کودتای ننگین و بیگانه ساخته ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نه تنها استقلال ملّی ایران را به تاراج برد، بلکه موجبات پیدایش یک استبداد سرکوبگر مذهبی را در ۲۵ سال بعد فراهم آورد. وجدان جمعی جامعه ایران هیچگاه این کودتا را برنتابید و جمعی از نیروهای ملی از جانگذشته، برضد این تجاوز آشکار ایستادگی کردند و نهضت مقاومت ملّی را بنیاد نهادند. بازار تهران و چندین شهر نسبت به کودتا و دادگاه فرمایشی دکتر محمد مصدق رهبر نهضت ملی ایران، در ۱۱ مهر و ۲۱ آبان ۱۳۳۲ اعتصاب و اعتراض کردند. جنبش دانشجویی به عنوان قلب تپنده نهضت ملی، به خروش آمد. ابتدا دانشجویان دانشگاه تبریز در ۲۱ آبان تظاهرات دامنهداری را فراهم کردند.
در اوایل آذرماه همان سال دنیس رایت، کاردار موقت سفارت انگلیس، به همراه هیأتی بلندپایه پیروزمندانه به ایران آمد و روز چهاردهم آذر دولت کودتاچی برقراری روابط سیاسی بین ایران و انگلیس را اعلام کرد. نیروهای ملی با برقراری رابطه عادی و صلحآمیز با کشورها مخالفتی نداشتند، آنچه مورد اعتراض آنان بود، سلطه بیگانه بر هستی ایرانزمین بود. میدانستند که اگر استقلال نباشد، آزادی هم نخواهد بود و استبداد بیرحم، ایران را ویران خواهد کرد.
دانشگاه تهران که پیش از آن نسبت به برپایی دادگاه دکتر مصدق تظاهرات خود را آغاز کرده بود، تا جایی که دانشجویان فریاد «زندهباد مصدق» و «مرگ بر شاه» را سر میدادند. اینک با آغاز سلطه دگرباره دولت انگلیس بر مناسبات ایران، دانشگاه به خروش آمد. ضمن اینکه ریچارد نیکسون معاون رئیسجمهوری آمریکا نیز تصمیم خود برای آمدن به ایران را اعلام کرده بود.
در آن ایام جنبش دانشجویی نشان داد، نقطه ثقل نهضت ملی ایران است. اما روز ۱۶ آذر ثابت کرد که جنبش دانشجویی نقطه عطف تاریخ مبارزات ملت ایران نیز هست. در این تاریخ، کودتاچیان حرمت دانشگاه را شکستند، استقلال دانشگاه را که پیشتر در دولت ملی تصویب شده بود، زیرپا نهادند. نظامیان ابتدا دانشگاه تهران را محاصره کردند و سپس با ورود به دانشگاه، فضای رعبآوری را ایجاد نمودند.
پیشاز ظهر بین چندین دانشکده ی دانشگاه تهران با ماموران فرمانداری نظامی، زدوخورد روی داد، اما در دانشکده فنی نیروهای نظامی وارد سرسرای آن شدند، دانشجویان دانشکده فنی نسبت به حضور نظامیان مسلسل به دست، خشمگین شده و شعار دادند. نظامیان به دانشجویان حمله کرده و دانشجویان را به رگبار بستند و خون گرامی سه تن از دانشجویان یعنی احمد قندچی، مصطفی بزرگنیا و مهدی شریعت رضوی را بر زمین ریختند. بعدها نهتنها قاتلان و عاملان این جنایت بزرگ توسط شاه ایران مورد بازخواست و سرزنش قرار نگرفتند که مورد ستایش و ارتقاء درجه هم واقع گردیدند.
وارثین آن تیراندازی جنایتکارانه و بلاگردانانِ بلای ۲۸ مرداد که ملتی به ستوه آمده را گرفتار اینچنین پیآمد شومی کردند، فراموش نکنند که نخستین خونی که زمین دانشگاه را رنگین کرد، پس از کودتای ۲۸ مرداد و در روز ۱۶ آذر بود. عجبا که دانشجوکُشی و جوانکُشی همچنان ادامه یافته است تا خلافتِ دیگر جباران و نسخهبرداران آن روز، ۱۸ تیر ۱۳۷۸ را رقم بزنند و در این روزها تمام دانشگاه های کشور را مورد تاخت وتاز قرار دهند.
