواد قانونی همراهی کردن مشایی توسط احمدی نژاد ازمصادیق عمل مجرمانه تلقی شده است.البته به نظر هم نمیرسد که چنین عملی جرم تلقی شود چرا که نص صریح ماده شصت و هشت قوانین انتخابات عنوان می دارد:« انجام هرگونه فعالیت تبلیغاتی از تاریخ اعلام رسمی اسامی نامزدها له یا علیه نامزدهای ریاست جمهوری از میز خطابه نماز جمعه و یا هر وسیله دیگری که جنبه رسمی و دولتی دارد و فعالیت کارمندان در ساعات اداری و همچنین استفاده از وسایل و سایر امکانات وزارتخانه ها و ادارات ، شرکتهای دولتی و مؤسسات وابسته به دولت و نهادها و مؤسساتی که از بودجه عمومی ( به هر مقدار ) استفاده می کنند و همچنین در اختیار گذاشتن وسایل و امکانات مزبور ممنوع بوده و مرتکب ، مجرم شناخته می شود .
تبصره 1 ـ مؤسسات و نهادهایی که دارایی آنان از اموال عمومی است ، همانند بنیاد مستضعفان ، مشمول ماده فوق میباشند.
تبصره 2 ـ ادارات و سازمانها و ارگانهای دولتی و نهادها و اعضای آنها با ذکر سمت خود حق ندارند له و علیه هیچیک از نامزدهای انتخاباتی اعلامیه ، اطلاعیه ، پلاکارد بدهند.
برابر این ماده قانون اولا تا کنون اسامی نامزدها بطور رسمی اعلام نشده وتاریخ رسمی انتخابات آغاز نشده است و تبلیغ احمدی نژاد برای کاندیدای مورد نظرش ماهیت مجرمانه ندارد ومضافا همراهی مشایی توسط احمدی نژاد جنبه رسمی نداشته چرا که در این روز بنا بر گفته اسفندیار رحیم مشایی رئیس جمهوردرمرخصی بسرمیبرده.
 
 
2.سخنگوی شورای نگهبان تا کنون اشاره ای به حمایت های علنی دبیر شورای نگهبان از پشت تریبون نماز جمعه تهران درانتخابات دوره پیشین ریاست جمهوری نکرده است.
3.اگرهم اکنون همراهی کردن مشایی توسط احمدی نژاد از مصایق عمل مجرمانه تلقی میشود چگونه وبرکدام مبنا حمایت های بی رویه دبیر شورای نگهبان در دوره پیشین انتخابات ریاست جمهوری ازاحمدی نژاد ازمصادیق عمل مجرمانه نبوده؟
*چرا که این برخوردهای دوگانه منشاء دررویکرد قدرت محوردارد وفقط درهمین دستگاه فکری قابلیت تعریف وبازتولید دارد.
اما دامنه واکنش درسخنگوی شورای نگهبان خلاصه نشد.بلکه دامنه اعتراضات به مجلس فرمایشی تحت الامررهبرنظام هم کشیده شد.
“نادر قاضی پور” نماینده ارومیه درجلسه علنی مجلس با اعلام اخطار قانون اساسی مدعی شد:«احمدی نژاد در زمان ثبت نام یک کاندیدا برخوردی ناشایست و غیرعقلانی داشت. برای اولین
 بار بود که یک رئیس جمهور در انتخابات بعدی حضور یافت و شأن مقام ریاست جمهوری را زیر سئوال برد… آیا زمان آن نرسیده است که اعلام عدم کفایت سیاسی رئیس جمهور را مطرح کنیم؟»
1.این نماینده مجلس عنوان نکرده است که مبنای عقلانی و غیر عقلانی بودن یک عمل چیست.ایضااین نماینده توضیح نداده است که چگونه عملکردهای اقتصادی ومدیریتی رئیس جمهورولی امررژیم همچون انحلال سازمان مدیریت و برنامه و بودجه وبه اجرا در آوردن یک شبه یارانه ها بر خلاف صلاح دید کارشناسان علم مدیریت واقتصاد عقلانی بوده است.
2.گویا این مجلس نشین تا کنون در نیافته که شأن مقام ریاست جمهوری خیلی پیشتر از این به سبب سخنان بی محتوای رئیس جمهورمنتخب ولی امر رژیم زیرسؤال رفته است.ادعاهای سبک وواهی همچون “هاله نور”ویا اینکه در”من میدانم کجایشان میسوزد”ویک صد من مثنوی ازاین احراف.
3.اما آنچه به ذهن متبادرشده وباید بدان پاسخ گفت اینکه چطوراین مجلس نشین پس از این همه فضاحت های بار آمده پس ازهشت سال پی به عدم کفایت رئیس جمهورمنتخب بیت ولی امر برده.  درحالی که کثیری ازحقوق دانان درانتخابات سال 1384این کاندیدای بیت پاستوررا به جهت عدم انطباق تعریف رجل سیاسی و مذهبی فاقد کفایت ریاست جمهوری خوانده بودند.
*آنچه مخیله حضرات را به عدم کفایت رئیس جمهوری که رژیم بی آبروییش را پای به عرش نشاندنش کرده است فقدان اخلاق سیاسی وقانون گریزی نمیباشد بلکه رویکرد اخیر رئیس جمهور و به عبارتی مشاییون با ادبیات قدت محور در تقابل با قدرت لرزان رهبری بی بصیرت رژیم ولایت فقیه میباشد.چرا که اگرفقدان اخلاق سیاسی و قانون گریزی علت میبود برای طرح عدم کفایت این فرزند ناخلف رژیم قدرت محور در طول هشت سال اخیرمنتقدان و مخالفان ریاست جمهوری وی نمی باید درزندانهای رژیم فاسد ولایت فقیه میبودند ویا دست کم میباید از آنان اعاده حیثیت میشد اما نشد که نشد.پس آنچه درتارو پود واین نظام تنیده شده ومیزان کنش ها و واکنش ها میباشد اصالت قدرت برمبنای قصد و نیت نا پاک استقرار یافته ولایت جهل و جور ولی امر رژیم است.
 
 
 
 
اخبار مرتبط

دیدگاه خود را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را وارد کنید
لطفا نام خود را اینجا وارد کنید