اکنون کشور ما سرب سوزان است پاسخ، گر بپرسی از عدالت، هر ره دیگر بود مسدود جزء راه رذالت!
اکنون استبدادی بهمراتب خشنتر و بیرحمانهتر از نظام گذشته حاکم شده است. نظامی که دانشجوکُشی و جوانکُشی را سرلوحه اعمال خود کرده و کودککُشی را پیشه خود ساخته است. تا جاییکه ۱۰ درصد از کشتهشدگان جنبش اخیر، کودک بودند.
دانشگاه به عنوان نقطه ثقل جنبش مدنی اخیر، نه تنها سکوت سالهای گذشته را جبران کرده که اکنون توانسته به عنوان سرسلسله جنبش، خود را متبلور کند. تا جاییکه تا به حال هیچ جنبش دانشجویی در این هشتاد سال، تا این اندازه فراگیر نبوده است. هیچ دانشگاهی در ایران نیست که در مقابل دژخیمان استبداد بیرحم، به پا نخیزد.
اکنون در آستانه سالگرد ۱۶ آذر خونین، همان روش استبداد پیشین حاکم است. نیروهای نظامی و امنیتی، بسیجی و لباس شخصی با استفاده از سلاحهای گرم و سرد، با ورود به صحن دانشگاه، استقلال و حریم دانشگاه را میشکنند. دانشجویان را تهدید، اخراج، ممنوعالورود، ضرب و جرح میکنند. دانشجویان را در محوطه دانشگاه، خوابگاه و گاه بیرون دانشگاه میربایند. در درب اصلی دانشگاهها، دانشجویان شریف این مرزوبوم را برانداز میکنند. وارد حریم شخصی دانشجویان میشوند. تحقیر و هتاکی میکنند.
اخیرا برای تحدید و تهدید دانشجویان در چندین شهر، مسمومیتهای سریالی نیز رواج یافته است. تمامی اینها سرکوب خشنی است که با آن میخواهند صدای دانشگاه را خفه کنند. در حالیکه اعتراض، اعتصاب، تحصن وتجمع از حقوق اولیه دانشجو است.
جبهه ملی ایران ضمن پشتیبانی از مطالبات به حق دانشجویان در سراسر ایران، هرگونه تعدی، تجاوز و تعرض، توقیف دانشجویان را خلاف قانون ومبانی حقوق بشر دانسته و این سرکوبها را نه تنها تداوم روشهای رژیم استبدادی گذشته که به مراتب بیرحمانه تر از ان می داند.
دانشجویان بدانند که در ۶۹ سال پیش همکسوتان شما نهتنها در مقابل آن رژیم فاسد و استبدادی، مطالبهگر «آزادی» بودند که اصل «استقلال» را نیز فریاد میکردند. آنان بهنیکی دریافته بودند که بنیاد یک رژیم دموکراتیک بر مبنای حاکمیت دو اصل استقلال و آزادی رقم میخورد. آنان ۶۹ سال پیش در بیانیه خود چنین گفتند: «ما دانشجویان از جانمان میگذریم و از آزادی و استقلال نمیگذریم»
جبهه ملی ایران شعار مرگ بر ستمگر را دارای بنیادهای تاریخی میداند. زیرا تنها راه رهایی ما همانطور که دانشجویان بارها گفتند نه استقرار نظام فردی، تحت هر نام و در هرلباسی است. بلکه یک ساختار جمهوری منبعث از آرای سالم و واقعی ملت است.
اما نمیشود از ظلم به دانشگاه و دانشجو گفت، و از ظلمی که به دانشآموزان سرزمینمان میشود یادی نکرد. ما ضمن محکوم کردن سوء استفادههای ابزاری ایدئولوژیک از دانشآموزان در مانورهای حکومتی، ضرب و جرح و کشتار آنان را تقبیح می کنیم، واز فریاد دادخواهی آنان پشتبانی می نماییم. وحضور حق طلبانه آنان در جنبش آزادیخواهانه مردم ایران را می ستاییم.
هیات رهبری اجرائی جبهه ملی ایران
تهران- ۱۶ آذر ۱۴۰۱ خورشیدی